286. #Authority ə'θɔːrəti
The right to command or enforce obedience; power delegated to another; an author or volume that may be appealed to in support of an action or belief.
حق تحکم یا اعمال اطاعت، قدرتی که به دیگری واگذار می شود، اقتدار، حق
a. No one should have the authority to dictate our career choice.
هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.
b. Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.
امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد.
c. The Supreme Court is entrusted with the authority to interpret our constitution.
مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.
🌹 @coding_504 🌹
The right to command or enforce obedience; power delegated to another; an author or volume that may be appealed to in support of an action or belief.
حق تحکم یا اعمال اطاعت، قدرتی که به دیگری واگذار می شود، اقتدار، حق
a. No one should have the authority to dictate our career choice.
هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.
b. Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.
امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد.
c. The Supreme Court is entrusted with the authority to interpret our constitution.
مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.
🌹 @coding_504 🌹
🔵 با سلام و عرض احترام
در کانالی که ایدی اون رو در انتهای این پست قرار دادیم داستان و روایت های آکسفورد از کتاب
Anecdotes in American English
By L. A. Hill
پست و تدریس شده است
🔰 ۳۰ درس اول مربوط به سطح یا لِوِل
🔰۳۰ درس دوم به سطح
🔰 و دروس انتهایی برای دوره ی پیشرفته
است.
🙏 امید که برای شما زبان آموزان مفید باشد، و انگیزه ی یادگیری و پیشرفت را در شما زنده دارد.
برای شما آرزوی موفقیت روزافزون داریم.
برای آموزشهای این کانال شهریه ای از زبان آموزان دریافت نمیشود.امید است در کنار کارهای اصولی دیگری که برای یادگیری و مرور انگلیسی انجام میدهید، این مباحث نیز تسهیل گر باشند. سهم شما فقط فاتحه ای نثار روح شهدای گمنام و اموات تیم ما است.
@Yekta_Anecdotes
@Yekta_Anecdotes
تیم کدینگ ۵۰۴
شاد و پیروز باشید🎁🌸🎁
در کانالی که ایدی اون رو در انتهای این پست قرار دادیم داستان و روایت های آکسفورد از کتاب
Anecdotes in American English
By L. A. Hill
پست و تدریس شده است
🔰 ۳۰ درس اول مربوط به سطح یا لِوِل
Elementary 1000 Word Level🔰۳۰ درس دوم به سطح
Intermediate 1500 Word Level🔰 و دروس انتهایی برای دوره ی پیشرفته
Advanced 2075 Word Level است.
🙏 امید که برای شما زبان آموزان مفید باشد، و انگیزه ی یادگیری و پیشرفت را در شما زنده دارد.
برای شما آرزوی موفقیت روزافزون داریم.
برای آموزشهای این کانال شهریه ای از زبان آموزان دریافت نمیشود.امید است در کنار کارهای اصولی دیگری که برای یادگیری و مرور انگلیسی انجام میدهید، این مباحث نیز تسهیل گر باشند. سهم شما فقط فاتحه ای نثار روح شهدای گمنام و اموات تیم ما است.
@Yekta_Anecdotes
@Yekta_Anecdotes
تیم کدینگ ۵۰۴
شاد و پیروز باشید🎁🌸🎁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 پیتزای اشتباهی🍕🍕🍕
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
🌐 لینک تمام صفحات ما در شبکه های اجتماعی
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
🌐 لینک تمام صفحات ما در شبکه های اجتماعی
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
cowboy
گاوچران
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A cowboy rode into town and stopped at a saloon for a drink. Unfortunately, the locals always had a habit of picking on strangers. When he finished his drink, he found his horse had been stolenHe went back into the bar, handily flipped his gun into the air, caught it above his head without even looking and fired a shot into the ceiling. “Which one of you sidewinders stole my horse?!?!? ” he yelled with surprising forcefulness. No one answered. “Alright, I’m gonna have another beer, and if my horse ain’t back outside by the time I finish, I’m gonna do what I done in Texas! And I don’t like to have to do what I done in Texas! “. Some of the locals shifted restlessly. The man, true to his word, had another beer, walked outside, and his horse had been returned to the post. He saddled up and started to ride out of town. The bartender wandered out of the bar and asked, “Say partner, before you go… what happened in Texas?” The cowboy turned back and said, “I had to walk home.
