35. #devise : dɪˈvaɪz
think out, plan, invent
ابداع کردن، برنامه ریزی کردن، اختراع کردن
a. The burglars devised a scheme for entering the bank at night.
دزدان برای ورود شبانه به بانک نقشه ای طراحی کردند
b. I would like to devise a method for keeping my toes from becoming numb while I am ice skating.
میخواهم روشی ابداع کنم تا وقتی روی یخ اسکیت بازی میکنم، انگشتان پایم کرخت نشود
c. If we could devise a plan for using the abandoned building, we could save thousands of dollars.
اگر برای استفاده از ساختمان های متروکه نقشه ای طراحی کنیم، میتوانیم هزاران دلار پس انداز کنیم
🍂 @coding_504 🍂
think out, plan, invent
ابداع کردن، برنامه ریزی کردن، اختراع کردن
a. The burglars devised a scheme for entering the bank at night.
دزدان برای ورود شبانه به بانک نقشه ای طراحی کردند
b. I would like to devise a method for keeping my toes from becoming numb while I am ice skating.
میخواهم روشی ابداع کنم تا وقتی روی یخ اسکیت بازی میکنم، انگشتان پایم کرخت نشود
c. If we could devise a plan for using the abandoned building, we could save thousands of dollars.
اگر برای استفاده از ساختمان های متروکه نقشه ای طراحی کنیم، میتوانیم هزاران دلار پس انداز کنیم
🍂 @coding_504 🍂
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قضیه ی مادر بزرگ جویی 🤣
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
36. #wholesale : ˈhoʊlseɪl
in large quantity. less than retail in price
به میزان گسترده، کمتر از قیمت خرده فروشی، عمده فروشی
a. The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
قیمت عمده شیر، شش سنت و یک چهارم کمتر از خرده فروشی است
b. Many people were angered by the wholesales slaughter of birds.
بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی شدند
c. By buying my ties wholesale I save fifteen dollars a year.
با خرید عمده کراوات هایم، در سال 15 دلار پس انداز میکنم
🍂 @coding_504 🍂
in large quantity. less than retail in price
به میزان گسترده، کمتر از قیمت خرده فروشی، عمده فروشی
a. The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
قیمت عمده شیر، شش سنت و یک چهارم کمتر از خرده فروشی است
b. Many people were angered by the wholesales slaughter of birds.
بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی شدند
c. By buying my ties wholesale I save fifteen dollars a year.
با خرید عمده کراوات هایم، در سال 15 دلار پس انداز میکنم
🍂 @coding_504 🍂
#چرا_باید_لغات_ضروری_504_را_بیاموزیم؟
🔶خیلی از افراد ، به این خاطر به کلاس های زبان نمی روند که آنقدر به این کلاس ها رفته اند و نیمه کاره رهایش کرده اند که دیگر قطع امید کرده اند. گو این که طلسم شده اند و قرار نیست تا آخر عمر انگلیسی را فرا بگیرند!
ما پیشنهاد ساده ای برای "راه افتادن" در زبان انگلیسی برایتان داریم که بزرگ ترین فایده اش این است که زمان زیادی از شما نمی گیرد و طلسم را هم می شکند.
شما برای تسلط نسبی بر زبان انگلیسی ، چاره ای جز یادگیری لغات و تقویت دایره واژگان ندارد. اما مشکل اینجاست که زبان انگلیسی ، با صدها هزار لغت ، بسیار گسترده تر از آن است که بتوانید همه یا بخش اعظم لغاتش را یاد بگیرید.
اما خبر خوب این است که برای یادگیری زبان انگلیسی در حد معمول ، شما تنها به 1000 لغت نیاز دارید. اگر این تعداد لغت را حفظ باشید ، به راحتی از عهده زبان انگلیسی بر خواهید آمد.
تعجب نکنید! در همین زبان فارسی که بدان سخن می گویید یا هر زبان دیگری ، اگر دقت کنید در خواهید یافت که در طول روز ، معمولاً از چندصد کلمه تکراری استفاده می کنید و کارتان با همین کلمات معدود ، سال هاست که راه می افتد.
انگلیسی و بقیه زبان های دنیا نیز همین گونه اند. اگر دایره واژگان یک شهروند معمولی آمریکایی را در طول یک سال جمع کنید ، با کمال شگفتی در خواهید یافت که او نیز در طول سال ، از حدود 1000 لغت پرتکرار استفاده می کند ، به علاوه برخی لغات و اصطلاحات موردی و تخصصی.
پس کافی است شما تنها 1000 لغت را بلد باشید تا بتوانید زیرساخت زبان تان را به طوری مطمئنی بسازید و بعد از آن ، به شاخ و برگ ها بپردازید.
