آموزش 504 لغات ضروری انگلیسی درس به درس
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
#انگلیسی_در_اطراف_ما
🏔 Natural Mineral water
آب معدنی طبیعی
🚰 Filled with sprigs of Dena mountain
Mineral= معدنی
filled= پُر شده
spring= چشمه
mountain=کوهستان
💧 @coding_504 💧
🏔 Natural Mineral water
آب معدنی طبیعی
🚰 Filled with sprigs of Dena mountain
Mineral= معدنی
filled= پُر شده
spring= چشمه
mountain=کوهستان
💧 @coding_504 💧
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The Human Body
بدن انسان (قسمت ششم)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد بدن انسان در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
بدن انسان (قسمت ششم)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد بدن انسان در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
هزار جور کلاس رفتی مکالمه ی انگلیسی یادت ندادن؟
کلی معلم عوض کردی هیچی به هیچی؟
در 4 ماه وفقط با روزی 2ساعت به اعتبار حرفه ای ام قسم به انگلیسی حرف میزنی
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
کلی معلم عوض کردی هیچی به هیچی؟
در 4 ماه وفقط با روزی 2ساعت به اعتبار حرفه ای ام قسم به انگلیسی حرف میزنی
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
Go Fishing
ماهیگیری
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A man called home to his wife and said, “Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends. We’ll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I’ve been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out
My rod and fishing box, we’re Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up” “Oh! Please pack my new blue silk pajamas
The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت : “عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم ” ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود .این فرصت خوبی است تا ارتقا شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد .. .
The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good. The wife welcomed him home and asked if he caught many fish
یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود ، هفته بعد مرد به خانه آمد همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟
He said, “Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn’t you pack my new blue silk pajamas like I asked you to do”? You’ll love the answer… The wife replied, “I did. They’re in your fishing box”
مرد گفت :” بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا، چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟ ” جواب زن خیلی جالب بود … زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم .
#Short_story_67
🐟 @coding_504 🐟
ماهیگیری
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A man called home to his wife and said, “Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends. We’ll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I’ve been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out
My rod and fishing box, we’re Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up” “Oh! Please pack my new blue silk pajamas
The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت : “عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم ” ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود .این فرصت خوبی است تا ارتقا شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد .. .
The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good. The wife welcomed him home and asked if he caught many fish
یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود ، هفته بعد مرد به خانه آمد همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟
He said, “Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn’t you pack my new blue silk pajamas like I asked you to do”? You’ll love the answer… The wife replied, “I did. They’re in your fishing box”
مرد گفت :” بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا، چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟ ” جواب زن خیلی جالب بود … زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم .
#Short_story_67
🐟 @coding_504 🐟
#موثرترین_روشهای_یادگیری_زبان_انگلیسی
🔝8⃣ هزاران لغت…
با توجه به اینکه در انگلیسی گفته میشود: یک تصویر کاربردیتر از هزاران کلمه است؛ بخش خلاق مغزتان را با تلاش برای توصیف یک عکس یا تصویر فعال کنید. شما میتوانید این روش را با فعال کردن بخش لغات خود از راه انتخاب تصویری ترکیب کنید که با موضوع مورد نظر شما به زبان انگلیسی مطابقت دارد.
🔺 @coding_504 🔻
🔝8⃣ هزاران لغت…
با توجه به اینکه در انگلیسی گفته میشود: یک تصویر کاربردیتر از هزاران کلمه است؛ بخش خلاق مغزتان را با تلاش برای توصیف یک عکس یا تصویر فعال کنید. شما میتوانید این روش را با فعال کردن بخش لغات خود از راه انتخاب تصویری ترکیب کنید که با موضوع مورد نظر شما به زبان انگلیسی مطابقت دارد.
🔺 @coding_504 🔻
106. #challenge : ˈt͡ʃæləndʒ
call to a fight
به مبارزه طلبیدن
a. Aaroon Burr challenged Alexander Hamilton to a duel.
"آرون بور"، "الکساندر همیلتون" را با یک دوئل به مبارزه طلبید
b. No one bothered to challenge the prominent lawyer.
هیچ کس به خودش زحمت به مبارزه طلبیدن وکیل سرشناس را نداد
c. Trying to become a doctor was quite a challenge, Dick discovered.
دیک پی برد که تلاش برای دکتر شدن واقعا یک مبارزه است
🍂 @coding_504 🍂
call to a fight
به مبارزه طلبیدن
a. Aaroon Burr challenged Alexander Hamilton to a duel.
"آرون بور"، "الکساندر همیلتون" را با یک دوئل به مبارزه طلبید
b. No one bothered to challenge the prominent lawyer.
هیچ کس به خودش زحمت به مبارزه طلبیدن وکیل سرشناس را نداد
c. Trying to become a doctor was quite a challenge, Dick discovered.
دیک پی برد که تلاش برای دکتر شدن واقعا یک مبارزه است
🍂 @coding_504 🍂
#challenge
به چالش کشیدن- به مبارزه طلبیدن
کدینگ: چارلی برای موقعیت بهتر خودشو به چالش میکشه
🍂 @coding_504 🍂
به چالش کشیدن- به مبارزه طلبیدن
کدینگ: چارلی برای موقعیت بهتر خودشو به چالش میکشه
🍂 @coding_504 🍂
#challenge
به چالش کشیدن- به مبارزه طلبیدن
کدینگ: چارلی برای موقعیت بهتر خودشو به چالش میکشه
🍂 @coding_504 🍂
به چالش کشیدن- به مبارزه طلبیدن
کدینگ: چارلی برای موقعیت بهتر خودشو به چالش میکشه
🍂 @coding_504 🍂