A Secret Talent
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح پیش متوسط Pre-Intermediate)
Eve is excited to go to her first Dylan Wyman concert in New York. Dylan Wyman is Eve’s favorite singer. In fact, Eve tells her mother Jeannine, Dylan Wyman is her favorite person!
ایو به خاطر رفتن به اولین کنسرت “دیلن وایمن” در نیویورک هیجانزده است. دیلن وایمن خواننده ی مورد علاقه ی ایو است. راستش، ایو به مادرش جینین می گوید که دیلن وایمن فرد مورد علاقه اش است!
When they are about halfway to New York, Jeannine hears a weird noise. “Oh no,” she says, realizing that they have a flat tire.
وقتی آنها تا نیمه راه نیویورک آمدند جینین صدای عجیبی شنید. او وقتی متوجه شد که لاستیک شان پنچر شده است گفت:«اوه نه.»
There isn’t much room on the side of the road, but Jeannine pulls the car over and climbs out. Sure enough, their right rear tire is completely flat.
جای زیادی کنار جاده وجود ندارد اما جینین ماشین را کنار جاده نگه می دارد و از ماشین بیرون می آید. همانطور که انتظار می رفت لاستیک عقب سمت راست کامل پنچر شده بود.
Jeanine opens the trunk to get the jack and the spare tire. Traffic continues to whiz by at seventy miles per hour.
جینین صندوق عقب را باز می کند تا جک و لاستیک یدک را بیاورد. ماشین های دیگر با سرعت هفتاد مایل بر ساعت از کنارشان با سرعت عبور می کنند.
“Mom, are we going to die?” Eve asks. She is really scared.
ایو می پرسد:« مامان، ما قرار است بمیریم؟» او واقعا ترسیده است.
“Don’t worry honey, I’ll be quick,” Jeannine says as she starts to jack up the car.
جینین همانطور که شروع می کند بالا بردن ماشین با جک می گوید:« نگران نباش عزیزم، سریع انجامش میدهم.»
“Wow Mom, how do you know how to do this?” Eve is shocked at her mother’s secret talent.
« وای مامان، چطور یاد گرفتی این کار را بکنی؟» ایو از استعداد پنهان مادرش شوکه شده است.
Then Jeannine takes off the flat tire.
بعد جینین لاستیک پنچر شده را در می آورد.
“Wow Mom, how do you know how to do that?” Eve asks in wonder.
ایو با تعجب پرسید:« وای مامان، آن کار را چطور یاد گرفتی انجام دهی؟»
Jeannine just laughs. Then she puts the spare tire on. Eve says, “Mom, who are you?”
جینین فقط می خندد. بعدش لاستیک یدک را نصب می کند. ایو می گوید:« مامان، تو دیگر که هستی؟»
The entire tire change takes only 10 minutes. They both climb back into the car and Jeannine says, “I’m so sorry honey, but we can’t drive all the way to Albany on this spare tire. We’re going to have to stop and buy a new tire. We might be late for your concert.”
تمام پروسه عوض کردن لاستیک تنها ده دقیقه طول می کشد. آنها هر دو بر می گردند به ماشین و جینین می گوید:« متاسفم عزیزم ولی ما نمی توانیم تمام راه تا آلبانی را با این لاستیک یدک برانیم. ما باید توقف کنیم و یک لاستیک جدید بخریم. ممکن است دیر به کنسرت برسیم.»
“That’s okay, Mom,” Eve says, “You’re my favorite person now!”
ایو می گوید:« اشکالی ندارد مامان، تو الان فرد مورد علاقه من هستی!»
#Short_story_18
🚘 @coding_504 🚙
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح پیش متوسط Pre-Intermediate)
Eve is excited to go to her first Dylan Wyman concert in New York. Dylan Wyman is Eve’s favorite singer. In fact, Eve tells her mother Jeannine, Dylan Wyman is her favorite person!
