34. #talent :
natural ability
توانایی ذاتی
a. Medori's talent was noted when she was in first grade.
"مدوری" وقتی سال اول بود استعدادش شناخته شد
b. Feeling that he had the essential talent, Carlos tried out for the school play.
"کارلوس" چون احساس میکرد استعداد لازم را دارد، برای نمایش مدرسه، امتحان داد
c. Hard work can often make up for a lack of talent.
کار سخت اغلب میتواند کمبود استعداد را جبران کند
🍂 @coding_504 🍂
natural ability
توانایی ذاتی
a. Medori's talent was noted when she was in first grade.
"مدوری" وقتی سال اول بود استعدادش شناخته شد
b. Feeling that he had the essential talent, Carlos tried out for the school play.
"کارلوس" چون احساس میکرد استعداد لازم را دارد، برای نمایش مدرسه، امتحان داد
c. Hard work can often make up for a lack of talent.
کار سخت اغلب میتواند کمبود استعداد را جبران کند
🍂 @coding_504 🍂
35. #devise :
think out, plan, invent
ابداع کردن، برنامه ریزی کردن، اختراع کردن
a. The burglars devised a scheme for entering the bank at night.
دزدان برای ورود شبانه به بانک نقشه ای طراحی کردند
b. I would like to devise a method for keeping my toes from becoming numb while I am ice skating.
میخواهم روشی ابداع کنم تا وقتی روی یخ اسکیت بازی میکنم، انگشتان پایم کرخت نشود
c. If we could devise a plan for using the abandoned building, we could save thousands of dollars.
اگر برای استفاده از ساختمان های متروکه نقشه ای طراحی کنیم، میتوانیم هزاران دلار پس انداز کنیم
🍂 @coding_504 🍂
think out, plan, invent
ابداع کردن، برنامه ریزی کردن، اختراع کردن
a. The burglars devised a scheme for entering the bank at night.
دزدان برای ورود شبانه به بانک نقشه ای طراحی کردند
b. I would like to devise a method for keeping my toes from becoming numb while I am ice skating.
میخواهم روشی ابداع کنم تا وقتی روی یخ اسکیت بازی میکنم، انگشتان پایم کرخت نشود
c. If we could devise a plan for using the abandoned building, we could save thousands of dollars.
اگر برای استفاده از ساختمان های متروکه نقشه ای طراحی کنیم، میتوانیم هزاران دلار پس انداز کنیم
🍂 @coding_504 🍂
#devise
تدبیر کردن، اختراع کردن، طرح ریختن
کدینگ: پول اختراع رو دیروز واریز کردیم به حسابشون
🍂 @coding_504 🍂
تدبیر کردن، اختراع کردن، طرح ریختن
کدینگ: پول اختراع رو دیروز واریز کردیم به حسابشون
🍂 @coding_504 🍂
36. #wholesale :
in large quantity. less than retail in price
به میزان گسترده، کمتر از قیمت خرده فروشی، عمده فروشی
a. The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
قیمت عمده شیر، شش سنت و یک چهارم کمتر از خرده فروشی است
b. Many people were angered by the wholesales slaughter of birds.
بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی شدند
c. By buying my ties wholesale I save fifteen dollars a year.
با خرید عمده کراوات هایم، در سال 15 دلار پس انداز میکنم
🍂 @coding_504 🍂
in large quantity. less than retail in price
به میزان گسترده، کمتر از قیمت خرده فروشی، عمده فروشی
a. The wholesale price of milk is six cents a quart lower than retail.
قیمت عمده شیر، شش سنت و یک چهارم کمتر از خرده فروشی است
b. Many people were angered by the wholesales slaughter of birds.
بسیاری از مردم از کشتار گسترده پرندگان عصبانی شدند
c. By buying my ties wholesale I save fifteen dollars a year.
با خرید عمده کراوات هایم، در سال 15 دلار پس انداز میکنم
🍂 @coding_504 🍂