15) #postpone /poʊsˈpoʊn/
adj.) reschedule at a later time; put off
(syn.) delay /dɪˈleɪ/
(n.) postponement
مثال👇👇
a. The teacher postponed the lab experiment.
b. The postponement of the fight for three hours was unavoidable.
🔸 @coding_toefl 🔸
adj.) reschedule at a later time; put off
(syn.) delay /dɪˈleɪ/
(n.) postponement
مثال👇👇
a. The teacher postponed the lab experiment.
b. The postponement of the fight for three hours was unavoidable.
🔸 @coding_toefl 🔸
#postpone
به تاخیر انداختن-تعویق انداختن
کدینگ: پست بان برای به تاخیر انداختن نامه ها شرمنده بود
🔸 @Coding_toefl 🔸
به تاخیر انداختن-تعویق انداختن
کدینگ: پست بان برای به تاخیر انداختن نامه ها شرمنده بود
🔸 @Coding_toefl 🔸
Forwarded from یکتا و نمونه های تدریس via @chToolsBot
〽️دوره آموزش 4000 واژه با تدریس استاد یکتا
❗️بسیار مفید برای تقویت دامنه لغات ضروری برای افراد مبتدی تا پیشرفته
شامل لغاتی پر کاربرد و ضروری با تدریس فوق العاده استاد یکتا
ادمین ثبتنام:
🆔 t.me/silvermoon1000
❗️بسیار مفید برای تقویت دامنه لغات ضروری برای افراد مبتدی تا پیشرفته
شامل لغاتی پر کاربرد و ضروری با تدریس فوق العاده استاد یکتا
ادمین ثبتنام:
🆔 t.me/silvermoon1000
Go Fishing
ماهیگیری
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A man called home to his wife and said, “Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends. We’ll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I’ve been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out
My rod and fishing box, we’re Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up” “Oh! Please pack my new blue silk pajamas
The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت : “عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم ” ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود .این فرصت خوبی است تا ارتقا شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد .. .
The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good. The wife welcomed him home and asked if he caught many fish
یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود ، هفته بعد مرد به خانه آمد همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟
He said, “Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn’t you pack my new blue silk pajamas like I asked you to do”? You’ll love the answer… The wife replied, “I did. They’re in your fishing box”
مرد گفت :” بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا، چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟ ” جواب زن خیلی جالب بود … زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم .
#Short_story_67
🐟 @coding_504 🐟
ماهیگیری
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A man called home to his wife and said, “Honey I have been asked to go fishing up in Canada with my boss & several of his Friends. We’ll be gone for a week. This is a good opportunity for me to get that Promotion I’ve been wanting, so could you please pack enough Clothes for a week and set out
My rod and fishing box, we’re Leaving From the office & I will swing by the house to pick my things up” “Oh! Please pack my new blue silk pajamas
The wife thinks this sounds a bit fishy but being the good wife she is, did exactly what her husband asked
مردی باهمسرش در خانه تماس گرفت و گفت : “عزیزم ازمن خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادابرویم ” ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود .این فرصت خوبی است تا ارتقا شغلی که منتظرش بودم بگیرم بنابراین لطفا لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا هم آماده کن ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه برخواهم داشت راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار زن با خودش فکر کرد که این مساله یک کمی غیرطبیعی است اما بخاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقا کارهایی را که همسرش خواسته بود انجام داد .. .
The following Weekend he came home a little tired but otherwise looking good. The wife welcomed him home and asked if he caught many fish
یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب ومرتب بود ، هفته بعد مرد به خانه آمد همسرش به او خوش آمد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه ؟
He said, “Yes! Lots of Salmon, some Bluegill, and a few Swordfish. But why didn’t you pack my new blue silk pajamas like I asked you to do”? You’ll love the answer… The wife replied, “I did. They’re in your fishing box”
مرد گفت :” بله تعداد زیادی ماهی قزل آلا، چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتیم . اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم برایم نگذاشتی ؟ ” جواب زن خیلی جالب بود … زن جواب داد : لباس های راحتی رو توی جعبه وسایل ماهیگیریت گذاشته بودم .
#Short_story_67
🐟 @coding_504 🐟
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
🙂 چطوری به انگلیسی بگیم خوشمزه، خوش طعم؟
👌 Other ways to say: Tasty
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504😋🍩🍲
👌 Other ways to say: Tasty
لطفا صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
@Coding_504😋🍩🍲
12. #Qualify :
become fit, show that you are able
صلاحیت داشتن، واجد شرایط بودن
a. I am trying to qualify for the job that is now vacant.
سعی میکنم شرایط احراز شغلی که هم اکنون خالی است را بدست اورم
b. Since Pauline cant carry a tune, she is sure that she will never qualify for the Girls' Chorus.
تا زمانی که "پائولین" نتواند به صدایی رسا برسد، مطمئن است هرگز برای گروه کر دختران واجد شرایط نخواهد شد
c. You have to be taller than 5/5 to qualify as a policeman in our town.
برای اینکه پلیس شوید باید بلند تر از 5/5 فوت باشید.
🍂 @coding_504 🍂
become fit, show that you are able
صلاحیت داشتن، واجد شرایط بودن
a. I am trying to qualify for the job that is now vacant.
سعی میکنم شرایط احراز شغلی که هم اکنون خالی است را بدست اورم
b. Since Pauline cant carry a tune, she is sure that she will never qualify for the Girls' Chorus.
تا زمانی که "پائولین" نتواند به صدایی رسا برسد، مطمئن است هرگز برای گروه کر دختران واجد شرایط نخواهد شد
c. You have to be taller than 5/5 to qualify as a policeman in our town.
برای اینکه پلیس شوید باید بلند تر از 5/5 فوت باشید.
🍂 @coding_504 🍂
#qualify
شایسته بودن، واجد شرایط بودن
کدینگ: کوه عالی فازش اینه که واجد شرایط برای کوهنوردها باشه
🍂 @coding_504 🍂
شایسته بودن، واجد شرایط بودن
کدینگ: کوه عالی فازش اینه که واجد شرایط برای کوهنوردها باشه
🍂 @coding_504 🍂
دوست داری روزی 200لغت ضروری انگلیسی رو یادبگیری
همین الان عدد 200 رو برای ادمین ثبتنام ارسال کنید👇👇🏿👇🏻
🆔 t.me/O2021
همین الان عدد 200 رو برای ادمین ثبتنام ارسال کنید👇👇🏿👇🏻
🆔 t.me/O2021
Forwarded from سریال فرندز با دو زیرنویس