🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
زیر چتر کتاب داستانکهای Oxford به شما مکالمه یاد میدهم . برخود میبالی از نتیجه این اعجاز در زمانی بس کوتاه حرف زدن انگلیسی برات رویا نخواهد بود https://telegram.me/joinchat/BGp6Dj43D8BTbHaEWs4UNA
فقَط مکالمه، فقط در چهار ماه به شرافت حرفه ایم قسم به انگلیسی به حرف می ایی. جوین شو
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
The Human Body
بدن انسان (قسمت چهارم)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد بدن انسان در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
بدن انسان (قسمت چهارم)
Add new #vocabularies to your English knowledge with us at Coding_504
آموزش لغات در مورد بدن انسان در این ویدیو
🚩 @Coding_504 📝
A Spider in the Museum
عنکبوت در موزه
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Once upon a time, there was a painting spider, one of those artistic species of spider, that live in the basements of museums and galleries. They live there alongside paintings left and forgotten for years; certainly a suitable place to spin the most impressive of webs. Our spider spun the best webs in the whole museum, and his house was really spectacular. All his efforts went into looking after the web, which he considered to be the most valuable in the world.
روزی روزگاری،یک عنکبوتِ نقاش بود،یکگونه از آن عنکبوتهای هنرمند، که در زیرزمینهای موزهها و گالریها زندگی میکنند. این عنکبوتها، آنجا به همراه تعداد زیادی از نقاشیهایی که برای سالهای سال فراموششدهاند، زندگی میکنند. که قطعاً جای بسیار مناسبی برای تنیدن تارهای خارقالعاده است. عنکبوت قصهی ما بهترین تارها را در تمام موزه تنیده بود و خانهاش نیز بسیار تماشایی بود. تمام تلاشش بر این بود که مواظب خانهاش باشد؛ زیرا خانهاش را ارزشمندترین چیز روی زمین میدانست.
However, as time went on, the museum set about reorganising its paintings, and it started making space upstairs to put some of the basement paintings back on display. Many of the basement spiders realised what was happening, and were cautious about it, but our spider paid it no mind:
اما با گذشت زمان، موزه تصمیم گرفت که نقاشیهایش را سازماندهی مجددی بکند. بنابراین در طبقات بالاتر، مکانهایی را برای نمایش تعدادی از نقاشیهای زیرزمین باز کردند. بسیاری از عنکبوتهای زیرزمین فهمیدند که چه اتفاقی دارد میافتد و بسیار محتاط بودند. ولی عنکبوت قصهی ما هیچ توجهی نداشت.
-“Doesn’t matter,”he would say
,-“it’ll just be a few paintings.”
میگفت: “مهم نیست (بابا)!”. “تنها تعداد اندکی از نقاشیها را بالا میبرند”.
More and more paintings were removed from the basement, but the spider carried on reinforcing his web,
-“Where am I going to find a better place than this?”
he would say.
تعداد بیشتر و بیشتری از نقاشیهای زیرزمین حذف شدند. اما عنکبوت ما به تقویت تارهای خود ادامه داد و میگفت: “کجا میتوانم جای بهتری از اینجا پیدا کنم؟”.
That was, until early one morning when, too quick for him to react, they took his own painting, along with the spider and his web. The spider realised that just for not having wanted to lose his web, he was now going to end up in the exhibition room.
داستان به همین صورت گذشت، تا اینکه صبح زودیک روز، درحالیکه فرصت هیچ عکسالعملی برای عنکبوت نمانده بود؛ افراد موزه، نقاشی وی، به همراه خودش و تارش را برداشتند. عنکبوت قصهی ما متوجه شد که تنها به خاطر اینکه نمیخواست دل از خانهاش بکند، کارش داشت به نمایشگاه ختم میشد.
In an act of strength and decisiveness, he chose to abandon his magnificent web, the web he had worked his whole life to build up. And it’s a good thing he did so, because that way he saved himself from the insect killer they were spraying on the paintings up in the exhibition room.
دریک اقدام قدرتمند و قاطع، او تصمیم گرفت که تار با شکوهش را ترک کند؛ تاری که تمام زندگیاش را روی آن گذاشته بود تا آن را بسازد. این کار، کار بسیار خوبی بود. زیرا با این کار، جان خودش را از اسپری حشره کشی که آنها در اتاق نمایش به نقاشیها میپاشیدند، نجات داد.
In his escape, after overcoming many difficulties, the spider ended up in a secluded little garden, where he found such a quiet corner that there he was able to spin an even better web, and became a much happier spider.
پسازاین فرار، با فائق آمدن بر سختیهای بسیار، عنکبوت قصهی ما درنهایت به یک باغ کوچک دورافتاده رسید. جایی که در آن،یک کنج بسیار ساکت پیدا کرد، که قادر بود در آنجا حتی خانهی بسیار بهتری بسازد و به عنکبوت بسیار خوشحالتری تبدیل شود.
#Short_story_36
🕷 @coding_504 🕷
عنکبوت در موزه
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Once upon a time, there was a painting spider, one of those artistic species of spider, that live in the basements of museums and galleries. They live there alongside paintings left and forgotten for years; certainly a suitable place to spin the most impressive of webs. Our spider spun the best webs in the whole museum, and his house was really spectacular. All his efforts went into looking after the web, which he considered to be the most valuable in the world.
روزی روزگاری،یک عنکبوتِ نقاش بود،یکگونه از آن عنکبوتهای هنرمند، که در زیرزمینهای موزهها و گالریها زندگی میکنند. این عنکبوتها، آنجا به همراه تعداد زیادی از نقاشیهایی که برای سالهای سال فراموششدهاند، زندگی میکنند. که قطعاً جای بسیار مناسبی برای تنیدن تارهای خارقالعاده است. عنکبوت قصهی ما بهترین تارها را در تمام موزه تنیده بود و خانهاش نیز بسیار تماشایی بود. تمام تلاشش بر این بود که مواظب خانهاش باشد؛ زیرا خانهاش را ارزشمندترین چیز روی زمین میدانست.
However, as time went on, the museum set about reorganising its paintings, and it started making space upstairs to put some of the basement paintings back on display. Many of the basement spiders realised what was happening, and were cautious about it, but our spider paid it no mind:
اما با گذشت زمان، موزه تصمیم گرفت که نقاشیهایش را سازماندهی مجددی بکند. بنابراین در طبقات بالاتر، مکانهایی را برای نمایش تعدادی از نقاشیهای زیرزمین باز کردند. بسیاری از عنکبوتهای زیرزمین فهمیدند که چه اتفاقی دارد میافتد و بسیار محتاط بودند. ولی عنکبوت قصهی ما هیچ توجهی نداشت.
-“Doesn’t matter,”he would say
,-“it’ll just be a few paintings.”
میگفت: “مهم نیست (بابا)!”. “تنها تعداد اندکی از نقاشیها را بالا میبرند”.
More and more paintings were removed from the basement, but the spider carried on reinforcing his web,
-“Where am I going to find a better place than this?”
he would say.
تعداد بیشتر و بیشتری از نقاشیهای زیرزمین حذف شدند. اما عنکبوت ما به تقویت تارهای خود ادامه داد و میگفت: “کجا میتوانم جای بهتری از اینجا پیدا کنم؟”.
That was, until early one morning when, too quick for him to react, they took his own painting, along with the spider and his web. The spider realised that just for not having wanted to lose his web, he was now going to end up in the exhibition room.
داستان به همین صورت گذشت، تا اینکه صبح زودیک روز، درحالیکه فرصت هیچ عکسالعملی برای عنکبوت نمانده بود؛ افراد موزه، نقاشی وی، به همراه خودش و تارش را برداشتند. عنکبوت قصهی ما متوجه شد که تنها به خاطر اینکه نمیخواست دل از خانهاش بکند، کارش داشت به نمایشگاه ختم میشد.
In an act of strength and decisiveness, he chose to abandon his magnificent web, the web he had worked his whole life to build up. And it’s a good thing he did so, because that way he saved himself from the insect killer they were spraying on the paintings up in the exhibition room.
دریک اقدام قدرتمند و قاطع، او تصمیم گرفت که تار با شکوهش را ترک کند؛ تاری که تمام زندگیاش را روی آن گذاشته بود تا آن را بسازد. این کار، کار بسیار خوبی بود. زیرا با این کار، جان خودش را از اسپری حشره کشی که آنها در اتاق نمایش به نقاشیها میپاشیدند، نجات داد.
In his escape, after overcoming many difficulties, the spider ended up in a secluded little garden, where he found such a quiet corner that there he was able to spin an even better web, and became a much happier spider.
پسازاین فرار، با فائق آمدن بر سختیهای بسیار، عنکبوت قصهی ما درنهایت به یک باغ کوچک دورافتاده رسید. جایی که در آن،یک کنج بسیار ساکت پیدا کرد، که قادر بود در آنجا حتی خانهی بسیار بهتری بسازد و به عنکبوت بسیار خوشحالتری تبدیل شود.
#Short_story_36
🕷 @coding_504 🕷
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
آموزشهای یکتا و غوغا👇👇👇
@Yekta_English_Movies
@Yekta_Phonetics
@Yektaenglishclass
@Yekta_YET_PRACTICE
@Yekta_Khamgiahkhari
@OfficialEnglishTwitter
@Coding_504
@Yekta_Anecdotes
@funzaban
@coding_toefl
سبد کانالتون تکمیله❤
@Yekta_English_Movies
@Yekta_Phonetics
@Yektaenglishclass
@Yekta_YET_PRACTICE
@Yekta_Khamgiahkhari
@OfficialEnglishTwitter
@Coding_504
@Yekta_Anecdotes
@funzaban
@coding_toefl
سبد کانالتون تکمیله❤
مکالمه ی انگلیسی یک رویا نیست 👇👇👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایسلند کشوری پذیرای بیشترین تعدادمهاجر.
اما مهاجران از چه چیز زندگی در این جزیره بیشتر خوششان میآید و چه چیزی را دوست ندارند؟
@Coding_504 ❗️❗️
اما مهاجران از چه چیز زندگی در این جزیره بیشتر خوششان میآید و چه چیزی را دوست ندارند؟
@Coding_504 ❗️❗️
"چه فکر کنی که میتوانی، و چه فکر کنی که نمیتوانی؛ حق با توست."
@Coding_504 👍😘
@Coding_504 👍😘
🎞فصل اول سریال فرندز را با فان زبان تماشا کنید
يادگيري زبان انگليسي با فيلم و سريال آمريكايي فرندز با رويكردي متفاوت
فقط کافیه یه قسمت ببینید تا تاثیر این روش رو متوجه بشید😍👌
يادگيري زبان انگليسي با فيلم و سريال آمريكايي فرندز با رويكردي متفاوت
فقط کافیه یه قسمت ببینید تا تاثیر این روش رو متوجه بشید😍👌
#موثرترین_روشهای_یادگیری_زبان_انگلیسی
🔝7⃣🎧آهنگ بخوانید
پیش از شروع کلاس یا پیش از نشستن و آماده شدن برای مطالعهی انگلیسی، آهنگی را به این زبان بخوانید. مطمئن شوید همانطور که آهنگ را فهمیدید آن را میخوانید و آن را به خوبی میدانید. این تمرین کوتاه و جالب به مغزتان کمک میکند تا در حالتی آرامبخش روی زبان انگلیسی تمرکز کند.
زمان یادگیری انگلیسی، داشتن آرامش اهمیت زیادی دارد. همچنین آهنگ خواندن به فعال شدن بخش خلاق مغزتان کمک میکند که هنگام یادگیری مثالهای بیشتر هنگام تمرین مکالمه یا تمرین نوشتن خلاقانه مفید است.
🔺 @coding_504 🔻
🔝7⃣🎧آهنگ بخوانید
پیش از شروع کلاس یا پیش از نشستن و آماده شدن برای مطالعهی انگلیسی، آهنگی را به این زبان بخوانید. مطمئن شوید همانطور که آهنگ را فهمیدید آن را میخوانید و آن را به خوبی میدانید. این تمرین کوتاه و جالب به مغزتان کمک میکند تا در حالتی آرامبخش روی زبان انگلیسی تمرکز کند.
زمان یادگیری انگلیسی، داشتن آرامش اهمیت زیادی دارد. همچنین آهنگ خواندن به فعال شدن بخش خلاق مغزتان کمک میکند که هنگام یادگیری مثالهای بیشتر هنگام تمرین مکالمه یا تمرین نوشتن خلاقانه مفید است.
🔺 @coding_504 🔻