گاوچراني وارد شهر شد و براي نوشيدن چيزي ، كنار يك مهمانخانه ايستاد . بدبختانه ، كساني كه در آن شهر زندگي ميكردند عادت بدي داشتند كه سر به سر غريبهها ميگذاشتند . وقتي او ( گاوچران ) نوشيدنياش را تمام كرد ، متوجه شد كه اسبش دزديده شده استاو به كافه برگشت ، و ماهرانه اسلحه اش را در آورد و سمت بالا گرفت و بالاي سرش گرفت بدون هيچ نگاهي به سقف يه گلوله شليك كرد . او با تعجب و خيلي مقتدرانه فرياد زد : « كدام يك از شما آدمهاي بد اسب منو دزديده؟!؟! » كسي پاسخي نداد . « بسيار خوب ، من يك آب جو ديگه ميخورم ، و تا وقتي آن را تمام ميكنم اسبم برنگردد ، كاري را كه در تگزاس انجام دادم انجام ميدهم ! و دوست ندارم آن كاري رو كه در تگزاس انجام دادم رو انجام بدم! » بعضي از افراد خودشون جمع و جور كردن . آن مرد ، بر طبق حرفش ، آب جو ديگري نوشيد، بيرون رفت ، و اسبش به سرجايش برگشته بود . اسبش رو زين كرد و به سمت خارج از شهر رفت . كافه چي به آرامي از كافه بيرون آمد و پرسيد : هي رفيق قبل از اينكه بري بگو ، در تگزاس چه اتفاقي افتاد ؟ گاوچران برگشت و گفت : مجبور شدم پیاده برم خونه.
#Short_story_66
🐂 @coding_504 🚶♂
گاوچران
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A cowboy rode into town and stopped at a saloon for a drink. Unfortunately, the locals always had a habit of picking on strangers. When he finished his drink, he found his horse had been stolenHe went back into the bar, handily flipped his gun into the air, caught it above his head without even looking and fired a shot into the ceiling. “Which one of you sidewinders stole my horse?!?!? ” he yelled with surprising forcefulness. No one answered. “Alright, I’m gonna have another beer, and if my horse ain’t back outside by the time I finish, I’m gonna do what I done in Texas! And I don’t like to have to do what I done in Texas! “. Some of the locals shifted restlessly. The man, true to his word, had another beer, walked outside, and his horse had been returned to the post. He saddled up and started to ride out of town. The bartender wandered out of the bar and asked, “Say partner, before you go… what happened in Texas?” The cowboy turned back and said, “I had to walk home.
گاوچراني وارد شهر شد و براي نوشيدن چيزي ، كنار يك مهمانخانه ايستاد . بدبختانه ، كساني كه در آن شهر زندگي ميكردند عادت بدي داشتند كه سر به سر غريبهها ميگذاشتند . وقتي او ( گاوچران ) نوشيدنياش را تمام كرد ، متوجه شد كه اسبش دزديده شده استاو به كافه برگشت ، و ماهرانه اسلحه اش را در آورد و سمت بالا گرفت و بالاي سرش گرفت بدون هيچ نگاهي به سقف يه گلوله شليك كرد . او با تعجب و خيلي مقتدرانه فرياد زد : « كدام يك از شما آدمهاي بد اسب منو دزديده؟!؟! » كسي پاسخي نداد . « بسيار خوب ، من يك آب جو ديگه ميخورم ، و تا وقتي آن را تمام ميكنم اسبم برنگردد ، كاري را كه در تگزاس انجام دادم انجام ميدهم ! و دوست ندارم آن كاري رو كه در تگزاس انجام دادم رو انجام بدم! » بعضي از افراد خودشون جمع و جور كردن . آن مرد ، بر طبق حرفش ، آب جو ديگري نوشيد، بيرون رفت ، و اسبش به سرجايش برگشته بود . اسبش رو زين كرد و به سمت خارج از شهر رفت . كافه چي به آرامي از كافه بيرون آمد و پرسيد : هي رفيق قبل از اينكه بري بگو ، در تگزاس چه اتفاقي افتاد ؟ گاوچران برگشت و گفت : مجبور شدم پیاده برم خونه.
#Short_story_66
🐂 @coding_504 🚶♂
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
305. #Awesome ˈɑːsəm
Causing or showing great fear, wonder, or respect
سهمگین، پرهیبت، باشکوه
a. The towering mountains, covered with snow, are an awesome sight.
کوهستان های سر به فلک کشیده ی پوشیده از برف، منظره ی حیرت انگیزی می باشند.
b. Connie had such an awesome amount of work to complete before graduation she doubted she would have everything ready in time.
کارهای ناتمام «کانی» پیش از جشن فارغ التحصیلی به قدری زیاد بود که شک داشت بتواند همه چیز را به موقع تمام کند.
c. The atom bomb is an awesome achievement for mankind.
بمب اتم برای بشریت دستاورد سهمگینی است.
🌹 @coding_504 🌹
Causing or showing great fear, wonder, or respect
سهمگین، پرهیبت، باشکوه
a. The towering mountains, covered with snow, are an awesome sight.
کوهستان های سر به فلک کشیده ی پوشیده از برف، منظره ی حیرت انگیزی می باشند.
b. Connie had such an awesome amount of work to complete before graduation she doubted she would have everything ready in time.
کارهای ناتمام «کانی» پیش از جشن فارغ التحصیلی به قدری زیاد بود که شک داشت بتواند همه چیز را به موقع تمام کند.
c. The atom bomb is an awesome achievement for mankind.
بمب اتم برای بشریت دستاورد سهمگینی است.
🌹 @coding_504 🌹