ایو به خاطر رفتن به اولین کنسرت “دیلن وایمن” در نیویورک هیجانزده است. دیلن وایمن خواننده ی مورد علاقه ی ایو است. راستش، ایو به مادرش جینین می گوید که دیلن وایمن فرد مورد علاقه اش است!
When they are about halfway to New York, Jeannine hears a weird noise. “Oh no,” she says, realizing that they have a flat tire.
وقتی آنها تا نیمه راه نیویورک آمدند جینین صدای عجیبی شنید. او وقتی متوجه شد که لاستیک شان پنچر شده است گفت:«اوه نه.»
There isn’t much room on the side of the road, but Jeannine pulls the car over and climbs out. Sure enough, their right rear tire is completely flat.
جای زیادی کنار جاده وجود ندارد اما جینین ماشین را کنار جاده نگه می دارد و از ماشین بیرون می آید. همانطور که انتظار می رفت لاستیک عقب سمت راست کامل پنچر شده بود.
Jeanine opens the trunk to get the jack and the spare tire. Traffic continues to whiz by at seventy miles per hour.
جینین صندوق عقب را باز می کند تا جک و لاستیک یدک را بیاورد. ماشین های دیگر با سرعت هفتاد مایل بر ساعت از کنارشان با سرعت عبور می کنند.
“Mom, are we going to die?” Eve asks. She is really scared.
ایو می پرسد:« مامان، ما قرار است بمیریم؟» او واقعا ترسیده است.
“Don’t worry honey, I’ll be quick,” Jeannine says as she starts to jack up the car.
جینین همانطور که شروع می کند بالا بردن ماشین با جک می گوید:« نگران نباش عزیزم، سریع انجامش میدهم.»
“Wow Mom, how do you know how to do this?” Eve is shocked at her mother’s secret talent.
« وای مامان، چطور یاد گرفتی این کار را بکنی؟» ایو از استعداد پنهان مادرش شوکه شده است.
Then Jeannine takes off the flat tire.
بعد جینین لاستیک پنچر شده را در می آورد.
“Wow Mom, how do you know how to do that?” Eve asks in wonder.
ایو با تعجب پرسید:« وای مامان، آن کار را چطور یاد گرفتی انجام دهی؟»
Jeannine just laughs. Then she puts the spare tire on. Eve says, “Mom, who are you?”
جینین فقط می خندد. بعدش لاستیک یدک را نصب می کند. ایو می گوید:« مامان، تو دیگر که هستی؟»
The entire tire change takes only 10 minutes. They both climb back into the car and Jeannine says, “I’m so sorry honey, but we can’t drive all the way to Albany on this spare tire. We’re going to have to stop and buy a new tire. We might be late for your concert.”
تمام پروسه عوض کردن لاستیک تنها ده دقیقه طول می کشد. آنها هر دو بر می گردند به ماشین و جینین می گوید:« متاسفم عزیزم ولی ما نمی توانیم تمام راه تا آلبانی را با این لاستیک یدک برانیم. ما باید توقف کنیم و یک لاستیک جدید بخریم. ممکن است دیر به کنسرت برسیم.»
“That’s okay, Mom,” Eve says, “You’re my favorite person now!”
ایو می گوید:« اشکالی ندارد مامان، تو الان فرد مورد علاقه من هستی!»
