🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
57.6K subscribers
5.27K photos
2.82K videos
367 files
5.42K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من وظیفه خودم دانستم این ویدئو را برای همه کسانی که دوستشان دارم ارسال کنم. تو هم تماشا کن، و منتشر کن. برای کسانی که دوستشان داری.

🚦 @coding_504 🚜
📵 @lesson_1 📵
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
478. #Vital ˈvaɪtl̩
Having to do with life; necessary to life; causing death, failure or ruin; lively
مربوط به حيات، ضروري براي حيات، عامل مرگ و مير، شکست يا ويراني، حياتي

a. We must preserve and protect our vital resources.
ما بايد از منابع حياتي خود محافظت و مراقبت نماييم.
b. Eating is a vital function, the obese man reminded me.
مرد چاق به من يادآوري کرد که خوردن يک عمل حياتي است.
c. The valiant soldier died of a vital wound in Iraq.
سرباز دلاو‌ر در اثر زخمي مهلک جان سپرد.
🎓 @coding_504 🎓
#vital
عامل مرگ و میر، حیاتی،ضروری
🎓 @coding_504 🎓
#vital
عامل مرگ و میر، حیاتی،ضروری
کدینگ:وای تلم گم شده برام ضروری و حیاتی بود
🎓 @coding_504 🎓
#vital
عامل مرگ و میر، حیاتی،ضروری
کدینگ: سیم کارتم رایتله، برام وایتله. وایتال (ضروری ، حیاتی)
🎓 @coding_504 🎓
آیدی ثبت نام لغات ضروری 504:👇
@O2021

برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@silvermoon1000

کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
Macbeth
مکبث
#داستان_کوتاه_انگلیسی

Macbeth and his best friend, Banquo, are brave soldiers. One day, after a battle, three ugly witches come out of the fog.
مکبث و بهترین دوستش ، سربازان شجاعی هستند.روزی ، بعد از یک نبرد ، سه ساحره با ظاهری زشت از درون مه ظاهر شدند.

“Macbeth. You will be the new King of Scotland! He, he, he, ha, ha, ha!”
جادوگران گفتند: “ مکبث تو شاه آینده اسکاتلند خواهی بود”

“Me? The new King of Scotland?”
من؟ شاه اسکاتلند؟

Macbeth writes a letter to his wife, Lady Macbeth. He tells her what the witches said.
مکبث نامه­ای به همسرش خانم مکبث نوشت. و سخنان جادوگران را با او در میان گذاشت.

“Yes! If he is the king, I will be the queen!”
بله ! اگر او شاه شود ، من ملکه خواهم شد.

King Duncan comes for dinner and sleeps at Macbeth’s castle. When Duncan is asleep, Lady Macbeth tells Macbeth to kill him.
شاه دونکن برای شام آمد و در قلعه مکبث خوابید. هنگامی‌که شاه دونکن خواب بود، خانم مکبث به مکبث گفت که “او را بکش”.

“I really want to be king. But I am very frightened about killing Duncan. He is a good king …”
” من واقعاً می‌خواهم که شاه باشم. اما واقعاً از کشتن دونکن می­ترسم. او شاه خوبی است”

Macbeth sees a knife in front of him. He knows it is wrong, but he decides to kill Duncan.
مکبث چاقویی در مقابل خود دید. بااینکه می­دانست که کار او اشتباه است اما تصمیم گرفت شاه دونکن را بکشد.

“I must do this quickly.”
” باید سریع کار را تمام کنم”

Duncan is dead but Macbeth feels bad about killing him.
شاه دونکن مرد اما مکبث از کاری که کرد احساس خیلی بدی دارد.

“It’s OK. Nobody will know our secret.”
خانم مکبث می‌گفت: “نگران نباش هیچ­کس از راز ما باخبر نخواهد شد”

Macbeth becomes king but he is worried that his friend Banquo knows he killed Duncan. He decides that Banquo must die too and he orders his servant to kill him.
مکبث شاه اسکاتلند شد اما او نگران بود که دوستش بانکو از راز کشتن دونکن با آگاه باشد. او تصمیم گرفت که بانکو را نیز به قتل برساند و به خدمتکارانش دستور داد تا او را نیز بکشند.

“I am king, but I am not happy. I feel terrible about killing Duncan and Banquo and I am worried people will know my secret.”
من پادشاهم اما اصلا خوشحال نیستم. احساس خیلی بدی در رابطه با کشتن دونکن و بانکو دارم و میترسم مردم راز من رو متوجه بشوند.

Macbeth sees Banquo’s ghost in front of him. He’s very frightened. He goes to see the witches again.
پس از چندی، مکبث روح بانکو را در مقابل خود دید. او بسیار وحشت‌زده شد. برای همین، دوباره به دیدن جادوگران می­رود.

Macbeth asks the witches if he’s in danger.
مکبث از جادوگران پرسید که آیا او درخطر است

“Don’t worry. Everything will be OK.”
جادوگران گفتند: جای نگرانی نیست. همه‌چیز روبه‌راه خواهد بود.

“Yes, everything will be fine.”
” آری ، همه‌چیز خوب و درست پیش­خواهد رفت”

Macbeth believes the witches but they were lying. “He, he, he, ha, ha, ha!”
مکبث به حرف‌های ساحره‌ها باور داشت اما آن‌ها دروغ می­گفتند .

Lady Macbeth is sleepwalking. She wanted to be queen but now she feels terrible. She understands that it is wrong to kill.
خانم مکبث در حال خوابگردی است. او می­خواست که ملکه باشد اما اکنون احساس بدی دارد.

An army comes to attack the castle. The people know that Macbeth killed Duncan.
او دریافت که کشتن شاه کاری اشتباه بود. ارتش برای حمله به قلعه می­­آید. مردم می­دانند که مکبث شاه دونکن را کشته است.

“The witches said I was safe. They lied to me!”
مکبث با خود فکر کرد: “جادوگران به من گفتند که من در امان هستم . آن‌ها به من دروغ گفتند!”

Macbeth is dead and now the people have a good, new king.
مکبث اکنون مرده است و مردم شاه جدید خوبی دارند.

#Short_story_50
🤴🏻👑 @coding_504
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
🔆آموزش گرامر

🔅 #درس_1

💠 كتاب English Grammar in use

⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇
Lesson 1
@coding_504
دوره گرامر کاربردی با تدریس استاد یکتا

برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@silvermoon1000

کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#Ielts_Tips
#IT_1
IELTS Speaking: Greeting the examiner
نکات ضروری آیلتس را در کانال کدینگ 504 ورق بزن.
اولین بخش آزمون speaking,، سلام و احوالپرسی با ممتحن

⚠️💯 @Coding_504👆👆
کاربران خانم و گل
مادران، بانوان، عزیزان، روزتان مبارک.
پاینده باشید. شما که نسلها را پرورش میدهید، و شما که از دامن شما مرد به معراج میرود. شما قدرتان بالاست.❤️
@Coding_504
🔆آموزش گرامر

🔅 #درس_2
✴️ Present simple (I do)


💠 كتاب English Grammar in use

⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا تا ساعتی دیگر ارسال میشه
👇👇👇👇👇
Lesson 2
@coding_504
دوره گرامر کاربردی با تدریس استاد یکتا

برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@silvermoon1000

کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses