متن درس دوم کتاب 504 همراه با ترجمه و تدریس استاد یکتا
در این متن از کلمات همین درس استفاده شده
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در این متن از کلمات همین درس استفاده شده
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🍂Terror in the cemetery🍂
I like to bet on anything that is exciting, so when my friends tried to tempt me with an offer, I took it. The idea was for me to spend a frigid December night in a cemetery, all alone, in order to win twenty dollars. Little did I realize that they would use dirty tricks to try to frighten me into abandoning the cemetery, therefore losing my wager. My plan was to recline in front of a large grave, covered by a warm blanket, with a flashing to help me cut through the dismal darkness. After midnight, I heard a wild shriek, I thought I saw the grave open and a corpse rise out of it! Although I was somewhat numb with fear, I tried to keep my senses. Using good judgment, I knew that no peril could come to me from that sinister figure. When I did not run in terror, my friends who had decided to conceal themselves behind the nearby tombstones, came out and we all had a good laugh. Those spirits that may inhabit a cemetery must have had a good laugh, too.
🍂وحشت در گورستان🍂
دوست دارم روی هرچیزی که هیجان انگیز باشه شرط ببندی کنم.از این رو زمانیکه دوستانم تلاش کردند مرا با پیشنهاد وسوسه کنند انرا پذیرفتم. پیشنهاد این بود که یک شب بسیار سرد ماه دسامبر را تک و تنها در گورستانی سپری کنم تا 20 دلار برنده شوم،خیلی کم متوجه بودم که انها از حقه های کثیف استفاده خواهند کرد که مرا بترسانند،گورستان را ترک کنم و در نتیجهشرط را ببازم. نقشه ام این بود که جلوی قبر بزرگی زیر پتوی گرم با چراغ قوی ای که تاریکی غم انگیز شب را پشت سر بگذارم،دراز بکشم،پس از نیمه شب،جیغ وحشتناکی را شنیدم فکر کردم که دیدم قبر باز شده و جسدی از ان بیرون امده،گرچه از ترس تا حدی بی حس شده بودم اما سعی کردم حواسم را جمع کنم. با مراجعه به عقلم پی بردم که هیچ خطری نمی تواند از ان چهره ی پلید سمت من اید. وقتی از ترس فرار نکردم،دوستانم تصمیم گرفته بودند خودشان را پشت سنگ قبر های اطراف پنهان کنند بیرون امدند و کلی خندیدم،لابد ارواحی هم که در ان گورستان سکونت داشتند کلی خندیده اند.
🍂 @coding_504 🍂
I like to bet on anything that is exciting, so when my friends tried to tempt me with an offer, I took it. The idea was for me to spend a frigid December night in a cemetery, all alone, in order to win twenty dollars. Little did I realize that they would use dirty tricks to try to frighten me into abandoning the cemetery, therefore losing my wager. My plan was to recline in front of a large grave, covered by a warm blanket, with a flashing to help me cut through the dismal darkness. After midnight, I heard a wild shriek, I thought I saw the grave open and a corpse rise out of it! Although I was somewhat numb with fear, I tried to keep my senses. Using good judgment, I knew that no peril could come to me from that sinister figure. When I did not run in terror, my friends who had decided to conceal themselves behind the nearby tombstones, came out and we all had a good laugh. Those spirits that may inhabit a cemetery must have had a good laugh, too.
🍂وحشت در گورستان🍂
دوست دارم روی هرچیزی که هیجان انگیز باشه شرط ببندی کنم.از این رو زمانیکه دوستانم تلاش کردند مرا با پیشنهاد وسوسه کنند انرا پذیرفتم. پیشنهاد این بود که یک شب بسیار سرد ماه دسامبر را تک و تنها در گورستانی سپری کنم تا 20 دلار برنده شوم،خیلی کم متوجه بودم که انها از حقه های کثیف استفاده خواهند کرد که مرا بترسانند،گورستان را ترک کنم و در نتیجهشرط را ببازم. نقشه ام این بود که جلوی قبر بزرگی زیر پتوی گرم با چراغ قوی ای که تاریکی غم انگیز شب را پشت سر بگذارم،دراز بکشم،پس از نیمه شب،جیغ وحشتناکی را شنیدم فکر کردم که دیدم قبر باز شده و جسدی از ان بیرون امده،گرچه از ترس تا حدی بی حس شده بودم اما سعی کردم حواسم را جمع کنم. با مراجعه به عقلم پی بردم که هیچ خطری نمی تواند از ان چهره ی پلید سمت من اید. وقتی از ترس فرار نکردم،دوستانم تصمیم گرفته بودند خودشان را پشت سنگ قبر های اطراف پنهان کنند بیرون امدند و کلی خندیدم،لابد ارواحی هم که در ان گورستان سکونت داشتند کلی خندیده اند.