#Short_story_18
🚘 @coding_504 🚙
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
لیست کلمات #درس3 کتاب 504
🍂1)Typical نمونه ، معمولی
🍂2)Minimum حداقل
🍂3)Scarce کمیاب
🍂4)Annual سالی یکبار ، سالانه
🍂5)Persuade متقاعد کردن
🍂6)Essential ضروری
🍂7)Blend مخلوط کردن
🍂8)Visible دیدنی
🍂9)Expensive گران
🍂10)Talent استعداد
🍂11)Devise طراحی کردن
🍂12)Wholsale عمده فروشی
🍂 @coding_504 🍂
🍂1)Typical نمونه ، معمولی
🍂2)Minimum حداقل
🍂3)Scarce کمیاب
🍂4)Annual سالی یکبار ، سالانه
🍂5)Persuade متقاعد کردن
🍂6)Essential ضروری
🍂7)Blend مخلوط کردن
🍂8)Visible دیدنی
🍂9)Expensive گران
🍂10)Talent استعداد
🍂11)Devise طراحی کردن
🍂12)Wholsale عمده فروشی
🍂 @coding_504 🍂
حتما گوش کنید👆
فروش ویژه ی پک کامل 504واژه با ویس های استاد یکتا،
برای خرید پک کامل لغات 504 با تدریس استاد یکتا بهمراه کدینگ تصویری و فایل صوتی تدریس👇👌🔰
🆔 t.me/o2021
فروش ویژه ی پک کامل 504واژه با ویس های استاد یکتا،
برای خرید پک کامل لغات 504 با تدریس استاد یکتا بهمراه کدینگ تصویری و فایل صوتی تدریس👇👌🔰
🆔 t.me/o2021
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.🛅 نرخ و نحوه ورود به کانال خصوصی سریال اکسترا :
🔅 فقط یکبار برای ورود مبلغ را پرداخت میکنید و دوره ای نیست.
✍️ حق الورود کانالخصوصی: 35 هزار تومان
✅ روش های پرداخت:
1️⃣ پرداخت #آنلاین مبلغ حق الورود 🔻:
⚠️ بلافاصله پس از پرداخت به روابط عمومی ثبتنام اطلاع دهید تا لینک کانال خصوصی برای شما ارسال میشود.
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
🌐 https://idpay.ir/coding504/350000
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
2⃣ شماره #کارت بانک سپه (محمد صادق عسکری) 🔻:
⚠️ پس از واریز حتما عکس فیش را برای روابط عمومی (@O2021) ارسال کنید تا لینک برایتان ارسال شود.
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
💳
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
✅ روش #ورود به کانال خصوصی:
1⃣ مبلغ حق الورود را از طریق یکی از دو روش (درگاه آنلاین یا کارتی) پرداخت کنید.
2⃣ از طریق آی دی روابط عمومی (@O2021) لینک اختصاصی را دریافت کرده و وارد کانال خصوصی شوید.
💬 اگر سوالی دارید از روابط عمومی بپرسید (پاسخگویی 24 ساعته) 🔻: 🆔 @O2021
🛅 امکانات کانال خصوصی:
🔹 همه قسمت های سریال، در کانال خصوصی دارای #زیرنویس_انگلیسی، و #ترجمهفارسی می باشند و کلیه قسمت ها دارای لهجه #بریتیش 🇬🇧 هستند.
🔹 مناسب برای سطوح ابتدایی تا پیشرفته
🔹 فایل srt زیرنویس فارسی و انگلیسی سریال - Subtitles
🔹 پی دی اف کتاب کار - Workbook
🔹 پی دی اف کتاب معلم - Teacher's Guide
🔹 پی دی اف متن مکالمات - Transcript
🔹 پی دی اف خلاصه داستان و بخش های اضافی - Addition
🔹 جذابیت و طنز بودن
🔹 آموزش گرامر و لغات در میان سریال
🔹 استفاده از کلمات و جملات به صورت شمرده شمرده و کاملا واضح در مکالمات برای اینکه شما به راحتی متوجه صحبت های آنها شوید
🔹 آموزش زبان انگلیسی به صورت غیر مستقیم به زبان آموزان
🔹 30 قسمت 24 دقیقه ای با کیفیت عالی و حجم هر قسمت 280 مگابایت (البته نسخه کم حجم هم موجود است)
🔹 در کانال خصوصی بجز اطلاعیه برگذاری کلاسها، به هیچوجه ❌ تبلیغ و تبادلی صورت نخواهد گرفت.
✅ این اطلاعیه همواره معتبر است و در صورت منقضی شدن حذف خواهد شد.
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
📚 @en_courses
© all rights reserved
🔅 فقط یکبار برای ورود مبلغ را پرداخت میکنید و دوره ای نیست.
