🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓 via @chToolsBot
دوره آموزش کتاب Can you believe it? Book3 هدف دوره: تقویت چهار مهارت، آموزش اصطلاحات و مکالمه حفظ اصطلاحات در قالب داستانک مدرس: استاد یکتا
یه سر بزن نمونه از یه درس کامل از سه چهار دوره ی یکتا رو ببین ضرر نمیکنی
یکی بهم گفت عکس زنو بچه ات رو میذاری توی کیف پولت؟
بله. برای اینکه یادم میاره چرا هیچ وقت پولی توش نیست 😅🤕
الهی جیبت پول با برکت بیاد توش و هیچوقت شرمنده ی عیال و بچه ها نشی.
@Coding_504 😱😱
بله. برای اینکه یادم میاره چرا هیچ وقت پولی توش نیست 😅🤕
الهی جیبت پول با برکت بیاد توش و هیچوقت شرمنده ی عیال و بچه ها نشی.
@Coding_504 😱😱
cowboy
گاوچران
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A cowboy rode into town and stopped at a saloon for a drink. Unfortunately, the locals always had a habit of picking on strangers. When he finished his drink, he found his horse had been stolenHe went back into the bar, handily flipped his gun into the air, caught it above his head without even looking and fired a shot into the ceiling. “Which one of you sidewinders stole my horse?!?!? ” he yelled with surprising forcefulness. No one answered. “Alright, I’m gonna have another beer, and if my horse ain’t back outside by the time I finish, I’m gonna do what I done in Texas! And I don’t like to have to do what I done in Texas! “. Some of the locals shifted restlessly. The man, true to his word, had another beer, walked outside, and his horse had been returned to the post. He saddled up and started to ride out of town. The bartender wandered out of the bar and asked, “Say partner, before you go… what happened in Texas?” The cowboy turned back and said, “I had to walk home.
گاوچراني وارد شهر شد و براي نوشيدن چيزي ، كنار يك مهمانخانه ايستاد . بدبختانه ، كساني كه در آن شهر زندگي ميكردند عادت بدي داشتند كه سر به سر غريبهها ميگذاشتند . وقتي او ( گاوچران ) نوشيدنياش را تمام كرد ، متوجه شد كه اسبش دزديده شده استاو به كافه برگشت ، و ماهرانه اسلحه اش را در آورد و سمت بالا گرفت و بالاي سرش گرفت بدون هيچ نگاهي به سقف يه گلوله شليك كرد . او با تعجب و خيلي مقتدرانه فرياد زد : « كدام يك از شما آدمهاي بد اسب منو دزديده؟!؟! » كسي پاسخي نداد . « بسيار خوب ، من يك آب جو ديگه ميخورم ، و تا وقتي آن را تمام ميكنم اسبم برنگردد ، كاري را كه در تگزاس انجام دادم انجام ميدهم ! و دوست ندارم آن كاري رو كه در تگزاس انجام دادم رو انجام بدم! » بعضي از افراد خودشون جمع و جور كردن . آن مرد ، بر طبق حرفش ، آب جو ديگري نوشيد، بيرون رفت ، و اسبش به سرجايش برگشته بود . اسبش رو زين كرد و به سمت خارج از شهر رفت . كافه چي به آرامي از كافه بيرون آمد و پرسيد : هي رفيق قبل از اينكه بري بگو ، در تگزاس چه اتفاقي افتاد ؟ گاوچران برگشت و گفت : مجبور شدم پیاده برم خونه.
#Short_story_66
🐂 @coding_504 🚶♂
گاوچران
#داستان_کوتاه_انگلیسی
A cowboy rode into town and stopped at a saloon for a drink. Unfortunately, the locals always had a habit of picking on strangers. When he finished his drink, he found his horse had been stolenHe went back into the bar, handily flipped his gun into the air, caught it above his head without even looking and fired a shot into the ceiling. “Which one of you sidewinders stole my horse?!?!? ” he yelled with surprising forcefulness. No one answered. “Alright, I’m gonna have another beer, and if my horse ain’t back outside by the time I finish, I’m gonna do what I done in Texas! And I don’t like to have to do what I done in Texas! “. Some of the locals shifted restlessly. The man, true to his word, had another beer, walked outside, and his horse had been returned to the post. He saddled up and started to ride out of town. The bartender wandered out of the bar and asked, “Say partner, before you go… what happened in Texas?” The cowboy turned back and said, “I had to walk home.