🍂 @coding_504 🍂
✳️آموزش مکالمه و اصطلاح انگلیسی با استفاده از داستانک
✳️ #درس_2
✳️ كتاب Can you believe it 1 📕
🌐توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇
✳️ #درس_2
✳️ كتاب Can you believe it 1 📕
🌐توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇
👍1
New Idioms & Expressions of Unit 2
#new_idioms_number_2
#Translated
اصطلاحات درس دوم
🚙🌭🍭🍫
🌭 @coding_504 🌭
ادمین ثبتنام دوره داستانک 👤👇
https://Telegram.me/silvermoon1000
#new_idioms_number_2
#Translated
اصطلاحات درس دوم
🚙🌭🍭🍫
🌭 @coding_504 🌭
ادمین ثبتنام دوره داستانک 👤👇
https://Telegram.me/silvermoon1000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Watch Movies here with us
Finding Nemo
🔸در جستجوی نمو
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ، باما همراه باشید.
#Movies_for_better_listening 4⃣
@Coding_504📽🎞
Finding Nemo
🔸در جستجوی نمو
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ، باما همراه باشید.
#Movies_for_better_listening 4⃣
@Coding_504📽🎞
101 اصطلاح کاربردی، مکالمات روزمره
مکالمه در 6_4 ماه با روش یکتا حرف زدن انگلیسی رویا نیست
با یکتا مدرس کانال کدینگ 504❗️👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
مکالمه در 6_4 ماه با روش یکتا حرف زدن انگلیسی رویا نیست
با یکتا مدرس کانال کدینگ 504❗️👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
🔴🔊اخرین فرصت برای ثبت نام در دوره گرامر کاربردی زبان انگلیسی 🔊🔊
هر روز یک درس از کتاب گرامر تدریس میشه و شما گرامر رو شیرین مثل قند با تدریس استاد یکتا یاد میگیرید
کتاب آموزشی این دوره یکی از بهترین منابع آموزش گرامر است. سطح کتاب Intermediate میباشد و تدریس دو زبانه خط به خط کتاب English Grammar in Use
نوشته ی Raymond Murphy
👈برای شرکت در ترم یک این دوره به ادمین ثبتنام پیام بدید👇👇👇
@SILVERMOON1000
🌹این دوره مناسب برای دانشجویان و داوطلبان کنکور سراری و کارشناسی ارشد و دکتری کلیه رشته ها و آزمون های تافل و آیلتس و سایر افرادی که در گرامر احساس ضعف و ناتوانی می کنند میباشد.
پنجاه جلسه ی پربار، که یک بار برای همیشه سختی مباحث عمده ی زمانها رو در گرامر انگلیسی رو از بین می برد.
🌺نمونه تدریس 👈 مشاهده
هر روز یک درس از کتاب گرامر تدریس میشه و شما گرامر رو شیرین مثل قند با تدریس استاد یکتا یاد میگیرید
کتاب آموزشی این دوره یکی از بهترین منابع آموزش گرامر است. سطح کتاب Intermediate میباشد و تدریس دو زبانه خط به خط کتاب English Grammar in Use
نوشته ی Raymond Murphy
👈برای شرکت در ترم یک این دوره به ادمین ثبتنام پیام بدید👇👇👇
@SILVERMOON1000
🌹این دوره مناسب برای دانشجویان و داوطلبان کنکور سراری و کارشناسی ارشد و دکتری کلیه رشته ها و آزمون های تافل و آیلتس و سایر افرادی که در گرامر احساس ضعف و ناتوانی می کنند میباشد.
پنجاه جلسه ی پربار، که یک بار برای همیشه سختی مباحث عمده ی زمانها رو در گرامر انگلیسی رو از بین می برد.
🌺نمونه تدریس 👈 مشاهده
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
A Surprise from Australia
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح اولیه Elementry)
The school ends and Erica quickly puts her books in the bag and runs out of the class.
مدرسه تمام می شود و اریکا به سرعت کتاب هایش را توی کیفش می گذارد و از کلاس بیرون می دود.
Today is a special day. Erica is very excited. She runs home and thinks about her uncle. She spoke with him on the phone a week ago. He returns from Australia, and he brings a special surprise with him!
امروز یک روز ویژه است. اریکا خیلی هیجان زده است. او به خانه می دود و در مورد عمویش فکر می کند. او با عمویش یک هفته پیش تلفنی صحبت کرده. او از استرالیا بر می گردد، و او با خود یک چیز غافلگیر کننده دارد!
