#tempt
معنی: وسوسه کردن، فریفتن
کدینگ: جلد کتاب منو وسوسه کرد عوض اینکه بگم تمدید گفتم تمپت لفطن!!
🍂 @coding_504 🍂
معنی: وسوسه کردن، فریفتن
کدینگ: جلد کتاب منو وسوسه کرد عوض اینکه بگم تمدید گفتم تمپت لفطن!!
🍂 @coding_504 🍂
جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و 450 لغت تافل ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
ادمین ثبتنام گرامر، لغات 4000،voa, شنیدار، محاورات
t.me/silvermoon1000
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
ادمین ثبتنام گرامر، لغات 4000،voa, شنیدار، محاورات
t.me/silvermoon1000
🎧 Lets Talk About Love 🎧
🎼 Modern Talking 🎙
Let me rock you, let me roll you
بذار به وجد بیارمت
Take my hand
دستمو بگیر
I will take you to a new start
تورو به یک ستاره جدید میبرم
Calling the promised land
عرض موعود رو صدا می کنم
Let me love you, let me hold you
بذار عاشقت باشم، بذار در آغوشت بگیرم
With all my heart
با تمام قلبم
Trust me baby, like I trust you
عزیزم به من اعتماد کن، درست مثل من
I did it from the start
من از همون اول بهتو اعتماد کردم
And each and every day
و هر روز
I’m gonna always say
میخوام هر لحظه بهت بگم
Let’s talk about love, love, love, love
بیا راجع به عشق صحبت کنیم
That’s all I’m dreaming of
و این تمام چیزیه که همش در رویاهام میبینم
Let’s talk about love
بیا راجع به عشق حرف بزنیم
It’s up to you
به تو ربط داره
To make your dreams come true
که بخوای رویاهات رو به حقیقت تبدیل کنی یا نه
Look in my eyes, there’s a way
تو چشمام نگاه کن، یک راهی وجود داره
Don’t throw your dreams away
نذار رویاهات از بین برن
You’ll never lose
هرگز از دستشون نمیدی
Keep love alive
بذار عشق زنده بمونه
Baby, then our love survive
عزیزم اونوقته که عشقمون نجات پیدا می کنه
Let me rock you, let me roll you
بذار به وجد بیارمت
I’ll be close to you
کنارت می مونم
We can have a one way trip to paradise for two
میتونیم جفتمون به بهشت سفر کنیم و دیگه بر نگردیم
There’s so much
I can give you
چیزهای زیاد دیگه ای هم هست که میتونم بهت بدم
I’ll give all my heart
من تمام قلبم رو بهت میدم
We can always be together
میتونیم همیشه با هم باشیم
And never break apart
و هرگز از هم جدا نشیم
And each and every day I’m gonna always say
و هر روز میخوام بهت بگم
🎧 @coding_504 🎼
🎼 Modern Talking 🎙
Let me rock you, let me roll you
بذار به وجد بیارمت
Take my hand
دستمو بگیر
I will take you to a new start
تورو به یک ستاره جدید میبرم
Calling the promised land
عرض موعود رو صدا می کنم
Let me love you, let me hold you
بذار عاشقت باشم، بذار در آغوشت بگیرم
With all my heart
با تمام قلبم
Trust me baby, like I trust you
عزیزم به من اعتماد کن، درست مثل من
I did it from the start
من از همون اول بهتو اعتماد کردم
And each and every day
و هر روز
I’m gonna always say
میخوام هر لحظه بهت بگم
Let’s talk about love, love, love, love
بیا راجع به عشق صحبت کنیم
That’s all I’m dreaming of
و این تمام چیزیه که همش در رویاهام میبینم
Let’s talk about love
بیا راجع به عشق حرف بزنیم
It’s up to you
به تو ربط داره
To make your dreams come true
که بخوای رویاهات رو به حقیقت تبدیل کنی یا نه
Look in my eyes, there’s a way
تو چشمام نگاه کن، یک راهی وجود داره
Don’t throw your dreams away
نذار رویاهات از بین برن
You’ll never lose
هرگز از دستشون نمیدی
Keep love alive
بذار عشق زنده بمونه
Baby, then our love survive
عزیزم اونوقته که عشقمون نجات پیدا می کنه
Let me rock you, let me roll you
بذار به وجد بیارمت
I’ll be close to you
کنارت می مونم
We can have a one way trip to paradise for two
میتونیم جفتمون به بهشت سفر کنیم و دیگه بر نگردیم
There’s so much
I can give you
چیزهای زیاد دیگه ای هم هست که میتونم بهت بدم
I’ll give all my heart
من تمام قلبم رو بهت میدم
We can always be together
میتونیم همیشه با هم باشیم
And never break apart
و هرگز از هم جدا نشیم
And each and every day I’m gonna always say
و هر روز میخوام بهت بگم
🎧 @coding_504 🎼
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Watch Movies here with us
Kingsman
🔸
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ
#Movies_for_better_listening 27
@Coding_504📽🎞
Kingsman
🔸
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ
#Movies_for_better_listening 27
@Coding_504📽🎞
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
Macbeth
مکبث
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Macbeth and his best friend, Banquo, are brave soldiers. One day, after a battle, three ugly witches come out of the fog.
