🔆آموزش گرامر
🔅 #درس_3
✴️ Present continuous and present simple 1
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇
🔅 #درس_3
✴️ Present continuous and present simple 1
💠 كتاب English Grammar in use
⭕️توضيحات صوتي استاد یکتا را حتما گوش كنيد.
👇👇👇👇👇
Lesson 3
@coding_504
برای ثبتنام در دوره های گرامر،مکالمه؛4000 واژه،لیسنینگ،داستانک به ایدی زیر پیام دهید.👇👇🏼👇🏾
t.me/silvermoon1000
t.me/silvermoon1000
دوستانی که در جمله سازی انگلیسی و مکالمه روان نیستید!
این کانال معجزه میکنه.
کتابی استاندارد چاپ آکسفورد
حرف زدن انگلیسی رویا نیست👇مکالمه با یکتا مدرس کانال کدینگ👇👇
😍کانال دوم ماست لطف حمایت کنید😍
https://telegram.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
این کانال معجزه میکنه.
کتابی استاندارد چاپ آکسفورد
حرف زدن انگلیسی رویا نیست👇مکالمه با یکتا مدرس کانال کدینگ👇👇
😍کانال دوم ماست لطف حمایت کنید😍
https://telegram.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
9) #autonomous /ɒːˈtɑːnəməs/
(adj.) by itself; with no association
(syn.) independent
(adv.) autonomously
مثال👇👇
a. Mexico became an autonomous state in 1817.
b. Although working closely with the government, all businesses function autonomously.
🔶 @coding_TOEFL 🔶
(adj.) by itself; with no association
(syn.) independent
(adv.) autonomously
مثال👇👇
a. Mexico became an autonomous state in 1817.
b. Although working closely with the government, all businesses function autonomously.
🔶 @coding_TOEFL 🔶
جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
دوره ی گرامر و لیسنینگ میخوای؟ مکالمت ضعیفه؟ ثبتنام در دوره های فوق با تدریس استاد یکتا❗️❗️❗️👇👇🏾
t.me/silvermoon1000
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
دوره ی گرامر و لیسنینگ میخوای؟ مکالمت ضعیفه؟ ثبتنام در دوره های فوق با تدریس استاد یکتا❗️❗️❗️👇👇🏾
t.me/silvermoon1000
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Watch Movies here with us
Inside Out
🔸پشت و رو
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ
#Movies_for_better_listening 15
@Coding_504📽🎞
Inside Out
🔸پشت و رو
تقویت مهارت شنیدار با تماشای فیلم های زیر نویس دار درکانال کدینگ
#Movies_for_better_listening 15
@Coding_504📽🎞
Forwarded from 🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
The Pillow Fairy
بالشت سخنگو
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A long, long time ago, thousands of children in the world didn’t know how to tell whether they were treating others well or badly. They could hit their brothers and sisters, thinking they were doing good. They could be filled with regret at having helped their mother or having cleaned up their bedroom. The whole day through, the fairies had to explain to the kids whether they had been good or bad. It was a tremendously boring and tiring job.
در زمانهای خیلی خیلی دور، هزاران بچه در سراسر جهان نمیدانستند که چطور بفهمند که آیا با دیگران درست رفتار میکردندیا خیر. آنها میتوانستند برادران و خواهران خود را کتک بزنند درحالیکه فکر کنند که رفتار خوبی داشتهاند.یا میتوانستند پر از پشیمانی بشوند که چرا به مادرشان کمک کردهاندیا اتاقخوابشان را مرتب کردهاند. در تمام طول روز، پریها بایستی به بچهها توضیح میدادند که آیا رفتارشان درست بودهیا خیر. این کار فوقالعاده کسلکننده و خستهکننده بود.
One of the fairies was called Sparkles, and she was great fun. She thought it would be better to teach the children a few things, and so she invented a talking pillow for her favourite girl, Alicia.
یکی از پریها اسمش اسپارکلز بود، که خیلی باصفا بود. او با خودش فکر کرد که شاید بهتر باشد که به بچهها چیزهایییاد بدهد. بنابراینیک بالشت سخنگو برای دختر محبوبش، آلیسا، اختراع کرد.
When Alicia went to bed, the pillow would ask her:
وقتی آلیسا به رختخواب میرفت، آن بالشت از او میپرسید:
-“Tell me, my girl, what did you do today?”
-“دخترم، به من بگو که امروز چهکار کردی؟”
Whenever Alicia told her that she had done bad things, the pillow would make annoying noises through the night, and contort itself into all kinds of uncomfortable lumps and bumps. Of course, Alicia could hardly get any sleep.