گاوچراني وارد شهر شد و براي نوشيدن چيزي ، كنار يك مهمانخانه ايستاد . بدبختانه ، كساني كه در آن شهر زندگي ميكردند عادت بدي داشتند كه سر به سر غريبهها ميگذاشتند . وقتي او ( گاوچران ) نوشيدنياش را تمام كرد ، متوجه شد كه اسبش دزديده شده استاو به كافه برگشت ، و ماهرانه اسلحه اش را در آورد و سمت بالا گرفت و بالاي سرش گرفت بدون هيچ نگاهي به سقف يه گلوله شليك كرد . او با تعجب و خيلي مقتدرانه فرياد زد : « كدام يك از شما آدمهاي بد اسب منو دزديده؟!؟! » كسي پاسخي نداد . « بسيار خوب ، من يك آب جو ديگه ميخورم ، و تا وقتي آن را تمام ميكنم اسبم برنگردد ، كاري را كه در تگزاس انجام دادم انجام ميدهم ! و دوست ندارم آن كاري رو كه در تگزاس انجام دادم رو انجام بدم! » بعضي از افراد خودشون جمع و جور كردن . آن مرد ، بر طبق حرفش ، آب جو ديگري نوشيد، بيرون رفت ، و اسبش به سرجايش برگشته بود . اسبش رو زين كرد و به سمت خارج از شهر رفت . كافه چي به آرامي از كافه بيرون آمد و پرسيد : هي رفيق قبل از اينكه بري بگو ، در تگزاس چه اتفاقي افتاد ؟ گاوچران برگشت و گفت : مجبور شدم پیاده برم خونه.
#Short_story_66
🐂 @coding_504 🚶♂
✅حفظ سریع لغات
✅شکستن غول مکالمه به انگلیسی
✅تدریس گرامر به روشی ساده حتی برای مبتدی ها
✅راهکارهایی برای لیسنینگ
✅450 اصطلاح تاپ انگلیسی
👇❗️❗️❗️👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
✅شکستن غول مکالمه به انگلیسی
✅تدریس گرامر به روشی ساده حتی برای مبتدی ها
✅راهکارهایی برای لیسنینگ
✅450 اصطلاح تاپ انگلیسی
👇❗️❗️❗️👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The Human Body
بدن انسان (قسمت پنجم)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد بدن انسان در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
بدن انسان (قسمت پنجم)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد بدن انسان در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
#موثرترین_روشهای_یادگیری_زبان_انگلیسی
🔝7⃣✍🏻 نوشتن یک پاراگراف کوتاه به زبان انگلیسی
اگر میخواهید پشت میز انگلیسی بخوانید، این کار را با نوشتن یک پاراگراف ساده شروع کنید. میتوانید دربارهی روز خود، سرگرمیها و دوستانتان بنویسد. تایپ کردن یا نوشتن به فعال شدن بخش پویای مغز شما برای بهبود یادگیری از راه فعالیت فیزیکی کمک میکند.
همچنین پیشنهاد میشود که هنگام مطالعه، گرامر انگلیسی را نیز بخوانید. این کار باعث میشود دانش شما با حرکت بهتر شود.
🔺 @coding_504 🔻
🔝7⃣✍🏻 نوشتن یک پاراگراف کوتاه به زبان انگلیسی
اگر میخواهید پشت میز انگلیسی بخوانید، این کار را با نوشتن یک پاراگراف ساده شروع کنید. میتوانید دربارهی روز خود، سرگرمیها و دوستانتان بنویسد. تایپ کردن یا نوشتن به فعال شدن بخش پویای مغز شما برای بهبود یادگیری از راه فعالیت فیزیکی کمک میکند.
همچنین پیشنهاد میشود که هنگام مطالعه، گرامر انگلیسی را نیز بخوانید. این کار باعث میشود دانش شما با حرکت بهتر شود.
🔺 @coding_504 🔻
86. #amateur : ˈæməˌtər
person who does something for pleasure, not for money or as a profession
کسی که کاری را برای لذت انجام می دهد نه برای پول یا به عنوان حرفه، غیر حرفه ای، آماتور
a. The amateur cross-country runner wanted to be in the Olympics.
دونده ی آماتور دو صحرایی ، میخواست در المپیک شرکت کند.
b. After his song, Don was told that he wasn't good enough to be anything but an amateur.
بعد از آواز، به "دان" گفته شد ، که او چیزی جز یک آماتور نیست.
c. Professional golfers resent amateurs who think they are as good as the people who play for money.
گلف باز های حرفه ای از آماتور هایی که فکر میکنند آن ها مثل افرادی هستند که برای پول بازی میکنند، بیزارند.
🍂 @coding_504 🍂
person who does something for pleasure, not for money or as a profession
کسی که کاری را برای لذت انجام می دهد نه برای پول یا به عنوان حرفه، غیر حرفه ای، آماتور
a. The amateur cross-country runner wanted to be in the Olympics.
دونده ی آماتور دو صحرایی ، میخواست در المپیک شرکت کند.
b. After his song, Don was told that he wasn't good enough to be anything but an amateur.
بعد از آواز، به "دان" گفته شد ، که او چیزی جز یک آماتور نیست.
c. Professional golfers resent amateurs who think they are as good as the people who play for money.
گلف باز های حرفه ای از آماتور هایی که فکر میکنند آن ها مثل افرادی هستند که برای پول بازی میکنند، بیزارند.
🍂 @coding_504 🍂