✍️ حق الورود کانالخصوصی: 35 هزار تومان
✅ روش های پرداخت:
1️⃣ پرداخت #آنلاین مبلغ حق الورود 🔻:
⚠️ بلافاصله پس از پرداخت به روابط عمومی ثبتنام اطلاع دهید تا لینک کانال خصوصی برای شما ارسال میشود.
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
🌐 https://idpay.ir/coding504/350000
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
2⃣ شماره #کارت بانک سپه (محمد صادق عسکری) 🔻:
⚠️ پس از واریز حتما عکس فیش را برای روابط عمومی (@O2021) ارسال کنید تا لینک برایتان ارسال شود.
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
💳
5892101100519459
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
✅ روش #ورود به کانال خصوصی:
1⃣ مبلغ حق الورود را از طریق یکی از دو روش (درگاه آنلاین یا کارتی) پرداخت کنید.
2⃣ از طریق آی دی روابط عمومی (@O2021) لینک اختصاصی را دریافت کرده و وارد کانال خصوصی شوید.
💬 اگر سوالی دارید از روابط عمومی بپرسید (پاسخگویی 24 ساعته) 🔻: 🆔 @O2021
🛅 امکانات کانال خصوصی:
🔹 همه قسمت های سریال، در کانال خصوصی دارای #زیرنویس_انگلیسی، و #ترجمهفارسی می باشند و کلیه قسمت ها دارای لهجه #بریتیش 🇬🇧 هستند.
🔹 مناسب برای سطوح ابتدایی تا پیشرفته
🔹 فایل srt زیرنویس فارسی و انگلیسی سریال - Subtitles
🔹 پی دی اف کتاب کار - Workbook
🔹 پی دی اف کتاب معلم - Teacher's Guide
🔹 پی دی اف متن مکالمات - Transcript
🔹 پی دی اف خلاصه داستان و بخش های اضافی - Addition
🔹 جذابیت و طنز بودن
🔹 آموزش گرامر و لغات در میان سریال
🔹 استفاده از کلمات و جملات به صورت شمرده شمرده و کاملا واضح در مکالمات برای اینکه شما به راحتی متوجه صحبت های آنها شوید
🔹 آموزش زبان انگلیسی به صورت غیر مستقیم به زبان آموزان
🔹 30 قسمت 24 دقیقه ای با کیفیت عالی و حجم هر قسمت 280 مگابایت (البته نسخه کم حجم هم موجود است)
🔹 در کانال خصوصی بجز اطلاعیه برگذاری کلاسها، به هیچوجه ❌ تبلیغ و تبادلی صورت نخواهد گرفت.
✅ این اطلاعیه همواره معتبر است و در صورت منقضی شدن حذف خواهد شد.
┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
📚 @en_courses
© all rights reserved
IDPay
آیدی پی یک سیستم درگاه پرداخت شخصی است. بهترین، راحت ترین و امن ترین راه برای دریافت پول.
🤔چطوری به انگلیسی بگیم همانطور که قبلاً گفتم؟
🤔Other ways to say: As I said before
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504
🤔Other ways to say: As I said before
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓 via @chToolsBot
در کانال خصوصی،1بار برای همیشه تلخی☕️گرامرو برات شیرین کردیم🍭
با تدریس عالی و توپ مدرس"خانم یکتا" شبی یک درس یادبگیر و غول زبان رو به زانو درآر. 👇 وقت طلاست.
منسجم یه جا بمون و یاد بگیر 👈🏻 عضوشوید
با تدریس عالی و توپ مدرس"خانم یکتا" شبی یک درس یادبگیر و غول زبان رو به زانو درآر. 👇 وقت طلاست.
منسجم یه جا بمون و یاد بگیر 👈🏻 عضوشوید
Forwarded from یکتا و نمونه های تدریس
🎙🎙🎙🎙🎙👩🏫
ویس راهنمای دوره ی گرامر انگلیسی، با تدریس خانم یکتا
#Guide_8
#Guide_grammar
ادمین ثبتنام دوره های گرامر استاد یکتا
t.me/silvermoon1000
@yektaenglishclass
ویس راهنمای دوره ی گرامر انگلیسی، با تدریس خانم یکتا
#Guide_8
#Guide_grammar
ادمین ثبتنام دوره های گرامر استاد یکتا
t.me/silvermoon1000
@yektaenglishclass
The lump of gold
تکه ی طلا
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح پیش متوسط Pre-Intermediate)
Paul was a very rich man, but he never spent any of his money.
He was scared that someone would steal it.
He pretended to be poor and wore dirty old clothes.
People laughed at him, but he didn’t care.
He only cared about his money.
پاول مرد بسیار ثروتمندی بود اما هیچ وقت از پولهایش خرج نمی کرد.
او می ترسید که کسی آن را بدزدد.
وانمود می کرد فقیر است و لباسهای کثیف و کهنه می پوشید.
مردم به او می خندیدند ولی او اهمیتی نمی داد.
او فقط به پولهایش اهمیت می داد.
One day, he bought a big lump of gold.
He hid it in a hole by a tree.
Every night, he went to the hole to look at his treasure.
He sat and he looked.
‘No one will ever find my gold!’ he said.
روزی یک تکه بزرگ طلا خرید.
آن را در چاله ای نزدیک یک درخت مخفی کرد.
هر شب کنار چاله می رفت تا به گنجش نگاه کند.
می نشست و نگاه می کرد.
می گفت: «هیچکس نمی تونه طلای منو پیدا کنه!»
But one night, a thief saw Paul looking at his gold.
And when Paul went home, the thief picked up the lump of gold, slipped it into his bag and ran away!
اما یک شب دزدی پاول را هنگام نگاه به طلایش دید.
و وقتی پاول به خانه رفت دزد تکه ی طلا را برداشت، آن را درون کیسه اش انداخت و فرار کرد!
The next day, Paul went to look at his gold, but it wasn’t there.
It had disappeared!
Paul cried and cried!
He cried so loud that a wise old man heard him.
He came to help.
Paul told him the sad tale of the stolen lump of gold.
روز بعد، پاول رفت تا طلایش را نگاه کند اما طلا آنجا نبود.
ناپدید شده بود!
پاول شروع به داد و بیداد و گریه و زاری کرد!
صدایش آنقدر بلند بود که پیرمرد دانایی آن را شنید.
او برای کمک آمد.
پاول ماجرای غم انگیز تکه طلای به سرقت رفته را برایش تعریف کرد.
‘Don’t worry,’ he said.
‘Get a big stone and put it in the hole by the tree.’
او گفت: «نگران نباش.»
«سنگ بزرگی بیار و توی چاله ی نزدیک درخت بذار.»
‘What?’ said Paul.
‘Why?’
پاول گفت: «چی؟»
«چرا؟»
‘What did you do with your lump of gold?’
«با تیکه طلات چیکار می کردی؟»
‘I sat and looked at it every day,’ said Paul.
پاول گفت: «هر روز میشستم و نیگاش می کردم.»
‘Exactly,’ said the wise old man.
‘You can do exactly the same with a stone.’
پیرمرد دانا گفت: «دقیقا».
«می تونی دقیقا همین کارو با یه سنگ هم بکنی.»
Paul listened, thought for a moment and then said, ‘Yes, you’re right. I’ve been very silly. I don’t need a lump of gold to be happy!’
پاول گوش داد و کمی فکر کرد و بعد گفت: «آره راست میگی. چقدر نادون بودم. من واسه خوشحال بودن نیازی به تیکه طلا ندارم که!»
#Short_story_19
✨ @coding_504 💫
تکه ی طلا
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح پیش متوسط Pre-Intermediate)
Paul was a very rich man, but he never spent any of his money.
He was scared that someone would steal it.
He pretended to be poor and wore dirty old clothes.
People laughed at him, but he didn’t care.
He only cared about his money.
پاول مرد بسیار ثروتمندی بود اما هیچ وقت از پولهایش خرج نمی کرد.
او می ترسید که کسی آن را بدزدد.