Erica is very happy. She thinks about the surprise that he brings.
اریکا بسیار خوشحال است. او در مورد چیز غافلگیر کننده ای که او می آورد فکر می کند.
“Maybe he brings a surfboard? That is fun! I can learn how to surf!”
“شاید او یک صفحه موج سواری می آورد؟” این جالب است! من می توانم یاد بگیرم چطور موج سواری کنم.
“Maybe he brings Australian nuts? Oh, I can eat nuts all day!”
“شاید او خشکبار (مغز) استرالیایی بیاورد؟ اوه، من می توانم تمام روز خشکبار بخورم.”
“Or maybe he brings a kangaroo? That is not good. I don’t have a place in my room for a kangaroo…”
“یا شاید او یک کانگرو بیاورد؟ این خوب نیست. من جایی در اتاقم برای یک کانگرو ندارم…”
Erica finally arrives home. Her parents are there, and her uncle is there! She is very happy to see him. They hug and she jumps up and down.
اریکا سرانجام به خانه می رسد. والدینش آنجا هستند، و عمویش (هم) آنجاست! او از دیدنش خیلی خوشحال است. آنها (همدیگر را) بغل می کنند و او بالا و پایین می پرد.
“Uncle, uncle,” she calls, “what special surprise do you have for me from Australia?”
“عمو، عمو” او فریاد صدا می زند، “چه سورپرایز خاصی برای من از استرالیا اورده ای؟”
“Well,” her uncle smiles and answers, “I have for you an Australian aunt!”
“خب” عموی او لبخند می زند و جواب می دهد، “من برای تو یک زن عموی استرالیایی اوردم.”
👀نکته: در زبان انگلیسی از aunt برای اشاره به زن عمو و زن دایی هم استفاده می شود. واژه های uncle و aunt الزاما نشان دهنده ارتباط مستقیم خانوادگی نیستند.
#Short_story_9
🇬🇸 @coding_504 🇬🇸
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح اولیه Elementry)
The school ends and Erica quickly puts her books in the bag and runs out of the class.
مدرسه تمام می شود و اریکا به سرعت کتاب هایش را توی کیفش می گذارد و از کلاس بیرون می دود.
Today is a special day. Erica is very excited. She runs home and thinks about her uncle. She spoke with him on the phone a week ago. He returns from Australia, and he brings a special surprise with him!
امروز یک روز ویژه است. اریکا خیلی هیجان زده است. او به خانه می دود و در مورد عمویش فکر می کند. او با عمویش یک هفته پیش تلفنی صحبت کرده. او از استرالیا بر می گردد، و او با خود یک چیز غافلگیر کننده دارد!
Erica is very happy. She thinks about the surprise that he brings.
اریکا بسیار خوشحال است. او در مورد چیز غافلگیر کننده ای که او می آورد فکر می کند.
“Maybe he brings a surfboard? That is fun! I can learn how to surf!”
“شاید او یک صفحه موج سواری می آورد؟” این جالب است! من می توانم یاد بگیرم چطور موج سواری کنم.
“Maybe he brings Australian nuts? Oh, I can eat nuts all day!”
“شاید او خشکبار (مغز) استرالیایی بیاورد؟ اوه، من می توانم تمام روز خشکبار بخورم.”
“Or maybe he brings a kangaroo? That is not good. I don’t have a place in my room for a kangaroo…”
“یا شاید او یک کانگرو بیاورد؟ این خوب نیست. من جایی در اتاقم برای یک کانگرو ندارم…”
Erica finally arrives home. Her parents are there, and her uncle is there! She is very happy to see him. They hug and she jumps up and down.
اریکا سرانجام به خانه می رسد. والدینش آنجا هستند، و عمویش (هم) آنجاست! او از دیدنش خیلی خوشحال است. آنها (همدیگر را) بغل می کنند و او بالا و پایین می پرد.
“Uncle, uncle,” she calls, “what special surprise do you have for me from Australia?”
“عمو، عمو” او فریاد صدا می زند، “چه سورپرایز خاصی برای من از استرالیا اورده ای؟”
“Well,” her uncle smiles and answers, “I have for you an Australian aunt!”
“خب” عموی او لبخند می زند و جواب می دهد، “من برای تو یک زن عموی استرالیایی اوردم.”
👀نکته: در زبان انگلیسی از aunt برای اشاره به زن عمو و زن دایی هم استفاده می شود. واژه های uncle و aunt الزاما نشان دهنده ارتباط مستقیم خانوادگی نیستند.
#Short_story_9
🇬🇸 @coding_504 🇬🇸