لیست کلمات #درس3 کتاب 504
🍂1)Typical نمونه ، معمولی
🍂2)Minimum حداقل
🍂3)Scarce کمیاب
🍂4)Annual سالی یکبار ، سالانه
🍂5)Persuade متقاعد کردن
🍂6)Essential ضروری
🍂7)Blend مخلوط کردن
🍂8)Visible دیدنی
🍂9)Expensive گران
🍂10)Talent استعداد
🍂11)Devise طراحی کردن
🍂12)Wholsale عمده فروشی
🍂 @coding_504 🍂
🍂1)Typical نمونه ، معمولی
🍂2)Minimum حداقل
🍂3)Scarce کمیاب
🍂4)Annual سالی یکبار ، سالانه
🍂5)Persuade متقاعد کردن
🍂6)Essential ضروری
🍂7)Blend مخلوط کردن
🍂8)Visible دیدنی
🍂9)Expensive گران
🍂10)Talent استعداد
🍂11)Devise طراحی کردن
🍂12)Wholsale عمده فروشی
🍂 @coding_504 🍂
آیدی ثبت نام لغات ضروری 504:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
آدمای موفق هر کاری که لازمه رو انجام میدن. حتی وقتی حوصله ی انجام اون کار رو ندارن.
@OfficialEnglishTwitter
@OfficialEnglishTwitter
🎧 Missing you 🎧
🎼 Chris de burg 🎙
I’ve got the roses, I’ve got the wine,
With a little luck she will be here on time,
This is the place we used to go,
With romantic music and the lights down low,
چند شاخه گل رز و شراب گرفتم
اگه يكم خوش شانس باشم اون به موقع ميرسه اينجا
اينجا جاييه كه قديمها با هم ميامديم
با موزيك رمانتيك و نور كم عاشقانه
And as you stand there amazed at the door,
And you’re wondering what all this is for,
It’s just a simple thing from me to you,
The lady that I adore, ‘cos there’s something,
That you should know, it’s that
و همينجورى كه تو مبهوت و شگفت زده دم در ايستادى
دارى به اين فكر ميكنى كه اين كارها براى چيه
اين فقط يه كار ناقابل از طرف من براى توست
براى زنى كه مى پرستمش ،
يه چيزى هست كه بايد بدونى ، اون اينه:
I’ve been missing you, more than words can say,
And that I’ve been thinking about it every day,
And the time we had just dancing nice and slow,
And I said now I’ve found you,
I’m never letting go;
دلم برايت تنگ شده بود ،
بيشتر از چيزى كه لغات بتونن بيان كنن
و هر روز به اين فكر ميكردم
و اون روزهايى كه آرام و زيبا كنار هم ميرقصيديم
و بهت گفتم حالا كه پيدايت كردم ،
هرگز رهايت نميكنم
There is no reason to the things that we do,
You can break a heart with just a word or two,
And take a lifetime to apologise,
When the one you love’s in front of your eyes,
هيچ دليلى براى كارهايى كه ميكنيم وجود نداره
آدم ميتونه با يكى دو تا حرف ساده
دل طرف مقابل رو بشكنه
و يك عمر رو به معذرت خواهى كردن بگذرونه
وقتى اونى كه عاشقش هستى جلو چشماته
And I will fall to my knees like a fool,
If it’s the only way of getting through,
You see if I think you are beautiful,
Someone else is going to feel it too,
So there’s only one thing to do, tell you that
و من مثل ديوانه ها در برابرت زانو خواهم زد
اگر اين تنها راهى باشه كه بتونم به تو برسم
ميدونى، اگر به چشمان من زيبا هستى،
حتما ديگران هم همين فكر رو راجع به تو ميكنن
پس فقط يك راه باقى ميمونه برام ، كه بهت بگم
I’ve been missing you, more than words can say,
And that I’ve been thinking about it every day,
Well tonight’s our night for dancing nice and slow,
Because now I’ve found you, I’m never letting go,
No, now I’ve found you, I’m never letting go;
I’ve been missing you… I’ve been missing you…
I’ve been missing you… I’ve been missing you, darling…
