جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
دنبال فحش انگلیسی با ترجمه ای؟
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔘با اصطلاحاتی که در بطن فیلم ها استفاده میشه، به تقویت مهارت شنیدار و مرور لغات خود بپردازید.
American Expressions in VOA Movies
✴️ See You On The Other Side ⁉️
#English_At_The_movies
@Coding_504
American Expressions in VOA Movies
✴️ See You On The Other Side ⁉️
#English_At_The_movies
@Coding_504
سریالهای VOA، و امریکن فایلز تماشا در کانال خصوصی، از سطح احوالپرسی تا پیشرفته به دنبال هم و به ترتیب
ثبتنام
t.me/silvermoon1000
شهریه فقط 43 تومان
چند نمونه👇👇👇
https://t.me/YektaEnglishclass/28080
مسول فروش کانال فیلم و سریآل🎞📽
t.me/silvermoon1000
ثبتنام
t.me/silvermoon1000
شهریه فقط 43 تومان
چند نمونه👇👇👇
https://t.me/YektaEnglishclass/28080
مسول فروش کانال فیلم و سریآل🎞📽
t.me/silvermoon1000
3) #agile (adj.): ˈædʒəl
able to move in a quick and easy way
چابک ، زرنگ ، فرز ، زیرک ، سریع الانتقال
(adv.) agilely
(Syn.) nimble
(n.) agileness
(n.) agility
مثال👇👇👇
a. Deer are very agile animals.
b. She moved agilely across the stage.
🔶 @coding_toefl 🔶
able to move in a quick and easy way
چابک ، زرنگ ، فرز ، زیرک ، سریع الانتقال
(adv.) agilely
(Syn.) nimble
(n.) agileness
(n.) agility
مثال👇👇👇
a. Deer are very agile animals.
b. She moved agilely across the stage.
🔶 @coding_toefl 🔶
آیدی ثبت نام لغات ضروری تافل:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Watch Movies here with us
Interstellar
🔸
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ
#Movies_for_better_listening 20
@Coding_504📽🎞
Interstellar
🔸
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ
#Movies_for_better_listening 20
@Coding_504📽🎞
#انگلیسی_در_اطراف_ما
NUTS
اجیل
MEAT, POULTRY, AND SEAFOOD
گوشت، ماکیان، و غذای دریایی
VEGETABLES
سبزیجات
🥜 @coding_504 🥦
NUTS
اجیل
MEAT, POULTRY, AND SEAFOOD
گوشت، ماکیان، و غذای دریایی
VEGETABLES
سبزیجات
🥜 @coding_504 🥦
گفته بودم منتظر کارنامه های بعدی باشید
از افتخارات کانال 504، آقای .H.B از قزوین با نمره ی 590 در آزمون ept,
تبلور اراده و انتخاب درست، همگامی انتخاب و تلاش.
📣📣📣📣 دوستان 504، کارنامه هاتون رو برام بفرستید, منتظر شما 👇
t.me/o2021
@coding_504
از افتخارات کانال 504، آقای .H.B از قزوین با نمره ی 590 در آزمون ept,
تبلور اراده و انتخاب درست، همگامی انتخاب و تلاش.
📣📣📣📣 دوستان 504، کارنامه هاتون رو برام بفرستید, منتظر شما 👇
t.me/o2021
@coding_504
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
Little Red Riding Hood
شنل قرمزی
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Little Red Riding Hood lived in a wood with her mother. One day Little Red Riding Hood went to visit her granny. She had a nice cake in her basket.
شنل قرمزی به همراه مادرش در جنگلی زندگی میکرد. یک روز شنل قرمزی به دیدن مادربزرگش رفت. او یک کیک خیلی خوب در سبد داشت.
On her way Little Red Riding Hood met a wolf. “Hello!” said the wolf. “Where are you going?”
در راه گرگی را دید. گرگ گفت: سلام! کجا میروی؟
“I’m going to see my grandmother. She lives in a house behind those trees.”
شنل قرمزی: به دیدن مادربزرگم میروم. خانهاش پشت آن درختها است.
The wolf ran to Granny’s house and ate Granny up. He got into Granny’s bed. A little later, Little Red Riding Hood reached the house. She looked at the wolf.
گرگ بهطرف خانه مادربزرگ دوید و او را خورد. بعد در رختخواب او خوابید. کمی بعد شنل قرمزی به آنجا رسید. او به گرگ نگاهی کرد.