خبر خوب دیگر این است که شما برخی از این کلمات را می دانید ، مانند happy (شاد) ، mute (ساکت:این کلمه را روی کنترل تلویزیون تان دیده اید و با آن ، صدای تلویزیون را صفر می کنید) ، maximum (حداکثر) و ... .
اما این هزار کلمه کدامند؟
✅پیشنهاد ما به شما کتاب "504 لغت کاملا ضروری" است. این یک کتاب جهانی است و به قرآن زبان انگلیسی معروف است و لغت های آن در بسیاری از صفحات کتاب ها و فیلم های انگلیسی وجود دارند. این ها عمدتا لغاتی هستند که وقتی یک متن انگلیسی را می خوانید، با رسیدن به آنها متوقف و ناامید می شوید.
504 را هم می توانید را از کتابفروشی ها تهیه کنید و هم از اینترنت دانلود کنید.
این 504 لغت و مترادف هایشان حدود 1000 لغت می شوند. کتاب 504 ، چهل و دو درس دارد. شما هر دو روز ، لغات یک درس را حفظ کنید. هر درس 12 لغت بیشتر ندارد که با مترادف هایش می شود 24 لغت. اگر برای تان حفظ کردن 12 لغت در روز سخت است ، آن را به هر میزان که می خواهید کم کنید
✍🏻 @Coding_504 ✍🏻
🔶خیلی از افراد ، به این خاطر به کلاس های زبان نمی روند که آنقدر به این کلاس ها رفته اند و نیمه کاره رهایش کرده اند که دیگر قطع امید کرده اند. گو این که طلسم شده اند و قرار نیست تا آخر عمر انگلیسی را فرا بگیرند!
ما پیشنهاد ساده ای برای "راه افتادن" در زبان انگلیسی برایتان داریم که بزرگ ترین فایده اش این است که زمان زیادی از شما نمی گیرد و طلسم را هم می شکند.
شما برای تسلط نسبی بر زبان انگلیسی ، چاره ای جز یادگیری لغات و تقویت دایره واژگان ندارد. اما مشکل اینجاست که زبان انگلیسی ، با صدها هزار لغت ، بسیار گسترده تر از آن است که بتوانید همه یا بخش اعظم لغاتش را یاد بگیرید.
اما خبر خوب این است که برای یادگیری زبان انگلیسی در حد معمول ، شما تنها به 1000 لغت نیاز دارید. اگر این تعداد لغت را حفظ باشید ، به راحتی از عهده زبان انگلیسی بر خواهید آمد.
تعجب نکنید! در همین زبان فارسی که بدان سخن می گویید یا هر زبان دیگری ، اگر دقت کنید در خواهید یافت که در طول روز ، معمولاً از چندصد کلمه تکراری استفاده می کنید و کارتان با همین کلمات معدود ، سال هاست که راه می افتد.
انگلیسی و بقیه زبان های دنیا نیز همین گونه اند. اگر دایره واژگان یک شهروند معمولی آمریکایی را در طول یک سال جمع کنید ، با کمال شگفتی در خواهید یافت که او نیز در طول سال ، از حدود 1000 لغت پرتکرار استفاده می کند ، به علاوه برخی لغات و اصطلاحات موردی و تخصصی.
پس کافی است شما تنها 1000 لغت را بلد باشید تا بتوانید زیرساخت زبان تان را به طوری مطمئنی بسازید و بعد از آن ، به شاخ و برگ ها بپردازید.
خبر خوب دیگر این است که شما برخی از این کلمات را می دانید ، مانند happy (شاد) ، mute (ساکت:این کلمه را روی کنترل تلویزیون تان دیده اید و با آن ، صدای تلویزیون را صفر می کنید) ، maximum (حداکثر) و ... .
اما این هزار کلمه کدامند؟
✅پیشنهاد ما به شما کتاب "504 لغت کاملا ضروری" است. این یک کتاب جهانی است و به قرآن زبان انگلیسی معروف است و لغت های آن در بسیاری از صفحات کتاب ها و فیلم های انگلیسی وجود دارند. این ها عمدتا لغاتی هستند که وقتی یک متن انگلیسی را می خوانید، با رسیدن به آنها متوقف و ناامید می شوید.
504 را هم می توانید را از کتابفروشی ها تهیه کنید و هم از اینترنت دانلود کنید.
