This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 مهمونی مجردی😂😂😂
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
15. #dismal :
dark and depressing
تاریک و دلگیر
a. When the weather is so dismal, I sometimes stay in bed all day.
وقتی هوا بسیار غم انگیز است، گاهی تمام اوقات روز در رختخواب میمانم
b. I am unaccustomed to this dismal climate.
به این آب و هوای دلگیر و غم انگیز، عادت ندارم
c. As the dismal reports of the election came in, the senator's friends tactfully made no mention of them.
با وجود گزارشات ناامید کننده ای که از انتخابات میرسد، دوستان سناتور با تدبیر هیچ توجهی به آن نکردند
🍂 @coding_504 🍂
dark and depressing
تاریک و دلگیر
a. When the weather is so dismal, I sometimes stay in bed all day.
وقتی هوا بسیار غم انگیز است، گاهی تمام اوقات روز در رختخواب میمانم
b. I am unaccustomed to this dismal climate.
به این آب و هوای دلگیر و غم انگیز، عادت ندارم
c. As the dismal reports of the election came in, the senator's friends tactfully made no mention of them.
با وجود گزارشات ناامید کننده ای که از انتخابات میرسد، دوستان سناتور با تدبیر هیچ توجهی به آن نکردند
🍂 @coding_504 🍂
#dismal
معنی: تیره و تاریک، گرفته، غم انگیز، دلتنگ کننده
کدینگ: بچه فیلم غم انگیز میبینه و میگه دیسمال بدین گریه کنم
🍂 @coding_504 🍂
معنی: تیره و تاریک، گرفته، غم انگیز، دلتنگ کننده
کدینگ: بچه فیلم غم انگیز میبینه و میگه دیسمال بدین گریه کنم
🍂 @coding_504 🍂
برای خرید پک کامل 504 بهمراه کدینگ تصویری و فایل صوتی تدریس عدد 1 را به ادمین ارسال کنید👇👌🔰
🆔 t.me/o2021
🆔 t.me/o2021
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت دوم سریال آشنایی با مادر
📺 S01 E02 Part 1
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال آشنایی با مادر با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 15 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | How I Met Your Mother
📺 S01 E02 Part 1
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال آشنایی با مادر با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 15 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | How I Met Your Mother
Act like the Others
همرنگ جماعت شو
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Jack and Lydia are on holiday in France with their friends, Mike and Anna. Mike loves to visit historical buildings. Jack agrees to sightsee some historical buildings with him.
جک و لیدیا تعطیلات را همراه با دوستانشان مایک و آنا در فرانسه به سر میبرند. مایک عاشق بازدید کردن از ساختمانهای تاریخی است. جک موافقت میکند تا همراه با مایک به دیدن چند ساختمان تاریخی برود.
Lydia and Anna decide to shop in the city. “See you boys when we get back!” the girls shout.
لیدیا و آنا تصمیم میگیرند تا در شهر خرید کنند. دخترها داد میزنند: "وقتی برگشتیم شما پسرها را میبینیم!"
In the village Jack and Mike see a beautiful old church, but when they enter the church, a service is already in progress. “Shh! Just sit quietly, so that we don’t stand out. And act like the others!” Mike whispers.
در روستا، جک و مایک یک کلیسای قدیمی زیبا را میبینند اما وقتی وارد کلیسا میشوند، میبینند که یک مراسم در حال برگزاری است. مایک در گوشی میگوید:« هیس! فقط آرام بنشین تا کسی متوجه ما نشود. و مثل بقیه رفتار کن!»
Since they don’t really know French, Jack and Mike quietly sit down. During the service, they stand, kneel and sit to follow what the rest of the crowd do.
چون جک و مایک فرانسوی خوب بلد نیستند آرام یک جا مینشینند. طی مراسم، آنها بلند میشوند، زانو میزنند و مینشینند تا هرکاری که جمعیت انجام میدهند را تقلید کنند.
“I hope we blend in and don’t look like tourists!” Mike tells Jack.
مایک به جک می گوید: "امیدوارم قاطی جمعیت شویم و شبیه گردشگرها نباشیم."
At one point, the priest makes an announcement and the man who sits next to Jack and Mike stands up. “We should stand up, too!” Jack whispers to Mike. So, Jack and Mike stand up with the man. Suddenly, all the people burst into laughter!
یک بار کشیش کسی را صدا میزند و مردی که کنار جک و مایک نشسته است بلند میشود. جک در گوش مایک میگوید: "ما هم باید بلند شویم!" پس جک و مایک همراه مرد بلند میشوند. ناگهان، همهی آدمها شروع به خندیدن میکنند!
After the service, Jack and Mike approach the priest, who speaks English. “What’s so funny?” Jack asks. With a smile on his face the priest says, “Well boys, there is a new baby born, and it’s tradition to ask the father to stand up.”