هر وقت آلیسا به بالشت میگفت که کارهای بدی انجام داده، آن بالشت صداهای اذیت کنندهای در طول شب از خود درمیاورد؛ و خودش را تبدیل بهیک بالشت سفتوسخت و بدترکیب میکرد. به خاطر همین آلیسا اصلاً نمیتوانست خوب بخوابد.
But when Alicia talked of good things she had done, the pillow would purr like a pussycat, would wish Alicia a good night, and would play sweet soft music the whole night through. Before long, the girl had learnt how to behave so that her pillow would play lovely music every night.
اما هنگامیکه آلیسا از کارهای خوبی که انجام داده بود صحبت میکرد، آن بالشت بسیار گرمونرم میشد، آرزو میکرد که آلیسا خواب خیلی خوبی داشته باشد، و در طول شبیک موسیقی دلنشین برای آلیسا پخش میکرد.
زیاد طول نکشید که دختر قصهی مایاد گرفت که چه طور رفتار کند که هر شب بالشتشیک موسیقی دوستداشتنی برایش پخش کند.
Sparkles the fairy then decided to use the pillow on another little girl who was giving her a lot of trouble. At first, Alicia was afraid that she might forget how to be good, but she remembered the words she had heard every night, and she would say to herself:
پسازاین، پری قصهی ما اسپارکلز، تصمیم گرفت که این بالشت را روییکی دیگر از دخترها که خیلی برایش مشکلساز بود امتحان کند. آلیسا اول نگران این بود که نکندیادش برود که چگونه میتواند خوب باشدیا بد. اما کلماتی که هر شب میشنیدیادش افتاد. و هر شب به خودش میگفت:
-“Let’s see then, Alicia. What did you do today?”
-“بذار ببینم آلیسا. امروز چهکارهایی انجام دادی؟”
Alicia was pleased to find that she herself now knew whether she had behaved well or not. And when she had been good, she slept wonderfully. Just like when the talking pillow had been there, she found it hard to sleep whenever she had done something bad. And she could only feel peace if she promised to make right, the next day, whatever harm she had done.
آلیسا، وقتی فهمید که خودش الآن میداند که آیا رفتارش خوب بودهیا بد، خیلی خوشحال شد. و وقتی خوب بود، خیلی فوقالعاده میخوابید. اما همانند وقتیکه بالشت سخنگو پیشش بود، اصلاً نمیتوانست خوب بخوابد وقتی متوجه میشد که کارهای بدی انجام داده است. و تنها وقتی به آرامش میرسید که به خودش قول دهد که روز بعد همهچیز را درست کند. هر کار اشتباهی که انجام داده بود.
#Short_story_29
😴 @coding_504 😴
بالشت سخنگو
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A long, long time ago, thousands of children in the world didn’t know how to tell whether they were treating others well or badly. They could hit their brothers and sisters, thinking they were doing good. They could be filled with regret at having helped their mother or having cleaned up their bedroom. The whole day through, the fairies had to explain to the kids whether they had been good or bad. It was a tremendously boring and tiring job.
در زمانهای خیلی خیلی دور، هزاران بچه در سراسر جهان نمیدانستند که چطور بفهمند که آیا با دیگران درست رفتار میکردندیا خیر. آنها میتوانستند برادران و خواهران خود را کتک بزنند درحالیکه فکر کنند که رفتار خوبی داشتهاند.یا میتوانستند پر از پشیمانی بشوند که چرا به مادرشان کمک کردهاندیا اتاقخوابشان را مرتب کردهاند. در تمام طول روز، پریها بایستی به بچهها توضیح میدادند که آیا رفتارشان درست بودهیا خیر. این کار فوقالعاده کسلکننده و خستهکننده بود.
One of the fairies was called Sparkles, and she was great fun. She thought it would be better to teach the children a few things, and so she invented a talking pillow for her favourite girl, Alicia.
یکی از پریها اسمش اسپارکلز بود، که خیلی باصفا بود. او با خودش فکر کرد که شاید بهتر باشد که به بچهها چیزهایییاد بدهد. بنابراینیک بالشت سخنگو برای دختر محبوبش، آلیسا، اختراع کرد.
When Alicia went to bed, the pillow would ask her:
وقتی آلیسا به رختخواب میرفت، آن بالشت از او میپرسید:
-“Tell me, my girl, what did you do today?”
-“دخترم، به من بگو که امروز چهکار کردی؟”
Whenever Alicia told her that she had done bad things, the pillow would make annoying noises through the night, and contort itself into all kinds of uncomfortable lumps and bumps. Of course, Alicia could hardly get any sleep.
