#prohibit
ممنوع کردن-باز داشتن
کدینگ: "شرک" از بس پُر هیبت بود از ورود به شهر مَنعش کردن.
❄️ @coding_504 ❄️
ممنوع کردن-باز داشتن
کدینگ: "شرک" از بس پُر هیبت بود از ورود به شهر مَنعش کردن.
❄️ @coding_504 ❄️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 تفاوت زن ها و مردها 🤣🤣🤣
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
141. #Urgent: ˈɜːrdʒənt
Demanding immediate action or attention; important
اقدام یا توجه فوری را می طلبد، مهم، ضروری ، اضطراری
a. An urgent telephone call was , made to the company's treasurer.
به صندوقداریا خزانه دار شرکت یک تلفن ضروری شد.
b. The principal called an urgent meeting to solve the school's numerous problems.
مدیر برای حل مشکلات متعدد مدرسه، نشستی اضطراری ترتیب داد.
c. When he heard the urgent cry for help, the lifeguard did not hesitate.
هنگامی که نجات غریق فریاد اضطراری برای کمک را شنید، تعلل نکرد.
❄️ @coding_504 ❄️
Demanding immediate action or attention; important
اقدام یا توجه فوری را می طلبد، مهم، ضروری ، اضطراری
a. An urgent telephone call was , made to the company's treasurer.
به صندوقداریا خزانه دار شرکت یک تلفن ضروری شد.
b. The principal called an urgent meeting to solve the school's numerous problems.
مدیر برای حل مشکلات متعدد مدرسه، نشستی اضطراری ترتیب داد.
c. When he heard the urgent cry for help, the lifeguard did not hesitate.
هنگامی که نجات غریق فریاد اضطراری برای کمک را شنید، تعلل نکرد.
❄️ @coding_504 ❄️
برای خرید پک کامل تلگرامی 504 بهمراه کدینگ با تدریس فوق العاده استاد یکتا پیام بدید👇👌🔰
🆔 t.me/o2021
ارسال عدد ۱ به ادمین 👆
#تخفیف_ویژه_آغاز_سال_تحصیلی
🆔 t.me/o2021
ارسال عدد ۱ به ادمین 👆
#تخفیف_ویژه_آغاز_سال_تحصیلی
142. #Adequate: ˈædəkwət
As much as is needed; fully sufficient
آن مقدار که مورد نیاز است، کاملاً کافی
a. Rover was given as adequate amount of food to last him the whole day.
به « روور » مقدار کافی غذا داده شد تا تمام روز با آن دوام آورد
b. A bedroom, kitchen, and bath we adequate shelter for his living needs.
یک اتاق خواب، یک آشپزخانه ویک حمام، برای نیازهای زندگی او، پناهگاه مناسبی بود.
C. Carlos was adequate at his job but he wasn't great.
کار« کارلوس » قابل قبول بود، اما عالی نبود.
❄️ @coding_504 ❄️
As much as is needed; fully sufficient
آن مقدار که مورد نیاز است، کاملاً کافی
a. Rover was given as adequate amount of food to last him the whole day.
به « روور » مقدار کافی غذا داده شد تا تمام روز با آن دوام آورد
b. A bedroom, kitchen, and bath we adequate shelter for his living needs.
یک اتاق خواب، یک آشپزخانه ویک حمام، برای نیازهای زندگی او، پناهگاه مناسبی بود.
C. Carlos was adequate at his job but he wasn't great.
کار« کارلوس » قابل قبول بود، اما عالی نبود.
❄️ @coding_504 ❄️