🔮 آموزش 4000 واژه
📖 #درس_1 (قسمت اول)
📒 book: 4000 Essential English Words 1
✍ نویسنده : Paul Nation
🎧 توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇
📖 #درس_1 (قسمت اول)
📒 book: 4000 Essential English Words 1
✍ نویسنده : Paul Nation
🎧 توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇
👍1
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
The Grumpy Tree
درخت بدخلق
#داستان_کوتاه_انگلیسی
There was once a grumpy tree. It was the biggest tree in the forest, and it didn’t need its shadow for anything. However, the tree would never share its shadow with any of the animals, and wouldn’t let them come anywhere near.
روزی روزگاری درخت بدخلقی وجود داشت. او، بزرگترین درخت جنگل بود. و سایهاش را برای هیچچیزی نیاز نداشت. اما این درخت هیچوقت سایهاش را با حیوانات دیگر تقسیم نمیکرد. و اجازه نمیداد که آنها حتی نزدیکش بشوند.
One year, the autumn and winter were terrible, and the tree, without its leaves, was going to die of cold. A little girl, who went to live with her grandma that winter, found the tree shivering, so she went to get a great big scarf to warm the tree up. The Spirit of the Forest appeared and told the little girl why that tree was so solitary, and why no one would help him. Even so, the girl decided to put the scarf on the tree.
یک سال، پاییز و زمستان بسیار وحشتناک بود. و درخت، بدون برگهایش داشت از سرما میمرد.یک دختر کوچک که آن زمستان رفته بود که با مادربزرگش زندگی کند، آن درخت را در حال لرزید نیافت. برای همین رفت کهیک شال به دست بیاورد که درخت را گرم کند. روح جنگل پدیدار شد و به آن دختر گفت که چرا آن درخت آنقدر تنها بود؛ و چرا هیچکسی کمکش نمیکرد. بااینحال، دختر تصمیم گرفت که شال را روی درخت بیندازد.
The next springtime, the tree had learned from the girl’s generosity, and when she sat next to the trunk the tree bent down to shade her from the sun. The Spirit of the Forest saw this and went to tell all the animals. He told them that from then on they would be able to shade themselves well, because the tree had learned that having kind and generous beings around makes the world a much better place to live in.
فصل بهار بعدی، درخت از سخاوت دختریاد گرفت. و وقتیکه او کنار تنهی درخت نشست، درخت خم شد و روی دختر سایه انداخت. (نکتهی انحرافی: هر چه فکر کردم نتوانستم معادل فارسی خوبی برای جملهی shade her from the sun پیدا کنم!). روح جنگل این موضوع را دید و رفت که به بقیهی حیوانات بگوید. او به آنها گفت که از این به بعد میتوانند از سایهی درخت استفاده کنند. زیرا درختیاد گرفته بود که داشتن موجوداتی سخاوتمند و مهربان دوروبر خود دنیا را جای بهتری برای زندگی میکند.
👌لغات مهم داستان:
Grumpy: بدخلق
Forest: جنگل
Shadow: سایه
Share: تقسیم کردن
Terrible: وحشتناک
Leaves: برگها Leaf: برگ
Shivering: لرزیدن
Scarf: شال
Spirit: روح
Appear: پدیدار شدن
Solitary: تنها
Even so: بااینحال
Springtime: فصل بهار
Generosity: سخاوت
Trunk: تنه
#Short_story_33
🌲 @coding_504 🌳
درخت بدخلق
#داستان_کوتاه_انگلیسی
There was once a grumpy tree. It was the biggest tree in the forest, and it didn’t need its shadow for anything. However, the tree would never share its shadow with any of the animals, and wouldn’t let them come anywhere near.
روزی روزگاری درخت بدخلقی وجود داشت. او، بزرگترین درخت جنگل بود. و سایهاش را برای هیچچیزی نیاز نداشت. اما این درخت هیچوقت سایهاش را با حیوانات دیگر تقسیم نمیکرد. و اجازه نمیداد که آنها حتی نزدیکش بشوند.
