همراهان عزیز کانال کدینگ 504 ما را در اینستاگرام هم دنبال کنید
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://instagram.com/_u/coding_504
با بیش از هزار فالور👆👆😍😍
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://instagram.com/_u/coding_504
با بیش از هزار فالور👆👆😍😍
🎧 Europe's skies 🎧
🎼 Alexander rybak 🎙
Now I’m home, but I cannot stay
حالا خونه ام، ولی نمیتونم بمونم
I dream of you every day
هر روز در رویای تو هستم
Got to know every inch of you
اومدم ذره ذره تورو بشناسم
Will you make my dream come true
یعنی رویا های من رو به حقیقت تبدیل می کنی
There’s no place like home they say
اونا میگن هیچ جا خونه نمیشه
you’re my home, so hear me pray
تو آشیونه منی، پس دعای منو بشنو
I don’t know you but I need more time
تورو نمیدونم ولی من به زمان بیشتری نیاز دارم
Promise me you’ll be mine
قول بده مال من می مونی
Birds are flying over Europe skies
پرنده ها دارن از آسمون اروپا پرواز می کنن
Tell me please why can’t I?
تورو خدا بگو، چرا من نه
Times have changed, but so have I
زمان تغییر کرده، تو هم همینطور
I view my life through your eyes
زندگیمو تو چشمای تو می بینم
On the go in tourist’s shoes
باید بلافاصله با رفتن این توریستها من هم برم
But I’ll stay truthful to you
ولی تا ابد با تو رو راست می مونم
Cause there’s no place like home they say
چون اونا میگن هیچ جا خونه نمیشه
You’re my home, so I guess I’ll stay!
تو آشیونه منی، پس فکر کنم بمونم
(I don’t know you but I need more time
تورو نمیدونم ولی من به زمان بیشتری نیاز دارم
Promise me you’ll be mine
قول بده مال من می مونی
Birds are flying over Europe skies
پرنده ها دارن از آسمون اروپا پرواز می کنن
Tell me please why can’t I?
تورو خدا بگو، چرا من نه)x2
🎧 @coding_504 🎼
🎼 Alexander rybak 🎙
Now I’m home, but I cannot stay
حالا خونه ام، ولی نمیتونم بمونم
I dream of you every day
هر روز در رویای تو هستم
Got to know every inch of you
اومدم ذره ذره تورو بشناسم
Will you make my dream come true
یعنی رویا های من رو به حقیقت تبدیل می کنی
There’s no place like home they say
اونا میگن هیچ جا خونه نمیشه
you’re my home, so hear me pray
تو آشیونه منی، پس دعای منو بشنو
I don’t know you but I need more time
تورو نمیدونم ولی من به زمان بیشتری نیاز دارم
Promise me you’ll be mine
قول بده مال من می مونی
Birds are flying over Europe skies
پرنده ها دارن از آسمون اروپا پرواز می کنن
Tell me please why can’t I?
تورو خدا بگو، چرا من نه
Times have changed, but so have I
زمان تغییر کرده، تو هم همینطور
I view my life through your eyes
زندگیمو تو چشمای تو می بینم
On the go in tourist’s shoes
باید بلافاصله با رفتن این توریستها من هم برم
But I’ll stay truthful to you
ولی تا ابد با تو رو راست می مونم
Cause there’s no place like home they say
چون اونا میگن هیچ جا خونه نمیشه
You’re my home, so I guess I’ll stay!
تو آشیونه منی، پس فکر کنم بمونم
(I don’t know you but I need more time
تورو نمیدونم ولی من به زمان بیشتری نیاز دارم
Promise me you’ll be mine
قول بده مال من می مونی
Birds are flying over Europe skies
پرنده ها دارن از آسمون اروپا پرواز می کنن
Tell me please why can’t I?
