🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
57.6K subscribers
5.27K photos
2.82K videos
367 files
5.42K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
نوشته پشت پیراهن یک کودک در مراسم عزاداری محرم در شهر آوکلند نیوزلند:
KEEP CALM and say Labbaik ya Hussain
« آسوده باش و بگو لبیک یا حسین»


@OfficialEnglishTwitter
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمونه #سوالات تستی از درس ششم کتاب 504
پاسخ سوالات را در پایین ببینید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🍂 @coding_504 🍂
Which of the words in lesson 6 is suggested by this picture?
این تصویر کدامیک از واژگان درس شش را تداعی می کند?

😎 @coding_504 😎
لیست کلی لغات به کار رفته در درس 6 کتاب 504 واژه
🍂 @coding_504 🍂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لغات کلی که در درس ششم 504 واژه بکار رفته
1/4
🔑 @Coding_504 🔑
لغات کلی که در درس ششم 504 واژه بکار رفته
2/4
🔑 @Coding_504 🔑
لغات کلی که در درس ششم 504 واژه بکار رفته
3/4
🔑 @Coding_504 🔑
لغات کلی که در درس ششم 504 واژه بکار رفته
4/4
🔑 @Coding_504 🔑
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیست کلمات #درس7 کتاب 504
🍂1)Postpone
به تأخیر انداختن، به تعویق انداختن
🍂2)Consent رضایت دادن ، پذیرفتن
🍂3)Massive حجیم، سنگین
🍂4)Capsule کپسول،محفظه
🍂5)Preserve
سالم نگه داشتن، محافظت کردن
🍂6)Denounce
محکوم کردن،انتقادکردن،تقبیح کردن
🍂7)Unique یکتا ، منحصر به فرد
🍂8)Torrent سیل ،سیلاب
🍂9)Resent رنجیدن از،دلخور شدن
🍂10)Molest
مزاحم شدن،اذیت کردن،آزار دادن
🍂11)Gloomy تیره،تار، دلگیر،غمگین
🍂12)Unforeseen

غیر منتظره،پیش بینی نشده
🍂 @coding_504 🍂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
73. #postpone : postˈpoʊn
put off to a later time, delay
به زمان دیگری موکول کردن، به تاخیر انداختن، به تعویق انداختن

a. The young couple wanted to postpone their wedding until they were sure they could handle the burdens of marriage.
زوج جوان می خواستند عروسیشان را به تاخیر بیندازند تا زمانی که مطمئن شوند می توانند از عهده مسئولیت ازدواج برآیند
b. I neglected to postpone the party because I thought everyone would be able to come.
میهمانی را به تاخیر نینداختم زیرا فکر کردم همه میتوانند بیایند
c. The supermarket's owner planned to postpone the grand opening until Saturday.
صاحب سوپرمارکت قصد داشت تا افتتاحیه باشکوه را تا شنبه به تاخیر بیندازد.
🍂 @coding_504 🍂