برای تهیه این مجموعه بینظیر که شامل
💡تدریس ۵۰۴ لغت ضروری انگلیسی یه روش کدینگ
💡 هزاران لغت در متن هر درس
💡 تست ها و آزمون های مختلف
عدد ۱ را به ادمین ثبتنام ارسال کنید👇👇😍
@O2021
💡تدریس ۵۰۴ لغت ضروری انگلیسی یه روش کدینگ
💡 هزاران لغت در متن هر درس
💡 تست ها و آزمون های مختلف
عدد ۱ را به ادمین ثبتنام ارسال کنید👇👇😍
@O2021
The lion and the mouse
شیر و موش
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A lion was asleep in the sun one day. A little mouse came out to play. The little mouse ran up the lion’s neck and slid down his back. The lion caught him with a great big smack!
روزی شیری زیر آفتاب خوابیده بود. موش کوچولویی بیرون آمد تا بازی کند. موش کوچولو از گردن شیر بالا رفت و از کمرش سُر خورد. شیر با ضربهی محکمی او را گرفت.
“I’m going to eat you!” the lion roared, his mouth open wide.
شیر غرید و با دهان گشادش گفت: «میخواهم تو را بخورم!»
“No, no, please don’t!” the little mouse cried. “Be kind to me, and one day I’ll help you.”
موش کوچولو با ناله گفت: «نه، نه لطفاً منو نخور! به من رحم کن. روزی به تو کمک خواهم کرد.»
“I’m a lion! You’re a mouse! What can you do?” The lion laughed, very hard, and the mouse ran away.
شیر با صدای بلند خندهای کرد و گفت: «من یک شیرم! و تو تنها یک موشی! تو چه کمکی میتوانی به من بکنی؟» و موش از آنجا فرار کرد.
But the mouse was out walking the very next day. He heard a big roar, and squeaked when he saw the king of the jungle tied to a tree. But the mouse had a plan to set him free. The mouse worked quickly, and chewed through the rope.
فردای آن روز موش کوچولو مشغول قدم زدن در آنجا بود که صدای غرش بلندی را شنید و جیغ کشید. او دید که سلطان جنگل را به یک درخت طنابپیچ کردهاند. اما موش کوچولو نقشهای برای آزاد کردن او کشید. موش بهسرعت دستبهکار شد و طنابها را جوید.
شیر به موش کوچولو گفت: «آه موش کوچولو من ناامید شده بودم، تو درست میگفتی. ازت ممنونم. حالا من آزادم. تو بهترین دوست دنیا هستی!»
The lion said, “Oh little mouse, I had no hope. You were right, little mouse - thank you, I’m free. You’re the best friend there ever could be!”
شیر به موش کوچولو گفت: «آه موش کوچولو من ناامید شده بودم، تو درست میگفتی. ازت ممنونم. حالا من آزادم. تو بهترین دوست دنیا هستی!»
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_27
🦁 @coding_504 🐀
شیر و موش
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A lion was asleep in the sun one day. A little mouse came out to play. The little mouse ran up the lion’s neck and slid down his back. The lion caught him with a great big smack!
روزی شیری زیر آفتاب خوابیده بود. موش کوچولویی بیرون آمد تا بازی کند. موش کوچولو از گردن شیر بالا رفت و از کمرش سُر خورد. شیر با ضربهی محکمی او را گرفت.
“I’m going to eat you!” the lion roared, his mouth open wide.
شیر غرید و با دهان گشادش گفت: «میخواهم تو را بخورم!»
“No, no, please don’t!” the little mouse cried. “Be kind to me, and one day I’ll help you.”
موش کوچولو با ناله گفت: «نه، نه لطفاً منو نخور! به من رحم کن. روزی به تو کمک خواهم کرد.»
“I’m a lion! You’re a mouse! What can you do?” The lion laughed, very hard, and the mouse ran away.
شیر با صدای بلند خندهای کرد و گفت: «من یک شیرم! و تو تنها یک موشی! تو چه کمکی میتوانی به من بکنی؟» و موش از آنجا فرار کرد.
But the mouse was out walking the very next day. He heard a big roar, and squeaked when he saw the king of the jungle tied to a tree. But the mouse had a plan to set him free. The mouse worked quickly, and chewed through the rope.
فردای آن روز موش کوچولو مشغول قدم زدن در آنجا بود که صدای غرش بلندی را شنید و جیغ کشید. او دید که سلطان جنگل را به یک درخت طنابپیچ کردهاند. اما موش کوچولو نقشهای برای آزاد کردن او کشید. موش بهسرعت دستبهکار شد و طنابها را جوید.
شیر به موش کوچولو گفت: «آه موش کوچولو من ناامید شده بودم، تو درست میگفتی. ازت ممنونم. حالا من آزادم. تو بهترین دوست دنیا هستی!»
The lion said, “Oh little mouse, I had no hope. You were right, little mouse - thank you, I’m free. You’re the best friend there ever could be!”
شیر به موش کوچولو گفت: «آه موش کوچولو من ناامید شده بودم، تو درست میگفتی. ازت ممنونم. حالا من آزادم. تو بهترین دوست دنیا هستی!»
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_27
🦁 @coding_504 🐀
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part1
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part1 🇺🇸 A short movie . Listen to it If you wanna improve your English 👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش…
دوستانی که دنبال سریالی میگردن که جملات به صورت شمرده شمرده و کاملا واضح و آهسته تلفظ بشه تا شما به راحتی متوجه صحبت های آنها شوید. این مجموعه توصیه میشه👇👇
🆔 @O2021 ثبتنام
🆔 @O2021 ثبتنام
Rufus Rooaar!
غرش روفوس
#داستان_کوتاه_انگلیسی
روفوس هیولا برای برقراری ارتباط با دیگران، هیچ راهی بهجز غرش نداشت. اما او نمیخواست کسی را اذیت کند. فقط گرسنه بود. بنابراین، برای یافتن یک بستنی، به جستجوی شهر (و در حقیقت لگدکوب کردن آن) پرداخت. این شهر نوردی باعث میشود که مشکلات زیادی برای وی و بقیهی مردم ایجاد شود…
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_26
🍦 @coding_504 🍦
💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
غرش روفوس
#داستان_کوتاه_انگلیسی
روفوس هیولا برای برقراری ارتباط با دیگران، هیچ راهی بهجز غرش نداشت. اما او نمیخواست کسی را اذیت کند. فقط گرسنه بود. بنابراین، برای یافتن یک بستنی، به جستجوی شهر (و در حقیقت لگدکوب کردن آن) پرداخت. این شهر نوردی باعث میشود که مشکلات زیادی برای وی و بقیهی مردم ایجاد شود…
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_26
🍦 @coding_504 🍦
💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
Telegraph
Rufus Rooaar!
Rufus Rooaar! غرش روفوس! Rufus was a monster. A very, very BIG monster. He was bigger than a house and WAY BIGGER than you or me. روفوس یک هیولا بود. یک هیولای خیلی خیلی بزرگ. او بزرگتر از یک خانه بود و خیلی بزرگتر از تو و من. Rufus was one of the nicest…
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
📢 قبولی EPT ❤️❤️
✍🏻 نظر دکتر B. B. Z عزیز یکی از اعضای دوره های آموزش لغات ۵۰۴ استاد یکتا
برای شرکت در دوره لغات ۵۰۴ استاد یکتا عدد 1 را به ایدی زیر ارسال نمایید.👇👇
🆔 t.me/O2021
✍🏻 نظر دکتر B. B. Z عزیز یکی از اعضای دوره های آموزش لغات ۵۰۴ استاد یکتا
برای شرکت در دوره لغات ۵۰۴ استاد یکتا عدد 1 را به ایدی زیر ارسال نمایید.👇👇
🆔 t.me/O2021
✍🏻 عالی تا اینجا کم نقص بوده
نظر یکی از اعضای دوره ی لغات ۵۰۴ استاد یکتا❤️💜
جهت ثبت نام در دوره اینترنتی ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 1 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
نظر یکی از اعضای دوره ی لغات ۵۰۴ استاد یکتا❤️💜
جهت ثبت نام در دوره اینترنتی ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 1 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
✍🏻 504 شما رو گرفتم خیلی عالی توضیح میدین.