دلم برايت تنگ شده بود ،
بيشتر از چيزى كه لغات بتونن بيان كنن
و هر روز به اين فكر ميكردم
و اون روزهايى كه آرام و زيبا كنار هم ميرقصيديم
و بهت گفتم حالا كه پيدايت كردم ،
هرگز رهايت نميكنم
🎧 @coding_504 🎼
🎼 Chris de burg 🎙
I’ve got the roses, I’ve got the wine,
With a little luck she will be here on time,
This is the place we used to go,
With romantic music and the lights down low,
چند شاخه گل رز و شراب گرفتم
اگه يكم خوش شانس باشم اون به موقع ميرسه اينجا
اينجا جاييه كه قديمها با هم ميامديم
با موزيك رمانتيك و نور كم عاشقانه
And as you stand there amazed at the door,
And you’re wondering what all this is for,
It’s just a simple thing from me to you,
The lady that I adore, ‘cos there’s something,
That you should know, it’s that
و همينجورى كه تو مبهوت و شگفت زده دم در ايستادى
دارى به اين فكر ميكنى كه اين كارها براى چيه
اين فقط يه كار ناقابل از طرف من براى توست
براى زنى كه مى پرستمش ،
يه چيزى هست كه بايد بدونى ، اون اينه:
I’ve been missing you, more than words can say,
And that I’ve been thinking about it every day,
And the time we had just dancing nice and slow,
And I said now I’ve found you,
I’m never letting go;
دلم برايت تنگ شده بود ،
بيشتر از چيزى كه لغات بتونن بيان كنن
و هر روز به اين فكر ميكردم
و اون روزهايى كه آرام و زيبا كنار هم ميرقصيديم
و بهت گفتم حالا كه پيدايت كردم ،
هرگز رهايت نميكنم
There is no reason to the things that we do,
You can break a heart with just a word or two,
And take a lifetime to apologise,
When the one you love’s in front of your eyes,
هيچ دليلى براى كارهايى كه ميكنيم وجود نداره
آدم ميتونه با يكى دو تا حرف ساده
دل طرف مقابل رو بشكنه
و يك عمر رو به معذرت خواهى كردن بگذرونه
وقتى اونى كه عاشقش هستى جلو چشماته
And I will fall to my knees like a fool,
If it’s the only way of getting through,
You see if I think you are beautiful,
Someone else is going to feel it too,
So there’s only one thing to do, tell you that
و من مثل ديوانه ها در برابرت زانو خواهم زد
اگر اين تنها راهى باشه كه بتونم به تو برسم
ميدونى، اگر به چشمان من زيبا هستى،
حتما ديگران هم همين فكر رو راجع به تو ميكنن
پس فقط يك راه باقى ميمونه برام ، كه بهت بگم
I’ve been missing you, more than words can say,
And that I’ve been thinking about it every day,
Well tonight’s our night for dancing nice and slow,
Because now I’ve found you, I’m never letting go,
No, now I’ve found you, I’m never letting go;
I’ve been missing you… I’ve been missing you…
I’ve been missing you… I’ve been missing you, darling…
دلم برايت تنگ شده بود ،
بيشتر از چيزى كه لغات بتونن بيان كنن
و هر روز به اين فكر ميكردم
و اون روزهايى كه آرام و زيبا كنار هم ميرقصيديم
و بهت گفتم حالا كه پيدايت كردم ،
هرگز رهايت نميكنم
🎧 @coding_504 🎼
#انگلیسی_در_اصراف_ما
🕐 What time is it?
⏰ساعت چنده؟
ما با ساعت در انگلیسی روزمره خیلی کار داریم.
⏱ @coding_504 🕰
🕐 What time is it?
⏰ساعت چنده؟
ما با ساعت در انگلیسی روزمره خیلی کار داریم.
⏱ @coding_504 🕰
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🕐 What time is it?
⏰ساعت چنده؟
ما با ساعت در انگلیسی روزمره خیلی کار داریم. با تماشای این ویدئو با ما همراه باشید و این کار مهم رو امروز یاد بگیریم.
