28. #annual : ˈænjuːəl
once a year, something that appears yearly or lasts for a year
سالی یکبار، چیزی که هر ساله پدیدار میشود یا به مدت یک سال طول میکشد، سالانه
a. The annual convention of musicians takes place in Hollywood.
مجمع سالانه موسیقی دانان در هالیوود تشکیل می شود
b. The publishers of the encyclopedia put out a book each year called an annual.
ناشران دایره المعارف هر ساله کتابی را عرضه میکنند که "سالانه" نامیده میشود
c. Plants that live only one year are called annuals.
گیاهانی که تنها یک سال عمر میکنند یکساله نامیده میشوند
🍂 @coding_504 🍂
once a year, something that appears yearly or lasts for a year
سالی یکبار، چیزی که هر ساله پدیدار میشود یا به مدت یک سال طول میکشد، سالانه
a. The annual convention of musicians takes place in Hollywood.
مجمع سالانه موسیقی دانان در هالیوود تشکیل می شود
b. The publishers of the encyclopedia put out a book each year called an annual.
ناشران دایره المعارف هر ساله کتابی را عرضه میکنند که "سالانه" نامیده میشود
c. Plants that live only one year are called annuals.
گیاهانی که تنها یک سال عمر میکنند یکساله نامیده میشوند
🍂 @coding_504 🍂
Annual
إنیوآل ، سالانه ، هر ساله
کدینگ: أن ! تو همه ی پولاتو سالانه جمع میکنی که چی بشه??
☘ @coding_504 ☘
إنیوآل ، سالانه ، هر ساله
کدینگ: أن ! تو همه ی پولاتو سالانه جمع میکنی که چی بشه??
☘ @coding_504 ☘
29. #persuade : pərˈsweɪd
win over to do or believe, make willing
متقاعد کردن، راضی کردن
a. Can you persuade him to give up his bachelor days and get married?
آیا میتوانی او را متقاعد کنی تا به روزهای مجردیش پایان داده و زادواج کند؟
b. No one could persuade the captain to leave the sinking ship.
هیچکس نمیتوانست کاپیتان را راضی کند تا کشتی در حال غرق شدن را ترک کند
c. Beth's shriek persuaded Jess that she was in real danger.
فریاد "بث"، "جسی" را متقاعد کرد که او واقعا در خطر است
🍂 @coding_504 🍂
win over to do or believe, make willing
متقاعد کردن، راضی کردن
a. Can you persuade him to give up his bachelor days and get married?
آیا میتوانی او را متقاعد کنی تا به روزهای مجردیش پایان داده و زادواج کند؟
b. No one could persuade the captain to leave the sinking ship.
هیچکس نمیتوانست کاپیتان را راضی کند تا کشتی در حال غرق شدن را ترک کند
c. Beth's shriek persuaded Jess that she was in real danger.
فریاد "بث"، "جسی" را متقاعد کرد که او واقعا در خطر است
🍂 @coding_504 🍂
Persuade
متقاعد کردن، راضی کردن
کدینگ:من مرغ زیاد دوس داشتم اما دیدن پر روی مرغ تو رستوران در شلوغی شب عید ،باعث شد اصلا پر سی عید نشم که مرغ بخورم.
☘ @Coding_504 ☘
متقاعد کردن، راضی کردن
کدینگ:من مرغ زیاد دوس داشتم اما دیدن پر روی مرغ تو رستوران در شلوغی شب عید ،باعث شد اصلا پر سی عید نشم که مرغ بخورم.
☘ @Coding_504 ☘
#persuade
معنی: قانع کردن، متقاعد کردن، راضی کردن
کدینگ: هر کاری که پر سوده طرف زود راضی میشه برای انجام اون کار
🍂 @coding_504 🍂
معنی: قانع کردن، متقاعد کردن، راضی کردن
کدینگ: هر کاری که پر سوده طرف زود راضی میشه برای انجام اون کار
🍂 @coding_504 🍂