نظر یکی از اعضای دوره ی لغات 504 استاد یکتا❤️💜
جهت ثبت نام در دوره اینترنتی لغات ضروری تافل و ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 1 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
نظر یکی از اعضای دوره ی لغات 504 استاد یکتا❤️💜
جهت ثبت نام در دوره اینترنتی لغات ضروری تافل و ۵۰۴ واژه به روش کدینگ عدد 1 را به آیدی زیر ارسال کنید👇
👤 t.me/O2021
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part2
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @extra_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @extra_en
Jack and the Beanstalk
جک و لوبیای سحرآمیز
#داستان_کوتاه_انگلیسی
جک از دوشیدن شیر گاوشان خسته شده است. بنابراین تصمیم میگیرد که در بازار آن را بفروشد. در راه بازار دستفروشی وی را میبیند و جک را متقاعد میکند که گاو را به تعدادی لوبیای جادویی بفروشد. جک قبول میکند اما وقتی برمیگردد،مادرش عصبانی میشود و لوبیاها را از پنجرهی اتاق به بیرون پرت میکند. اما فردای آن روز …
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_25
🌱 @coding_504 🌱
💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
جک و لوبیای سحرآمیز
#داستان_کوتاه_انگلیسی
جک از دوشیدن شیر گاوشان خسته شده است. بنابراین تصمیم میگیرد که در بازار آن را بفروشد. در راه بازار دستفروشی وی را میبیند و جک را متقاعد میکند که گاو را به تعدادی لوبیای جادویی بفروشد. جک قبول میکند اما وقتی برمیگردد،مادرش عصبانی میشود و لوبیاها را از پنجرهی اتاق به بیرون پرت میکند. اما فردای آن روز …
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_25
🌱 @coding_504 🌱
💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
Telegraph
Jack and the Beanstalk
Jack and the Beanstalk جک و لوبیای سحرآمیز Once upon a time, a boy named Jack got himself into the biggest, most humongous heap of trouble ever. It all started when Jack’s mama asked him to milk the old cow. But Jack decided he was tired of milking cows.…
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part3
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
📺 قسمت اول سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part3 🇺🇸 A short movie . Listen to it If you wanna improve your English 👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش…
مجموعه ویدیویی آموزش زبان انگلیسی Extra، یک سریال طنز آموزش زبان است که در قالب نمایشی جذاب با لهجه بریتیش ارائه می گردد.این بسته آموزشی دارای فایل PDF ، work book و Teachers Bookاست و برای زبان آموزان در سطح متوسط پایین تا پیشرفته قابل استفاده می باشد. داشتن زیر نویس انگلیسی SRT به جذابیت بیشتر و کارایی بیشتر این مجموعه می افزاید. در سریال Extra با اصطلاحات مدرن و اصطلاحات منسوخ شده ، طریقه نامه نگاری بصورت ایمیل و کاغذی آشنا خواهید شد. اکسترا ضمن تقویت گفتار و شنیدار، دومهارت دیگر یعنی نوشتار و خواندن شما را نیز بهبود می بخشد و در خلال نمایش، گرامر نیز تقویت خواهد شد. در این مجموعه نمایشی، با نحوه ادای صحیح کلمات، اصطلاحات و مکان استفاده آنها بیشتر آشنا خواهید شد.
🏴 @O2021 👈🏻 ارسال عدد 10 برای ثبتنام
🏴 @O2021 👈🏻 ارسال عدد 10 برای ثبتنام
The Tortoise and the Hare
لاکپشت و خرگوش
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A speedy hare lived in the woods. She was always bragging to the other animals about how fast she could run.
خرگوشی چابک در جنگل زندگی میکرد. او همیشه درباره سرعت دویدنش برای حیوانات دیگر لاف میزد.
The animals grew tired of listening to the hare. So one day, the tortoise walked slowly up to her and challenged her to a race. The hare howled with laughter.
حیوانات از گوش دادن به حرفهای خرگوش خسته شده بودند. به همین خاطر روزی از روزها لاکپشت آرامآرام پیش او رفت و او را به مسابقه دعوت کرد. خرگوش با خندهای فریاد زد.
“Race you? I can run circles around you!” the hare said. But the tortoise didn’t budge. “OK, Tortoise. You want a race? You’ve got it! This will be a piece of cake.” The animals gathered to watch the big race.
خرگوش گفت: «با تو مسابقه بدم؟ من تو رو بهراحتی میبرم!» اما نظر لاکپشت عوض نشد. «باشه لاکپشته. پس تو می خوای مسابقه بدی؟ باشه قبوله. این واسه من مثه آب خوردنه.» حیوانات برای تماشای مسابقه بزرگ جمع شدند.
A whistle blew, and they were off. The hare sprinted down the road while the tortoise crawled away from the starting line.
سوتی زدند و آنها مسابقه را شروع کردند. خرگوش مسیر را با حداکثر سرعت میدوید درحالیکه لاکپشت بهکندی از خط شروع مسابقه دور میشد.
The hare ran for a while and looked back. She could barely see the tortoise on the path behind her. Certain she’d win the race, the hare decided to rest under a shady tree.
خرگوش مدتی دوید و به عقب نگاه کرد. او دیگر نمیتوانست لاکپشت را پشت سرش در مسیر ببیند. خرگوش که از برنده شدن خود مطمئن بود تصمیم گرفت در سایهی یک درخت کمی استراحت کند.
The tortoise came plodding down the road at his usual slow pace. He saw the hare, who had fallen asleep against a tree trunk. The tortoise crawled right on by.
لاکپشت با سرعت همیشگیاش آهستهآهسته از راه رسید. او خرگوش را دید که کنار تنهی درختی به خواب رفته است. لاکپشت درست از کنارش رد شد.
The hare woke up and stretched her legs. She looked down the path and saw no sign of the tortoise. “I might as well go win this race,” she thought.
