#devise
تدبیر کردن، اختراع کردن، طرح ریختن
کدینگ: پول اختراع رو دیروز واریز کردیم به حسابشون
🍂 @coding_504 🍂
تدبیر کردن، اختراع کردن، طرح ریختن
کدینگ: پول اختراع رو دیروز واریز کردیم به حسابشون
🍂 @coding_504 🍂
#devise (v.)
😳device(n.)
تدبیر کردن، اختراع کردن، طرح ریختن
He can devise different devices.😎😎
🍂 @coding_504 🍂
😳device(n.)
تدبیر کردن، اختراع کردن، طرح ریختن
He can devise different devices.😎😎
🍂 @coding_504 🍂
36. #wholesale : ˈhoʊlseɪl
in large quantity. less than retail in price
به میزان گسترده، کمتر از قیمت خرده فروشی، عمده فروشی
a. The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
قیمت عمده شیر، شش سنت و یک چهارم کمتر از خرده فروشی است
b. Many people were angered by the wholesales slaughter of birds.
بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی شدند
c. By buying my ties wholesale I save fifteen dollars a year.
با خرید عمده کراوات هایم، در سال 15 دلار پس انداز میکنم
🍂 @coding_504 🍂
in large quantity. less than retail in price
به میزان گسترده، کمتر از قیمت خرده فروشی، عمده فروشی
a. The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
قیمت عمده شیر، شش سنت و یک چهارم کمتر از خرده فروشی است
b. Many people were angered by the wholesales slaughter of birds.
بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی شدند
c. By buying my ties wholesale I save fifteen dollars a year.
با خرید عمده کراوات هایم، در سال 15 دلار پس انداز میکنم
🍂 @coding_504 🍂
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شادی و عشق به یه زبون دیگه
شاید براتون جالب باشه.
تقدیم به یکتایی ها،دوستاتونو با هر زبون بیارین اینجا👇👇👇👇
telegram.me/joinchat/BGp6Dj43D8BTbHaEWs4UNA
❤️ @yektaenglishclass
@coding_504 ❤️✌️
شاید براتون جالب باشه.
تقدیم به یکتایی ها،دوستاتونو با هر زبون بیارین اینجا👇👇👇👇
telegram.me/joinchat/BGp6Dj43D8BTbHaEWs4UNA
❤️ @yektaenglishclass
@coding_504 ❤️✌️
متن درس سوم رو هم میتونید بخونید همراه با ترجمه
در این متن از کلمات همین درس استفاده شده
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در این متن از کلمات همین درس استفاده شده
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
🍂An unusual strike🍂
The baseball strike of 1994-95 which kept the public from seeing the *annual world series, was not a *typical labor dispute in which low-paid workers try to *persuade their employers to grant a raise above their *minimum wage. On the country, players who earned millions of dollars yearly, who were *visible on TV commercials, drove *expensive autos, and dined with presidents, withheld their *essential skills until the executive, legislative, and judicial branches of our government were forced to *devise solutions to the quarrel.
The team owners, a *blend of lawyers, manufacturers, corporate executives, etc., felt that something had to be done about the huge salaries that the players were demanding. Since the *talent beyond the major leagues was *scares. They had to start spring training in 1995 with a *wholesale invitation to replacement players. The regular athletes returned in late April but there was a feeling that a strike could happen again.
🍂یک اعتصاب عجیب🍂
اعتصاب بیس بال سالهای 1994-1995 که مانع شد عوام الناس رقابتهای جهانی سالیانه را ببینند, بحث کارگری معمولی نبود که در آن کارگران کم دستمزد تلاش کنند کارفرمایانشان را متقاعد کنند فراتر از حداقل دستمزدشان به آنها ترفیع اعطا کنند. بر عکس بازیکنانی که سالانه میلیون ها دلار بدست میاورند, در پیامهای بازرگانی تلویزیونی قابل رویت بودند, اتومبیل های گرانقیمت سوار می شدند و با روسای جمهور غذا می خوردند, در مهارت اصولی شان دریغ می کردند, تا اینکه قوای مجریه, مقننه و قضایی دولت ما مجبور شدند برای بحث آنها راه حل هایی را ابداع کنند.
صاحبان تیم ها, که ترکیبی از وکلا, تولید کنندگان, مدیران سازمانها و غیره بودند احساس کردند که باید پیرامون حقوق های بالایی که بازیکنان تقاضا میکردند کاری انجام شود. از آنجاییکه استعداد, فراتر از لیگهای اصلی نادر بود, مجبور بودند آموزش بهاری سال 1995 را با دعوت از بازیکنان جایگزین آغاز کنند. ورزشکاران ثابت در اواخر ماه آوریل بازگشتند اما این احساس وجود داشت که اعتصاب ممکن است دوباره اتفاق افتد.