“Granny, what big eyes you have!”
شنل قرمزی: مادربزرگ شما چه چشمهای بزرگی دارید!
“All the better to see you with!” said the wolf.
گرگ: برای اینکه تو را بهتر ببینم!
“Granny, what big ears you have!”
شنل قرمزی: شما چه گوشهای بزرگی دارید!
“All the better to hear you with!” said the wolf.
گرگ: برای اینکه صدای تو را بهتر بشنوم!
“Granny, what a big nose you have!”
شنل قرمزی: مادربزرگ شما چه بینی بزرگی دارید!
“All the better to smell you with!” said the wolf.
گرگ: برای اینکه تو را بهتر بو کنم!
“Granny, what big teeth you have!”
شنل قرمزی: مادربزرگ شما چه دندانهای بزرگی دارید!
“All the better to eat you with!” shouted the wolf. A woodcutter was in the wood. He heard a loud scream and ran to the house.
گرگ فریاد زد: برای اینکه تو را بهتر بخورم. هیزمشکنی در جنگل بود. او صدای جیغ بلندی را شنید و بهطرف خانه دوید.
The woodcutter hit the wolf over the head. The wolf opened his mouth wide and shouted and Granny jumped out.The wolf ran away and Little Red Riding Hood never saw the wolf again.
هیزمشکن ضربهای به سر گرگ زد. گرگ دهانش را باز کرد و داد زد و مادربزرگ بیرون پرید. گرگ فرار کرد و شنل قرمزی دیگر هیچوقت او را ندید.
#Short_story_43
🌳 @coding_504 🌳
شنل قرمزی
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Little Red Riding Hood lived in a wood with her mother. One day Little Red Riding Hood went to visit her granny. She had a nice cake in her basket.
شنل قرمزی به همراه مادرش در جنگلی زندگی میکرد. یک روز شنل قرمزی به دیدن مادربزرگش رفت. او یک کیک خیلی خوب در سبد داشت.
On her way Little Red Riding Hood met a wolf. “Hello!” said the wolf. “Where are you going?”
در راه گرگی را دید. گرگ گفت: سلام! کجا میروی؟
“I’m going to see my grandmother. She lives in a house behind those trees.”
شنل قرمزی: به دیدن مادربزرگم میروم. خانهاش پشت آن درختها است.
The wolf ran to Granny’s house and ate Granny up. He got into Granny’s bed. A little later, Little Red Riding Hood reached the house. She looked at the wolf.
گرگ بهطرف خانه مادربزرگ دوید و او را خورد. بعد در رختخواب او خوابید. کمی بعد شنل قرمزی به آنجا رسید. او به گرگ نگاهی کرد.
“Granny, what big eyes you have!”
شنل قرمزی: مادربزرگ شما چه چشمهای بزرگی دارید!
“All the better to see you with!” said the wolf.
گرگ: برای اینکه تو را بهتر ببینم!
“Granny, what big ears you have!”
شنل قرمزی: شما چه گوشهای بزرگی دارید!
“All the better to hear you with!” said the wolf.
گرگ: برای اینکه صدای تو را بهتر بشنوم!
“Granny, what a big nose you have!”
شنل قرمزی: مادربزرگ شما چه بینی بزرگی دارید!
“All the better to smell you with!” said the wolf.
گرگ: برای اینکه تو را بهتر بو کنم!
“Granny, what big teeth you have!”
شنل قرمزی: مادربزرگ شما چه دندانهای بزرگی دارید!
“All the better to eat you with!” shouted the wolf. A woodcutter was in the wood. He heard a loud scream and ran to the house.
گرگ فریاد زد: برای اینکه تو را بهتر بخورم. هیزمشکنی در جنگل بود. او صدای جیغ بلندی را شنید و بهطرف خانه دوید.
The woodcutter hit the wolf over the head. The wolf opened his mouth wide and shouted and Granny jumped out.The wolf ran away and Little Red Riding Hood never saw the wolf again.
هیزمشکن ضربهای به سر گرگ زد. گرگ دهانش را باز کرد و داد زد و مادربزرگ بیرون پرید. گرگ فرار کرد و شنل قرمزی دیگر هیچوقت او را ندید.
#Short_story_43
🌳 @coding_504 🌳