This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 جائی که دکتر راموری میمیرد
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
📺 جائی که دکتر راموری میمیرد
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
Forwarded from 🍂coding TOEFL | کدینگ تافل 🍂
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Why You Understand English But Can't Speak Fluently
خیلی ها میگن ما انگلیسی رو متوجه میشیم ولی نمیتونیم انگلیسی روان صحبت کنیم، ببینیم چرا؟
در کدینگ 504، به تمام چراهایم میرسم.
@coding_504🤨🧐
خیلی ها میگن ما انگلیسی رو متوجه میشیم ولی نمیتونیم انگلیسی روان صحبت کنیم، ببینیم چرا؟
در کدینگ 504، به تمام چراهایم میرسم.
@coding_504🤨🧐
Forwarded from یکتا و نمونه های تدریس
🔆آموزش گرامر
🔅 #درس_1
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇این درس را نمونه گوش کن، بعد تصمیم بگیر، اگه یاد نگرفتی تعجب کن😳😳
@funzaban
@coding_toefl
@coding_504
@Yektaenglishclass
🔅 #درس_1
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇این درس را نمونه گوش کن، بعد تصمیم بگیر، اگه یاد نگرفتی تعجب کن😳😳
@funzaban
@coding_toefl
@coding_504
@Yektaenglishclass
Lesson 1
@coding_504
آخرین مهلت تکمیل ثبتنام گرامر رو از دست ندین❗️👇👇👇👇
👌🔰Admin ادمین
t.me/silvermoon1000
🎈🎈ثبتنام 👆👆👆👆👆📣📣
اینجا کلاسی ست به قدرت بهترین کلاس با برترین معلم خصوصی👇
مسول ثبتنام
t.me/silvermoon1000
👌🔰Admin ادمین
t.me/silvermoon1000
🎈🎈ثبتنام 👆👆👆👆👆📣📣
اینجا کلاسی ست به قدرت بهترین کلاس با برترین معلم خصوصی👇
مسول ثبتنام
t.me/silvermoon1000
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
IELTS Sample
Band Score 9
Let's experience it.
در کدینگ 504، با مهارت، با مهارتها روبرو میشوم .
@coding_504🤝🤝
Band Score 9
Let's experience it.
در کدینگ 504، با مهارت، با مهارتها روبرو میشوم .
@coding_504🤝🤝
Forwarded from یکتا و نمونه های تدریس
🔆آموزش گرامر
🔅 #درس_2
✴️ Present simple (I do)
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
@funzaban
@Yektaenglishclass
@Coding_504
👇👇👇👇👇
ادمین ثبتنام گرامر
t.me/silvermoon1000
🔅 #درس_2
✴️ Present simple (I do)
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
@funzaban
@Yektaenglishclass
@Coding_504
👇👇👇👇👇
ادمین ثبتنام گرامر
t.me/silvermoon1000
Lesson 2
@coding_504
آخرین مهلت تکمیل ثبتنام گرامر رو از دست ندین❗️👇👇👇👇
👌🔰Admin ادمین
t.me/silvermoon1000
🎈🎈ثبتنام 👆👆👆👆👆📣📣
اینجا کلاسی ست به قدرت بهترین کلاس با برترین معلم خصوصی👇
مسول ثبتنام
t.me/silvermoon1000
👌🔰Admin ادمین
t.me/silvermoon1000
🎈🎈ثبتنام 👆👆👆👆👆📣📣
اینجا کلاسی ست به قدرت بهترین کلاس با برترین معلم خصوصی👇
مسول ثبتنام
t.me/silvermoon1000
پاسخ تمرینات درس دو❗️❗️❗️❗️
Unit2
✅2⃣
گرامر با استاد یکتا
یک بار برای همیشه راحت و روان
ثبتنام👇ثبتنام 👇🏾
@silvermoon1000
Unit2
✅2⃣
گرامر با استاد یکتا
یک بار برای همیشه راحت و روان
ثبتنام👇ثبتنام 👇🏾
@silvermoon1000
✅Hope you have Valentine’s Day that is as fabulous as you are!