🍂 @coding_504 🍂
The baseball strike of 1994-95 which kept the public from seeing the *annual world series, was not a *typical labor dispute in which low-paid workers try to *persuade their employers to grant a raise above their *minimum wage. On the country, players who earned millions of dollars yearly, who were *visible on TV commercials, drove *expensive autos, and dined with presidents, withheld their *essential skills until the executive, legislative, and judicial branches of our government were forced to *devise solutions to the quarrel.
The team owners, a *blend of lawyers, manufacturers, corporate executives, etc., felt that something had to be done about the huge salaries that the players were demanding. Since the *talent beyond the major leagues was *scares. They had to start spring training in 1995 with a *wholesale invitation to replacement players. The regular athletes returned in late April but there was a feeling that a strike could happen again.
🍂یک اعتصاب عجیب🍂
اعتصاب بیس بال سالهای 1994-1995 که مانع شد عوام الناس رقابتهای جهانی سالیانه را ببینند, بحث کارگری معمولی نبود که در آن کارگران کم دستمزد تلاش کنند کارفرمایانشان را متقاعد کنند فراتر از حداقل دستمزدشان به آنها ترفیع اعطا کنند. بر عکس بازیکنانی که سالانه میلیون ها دلار بدست میاورند, در پیامهای بازرگانی تلویزیونی قابل رویت بودند, اتومبیل های گرانقیمت سوار می شدند و با روسای جمهور غذا می خوردند, در مهارت اصولی شان دریغ می کردند, تا اینکه قوای مجریه, مقننه و قضایی دولت ما مجبور شدند برای بحث آنها راه حل هایی را ابداع کنند.
صاحبان تیم ها, که ترکیبی از وکلا, تولید کنندگان, مدیران سازمانها و غیره بودند احساس کردند که باید پیرامون حقوق های بالایی که بازیکنان تقاضا میکردند کاری انجام شود. از آنجاییکه استعداد, فراتر از لیگهای اصلی نادر بود, مجبور بودند آموزش بهاری سال 1995 را با دعوت از بازیکنان جایگزین آغاز کنند. ورزشکاران ثابت در اواخر ماه آوریل بازگشتند اما این احساس وجود داشت که اعتصاب ممکن است دوباره اتفاق افتد.
🍂 @coding_504 🍂
لیست کلمات #درس4 کتاب 504
🍂1) Vapor بخار
🍂2) Eliminate حذف کردن
🍂3) Villain آدم شرور ، مجرم
🍂4) Dense فشرده ، انبوه
🍂5) Utilize به کار بردن
🍂6) Humid مرطوب
🍂7) Theory تئوری ، نظریه
🍂8) Descend فرود آمدن
🍂9) Circulate گشتن ، دور زدن
🍂10) Enormous عظیم ، بزرگ
🍂11) Predict پیش بینی کردن
🍂12) Vanish ناپدید شدن
🍂 @coding_504 🍂
🍂1) Vapor بخار
🍂2) Eliminate حذف کردن
🍂3) Villain آدم شرور ، مجرم
🍂4) Dense فشرده ، انبوه
🍂5) Utilize به کار بردن
🍂6) Humid مرطوب
🍂7) Theory تئوری ، نظریه
🍂8) Descend فرود آمدن
🍂9) Circulate گشتن ، دور زدن
🍂10) Enormous عظیم ، بزرگ
🍂11) Predict پیش بینی کردن
🍂12) Vanish ناپدید شدن
🍂 @coding_504 🍂
37. #vapor :
moisture in the air that can be seen, fog, mist
بخار هوا که میتوان آن را دید، مه، غبار
a. Scientists have devised methods for trapping vapor in bottles so they can study its make-up.
دانشمندان روش هایی را برای نگه داشتن بخار در بطری ها اختراع کرده اند تا بتوانند ساختار آن را مطالعه کنند
b. He has gathered data on the amount of vapor rising from the swamp.
او اطلاعاتی را در مورد میزان بخاری که از باتلاق بالا می آید، جمع آوری کرده است
c. A vapor trail is the visible stream of moisture left by the engines of a jet flying at high altitudes.
خط سفید جریان قابل رویتی از رطوبت است که از موتور های یک جت در حال پرواز در ارتفاع بالا به جای می ماند
🍂 @coding_504 🍂
moisture in the air that can be seen, fog, mist
بخار هوا که میتوان آن را دید، مه، غبار
a. Scientists have devised methods for trapping vapor in bottles so they can study its make-up.
دانشمندان روش هایی را برای نگه داشتن بخار در بطری ها اختراع کرده اند تا بتوانند ساختار آن را مطالعه کنند
b. He has gathered data on the amount of vapor rising from the swamp.
او اطلاعاتی را در مورد میزان بخاری که از باتلاق بالا می آید، جمع آوری کرده است
c. A vapor trail is the visible stream of moisture left by the engines of a jet flying at high altitudes.
خط سفید جریان قابل رویتی از رطوبت است که از موتور های یک جت در حال پرواز در ارتفاع بالا به جای می ماند
🍂 @coding_504 🍂