مکبث و بهترین دوستش ، سربازان شجاعی هستند.روزی ، بعد از یک نبرد ، سه ساحره با ظاهری زشت از درون مه ظاهر شدند.
“Macbeth. You will be the new King of Scotland! He, he, he, ha, ha, ha!”
جادوگران گفتند: “ مکبث تو شاه آینده اسکاتلند خواهی بود”
“Me? The new King of Scotland?”
من؟ شاه اسکاتلند؟
Macbeth writes a letter to his wife, Lady Macbeth. He tells her what the witches said.
مکبث نامهای به همسرش خانم مکبث نوشت. و سخنان جادوگران را با او در میان گذاشت.
“Yes! If he is the king, I will be the queen!”
بله ! اگر او شاه شود ، من ملکه خواهم شد.
King Duncan comes for dinner and sleeps at Macbeth’s castle. When Duncan is asleep, Lady Macbeth tells Macbeth to kill him.
شاه دونکن برای شام آمد و در قلعه مکبث خوابید. هنگامیکه شاه دونکن خواب بود، خانم مکبث به مکبث گفت که “او را بکش”.
“I really want to be king. But I am very frightened about killing Duncan. He is a good king …”
” من واقعاً میخواهم که شاه باشم. اما واقعاً از کشتن دونکن میترسم. او شاه خوبی است”
Macbeth sees a knife in front of him. He knows it is wrong, but he decides to kill Duncan.
مکبث چاقویی در مقابل خود دید. بااینکه میدانست که کار او اشتباه است اما تصمیم گرفت شاه دونکن را بکشد.
“I must do this quickly.”
” باید سریع کار را تمام کنم”
Duncan is dead but Macbeth feels bad about killing him.
شاه دونکن مرد اما مکبث از کاری که کرد احساس خیلی بدی دارد.
“It’s OK. Nobody will know our secret.”
خانم مکبث میگفت: “نگران نباش هیچکس از راز ما باخبر نخواهد شد”
Macbeth becomes king but he is worried that his friend Banquo knows he killed Duncan. He decides that Banquo must die too and he orders his servant to kill him.
مکبث شاه اسکاتلند شد اما او نگران بود که دوستش بانکو از راز کشتن دونکن با آگاه باشد. او تصمیم گرفت که بانکو را نیز به قتل برساند و به خدمتکارانش دستور داد تا او را نیز بکشند.
“I am king, but I am not happy. I feel terrible about killing Duncan and Banquo and I am worried people will know my secret.”
من پادشاهم اما اصلا خوشحال نیستم. احساس خیلی بدی در رابطه با کشتن دونکن و بانکو دارم و میترسم مردم راز من رو متوجه بشوند.
Macbeth sees Banquo’s ghost in front of him. He’s very frightened. He goes to see the witches again.
پس از چندی، مکبث روح بانکو را در مقابل خود دید. او بسیار وحشتزده شد. برای همین، دوباره به دیدن جادوگران میرود.
Macbeth asks the witches if he’s in danger.
مکبث از جادوگران پرسید که آیا او درخطر است
“Don’t worry. Everything will be OK.”
جادوگران گفتند: جای نگرانی نیست. همهچیز روبهراه خواهد بود.
“Yes, everything will be fine.”
” آری ، همهچیز خوب و درست پیشخواهد رفت”
Macbeth believes the witches but they were lying. “He, he, he, ha, ha, ha!”
مکبث به حرفهای ساحرهها باور داشت اما آنها دروغ میگفتند .
Lady Macbeth is sleepwalking. She wanted to be queen but now she feels terrible. She understands that it is wrong to kill.
خانم مکبث در حال خوابگردی است. او میخواست که ملکه باشد اما اکنون احساس بدی دارد.
An army comes to attack the castle. The people know that Macbeth killed Duncan.
او دریافت که کشتن شاه کاری اشتباه بود. ارتش برای حمله به قلعه میآید. مردم میدانند که مکبث شاه دونکن را کشته است.
“The witches said I was safe. They lied to me!”
مکبث با خود فکر کرد: “جادوگران به من گفتند که من در امان هستم . آنها به من دروغ گفتند!”
Macbeth is dead and now the people have a good, new king.
مکبث اکنون مرده است و مردم شاه جدید خوبی دارند.
#Short_story_50
🤴🏻👑 @coding_504 ⚔
مکبث
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Macbeth and his best friend, Banquo, are brave soldiers. One day, after a battle, three ugly witches come out of the fog.
مکبث و بهترین دوستش ، سربازان شجاعی هستند.روزی ، بعد از یک نبرد ، سه ساحره با ظاهری زشت از درون مه ظاهر شدند.