هر وقت آلیسا به بالشت میگفت که کارهای بدی انجام داده، آن بالشت صداهای اذیت کنندهای در طول شب از خود درمیاورد؛ و خودش را تبدیل بهیک بالشت سفتوسخت و بدترکیب میکرد. به خاطر همین آلیسا اصلاً نمیتوانست خوب بخوابد.
But when Alicia talked of good things she had done, the pillow would purr like a pussycat, would wish Alicia a good night, and would play sweet soft music the whole night through. Before long, the girl had learnt how to behave so that her pillow would play lovely music every night.
اما هنگامیکه آلیسا از کارهای خوبی که انجام داده بود صحبت میکرد، آن بالشت بسیار گرمونرم میشد، آرزو میکرد که آلیسا خواب خیلی خوبی داشته باشد، و در طول شبیک موسیقی دلنشین برای آلیسا پخش میکرد.
زیاد طول نکشید که دختر قصهی مایاد گرفت که چه طور رفتار کند که هر شب بالشتشیک موسیقی دوستداشتنی برایش پخش کند.
Sparkles the fairy then decided to use the pillow on another little girl who was giving her a lot of trouble. At first, Alicia was afraid that she might forget how to be good, but she remembered the words she had heard every night, and she would say to herself:
پسازاین، پری قصهی ما اسپارکلز، تصمیم گرفت که این بالشت را روییکی دیگر از دخترها که خیلی برایش مشکلساز بود امتحان کند. آلیسا اول نگران این بود که نکندیادش برود که چگونه میتواند خوب باشدیا بد. اما کلماتی که هر شب میشنیدیادش افتاد. و هر شب به خودش میگفت:
-“Let’s see then, Alicia. What did you do today?”
-“بذار ببینم آلیسا. امروز چهکارهایی انجام دادی؟”
Alicia was pleased to find that she herself now knew whether she had behaved well or not. And when she had been good, she slept wonderfully. Just like when the talking pillow had been there, she found it hard to sleep whenever she had done something bad. And she could only feel peace if she promised to make right, the next day, whatever harm she had done.
آلیسا، وقتی فهمید که خودش الآن میداند که آیا رفتارش خوب بودهیا بد، خیلی خوشحال شد. و وقتی خوب بود، خیلی فوقالعاده میخوابید. اما همانند وقتیکه بالشت سخنگو پیشش بود، اصلاً نمیتوانست خوب بخوابد وقتی متوجه میشد که کارهای بدی انجام داده است. و تنها وقتی به آرامش میرسید که به خودش قول دهد که روز بعد همهچیز را درست کند. هر کار اشتباهی که انجام داده بود.
#Short_story_29
😴 @coding_504 😴
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
A House and Yard 🏡🏚🏠
خانه و حیاط (قسمت 44)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد خانه ها در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
خانه و حیاط (قسمت 44)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد خانه ها در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
12. #Qualify : ˈkwɑːləˌfaɪ
become fit, show that you are able
صلاحیت داشتن، واجد شرایط بودن
a. I am trying to qualify for the job that is now vacant.
سعی میکنم شرایط احراز شغلی که هم اکنون خالی است را بدست اورم
b. Since Pauline cant carry a tune, she is sure that she will never qualify for the Girls' Chorus.
تا زمانی که "پائولین" نتواند به صدایی رسا برسد، مطمئن است هرگز برای گروه کر دختران واجد شرایط نخواهد شد
c. You have to be taller than 5/5 to qualify as a policeman in our town.
برای اینکه پلیس شوید باید بلند تر از 5/5 فوت باشید.
🍂 @coding_504 🍂
become fit, show that you are able
صلاحیت داشتن، واجد شرایط بودن
a. I am trying to qualify for the job that is now vacant.
سعی میکنم شرایط احراز شغلی که هم اکنون خالی است را بدست اورم
b. Since Pauline cant carry a tune, she is sure that she will never qualify for the Girls' Chorus.
تا زمانی که "پائولین" نتواند به صدایی رسا برسد، مطمئن است هرگز برای گروه کر دختران واجد شرایط نخواهد شد
c. You have to be taller than 5/5 to qualify as a policeman in our town.
برای اینکه پلیس شوید باید بلند تر از 5/5 فوت باشید.
🍂 @coding_504 🍂
جهت ثبتنام کلاس های تلگرام،کدینگ 504 و TOEFL ، به این آی دی پیام بدین
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌
👇👇🏿👇🏼
🆔 t.me/O2021
ثبت نام ❌تعداد محدود ❌