⏱ @coding_504 🕰
⏰ساعت چنده؟
ما با ساعت در انگلیسی روزمره خیلی کار داریم. با تماشای این ویدئو با ما همراه باشید و این کار مهم رو امروز یاد بگیریم.
⏱ @coding_504 🕰
ببخشیدا رمز عبورت مثل لباس زیرته.
نذار بقیه اونو ببینن
مرتب عوضش کن
در اختیار غریبه ها قرارش نده.
💯 @Coding_504😱👙⛔️
نذار بقیه اونو ببینن
مرتب عوضش کن
در اختیار غریبه ها قرارش نده.
💯 @Coding_504😱👙⛔️
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
Kimberly's Acting
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح اولیه Elementry)
Kimberly works as a secretary. She answers phone calls and types letters. She makes coffee, and goes to the post office. She doesn’t like her work. She is bored! “I would like to do something more exciting,” she thinks, “I want an exciting job!”
کیمبرلی به عنوان یک منشی کار می کند. او به تلفن پاسخ می دهد و نامه ها را تایپ می کند. او قهوه درست می کند، و به اداره پست می رود. او کارش را دوست ندارد. او کسل شده است! “من دوست دارم کاری هیجان انگیزتر انجام دهم.”، او فکر می کند، “من یک کار هیجان انگیز می خواهم!”
Kimberly actually wants to be an actress. She goes to auditions, but she doesn’t pass any. She is confused. She doesn’t know what to do to solve this problem, so she decides to ask her friend Victoria.
کیمبرلی در واقع می خواهد بازیگر شود. او به مصاحبه هنرپیشگی می رود، اما او هیچ کدام را قبول نمی شود. او گیج شده است. او نمی داند چطور این مشکل را حل کند، پس او تصمیم می گیرد از دوستش ویکتوریا سوال کند.
Victoria is a good actress. She is not very famous, but she is more successful than Kimberly.
ویکتوریا بازیگر خوبی است. او خیلی معروف نیست، اما او از کیمبرلی موفق تر است.
Kimberly asks Victoria to look at her acting and tell her what the problem is.
کیمبرلی از ویکتوریا می خواهد که به بازی او نگاه کند و به او بگوید مشکل کجاست.
Victoria is happy to help. She watches Kimberly carefully. She takes notes. In the end, Kimberly asks her: “Well… be honest! What is wrong with me?”
ویکتوریا خوشحال می شود که کمک کند. او با دقت کیمبرلی را تماشا می کند. او یادداشت برمی دارد. در پایان، کیمبرلی می پرسد: “خب… صادق باش! مشکل من چیست؟ “
Victoria smiles and says: “Kimberly, you are a wonderful actress. You act very well. There is only one problem.”
ویکتوریا لبخند می زد و می گوید: “کیمبرلی، تو بازیگر فوق العاده ای هستی. تو خیلی خوب بازی می کنی. فقط یک مشکل وجود دارد.”
“What? What is the problem?” Kimberly calls.
“چی؟ مشکل چیست؟” کیمبرلی می پرسد.
“Well,” Victoria answers, “You act very well, but you speak too quietly. I can’t hear a word!”
“خب” ویکتوریا جواب می دهد، “تو خیلی خوب بازی می کند، اما تو آهسته صحبت می کند. من نمی توانم یک کلمه هم بشنوم.”
#Short_story_12
👩🏻 @coding_504 👧🏼
#داستان_کوتاه_انگلیسی (سطح اولیه Elementry)
Kimberly works as a secretary. She answers phone calls and types letters. She makes coffee, and goes to the post office. She doesn’t like her work. She is bored! “I would like to do something more exciting,” she thinks, “I want an exciting job!”
کیمبرلی به عنوان یک منشی کار می کند. او به تلفن پاسخ می دهد و نامه ها را تایپ می کند. او قهوه درست می کند، و به اداره پست می رود. او کارش را دوست ندارد. او کسل شده است! “من دوست دارم کاری هیجان انگیزتر انجام دهم.”، او فکر می کند، “من یک کار هیجان انگیز می خواهم!”
Kimberly actually wants to be an actress. She goes to auditions, but she doesn’t pass any. She is confused. She doesn’t know what to do to solve this problem, so she decides to ask her friend Victoria.
کیمبرلی در واقع می خواهد بازیگر شود. او به مصاحبه هنرپیشگی می رود، اما او هیچ کدام را قبول نمی شود. او گیج شده است. او نمی داند چطور این مشکل را حل کند، پس او تصمیم می گیرد از دوستش ویکتوریا سوال کند.
Victoria is a good actress. She is not very famous, but she is more successful than Kimberly.
ویکتوریا بازیگر خوبی است. او خیلی معروف نیست، اما او از کیمبرلی موفق تر است.
Kimberly asks Victoria to look at her acting and tell her what the problem is.
کیمبرلی از ویکتوریا می خواهد که به بازی او نگاه کند و به او بگوید مشکل کجاست.
Victoria is happy to help. She watches Kimberly carefully. She takes notes. In the end, Kimberly asks her: “Well… be honest! What is wrong with me?”
ویکتوریا خوشحال می شود که کمک کند. او با دقت کیمبرلی را تماشا می کند. او یادداشت برمی دارد. در پایان، کیمبرلی می پرسد: “خب… صادق باش! مشکل من چیست؟ “
Victoria smiles and says: “Kimberly, you are a wonderful actress. You act very well. There is only one problem.”
ویکتوریا لبخند می زد و می گوید: “کیمبرلی، تو بازیگر فوق العاده ای هستی. تو خیلی خوب بازی می کنی. فقط یک مشکل وجود دارد.”
“What? What is the problem?” Kimberly calls.
“چی؟ مشکل چیست؟” کیمبرلی می پرسد.
“Well,” Victoria answers, “You act very well, but you speak too quietly. I can’t hear a word!”
“خب” ویکتوریا جواب می دهد، “تو خیلی خوب بازی می کند، اما تو آهسته صحبت می کند. من نمی توانم یک کلمه هم بشنوم.”
#Short_story_12
👩🏻 @coding_504 👧🏼
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
@coding_504
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
@coding_504
مکالمه در 6_4 ماه با روش یکتا حرف زدن انگلیسی رویا نیست 👇
👂👂👂👂📣تقویت لیسنینگ شنیداری
👅🧠تصحیح تلفظ با تکیه بر آواشناسی انگلیسی در کوتاه ترین مدت
🗣مکالمه و روان شدن speaking با بازگویی داستان
👀👄تسلط کامل در محاورات روزمره، سفر و بیزنس با فانکشنز و فیلم
با یکتا مدرس کانال کدینگ 504❗️👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
👂👂👂👂📣تقویت لیسنینگ شنیداری
👅🧠تصحیح تلفظ با تکیه بر آواشناسی انگلیسی در کوتاه ترین مدت
🗣مکالمه و روان شدن speaking با بازگویی داستان
👀👄تسلط کامل در محاورات روزمره، سفر و بیزنس با فانکشنز و فیلم
با یکتا مدرس کانال کدینگ 504❗️👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Fruit 🍑🍍🍇🍉
میوه ها (قسمت 21)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد میوه ها در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
میوه ها (قسمت 21)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد میوه ها در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
14. #conceal : kənˈsiːl
hide
پنهان کردن
a. Tris could not conceal his love for Gloria.
"تریس" نتوانست عشق خود را به "گلوریا" مخفی کند
b. Count Dracula concealed the corpse in his castle.
کنت "دراکولا" جسد را در قلعه اش مخفی کرد
c. The money was so cleverly concealed that we were forced to abandon our search for it.
پول به قدری با مهارت پنهان شده بود که مجبور شدیم جستجوی خود را برای یافتن آن متوقف کنیم
🍂 @coding_504 🍂
hide
پنهان کردن
a. Tris could not conceal his love for Gloria.
"تریس" نتوانست عشق خود را به "گلوریا" مخفی کند
b. Count Dracula concealed the corpse in his castle.
کنت "دراکولا" جسد را در قلعه اش مخفی کرد
c. The money was so cleverly concealed that we were forced to abandon our search for it.
پول به قدری با مهارت پنهان شده بود که مجبور شدیم جستجوی خود را برای یافتن آن متوقف کنیم
🍂 @coding_504 🍂