“Macbeth. You will be the new King of Scotland! He, he, he, ha, ha, ha!”
جادوگران گفتند: “ مکبث تو شاه آینده اسکاتلند خواهی بود”
“Me? The new King of Scotland?”
من؟ شاه اسکاتلند؟
Macbeth writes a letter to his wife, Lady Macbeth. He tells her what the witches said.
مکبث نامهای به همسرش خانم مکبث نوشت. و سخنان جادوگران را با او در میان گذاشت.
“Yes! If he is the king, I will be the queen!”
بله ! اگر او شاه شود ، من ملکه خواهم شد.
King Duncan comes for dinner and sleeps at Macbeth’s castle. When Duncan is asleep, Lady Macbeth tells Macbeth to kill him.
شاه دونکن برای شام آمد و در قلعه مکبث خوابید. هنگامیکه شاه دونکن خواب بود، خانم مکبث به مکبث گفت که “او را بکش”.
“I really want to be king. But I am very frightened about killing Duncan. He is a good king …”
” من واقعاً میخواهم که شاه باشم. اما واقعاً از کشتن دونکن میترسم. او شاه خوبی است”
Macbeth sees a knife in front of him. He knows it is wrong, but he decides to kill Duncan.
مکبث چاقویی در مقابل خود دید. بااینکه میدانست که کار او اشتباه است اما تصمیم گرفت شاه دونکن را بکشد.
“I must do this quickly.”
” باید سریع کار را تمام کنم”
Duncan is dead but Macbeth feels bad about killing him.
شاه دونکن مرد اما مکبث از کاری که کرد احساس خیلی بدی دارد.
“It’s OK. Nobody will know our secret.”
خانم مکبث میگفت: “نگران نباش هیچکس از راز ما باخبر نخواهد شد”
Macbeth becomes king but he is worried that his friend Banquo knows he killed Duncan. He decides that Banquo must die too and he orders his servant to kill him.
مکبث شاه اسکاتلند شد اما او نگران بود که دوستش بانکو از راز کشتن دونکن با آگاه باشد. او تصمیم گرفت که بانکو را نیز به قتل برساند و به خدمتکارانش دستور داد تا او را نیز بکشند.
“I am king, but I am not happy. I feel terrible about killing Duncan and Banquo and I am worried people will know my secret.”
من پادشاهم اما اصلا خوشحال نیستم. احساس خیلی بدی در رابطه با کشتن دونکن و بانکو دارم و میترسم مردم راز من رو متوجه بشوند.
Macbeth sees Banquo’s ghost in front of him. He’s very frightened. He goes to see the witches again.
پس از چندی، مکبث روح بانکو را در مقابل خود دید. او بسیار وحشتزده شد. برای همین، دوباره به دیدن جادوگران میرود.
Macbeth asks the witches if he’s in danger.
مکبث از جادوگران پرسید که آیا او درخطر است
“Don’t worry. Everything will be OK.”
جادوگران گفتند: جای نگرانی نیست. همهچیز روبهراه خواهد بود.
“Yes, everything will be fine.”
” آری ، همهچیز خوب و درست پیشخواهد رفت”
Macbeth believes the witches but they were lying. “He, he, he, ha, ha, ha!”
مکبث به حرفهای ساحرهها باور داشت اما آنها دروغ میگفتند .
Lady Macbeth is sleepwalking. She wanted to be queen but now she feels terrible. She understands that it is wrong to kill.
خانم مکبث در حال خوابگردی است. او میخواست که ملکه باشد اما اکنون احساس بدی دارد.
An army comes to attack the castle. The people know that Macbeth killed Duncan.
او دریافت که کشتن شاه کاری اشتباه بود. ارتش برای حمله به قلعه میآید. مردم میدانند که مکبث شاه دونکن را کشته است.
“The witches said I was safe. They lied to me!”
مکبث با خود فکر کرد: “جادوگران به من گفتند که من در امان هستم . آنها به من دروغ گفتند!”
Macbeth is dead and now the people have a good, new king.
مکبث اکنون مرده است و مردم شاه جدید خوبی دارند.
#Short_story_50
🤴🏻👑 @coding_504 ⚔
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
4) #annoying /əˈnɔɪ-ɪŋ/
(adj.) a slight bother; disturbing to a person
(syn.) bothersome /ˈbɑːðərsəm/
آزار دهنده
(v.) annoy
(n.) annoyance
(adv.) annoyingly
a. Mosquitoes can be an annoying part of a vacation at the beach.
b. She annoyed her parents by coming home late.
🔸 @coding_toefl 🔸
(adj.) a slight bother; disturbing to a person
(syn.) bothersome /ˈbɑːðərsəm/
آزار دهنده
(v.) annoy
(n.) annoyance
(adv.) annoyingly
a. Mosquitoes can be an annoying part of a vacation at the beach.
b. She annoyed her parents by coming home late.
🔸 @coding_toefl 🔸
جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و 450 لغت تافل ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