Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
6) #ascertain /ˌæsərˈteɪn/
(v.) to discover; find out
(syn.) determine
پی بردن، معین کردن، کشف کردن
(n.) ascertainment
(adj.) ascertainable
(adv.) ascertainably
مثال👇👇
a. I tried to ascertain if he was telling the truth.
b. The jury made a decision based on its ascertainment of the facts.
🔸 @coding_toefl 🔸
(v.) to discover; find out
(syn.) determine
پی بردن، معین کردن، کشف کردن
(n.) ascertainment
(adj.) ascertainable
(adv.) ascertainably
مثال👇👇
a. I tried to ascertain if he was telling the truth.
b. The jury made a decision based on its ascertainment of the facts.
🔸 @coding_toefl 🔸
#ascertain
معنی: پی بردن، معین کردن
کدینگ: باید معین کنید من همسر شما هستم یا اسیرتون؟
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: پی بردن، معین کردن
کدینگ: باید معین کنید من همسر شما هستم یا اسیرتون؟
🔸 @coding_toefl 🔸
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یک مغازه تو آریزونا:
اگر انتخاب شما این است که ماسک نپوشید، محترمانه درخواست میکنیم بازدید رو به تعویق بیندازید
خوشحال خواهیم شد درمورد کارایی ماسک بعد از تمام شدن کرونا صحبت کنیم، وقتی برای فروش لباس‌های مادربزرگ فوت‌کرده‌تان مراجعه خواهید کرد
#ماسک_بزنیم
@Coding_504
اگر انتخاب شما این است که ماسک نپوشید، محترمانه درخواست میکنیم بازدید رو به تعویق بیندازید
خوشحال خواهیم شد درمورد کارایی ماسک بعد از تمام شدن کرونا صحبت کنیم، وقتی برای فروش لباس‌های مادربزرگ فوت‌کرده‌تان مراجعه خواهید کرد
#ماسک_بزنیم
@Coding_504
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
15 English words that even native speakers don’t pronounce correctly
پانزده کلمه ای که شاید انگلیسی زبانها هم سخت تلفظ کنند😳👏
کدینگ 504 پیشرو در ارائه ی کلاسهای مجازی تخصصی برای مهارتهای انگلیسی شما
ادمین ثبتنام و دریافت تایم مشاوره
t.me/silvermoon1000
@coding_toefl
@Coding_504
پانزده کلمه ای که شاید انگلیسی زبانها هم سخت تلفظ کنند😳👏
کدینگ 504 پیشرو در ارائه ی کلاسهای مجازی تخصصی برای مهارتهای انگلیسی شما
ادمین ثبتنام و دریافت تایم مشاوره
t.me/silvermoon1000
@coding_toefl
@Coding_504
7) #conform /kənˈfɔːrm/
(v.) to follow established rules or patterns of behavior
(syn.) adapt
تطابق داشتن، هماهنگ بودن
(n.) conformity; conformist /kənˈfɔːrməst, kənˈfɔːrmɪst/
مثال ها👇👇
a. Yon must conform to the rules or leave the club.
b. She has always been a conformist.
🔸 @coding_toefl 🔸
(v.) to follow established rules or patterns of behavior
(syn.) adapt
تطابق داشتن، هماهنگ بودن
(n.) conformity; conformist /kənˈfɔːrməst, kənˈfɔːrmɪst/
مثال ها👇👇
a. Yon must conform to the rules or leave the club.
b. She has always been a conformist.
🔸 @coding_toefl 🔸
#conform
معنی: تطابق داشتن، هماهنگ بودن
کدینگ: منطبق کن فرم روبرو رو با نواختن گیتار.
🔸 @coding_toefl 🔸
معنی: تطابق داشتن، هماهنگ بودن
کدینگ: منطبق کن فرم روبرو رو با نواختن گیتار.
🔸 @coding_toefl 🔸
🔻 چهار دوره فشرده و کاملا استثنایی 👇🏻
🟡504 واژه ضروری + کدینگ
🟡450 واژه ضروری TOEFL +کدینگ
🟡ده فصل کامل سریال فرندز + مجموعه آموزش فرندز
🟡 سریال اکسترا انگلیش
🎁هدیه ویژه ثبتنامی هایی که تا فردا ثبتنامشون رو تکمیل کنند مجموعه انیمیشنهای دو زبانه ی انگلیسی
✍🏻برای دریافت نمونه تدریس و نحوه ثبت نام عدد 4 رو به آیدی زیر ارسال کنید 👇🏻
👉 T.me/O2021
🟡504 واژه ضروری + کدینگ
🟡450 واژه ضروری TOEFL +کدینگ
🟡ده فصل کامل سریال فرندز + مجموعه آموزش فرندز
🟡 سریال اکسترا انگلیش
🎁هدیه ویژه ثبتنامی هایی که تا فردا ثبتنامشون رو تکمیل کنند مجموعه انیمیشنهای دو زبانه ی انگلیسی
✍🏻برای دریافت نمونه تدریس و نحوه ثبت نام عدد 4 رو به آیدی زیر ارسال کنید 👇🏻
👉 T.me/O2021
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM