Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
زندگی مثل
یک ترن هوایی میمونه...!
بالا و پایین داره،
اما این انتخاب خودته
که جیغ و فریاد بزنی یا
از سواری لذت ببری.
@OfficialEnglishTwitter
یک ترن هوایی میمونه...!
بالا و پایین داره،
اما این انتخاب خودته
که جیغ و فریاد بزنی یا
از سواری لذت ببری.
@OfficialEnglishTwitter
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
88. #variety: vəˈraɪəti
lack of sameness ; a number of different things
تنوع ، انواع ، گوناگونی
a. Elder ado Restaurant serves a wide variety of foods.
رستوران' الدورادو' غذاهاى خيلى متنوعى سرو مى كند.
b. The show featured a variety of entertainment.
شو داراى انواع مختلفى از سرگرمى ها بود .
c. He faced unforeseen problems for a variety of reasons.
به دلايل گوناگون ، با مشكلات غير منتظره اى مواجه شد.
🍂 @coding_504 🍂
lack of sameness ; a number of different things
تنوع ، انواع ، گوناگونی
a. Elder ado Restaurant serves a wide variety of foods.
رستوران' الدورادو' غذاهاى خيلى متنوعى سرو مى كند.
b. The show featured a variety of entertainment.
شو داراى انواع مختلفى از سرگرمى ها بود .
c. He faced unforeseen problems for a variety of reasons.
به دلايل گوناگون ، با مشكلات غير منتظره اى مواجه شد.
🍂 @coding_504 🍂
89. #valid : ˈvæləd
supported by facts or authority, sound, true
معتبر، درست
a. The witness neglected to give valid answers to the judge's questions.
شاهد از دادن پاسخ های صحیح به سوالات قاضی طفره رفت.
b. Rita had valid reasons for denouncing her father's way of life.
"ریتا" دلایل معتبری برای به باد انتقاد گرفتن روش زندگی پدرش داشت.
c. When Dave presented valid working papers, the foreman consented to hiring him immediately.
وقتی "دیو" مدارک شغلی معتبری را ارائه کرد، سرکارگر موافقت کرد که بلافاصله استخدامش کنند.
🍂 @coding_504 🍂
supported by facts or authority, sound, true
معتبر، درست
a. The witness neglected to give valid answers to the judge's questions.
شاهد از دادن پاسخ های صحیح به سوالات قاضی طفره رفت.
b. Rita had valid reasons for denouncing her father's way of life.
"ریتا" دلایل معتبری برای به باد انتقاد گرفتن روش زندگی پدرش داشت.
c. When Dave presented valid working papers, the foreman consented to hiring him immediately.
وقتی "دیو" مدارک شغلی معتبری را ارائه کرد، سرکارگر موافقت کرد که بلافاصله استخدامش کنند.
🍂 @coding_504 🍂
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
بهترین معلم ها کسانی هستند که به تو می گویند کجا را نگاه کنی،
اما نمی گوید که چه چیزی را ببینی!
@OfficialEnglishTwitter
اما نمی گوید که چه چیزی را ببینی!
@OfficialEnglishTwitter
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
هیچ رازی برای موفقیت وجود نداره.
موفقیت حاصل آماده سازی، کار سخت، و یاد گرفتن از شکست هاست...
👌تنها راز موفقیت؟ سختکوشی ست.
@OfficialEnglishTwitter 👌😊
موفقیت حاصل آماده سازی، کار سخت، و یاد گرفتن از شکست هاست...
👌تنها راز موفقیت؟ سختکوشی ست.
@OfficialEnglishTwitter 👌😊
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
بزرگترین مشکل ارتباطهای ما اینه که ما گوش نمیدیم که بفهمیم، گوش میدیم که جواب بدیم. 😳
@OfficialEnglishTwitter
@OfficialEnglishTwitter
90. #survive : sərˈvaɪv
live longer than, remain alive after
بقاء یافتن، زنده ماندن، بازماندن، جان به در بردن
a. It was uncertain whether we would survive the torrent of rain.
معلوم نبود آیا میتوانیم از سیلاب باران جان سالم به در ببریم
b. Some people believe that only the strongest should survive.
برخی معتقدند تنها نیرومندترین ها باید زنده بمانند
c. The space capsule was built to survive a long journey in space.
کپسول فضایی به گونه ای ساخته شده تا در یک سفر طولانی فضایی دوام آورد
🍂 @coding_504 🍂
live longer than, remain alive after
بقاء یافتن، زنده ماندن، بازماندن، جان به در بردن
a. It was uncertain whether we would survive the torrent of rain.
معلوم نبود آیا میتوانیم از سیلاب باران جان سالم به در ببریم
b. Some people believe that only the strongest should survive.
برخی معتقدند تنها نیرومندترین ها باید زنده بمانند
c. The space capsule was built to survive a long journey in space.
کپسول فضایی به گونه ای ساخته شده تا در یک سفر طولانی فضایی دوام آورد
🍂 @coding_504 🍂
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدو کلیپ زیبا We Are Never Ever Getting Back Together از Taylor swift همراه با ترجمه فارسی
امیدوارم از دیدنش لذت ببرید🌹
متن وترجمه👇👇👇
telegram.me/coding_504/1974
امیدوارم از دیدنش لذت ببرید🌹
متن وترجمه👇👇👇
telegram.me/coding_504/1974
91. #weird : ˈwɪrd
mysterious, unearthly
اسرار آمیز، غیر دنیوی
a. She looked weird with that horrible make-up on her face.
او با آن آرایش افتضاح روص صورتش ترسناک به نظر میرسید
b. Alien felt that weird things were starting to happen when he entered the haunted house.
"الین" وقتی وارد خانه ی جن زد شد، احساس کرد چیز های عجیب و غریبی دارد اتفاق میفتد
c. Becky had a weird feeling after swallowing the pills.
"بکی" پس از خوردن قرص ها احساس عجیبی داشت
🍂 @coding_504 🍂
mysterious, unearthly
اسرار آمیز، غیر دنیوی
a. She looked weird with that horrible make-up on her face.
او با آن آرایش افتضاح روص صورتش ترسناک به نظر میرسید
b. Alien felt that weird things were starting to happen when he entered the haunted house.
"الین" وقتی وارد خانه ی جن زد شد، احساس کرد چیز های عجیب و غریبی دارد اتفاق میفتد
c. Becky had a weird feeling after swallowing the pills.
"بکی" پس از خوردن قرص ها احساس عجیبی داشت
🍂 @coding_504 🍂