تورو خدا بگو، چرا من نه)x2
🎧 @coding_504 🎼
#Function_2
@yektaenglishclass
ادمین ثبتنام دوره مکالمه👇👇
@SilverMoon1000
@SilverMoon1000
لیست کلمات #درس10 کتاب 504
❄️1)Excel بهتربودن از،برتری داشتن
❄️2)Feminine زنانه
❄️3)Mount سوار شدن ، بالا رفتن
❄️4)Compete
رقابت کردن،مسابقه دادن
❄️5)Dread
هراس ،ترس، وحشت،ترسیدن از،ترساندن
❄️6)Masculine مردانه
❄️7)Menace تهدید ، خطر
❄️8)Tendency تمایل ، گرایش
❄️9)Underestimate
کمتراز حد برآورد کردن، دست کم گرفتن
❄️10)Victorious فاتح ،پیروزمندانه,برنده
❄️11)Numerous بیشمار، متعدد،زیاد
❄️12)Flexible انعطاف پذیر،تاشو
❄️ @coding_504 ❄️
❄️1)Excel بهتربودن از،برتری داشتن
❄️2)Feminine زنانه
❄️3)Mount سوار شدن ، بالا رفتن
❄️4)Compete
رقابت کردن،مسابقه دادن
❄️5)Dread
هراس ،ترس، وحشت،ترسیدن از،ترساندن
❄️6)Masculine مردانه
❄️7)Menace تهدید ، خطر
❄️8)Tendency تمایل ، گرایش
❄️9)Underestimate
کمتراز حد برآورد کردن، دست کم گرفتن
❄️10)Victorious فاتح ،پیروزمندانه,برنده
❄️11)Numerous بیشمار، متعدد،زیاد
❄️12)Flexible انعطاف پذیر،تاشو
❄️ @coding_504 ❄️
آیدی ثبت نام لغات ضروری 504:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
The ugly duckling
جوجه اردک زشت
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Mummy Duck lived on a farm. In her nest, she had five little eggs and one big egg. One day, the five little eggs started to crack. Tap, tap, tap! Five pretty, yellow baby ducklings came out.
اردکِ مادر در مزرعه ای زندگی می کرد. در لانه اش پنج تخم کوچک و یک تخم بزرگ داشت. یک روز، پنج تخم کوچک شروع به ترک خوردن کردند. ترق، ترق، ترق! پنج جوجه اردک کوچولوی زرد و زیبا از آنها بیرون آمدند.
Then the big egg started to crack. Bang, bang, bang! One big, ugly duckling came out. ‘That’s strange,’ thought Mummy Duck.
بعد تخم بزرگ شروع به ترک خوردن کرد. تلق، تلق، تلق! جوجه اردک بزرگ زشتی از آن بیرون آمد. اردکِ مادر با خودش فکر کرد: «عجیبه.»
Nobody wanted to play with him. ‘Go away,’ said his brothers and sisters. ‘You’re ugly!’
هیچ کس دوست نداشت با او بازی کند.
خواهر و برادرهایش به او می گفتند «از اینجا برو.» «تو زشتی!»
The ugly duckling was sad. So he went to find some new friends.
جوجه اردک زشت غمگین بود. پس رفت تا دوستان جدیدی پیدا کند.
‘Go away!’ said the pig. ‘Go away!’ said the shee. ‘Go away!’ said the cow. ‘Go away!’ said the horse.
گوسفندگفت: «از اینجا برو!»
گاوگفت: «از اینجا برو!»
اسب گفت: «از اینجا برو!»
No one wanted to be his friend. It started to get cold. It started to snow! The ugly duckling found an empty barn and lived there. He was cold, sad and alone.
هیچ کس نمی خواست با او دوست شود. کم کم هوا سرد شد. برف شروع به باریدن کرد. جوجه اردک زشت انباری خالی پیدا کرد و آنجا ماند. سردش شده بود و غمگین و تنها بود.
Then spring came. The ugly duckling left the barn and went back to the pond.
سپس بهار از راه رسید. جوجه اردک زشت از انبار بیرون رفت و به برکه برگشت.
He was very thirsty and put his beak into the water. He saw a beautiful, white bird! ‘Wow!’ he said. ‘Who’s that?’
خیلی تشنه بود و منقار خود را در آب فرو برد.او پرنده ای زیبا و سفید بود!
او گفت: «وای! اون کیه؟»
‘It’s you,’ said another beautiful, white bird.
‘Me? But I’m an ugly duckling.’
پرنده سفید زیبای دیگری گفت: «اون تویی.»
«من؟ ولی من که یه جوجه اردک زشتم.»
‘Not any more. You’re a beautiful swan, like me. Do you want to be my friend?’
«دیگه نیستی. تو هم مثل من یه قوی زیبا هستی.»
دوست داری با من دوست بشی؟»
‘Yes,’ he smiled.
او لبخندی زد و گفت: «آره.»
All the other animals watched as the two swans flew away, friends forever.
همه حیوانات دیگر آنها را که تا همیشه با هم دوست ماندند، در حال پرواز و دور شدن از آنجا تماشا کردند.
#Short_story_23
🐥🦆 @coding_504 🐥🦆
💠فایل ویدیویی این داستان در زیر ضمیمه 📎 شده است.👇
جوجه اردک زشت
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Mummy Duck lived on a farm. In her nest, she had five little eggs and one big egg. One day, the five little eggs started to crack. Tap, tap, tap! Five pretty, yellow baby ducklings came out.
اردکِ مادر در مزرعه ای زندگی می کرد. در لانه اش پنج تخم کوچک و یک تخم بزرگ داشت. یک روز، پنج تخم کوچک شروع به ترک خوردن کردند. ترق، ترق، ترق! پنج جوجه اردک کوچولوی زرد و زیبا از آنها بیرون آمدند.
Then the big egg started to crack. Bang, bang, bang! One big, ugly duckling came out. ‘That’s strange,’ thought Mummy Duck.
بعد تخم بزرگ شروع به ترک خوردن کرد. تلق، تلق، تلق! جوجه اردک بزرگ زشتی از آن بیرون آمد. اردکِ مادر با خودش فکر کرد: «عجیبه.»
Nobody wanted to play with him. ‘Go away,’ said his brothers and sisters. ‘You’re ugly!’
هیچ کس دوست نداشت با او بازی کند.
خواهر و برادرهایش به او می گفتند «از اینجا برو.» «تو زشتی!»
The ugly duckling was sad. So he went to find some new friends.
جوجه اردک زشت غمگین بود. پس رفت تا دوستان جدیدی پیدا کند.
‘Go away!’ said the pig. ‘Go away!’ said the shee. ‘Go away!’ said the cow. ‘Go away!’ said the horse.
گوسفندگفت: «از اینجا برو!»
گاوگفت: «از اینجا برو!»
اسب گفت: «از اینجا برو!»
No one wanted to be his friend. It started to get cold. It started to snow! The ugly duckling found an empty barn and lived there. He was cold, sad and alone.
هیچ کس نمی خواست با او دوست شود. کم کم هوا سرد شد. برف شروع به باریدن کرد. جوجه اردک زشت انباری خالی پیدا کرد و آنجا ماند. سردش شده بود و غمگین و تنها بود.
Then spring came. The ugly duckling left the barn and went back to the pond.
سپس بهار از راه رسید. جوجه اردک زشت از انبار بیرون رفت و به برکه برگشت.
He was very thirsty and put his beak into the water. He saw a beautiful, white bird! ‘Wow!’ he said. ‘Who’s that?’
خیلی تشنه بود و منقار خود را در آب فرو برد.او پرنده ای زیبا و سفید بود!
او گفت: «وای! اون کیه؟»
‘It’s you,’ said another beautiful, white bird.
‘Me? But I’m an ugly duckling.’
پرنده سفید زیبای دیگری گفت: «اون تویی.»
«من؟ ولی من که یه جوجه اردک زشتم.»
‘Not any more. You’re a beautiful swan, like me. Do you want to be my friend?’
«دیگه نیستی. تو هم مثل من یه قوی زیبا هستی.»
