Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 قسمت سوم سریال محبوب اکسترا با زیرنویس انگلیسی و فارسی Part2
🎞 Hector has a date
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
🎞 Hector has a date
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال اکسترا با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 10 را یه ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 T.me/O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @extra_en
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📺 پول باد آورده
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
282. #Consider kən'sɪdər
Think about in order to decide
فکر کردن برای تصمیم گرفتن، ملاحظه کردن، اندیشیدن
a. Jon considered whether a comprehensive report was necessary.
«جون» روی اینکه آیا گزارش جامعی لازم است، فکر کرد.
b. Do you consider that dress to be a bargain at the wholesale price?
آیا فکر می کنی آن لباس به قیمت عمده فروشی خرید ارزانی است؟
c. The wrestler was always considered to be the underdog in every match.
کشتی گیر همیشه در همه ی مسابقات بازنده به حساب می آمد.
🌹 @coding_504 🌹
Think about in order to decide
فکر کردن برای تصمیم گرفتن، ملاحظه کردن، اندیشیدن
a. Jon considered whether a comprehensive report was necessary.
«جون» روی اینکه آیا گزارش جامعی لازم است، فکر کرد.
b. Do you consider that dress to be a bargain at the wholesale price?
آیا فکر می کنی آن لباس به قیمت عمده فروشی خرید ارزانی است؟
c. The wrestler was always considered to be the underdog in every match.
کشتی گیر همیشه در همه ی مسابقات بازنده به حساب می آمد.
🌹 @coding_504 🌹
👍1
#consider
ملاحظه کردن/تفکرکردن، تصور
کدینگ: تصور کن رفته بودم کارخانه هود کن ، سی در داشت
🌹 @coding_504 🌹
ملاحظه کردن/تفکرکردن، تصور
کدینگ: تصور کن رفته بودم کارخانه هود کن ، سی در داشت
🌹 @coding_504 🌹
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📼 قرار گذاشتن در انگلیسی
بهمراه قسمت کوتاهی از سریال فرندز همراه با زیرنویس انگلیسی
📹 Get a Date in English | Learn English with Friends
#Learn_English_with_Friends
برای تهیه آرشیو کامل سریالهای به همراه مجموعه Lean English with Friends عدد ۵ را به ادمین ارسال کنید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 @Coding_504 | @Friends_en
بهمراه قسمت کوتاهی از سریال فرندز همراه با زیرنویس انگلیسی
📹 Get a Date in English | Learn English with Friends
#Learn_English_with_Friends
برای تهیه آرشیو کامل سریالهای به همراه مجموعه Lean English with Friends عدد ۵ را به ادمین ارسال کنید👈🏻 t.me/O2021
🇺🇸 @Coding_504 | @Friends_en
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 دوست پسر جدید مانیکا
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
🎼 Bang Bang 🎵
🎤 Dua Lipa 🎙
I was five, and he was six
من پنج ساله بودم و اون شیش سالش بود
We rode on horses made of sticks
ما اسبای چوبی مون رو میروندیم
He wore black, and I wore white
اون سیاه پوشیده بود و من سفید
He would always win the fight
اون همیشه دوئل مون رو میبرد
Bang bang
بنگ بنگ
He shot me down
بهم شلیک کرد
Bang bang
بنگ بنگ
I hit the ground
خوردم زمین
Bang bang
بنگ بنگ
That awful sound
صدای وحشتناکی بلند شد
Bang bang
بنگ بنگ
My baby shot me down
عشقم منو با تیر زد
Seasons came and changed the time
زمان گذشت و فصل ها سپری شدن
When I grew up, I called him mine
وقتی بزرگ شدم اونو مال خودم میدونستم
He would always laugh and say
اونم همیشه میخندید و میگفت :
“Remember when we used to play”
یادت میاد وقتی بچه بودیم باهم بازی می کردیم
Bang bang
بنگ بنگ
I shot you down
بهت شلیک کرد
Bang bang
بنگ بنگ
You hit the ground
خوردی زمین
Bang bang
بنگ بنگ
That awful sound
صدای وحشتناکی بلند شد
Bang bang I used to shoot you down