خرگوش از خواب بیدار شد و پاهایش را کشوقوسی داد. مسیر را نگاه کرد و اثری از لاکپشت ندید. با خودش فکر کرد «من باید برم و این مسابقه رو هم برنده بشم.»
As the hare rounded the last curve, she was shocked by what she saw. The tortoise was crossing the finish line! The tortoise had won the race!
وقتی خرگوش آخرین پیچ را رد کرد، ازآنچه میدید تعجب کرد. لاکپشت داشت از خط پایان رد میشد! لاکپشت مسابقه را برد!
The confused hare crossed the finish line. “Wow, Tortoise,” the hare said, “I really thought there was no way you could beat me.” The tortoise smiled. “I know. That’s why I won.”
خرگوش سردرگم از خط پایان رد شد. خرگوش گفت: «وای لاکپشته، من واقعاً فکر نمیکردم تو بتونی منو ببری.» لاکپشت لبخندی زد و گفت: «می دونم. واسه همین بود که من برنده شدم.»
#Short_story_24
🐇 @coding_504 🐇
لاکپشت و خرگوش
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A speedy hare lived in the woods. She was always bragging to the other animals about how fast she could run.
خرگوشی چابک در جنگل زندگی میکرد. او همیشه درباره سرعت دویدنش برای حیوانات دیگر لاف میزد.
The animals grew tired of listening to the hare. So one day, the tortoise walked slowly up to her and challenged her to a race. The hare howled with laughter.
حیوانات از گوش دادن به حرفهای خرگوش خسته شده بودند. به همین خاطر روزی از روزها لاکپشت آرامآرام پیش او رفت و او را به مسابقه دعوت کرد. خرگوش با خندهای فریاد زد.
“Race you? I can run circles around you!” the hare said. But the tortoise didn’t budge. “OK, Tortoise. You want a race? You’ve got it! This will be a piece of cake.” The animals gathered to watch the big race.
خرگوش گفت: «با تو مسابقه بدم؟ من تو رو بهراحتی میبرم!» اما نظر لاکپشت عوض نشد. «باشه لاکپشته. پس تو می خوای مسابقه بدی؟ باشه قبوله. این واسه من مثه آب خوردنه.» حیوانات برای تماشای مسابقه بزرگ جمع شدند.
A whistle blew, and they were off. The hare sprinted down the road while the tortoise crawled away from the starting line.
سوتی زدند و آنها مسابقه را شروع کردند. خرگوش مسیر را با حداکثر سرعت میدوید درحالیکه لاکپشت بهکندی از خط شروع مسابقه دور میشد.
The hare ran for a while and looked back. She could barely see the tortoise on the path behind her. Certain she’d win the race, the hare decided to rest under a shady tree.
خرگوش مدتی دوید و به عقب نگاه کرد. او دیگر نمیتوانست لاکپشت را پشت سرش در مسیر ببیند. خرگوش که از برنده شدن خود مطمئن بود تصمیم گرفت در سایهی یک درخت کمی استراحت کند.
The tortoise came plodding down the road at his usual slow pace. He saw the hare, who had fallen asleep against a tree trunk. The tortoise crawled right on by.
لاکپشت با سرعت همیشگیاش آهستهآهسته از راه رسید. او خرگوش را دید که کنار تنهی درختی به خواب رفته است. لاکپشت درست از کنارش رد شد.
The hare woke up and stretched her legs. She looked down the path and saw no sign of the tortoise. “I might as well go win this race,” she thought.
خرگوش از خواب بیدار شد و پاهایش را کشوقوسی داد. مسیر را نگاه کرد و اثری از لاکپشت ندید. با خودش فکر کرد «من باید برم و این مسابقه رو هم برنده بشم.»
As the hare rounded the last curve, she was shocked by what she saw. The tortoise was crossing the finish line! The tortoise had won the race!
وقتی خرگوش آخرین پیچ را رد کرد، ازآنچه میدید تعجب کرد. لاکپشت داشت از خط پایان رد میشد! لاکپشت مسابقه را برد!
The confused hare crossed the finish line. “Wow, Tortoise,” the hare said, “I really thought there was no way you could beat me.” The tortoise smiled. “I know. That’s why I won.”
خرگوش سردرگم از خط پایان رد شد. خرگوش گفت: «وای لاکپشته، من واقعاً فکر نمیکردم تو بتونی منو ببری.» لاکپشت لبخندی زد و گفت: «می دونم. واسه همین بود که من برنده شدم.»
#Short_story_24
🐇 @coding_504 🐇
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت دوم سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part1
🎞 Hector goes shopping
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 |@extra_en
🎞 Hector goes shopping
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 |@extra_en