وانمود می کرد فقیر است و لباسهای کثیف و کهنه می پوشید.
مردم به او می خندیدند ولی او اهمیتی نمی داد.
او فقط به پولهایش اهمیت می داد.
One day, he bought a big lump of gold.
He hid it in a hole by a tree.
Every night, he went to the hole to look at his treasure.
He sat and he looked.
‘No one will ever find my gold!’ he said.
روزی یک تکه بزرگ طلا خرید.
آن را در چاله ای نزدیک یک درخت مخفی کرد.
هر شب کنار چاله می رفت تا به گنجش نگاه کند.
می نشست و نگاه می کرد.
می گفت: «هیچکس نمی تونه طلای منو پیدا کنه!»
But one night, a thief saw Paul looking at his gold.
And when Paul went home, the thief picked up the lump of gold, slipped it into his bag and ran away!
اما یک شب دزدی پاول را هنگام نگاه به طلایش دید.
و وقتی پاول به خانه رفت دزد تکه ی طلا را برداشت، آن را درون کیسه اش انداخت و فرار کرد!
The next day, Paul went to look at his gold, but it wasn’t there.
It had disappeared!
Paul cried and cried!
He cried so loud that a wise old man heard him.
He came to help.
Paul told him the sad tale of the stolen lump of gold.
روز بعد، پاول رفت تا طلایش را نگاه کند اما طلا آنجا نبود.
ناپدید شده بود!
پاول شروع به داد و بیداد و گریه و زاری کرد!
صدایش آنقدر بلند بود که پیرمرد دانایی آن را شنید.
او برای کمک آمد.
پاول ماجرای غم انگیز تکه طلای به سرقت رفته را برایش تعریف کرد.
‘Don’t worry,’ he said.
‘Get a big stone and put it in the hole by the tree.’
او گفت: «نگران نباش.»
«سنگ بزرگی بیار و توی چاله ی نزدیک درخت بذار.»
‘What?’ said Paul.
‘Why?’
پاول گفت: «چی؟»
«چرا؟»
‘What did you do with your lump of gold?’
«با تیکه طلات چیکار می کردی؟»
‘I sat and looked at it every day,’ said Paul.
پاول گفت: «هر روز میشستم و نیگاش می کردم.»
‘Exactly,’ said the wise old man.
‘You can do exactly the same with a stone.’
پیرمرد دانا گفت: «دقیقا».
«می تونی دقیقا همین کارو با یه سنگ هم بکنی.»
Paul listened, thought for a moment and then said, ‘Yes, you’re right. I’ve been very silly. I don’t need a lump of gold to be happy!’
پاول گوش داد و کمی فکر کرد و بعد گفت: «آره راست میگی. چقدر نادون بودم. من واسه خوشحال بودن نیازی به تیکه طلا ندارم که!»
#Short_story_19
✨ @coding_504 💫
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✐ آموزش زبان انگلیسی BBC: ✎
✍🏻 Is it ‘salt and pepper’ or ‘pepper and salt’?
In English, we often use words in pairs – let Sam teach you four useful ones that help you sound more natural when speaking!
✅ به جمع ۱۰۰هزارنفری زبان آموزان بپیوندید👇
💡 @coding_504 💡
✍🏻 Is it ‘salt and pepper’ or ‘pepper and salt’?
In English, we often use words in pairs – let Sam teach you four useful ones that help you sound more natural when speaking!
✅ به جمع ۱۰۰هزارنفری زبان آموزان بپیوندید👇
💡 @coding_504 💡
🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
✐ آموزش زبان انگلیسی BBC: ✎ ✍🏻 Is it ‘salt and pepper’ or ‘pepper and salt’? In English, we often use words in pairs – let Sam teach you four useful ones that help you sound more natural when speaking! ✅ به جمع ۱۰۰هزارنفری زبان آموزان بپیوندید👇 💡 @coding_504…
My mother said she was __________ of working nights.
Anonymous Quiz
61%
a) sick and tired
39%
b) tired and sick