اونموقع ها همیشه تو رو زمین میزدم
Music played and people sang
آهنگ پخش شد و مردم باهاش خوندن
Just for me the church bells rang
من فقط صدای زنگ کلیسا رو میشنیدم
Oh… Now he’s gone, I don’t know why
حالا اون رفته و نمیدونم چرا
And ’til this day, I sometimes cry
و تا همین امروز هم بعضی وقتا بخاطرش گریه میکنم
He didn’t even say goodbye
حتی یه خداحافظی هم نکرد
He didn’t take the time to lie
حتی نخواست بیاد و یه دروغی برام سر هم بکنه
Bang bang
بنگ بنگ
He shot me down
اون زمین گیرم کرد
Bang bang
بنگ بنگ
I hit the ground
زمین خوردم
Bang bang
بنگ بنگ
That awful sound
صدای وحشتناکی بلند شد
Bang bang
بنگ بنگ
My baby shot me down
عشقم منو با تیر زد
🎧 @coding_504 🎼
🎤 Dua Lipa 🎙
I was five, and he was six
من پنج ساله بودم و اون شیش سالش بود
We rode on horses made of sticks
ما اسبای چوبی مون رو میروندیم
He wore black, and I wore white
اون سیاه پوشیده بود و من سفید
He would always win the fight
اون همیشه دوئل مون رو میبرد
Bang bang
بنگ بنگ
He shot me down
بهم شلیک کرد
Bang bang
بنگ بنگ
I hit the ground
خوردم زمین
Bang bang
بنگ بنگ
That awful sound
صدای وحشتناکی بلند شد
Bang bang
بنگ بنگ
My baby shot me down
عشقم منو با تیر زد
Seasons came and changed the time
زمان گذشت و فصل ها سپری شدن
When I grew up, I called him mine
وقتی بزرگ شدم اونو مال خودم میدونستم
He would always laugh and say
اونم همیشه میخندید و میگفت :
“Remember when we used to play”
یادت میاد وقتی بچه بودیم باهم بازی می کردیم
Bang bang
بنگ بنگ
I shot you down
بهت شلیک کرد
Bang bang
بنگ بنگ
You hit the ground
خوردی زمین
Bang bang
بنگ بنگ
That awful sound
صدای وحشتناکی بلند شد
Bang bang I used to shoot you down
اونموقع ها همیشه تو رو زمین میزدم
Music played and people sang
آهنگ پخش شد و مردم باهاش خوندن
Just for me the church bells rang
من فقط صدای زنگ کلیسا رو میشنیدم
Oh… Now he’s gone, I don’t know why
حالا اون رفته و نمیدونم چرا
And ’til this day, I sometimes cry
و تا همین امروز هم بعضی وقتا بخاطرش گریه میکنم
He didn’t even say goodbye
حتی یه خداحافظی هم نکرد
He didn’t take the time to lie
حتی نخواست بیاد و یه دروغی برام سر هم بکنه
Bang bang
بنگ بنگ
He shot me down
اون زمین گیرم کرد
Bang bang
بنگ بنگ
I hit the ground
زمین خوردم
Bang bang
بنگ بنگ
That awful sound
صدای وحشتناکی بلند شد
Bang bang
بنگ بنگ
My baby shot me down
عشقم منو با تیر زد
🎧 @coding_504 🎼
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📺 پول باد آورده ۲
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
قسمت های کوتاهی از سریال محبوب فرندز با زیرنویس انگلیسی و فارسی
🇺🇸 A short movie . Listen to it
If you wanna improve your English
👈🏻 فوق العاده موثر برای تقویت مکالمه و لیسنینگ
برای تهیه ی مجموعه کامل سریال فرندز با دو زیرنویس انگلیسی و فارسی در فروش ویژه عدد 5 را به ایدی زیر ارسال کنید👈🏻 🆔 @O2021
🇺🇸 Join @Coding_504 | @Friends_en
277. #Fierce ˈfɪrs
Savage; wild
وحشی، خشن
a. Barry was so fiercely angry that he thrust his hand through the glass.
شدت عصبانیت «باری» بقدری بود که دستش را در شیشه کوبید.
b. One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs.
شخص هنگام نزدیک شدن به سگ های خشن باید اقدامات احتیاطی مناسبی را بکار گیرد.
c. He took one look at his fierce opponent and ran.
او به رقیب عصبانی اش نگاهی انداخت و دوید.
🌹 @coding_504 🌹
Savage; wild
وحشی، خشن
a. Barry was so fiercely angry that he thrust his hand through the glass.
شدت عصبانیت «باری» بقدری بود که دستش را در شیشه کوبید.
b. One must take appropriate precautions when approaching fierce dogs.
شخص هنگام نزدیک شدن به سگ های خشن باید اقدامات احتیاطی مناسبی را بکار گیرد.
c. He took one look at his fierce opponent and ran.
او به رقیب عصبانی اش نگاهی انداخت و دوید.
🌹 @coding_504 🌹