این 504 لغت و مترادف هایشان حدود 1000 لغت می شوند. کتاب 504 ، چهل و دو درس دارد. شما هر دو روز ، لغات یک درس را حفظ کنید. هر درس 12 لغت بیشتر ندارد که با مترادف هایش می شود 24 لغت. اگر برای تان حفظ کردن 12 لغت در روز سخت است ، آن را به هر میزان که می خواهید کم کنید
✍🏻 @Coding_504 ✍🏻
🍂An unusual strike🍂
The baseball strike of 1994-95 which kept the public from seeing the *annual world series, was not a *typical labor dispute in which low-paid workers try to *persuade their employers to grant a raise above their *minimum wage. On the country, players who earned millions of dollars yearly, who were *visible on TV commercials, drove *expensive autos, and dined with presidents, withheld their *essential skills until the executive, legislative, and judicial branches of our government were forced to *devise solutions to the quarrel.
The team owners, a *blend of lawyers, manufacturers, corporate executives, etc., felt that something had to be done about the huge salaries that the players were demanding. Since the *talent beyond the major leagues was *scares. They had to start spring training in 1995 with a *wholesale invitation to replacement players. The regular athletes returned in late April but there was a feeling that a strike could happen again.
🍂یک اعتصاب عجیب🍂
اعتصاب بیس بال سالهای 1994-1995 که مانع شد عوام الناس رقابتهای جهانی سالیانه را ببینند, بحث کارگری معمولی نبود که در آن کارگران کم دستمزد تلاش کنند کارفرمایانشان را متقاعد کنند فراتر از حداقل دستمزدشان به آنها ترفیع اعطا کنند. بر عکس بازیکنانی که سالانه میلیون ها دلار بدست میاورند, در پیامهای بازرگانی تلویزیونی قابل رویت بودند, اتومبیل های گرانقیمت سوار می شدند و با روسای جمهور غذا می خوردند, در مهارت اصولی شان دریغ می کردند, تا اینکه قوای مجریه, مقننه و قضایی دولت ما مجبور شدند برای بحث آنها راه حل هایی را ابداع کنند.
صاحبان تیم ها, که ترکیبی از وکلا, تولید کنندگان, مدیران سازمانها و غیره بودند احساس کردند که باید پیرامون حقوق های بالایی که بازیکنان تقاضا میکردند کاری انجام شود. از آنجاییکه استعداد, فراتر از لیگهای اصلی نادر بود, مجبور بودند آموزش بهاری سال 1995 را با دعوت از بازیکنان جایگزین آغاز کنند. ورزشکاران ثابت در اواخر ماه آوریل بازگشتند اما این احساس وجود داشت که اعتصاب ممکن است دوباره اتفاق افتد.
🍂 @coding_504 🍂
The baseball strike of 1994-95 which kept the public from seeing the *annual world series, was not a *typical labor dispute in which low-paid workers try to *persuade their employers to grant a raise above their *minimum wage. On the country, players who earned millions of dollars yearly, who were *visible on TV commercials, drove *expensive autos, and dined with presidents, withheld their *essential skills until the executive, legislative, and judicial branches of our government were forced to *devise solutions to the quarrel.
The team owners, a *blend of lawyers, manufacturers, corporate executives, etc., felt that something had to be done about the huge salaries that the players were demanding. Since the *talent beyond the major leagues was *scares. They had to start spring training in 1995 with a *wholesale invitation to replacement players. The regular athletes returned in late April but there was a feeling that a strike could happen again.
🍂یک اعتصاب عجیب🍂
اعتصاب بیس بال سالهای 1994-1995 که مانع شد عوام الناس رقابتهای جهانی سالیانه را ببینند, بحث کارگری معمولی نبود که در آن کارگران کم دستمزد تلاش کنند کارفرمایانشان را متقاعد کنند فراتر از حداقل دستمزدشان به آنها ترفیع اعطا کنند. بر عکس بازیکنانی که سالانه میلیون ها دلار بدست میاورند, در پیامهای بازرگانی تلویزیونی قابل رویت بودند, اتومبیل های گرانقیمت سوار می شدند و با روسای جمهور غذا می خوردند, در مهارت اصولی شان دریغ می کردند, تا اینکه قوای مجریه, مقننه و قضایی دولت ما مجبور شدند برای بحث آنها راه حل هایی را ابداع کنند.
صاحبان تیم ها, که ترکیبی از وکلا, تولید کنندگان, مدیران سازمانها و غیره بودند احساس کردند که باید پیرامون حقوق های بالایی که بازیکنان تقاضا میکردند کاری انجام شود. از آنجاییکه استعداد, فراتر از لیگهای اصلی نادر بود, مجبور بودند آموزش بهاری سال 1995 را با دعوت از بازیکنان جایگزین آغاز کنند. ورزشکاران ثابت در اواخر ماه آوریل بازگشتند اما این احساس وجود داشت که اعتصاب ممکن است دوباره اتفاق افتد.
🍂 @coding_504 🍂