بعد از مراسم، جک و مایک پیش کشیش که انگلیسی صحبت میکرد، رفتند. جک پرسید: "چه چیز خیلی خندهدار بود؟" کشیش با لبخندی بر لب گفت: "خب پسرها، یک نوزاد متولد شده و رسم این است که از پدر خواسته شود تا بلند شود و بایستد."
Jack and Mike look at each other and Mike shakes his head. He smiles and says, “I guess we should understand what people do before we act like the others!”
جک و مایک به همدیگر نگاه کردند و مایک سرش را تکان داد. او لبخند زد و گفت: "فکر کنم بهتر باشد تا قبل از اینکه شکل مردم عمل کنیم اول بفهمیم آنها چه میکنند."
#Short_story_72
👥 @coding_504 👥
همرنگ جماعت شو
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Jack and Lydia are on holiday in France with their friends, Mike and Anna. Mike loves to visit historical buildings. Jack agrees to sightsee some historical buildings with him.
جک و لیدیا تعطیلات را همراه با دوستانشان مایک و آنا در فرانسه به سر میبرند. مایک عاشق بازدید کردن از ساختمانهای تاریخی است. جک موافقت میکند تا همراه با مایک به دیدن چند ساختمان تاریخی برود.
Lydia and Anna decide to shop in the city. “See you boys when we get back!” the girls shout.
لیدیا و آنا تصمیم میگیرند تا در شهر خرید کنند. دخترها داد میزنند: "وقتی برگشتیم شما پسرها را میبینیم!"
In the village Jack and Mike see a beautiful old church, but when they enter the church, a service is already in progress. “Shh! Just sit quietly, so that we don’t stand out. And act like the others!” Mike whispers.
در روستا، جک و مایک یک کلیسای قدیمی زیبا را میبینند اما وقتی وارد کلیسا میشوند، میبینند که یک مراسم در حال برگزاری است. مایک در گوشی میگوید:« هیس! فقط آرام بنشین تا کسی متوجه ما نشود. و مثل بقیه رفتار کن!»
Since they don’t really know French, Jack and Mike quietly sit down. During the service, they stand, kneel and sit to follow what the rest of the crowd do.
چون جک و مایک فرانسوی خوب بلد نیستند آرام یک جا مینشینند. طی مراسم، آنها بلند میشوند، زانو میزنند و مینشینند تا هرکاری که جمعیت انجام میدهند را تقلید کنند.
“I hope we blend in and don’t look like tourists!” Mike tells Jack.
مایک به جک می گوید: "امیدوارم قاطی جمعیت شویم و شبیه گردشگرها نباشیم."
At one point, the priest makes an announcement and the man who sits next to Jack and Mike stands up. “We should stand up, too!” Jack whispers to Mike. So, Jack and Mike stand up with the man. Suddenly, all the people burst into laughter!
یک بار کشیش کسی را صدا میزند و مردی که کنار جک و مایک نشسته است بلند میشود. جک در گوش مایک میگوید: "ما هم باید بلند شویم!" پس جک و مایک همراه مرد بلند میشوند. ناگهان، همهی آدمها شروع به خندیدن میکنند!
After the service, Jack and Mike approach the priest, who speaks English. “What’s so funny?” Jack asks. With a smile on his face the priest says, “Well boys, there is a new baby born, and it’s tradition to ask the father to stand up.”
بعد از مراسم، جک و مایک پیش کشیش که انگلیسی صحبت میکرد، رفتند. جک پرسید: "چه چیز خیلی خندهدار بود؟" کشیش با لبخندی بر لب گفت: "خب پسرها، یک نوزاد متولد شده و رسم این است که از پدر خواسته شود تا بلند شود و بایستد."
Jack and Mike look at each other and Mike shakes his head. He smiles and says, “I guess we should understand what people do before we act like the others!”
جک و مایک به همدیگر نگاه کردند و مایک سرش را تکان داد. او لبخند زد و گفت: "فکر کنم بهتر باشد تا قبل از اینکه شکل مردم عمل کنیم اول بفهمیم آنها چه میکنند."
#Short_story_72
👥 @coding_504 👥
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
2) #advent (n.): ˈædˌvent
the coming or appearance of something
ظهور و ورود
(Syn.) arrival
مثال👇👇👇
b. With the advent of computers, many tasks have been made easier.
a. The newspapers announced the advent of the concert season.
🔶 @coding_toefl 🔶
the coming or appearance of something
ظهور و ورود
(Syn.) arrival
مثال👇👇👇
b. With the advent of computers, many tasks have been made easier.
a. The newspapers announced the advent of the concert season.
🔶 @coding_toefl 🔶
🔵همین الان عدد 8 رو برای ثبتنام در دوره 450 لغت ضروری ارسال کنید👇
T.me/O2021
T.me/O2021
🙂 چطوری به انگلیسی بگیم خفه شو ؟
👌 Other ways to say: Shut up
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504
👌 Other ways to say: Shut up
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504