✅Happy Valentine’s Day, My Sweet Friend! No one is as amazing as you!
✅Wishing you all the love in the world this Valentine’s Day.
✅Happy Valentine’s Day! I wish you a day of happiness and love because no one deserves it more than you, my friend!
✅Happy Galentine’s Day
✅Happy Valentine's Day
💝 @Coding_504 💝
✅Happy Valentine’s Day, My Sweet Friend! No one is as amazing as you!
✅Wishing you all the love in the world this Valentine’s Day.
✅Happy Valentine’s Day! I wish you a day of happiness and love because no one deserves it more than you, my friend!
✅Happy Galentine’s Day
✅Happy Valentine's Day
💝 @Coding_504 💝
💝چطوری به انگلیسی بگیم روز ولنتاین مبارک ؟
💝Other ways to say: Happy Valentine's Day
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504
💝Other ways to say: Happy Valentine's Day
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504
🔆آموزش گرامر
🔅 #درس_3
✴️ Present continuous and present simple 1
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
@funzaban
@Yektaenglishclass
@Coding_504
👇👇👇👇👇
ادمین ثبتنام گرامر
t.me/silvermoon1000
🔅 #درس_3
✴️ Present continuous and present simple 1
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
@funzaban
@Yektaenglishclass
@Coding_504
👇👇👇👇👇
ادمین ثبتنام گرامر
t.me/silvermoon1000
Lesson 3
@coding_504
آخرین مهلت تکمیل ثبتنام گرامر رو از دست ندین❗️👇👇👇👇
👌🔰Admin ادمین
t.me/silvermoon1000
🎈🎈ثبتنام 👆👆👆👆👆📣📣
اینجا کلاسی ست به قدرت بهترین کلاس با برترین معلم خصوصی👇
مسول ثبتنام
t.me/silvermoon1000
👌🔰Admin ادمین
t.me/silvermoon1000
🎈🎈ثبتنام 👆👆👆👆👆📣📣
اینجا کلاسی ست به قدرت بهترین کلاس با برترین معلم خصوصی👇
مسول ثبتنام
t.me/silvermoon1000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هرگز از آدمهایی که بهت حسودی میکنن متنفر نباش، به حس حسادتشون احترام بگذار، اونا همون افرادی هستن که فکر میکنند تو ازشون بهتری.
#jealous
راستی این لغت یکی از لغاته 504 است، اگه گفتی درس چندم؟
@coding_504😘😊
اینم جواب 👇👇👇
https://t.me/coding_504/50919
❌ ثبتنام برای دریافت پک کامل 504با توضیحات و ویس استاد یکتا👇👇👇
@o2021
#jealous
راستی این لغت یکی از لغاته 504 است، اگه گفتی درس چندم؟
@coding_504😘😊
اینم جواب 👇👇👇
https://t.me/coding_504/50919
❌ ثبتنام برای دریافت پک کامل 504با توضیحات و ویس استاد یکتا👇👇👇
@o2021
A Spider in the Museum
عنکبوت در موزه
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Once upon a time, there was a painting spider, one of those artistic species of spider, that live in the basements of museums and galleries. They live there alongside paintings left and forgotten for years; certainly a suitable place to spin the most impressive of webs. Our spider spun the best webs in the whole museum, and his house was really spectacular. All his efforts went into looking after the web, which he considered to be the most valuable in the world.
روزی روزگاری،یک عنکبوتِ نقاش بود،یکگونه از آن عنکبوتهای هنرمند، که در زیرزمینهای موزهها و گالریها زندگی میکنند. این عنکبوتها، آنجا به همراه تعداد زیادی از نقاشیهایی که برای سالهای سال فراموششدهاند، زندگی میکنند. که قطعاً جای بسیار مناسبی برای تنیدن تارهای خارقالعاده است. عنکبوت قصهی ما بهترین تارها را در تمام موزه تنیده بود و خانهاش نیز بسیار تماشایی بود. تمام تلاشش بر این بود که مواظب خانهاش باشد؛ زیرا خانهاش را ارزشمندترین چیز روی زمین میدانست.