دوست داری با من دوست بشی؟»
‘Yes,’ he smiled.
او لبخندی زد و گفت: «آره.»
All the other animals watched as the two swans flew away, friends forever.
همه حیوانات دیگر آنها را که تا همیشه با هم دوست ماندند، در حال پرواز و دور شدن از آنجا تماشا کردند.
#Short_story_23
🐥🦆 @coding_504 🐥🦆
💠فایل ویدیویی این داستان در زیر ضمیمه 📎 شده است.👇
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
💠 ابتدا میتوانید یکی دو بار بهصورت تفننی این داستان را بهصورت صوتی یا تصویری ببینید.
💠 سپس استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی کنید.
💠 سپس استراتژیهای گفتهشده در نوشتهی پنج استراتژی برای تقویت مکالمه را روی این داستان پیادهسازی کنید.
آیدی ثبت نام لغات ضروری 504:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
#هشت_تا_از_بهترین_راه_های_یادگیری_لغات_در_زبان_انگلیسی
2⃣ از کلمات جدید در مکالمات انگلیسی استفاده کنید.
🎗خب الان که لیستی از کلمات جدید انگلیسی دارید، ممکن است این لیست با لغات جدیدی که یاد می گیرید کم کم از حافظه تان پاک شود. پس باید از آنها استفاده کنید. هر چقدر از کلمات استفاده بیشتری کنید، به یاد آوردنشان راحت تر است. شروع به مکالمه زبان انگلیسی با همین لغات جدید کنید و ببینید یادگیری شان چقدر ساده تر می شود.
👌نکته مهم در اینجا این است که اگر حین به یادآوردن لغتی، به مشکل برخوردید، و حتی اگر در لیست قدیمی تان بود، آن را در لیست جدید بنویسید، این نکته را دست کم نگیرید.
🔺 @coding_504 🔻
2⃣ از کلمات جدید در مکالمات انگلیسی استفاده کنید.
🎗خب الان که لیستی از کلمات جدید انگلیسی دارید، ممکن است این لیست با لغات جدیدی که یاد می گیرید کم کم از حافظه تان پاک شود. پس باید از آنها استفاده کنید. هر چقدر از کلمات استفاده بیشتری کنید، به یاد آوردنشان راحت تر است. شروع به مکالمه زبان انگلیسی با همین لغات جدید کنید و ببینید یادگیری شان چقدر ساده تر می شود.
👌نکته مهم در اینجا این است که اگر حین به یادآوردن لغتی، به مشکل برخوردید، و حتی اگر در لیست قدیمی تان بود، آن را در لیست جدید بنویسید، این نکته را دست کم نگیرید.
🔺 @coding_504 🔻
87. #mediocre : ˌmiːdɪˈoʊkə
neither good or bad, average, ordinary
نه خوب نه بد، متوسط، معمولی
a. After reading my composition, Mrs. Evans remarked that it was mediocre and that I could do better.
خانم "اوانز" پس از خواندن انشای من اظهار کرد که آن معمولی است و من میتوانستم بهتر باشم
b. Howard was a mediocre scientist who never made any unique discoveries.
هاوارد یک دانشمند معمولی بود که هرگز هیچ کشف بی نظیری نکرد
c. The movie wasn't a great one, it was only mediocre.
این فیلم عالی نبود، تنها یک فیلم متوسط بود
🍂 @coding_504 🍂
neither good or bad, average, ordinary
نه خوب نه بد، متوسط، معمولی
a. After reading my composition, Mrs. Evans remarked that it was mediocre and that I could do better.
خانم "اوانز" پس از خواندن انشای من اظهار کرد که آن معمولی است و من میتوانستم بهتر باشم
b. Howard was a mediocre scientist who never made any unique discoveries.
هاوارد یک دانشمند معمولی بود که هرگز هیچ کشف بی نظیری نکرد
c. The movie wasn't a great one, it was only mediocre.
این فیلم عالی نبود، تنها یک فیلم متوسط بود
🍂 @coding_504 🍂