🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
57.6K subscribers
5.27K photos
2.82K videos
367 files
5.42K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
#wager
معنی: شرط بندی
🍂 @coding_504 🍂
#wager
معنی: شرط بندی
کدینگ: شرط بندی کردیم هر کی برد ویلچر بخریم براش.
🍂 @coding_504 🍂
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👈🌹موزیک ویدیو زیبای آهنگ معروف سلنا گومز🌺
Selena Gomez & The Scene -
"Love You Like A Love Song"

😍 @coding_504 🎧🎼🎤
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متن درس دوم رو هم میتونید بخونید همراه با ترجمه
در این متن از کلمات همین درس استفاده شده
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🍂Terror in the cemetery🍂

I like to bet on anything that is exciting, so when my friends tried to tempt me with an offer, I took it. The idea was for me to spend a frigid December night in a cemetery, all alone, in order to win twenty dollars. Little did I realize that they would use dirty tricks to try to frighten me into abandoning the cemetery, therefore losing my wager. My plan was to recline in front of a large grave, covered by a warm blanket, with a flashing to help me cut through the dismal darkness. After midnight, I heard a wild shriek, I thought I saw the grave open and a corpse rise out of it! Although I was somewhat numb with fear, I tried to keep my senses. Using good judgment, I knew that no peril could come to me from that sinister figure. When I did not run in terror, my friends who had decided to conceal themselves behind the nearby tombstones, came out and we all had a good laugh. Those spirits that may inhabit a cemetery must have had a good laugh, too.


🍂وحشت در گورستان🍂

دوست دارم روی هرچیزی که هیجان انگیز باشه شرط ببندی کنم.از این رو زمانیکه دوستانم تلاش کردند مرا با پیشنهاد وسوسه کنند انرا پذیرفتم. پیشنهاد این بود که یک شب بسیار سرد ماه دسامبر را تک و تنها در گورستانی سپری کنم تا 20 دلار برنده شوم،خیلی کم متوجه بودم که انها از حقه های کثیف استفاده خواهند کرد که مرا بترسانند،گورستان را ترک کنم و در نتیجهشرط را ببازم. نقشه ام این بود که جلوی قبر بزرگی زیر پتوی گرم با چراغ قوی ای که تاریکی غم انگیز شب را پشت سر بگذارم،دراز بکشم،پس از نیمه شب،جیغ وحشتناکی را شنیدم فکر کردم که دیدم قبر باز شده و جسدی از ان بیرون امده،گرچه از ترس تا حدی بی حس شده بودم اما سعی کردم حواسم را جمع کنم. با مراجعه به عقلم پی بردم که هیچ خطری نمی تواند از ان چهره ی پلید سمت من اید. وقتی از ترس فرار نکردم،دوستانم تصمیم گرفته بودند خودشان را پشت سنگ قبر های اطراف پنهان کنند بیرون امدند و کلی خندیدم،لابد ارواحی هم که در ان گورستان سکونت داشتند کلی خندیده اند.
🍂 @coding_504 🍂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نمونه #سوالات تستی از درس دوم کتاب 504
پاسخ سوالات را در پابین ببینید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🍂 @coding_504 🍂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لغات کلی که در درس دو 504 واژه بکار رفته
1/4
🔑 @Coding_504 🔑
لغات کلی که در درس دو 504 واژه بکار رفته
2/4
🔑 @Coding_504 🔑
لغات کلی که در درس دوم 504 واژه بکار رفته
3/4
🔑 @Coding_504 🔑