However, as time went on, the museum set about reorganising its paintings, and it started making space upstairs to put some of the basement paintings back on display. Many of the basement spiders realised what was happening, and were cautious about it, but our spider paid it no mind:
اما با گذشت زمان، موزه تصمیم گرفت که نقاشیهایش را سازماندهی مجددی بکند. بنابراین در طبقات بالاتر، مکانهایی را برای نمایش تعدادی از نقاشیهای زیرزمین باز کردند. بسیاری از عنکبوتهای زیرزمین فهمیدند که چه اتفاقی دارد میافتد و بسیار محتاط بودند. ولی عنکبوت قصهی ما هیچ توجهی نداشت.
-“Doesn’t matter,”he would say
,-“it’ll just be a few paintings.”
میگفت: “مهم نیست (بابا)!”. “تنها تعداد اندکی از نقاشیها را بالا میبرند”.
More and more paintings were removed from the basement, but the spider carried on reinforcing his web,
-“Where am I going to find a better place than this?”
he would say.
تعداد بیشتر و بیشتری از نقاشیهای زیرزمین حذف شدند. اما عنکبوت ما به تقویت تارهای خود ادامه داد و میگفت: “کجا میتوانم جای بهتری از اینجا پیدا کنم؟”.
That was, until early one morning when, too quick for him to react, they took his own painting, along with the spider and his web. The spider realised that just for not having wanted to lose his web, he was now going to end up in the exhibition room.
داستان به همین صورت گذشت، تا اینکه صبح زودیک روز، درحالیکه فرصت هیچ عکسالعملی برای عنکبوت نمانده بود؛ افراد موزه، نقاشی وی، به همراه خودش و تارش را برداشتند. عنکبوت قصهی ما متوجه شد که تنها به خاطر اینکه نمیخواست دل از خانهاش بکند، کارش داشت به نمایشگاه ختم میشد.
In an act of strength and decisiveness, he chose to abandon his magnificent web, the web he had worked his whole life to build up. And it’s a good thing he did so, because that way he saved himself from the insect killer they were spraying on the paintings up in the exhibition room.
دریک اقدام قدرتمند و قاطع، او تصمیم گرفت که تار با شکوهش را ترک کند؛ تاری که تمام زندگیاش را روی آن گذاشته بود تا آن را بسازد. این کار، کار بسیار خوبی بود. زیرا با این کار، جان خودش را از اسپری حشره کشی که آنها در اتاق نمایش به نقاشیها میپاشیدند، نجات داد.
In his escape, after overcoming many difficulties, the spider ended up in a secluded little garden, where he found such a quiet corner that there he was able to spin an even better web, and became a much happier spider.
پسازاین فرار، با فائق آمدن بر سختیهای بسیار، عنکبوت قصهی ما درنهایت به یک باغ کوچک دورافتاده رسید. جایی که در آن،یک کنج بسیار ساکت پیدا کرد، که قادر بود در آنجا حتی خانهی بسیار بهتری بسازد و به عنکبوت بسیار خوشحالتری تبدیل شود.
#Short_story_36
🕷 @coding_504 🕷
عنکبوت در موزه
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Once upon a time, there was a painting spider, one of those artistic species of spider, that live in the basements of museums and galleries. They live there alongside paintings left and forgotten for years; certainly a suitable place to spin the most impressive of webs. Our spider spun the best webs in the whole museum, and his house was really spectacular. All his efforts went into looking after the web, which he considered to be the most valuable in the world.
روزی روزگاری،یک عنکبوتِ نقاش بود،یکگونه از آن عنکبوتهای هنرمند، که در زیرزمینهای موزهها و گالریها زندگی میکنند. این عنکبوتها، آنجا به همراه تعداد زیادی از نقاشیهایی که برای سالهای سال فراموششدهاند، زندگی میکنند. که قطعاً جای بسیار مناسبی برای تنیدن تارهای خارقالعاده است. عنکبوت قصهی ما بهترین تارها را در تمام موزه تنیده بود و خانهاش نیز بسیار تماشایی بود. تمام تلاشش بر این بود که مواظب خانهاش باشد؛ زیرا خانهاش را ارزشمندترین چیز روی زمین میدانست.
However, as time went on, the museum set about reorganising its paintings, and it started making space upstairs to put some of the basement paintings back on display. Many of the basement spiders realised what was happening, and were cautious about it, but our spider paid it no mind:
اما با گذشت زمان، موزه تصمیم گرفت که نقاشیهایش را سازماندهی مجددی بکند. بنابراین در طبقات بالاتر، مکانهایی را برای نمایش تعدادی از نقاشیهای زیرزمین باز کردند. بسیاری از عنکبوتهای زیرزمین فهمیدند که چه اتفاقی دارد میافتد و بسیار محتاط بودند. ولی عنکبوت قصهی ما هیچ توجهی نداشت.
-“Doesn’t matter,”he would say
,-“it’ll just be a few paintings.”
میگفت: “مهم نیست (بابا)!”. “تنها تعداد اندکی از نقاشیها را بالا میبرند”.
More and more paintings were removed from the basement, but the spider carried on reinforcing his web,
-“Where am I going to find a better place than this?”
he would say.
تعداد بیشتر و بیشتری از نقاشیهای زیرزمین حذف شدند. اما عنکبوت ما به تقویت تارهای خود ادامه داد و میگفت: “کجا میتوانم جای بهتری از اینجا پیدا کنم؟”.
That was, until early one morning when, too quick for him to react, they took his own painting, along with the spider and his web. The spider realised that just for not having wanted to lose his web, he was now going to end up in the exhibition room.
داستان به همین صورت گذشت، تا اینکه صبح زودیک روز، درحالیکه فرصت هیچ عکسالعملی برای عنکبوت نمانده بود؛ افراد موزه، نقاشی وی، به همراه خودش و تارش را برداشتند. عنکبوت قصهی ما متوجه شد که تنها به خاطر اینکه نمیخواست دل از خانهاش بکند، کارش داشت به نمایشگاه ختم میشد.
In an act of strength and decisiveness, he chose to abandon his magnificent web, the web he had worked his whole life to build up. And it’s a good thing he did so, because that way he saved himself from the insect killer they were spraying on the paintings up in the exhibition room.
دریک اقدام قدرتمند و قاطع، او تصمیم گرفت که تار با شکوهش را ترک کند؛ تاری که تمام زندگیاش را روی آن گذاشته بود تا آن را بسازد. این کار، کار بسیار خوبی بود. زیرا با این کار، جان خودش را از اسپری حشره کشی که آنها در اتاق نمایش به نقاشیها میپاشیدند، نجات داد.
In his escape, after overcoming many difficulties, the spider ended up in a secluded little garden, where he found such a quiet corner that there he was able to spin an even better web, and became a much happier spider.
پسازاین فرار، با فائق آمدن بر سختیهای بسیار، عنکبوت قصهی ما درنهایت به یک باغ کوچک دورافتاده رسید. جایی که در آن،یک کنج بسیار ساکت پیدا کرد، که قادر بود در آنجا حتی خانهی بسیار بهتری بسازد و به عنکبوت بسیار خوشحالتری تبدیل شود.
#Short_story_36
🕷 @coding_504 🕷
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
98. #century : ˈsent͡ʃəri
100 years
یکصد سال، قرن
a. George Washington lived in the eighteenth century.
جرج واشینگتن در قرن هجدهم زندگی میکرد.
b. The United States is more than two centuries old.
ایالات متحده ،بیش از دو قرن قدمت دارد.
c. Many prominent men have been born in this century.
بسیاری از مردان مشهور در این قرن متولد شده اند.
🍂 @coding_504 🍂
100 years
یکصد سال، قرن
a. George Washington lived in the eighteenth century.
جرج واشینگتن در قرن هجدهم زندگی میکرد.
b. The United States is more than two centuries old.
ایالات متحده ،بیش از دو قرن قدمت دارد.
c. Many prominent men have been born in this century.
بسیاری از مردان مشهور در این قرن متولد شده اند.
🍂 @coding_504 🍂