One year, the autumn and winter were terrible, and the tree, without its leaves, was going to die of cold. A little girl, who went to live with her grandma that winter, found the tree shivering, so she went to get a great big scarf to warm the tree up. The Spirit of the Forest appeared and told the little girl why that tree was so solitary, and why no one would help him. Even so, the girl decided to put the scarf on the tree.
یک سال، پاییز و زمستان بسیار وحشتناک بود. و درخت، بدون برگهایش داشت از سرما میمرد.یک دختر کوچک که آن زمستان رفته بود که با مادربزرگش زندگی کند، آن درخت را در حال لرزید نیافت. برای همین رفت کهیک شال به دست بیاورد که درخت را گرم کند. روح جنگل پدیدار شد و به آن دختر گفت که چرا آن درخت آنقدر تنها بود؛ و چرا هیچکسی کمکش نمیکرد. بااینحال، دختر تصمیم گرفت که شال را روی درخت بیندازد.
The next springtime, the tree had learned from the girl’s generosity, and when she sat next to the trunk the tree bent down to shade her from the sun. The Spirit of the Forest saw this and went to tell all the animals. He told them that from then on they would be able to shade themselves well, because the tree had learned that having kind and generous beings around makes the world a much better place to live in.
فصل بهار بعدی، درخت از سخاوت دختریاد گرفت. و وقتیکه او کنار تنهی درخت نشست، درخت خم شد و روی دختر سایه انداخت. (نکتهی انحرافی: هر چه فکر کردم نتوانستم معادل فارسی خوبی برای جملهی shade her from the sun پیدا کنم!). روح جنگل این موضوع را دید و رفت که به بقیهی حیوانات بگوید. او به آنها گفت که از این به بعد میتوانند از سایهی درخت استفاده کنند. زیرا درختیاد گرفته بود که داشتن موجوداتی سخاوتمند و مهربان دوروبر خود دنیا را جای بهتری برای زندگی میکند.
👌لغات مهم داستان:
Grumpy: بدخلق
Forest: جنگل
Shadow: سایه
Share: تقسیم کردن
Terrible: وحشتناک
Leaves: برگها Leaf: برگ
Shivering: لرزیدن
Scarf: شال
Spirit: روح
Appear: پدیدار شدن
Solitary: تنها
Even so: بااینحال
Springtime: فصل بهار
Generosity: سخاوت
Trunk: تنه
#Short_story_33
🌲 @coding_504 🌳
👍1
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
لیست کلمات #درس11 کتاب 504
❄️1)Evidence مدرک، شاهد ، گواه
❄️2)Solitary انفرادی ، تنها، تک
❄️3)Vision دید، قوه بینایی
❄️4)Frequent تکراری ، مکرر
❄️5)Glimpse نظر اجمالی، نگاه سریع
❄️6)Recent اخیر
❄️7)Decade دهه ، دوره ده ساله
❄️8)Hesitate مردد بودن ،تردید داشتن
❄️9)Absurd پوچ ، بی پایه
❄️10)Conflict اختلاف، تناقض
❄️11)Minority اقلیت ، گروه اقلیت
❄️12)Fiction افسانه، داستان ، خیال
❄️ @coding_504 ❄️
❄️1)Evidence مدرک، شاهد ، گواه
❄️2)Solitary انفرادی ، تنها، تک
❄️3)Vision دید، قوه بینایی
❄️4)Frequent تکراری ، مکرر
❄️5)Glimpse نظر اجمالی، نگاه سریع
❄️6)Recent اخیر
❄️7)Decade دهه ، دوره ده ساله
❄️8)Hesitate مردد بودن ،تردید داشتن
❄️9)Absurd پوچ ، بی پایه
❄️10)Conflict اختلاف، تناقض
❄️11)Minority اقلیت ، گروه اقلیت
❄️12)Fiction افسانه، داستان ، خیال
❄️ @coding_504 ❄️
👍1