🎓کدینگ ۵۰۴ | coding 504 🎓
57.7K subscribers
5.26K photos
2.82K videos
367 files
5.42K links
ما به شما کمک میکنیم تا سریعتر زبان انگلیسی را بیاموزید,
ادمین شما @O2021

کانال های دوره های ما👇🏻👇🏻
@Friends_en
@Coding_Toefl
@Extra_en
@Joey_en

نظرات و نتایج 👈 @coding_comments
Download Telegram
آموزش 504 لغات ضروری انگلیسی درس به درس
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیست کلمات #درس4 کتاب 504
🍂1) Vapor بخار
🍂2) Eliminate حذف کردن
🍂3) Villain آدم شرور ، مجرم
🍂4) Dense فشرده ، انبوه
🍂5) Utilize به کار بردن
🍂6) Humid مرطوب
🍂7) Theory تئوری ، نظریه
🍂8) Descend فرود آمدن
🍂9) Circulate گشتن ، دور زدن
🍂10) Enormous عظیم ، بزرگ
🍂11) Predict پیش بینی کردن
🍂12) Vanish ناپدید شدن

🍂 @coding_504 🍂
تلفظ لغات بالا را به دقت گوش کنید.
The Full Warren
خرگوش سخاوتمند
#داستان_کوتاه_انگلیسی

Once, a rabbit built a fantastic warren, where he lived very happily. He had designed it so well that, when a great rainstorm arrived - which flooded nearly the whole wood, and the homes of many animals - his remained untouched.
روزی روزگاری خرگوشی یک خانه‌ی خارق‌العاده ساخت که در آن با خوشحالی زندگی میکرد. او آن‌چنان عالی خانه‌اش را طراحی کرده بود که وقتی یک طوفان بزرگ آمد، که تقریباً همه‌ی جنگل را سیل فراگرفت، و موجب آب ‌گرفتگی خانه‌ی خیلی از حیوانات شد، خانه‌ی او دست ‌نخورده باقی ماند.

Soon, one after another, the homeless animals came to his door, asking if they could spend that winter with him, in his warren. He invited each visitor in, and gradually the warren filled up until there was no room left. This discomfort didn’t bother the rabbit, because he felt he was being generous.
به ‌زودی، حیوانات بیخانمان،یکی پس از دیگری، به درب خانه‌ی وی آمدند و از وی درخواست کردند که آیا میتوانند آن زمستان را در خانه‌ی وی بمانندیا نه. او هر ملاقات‌ کننده‌ای را به داخل دعوت کرد و رفته‌رفته خانه پر شد تا جایی که هیچ اتاق خالی نمانده بود. این رنج مشقت اصلاً خرگوش را ناراحت نکرد، زیرا او احساس میکرد که بخشنده است.

One day in spring, when all the animals had returned to their old homes, the rabbit was hopping along so absent-mindedly that he didn’t realise that a lynx was lying in wait for him. One of the animals who had spent the winter in the rabbit’s warren saw this, and warned the rabbit just in time, shouting an invite to the rabbit to quickly take shelter in his home.
یک روز در بهار وقتی همه‌ی حیوانات به خانه‌های خود برگشته بودند، خرگوش داشت در طول مسیری بی فکرانه این‌ور و آن‌ ور میجهید، که متوجه نشد که یک سیاه‌ گوش به انتظار وی نشسته بود.یکی از حیواناتی که زمستان را در خانه‌ی خرگوش سپری کرده بود این قضیه را دید و درست به ‌موقع به خرگوش هشدار داد و با داد زدن خرگوش را دعوت کرد که به ‌سرعت در خانه‌ی وی پناه بگیرد.

The lynx destroyed that home, but the rabbit managed to escape and run to hide in the home of another friend. For a whole day, the lynx followed the rabbit from burrow to burrow, from cave to cave; but the rabbit always managed to save his skin, helped all the time by the friends he had offered shelter to in the winter.
سیاه‌گوش آن خانه را ویران کرد، اما خرگوش موفق شد که بگریزد و بدود تا در خانه‌ی دوست دیگری پناه بگیرد. در طول آن روز، سیاه‌گوش از لانه‌ای به لانه‌ی دیگر، از غاری به غار دیگر، به تعقیب خرگوش پرداخت. اما خرگوش هر بار، با کمک تمامی دوستانی که در زمستان به آن‌ها پناه داده بود، موفق میشد که جان خودش را حفظ کند.

He felt enormously happy, not only for having escaped the lynx, but also at having made so many friends in the forest, thanks to his own original generosity.
او فوق‌العاده احساس خوشحالی میکرد. نه ‌تنها به خاطر اینکه از دست سیاه‌ گوش فرار کرده بود، بلکه به خاطر اینکه به خاطر بخشش خود، دوستان زیادی را در جنگل برای خود درست کرده بود.

👌لغات مهم داستان
Fantastic: خارق ‌العاده
Warren: جای نگاهداری خرگوش و جانوران دیگر
Flooded: سیل گرفتن، آب ‌گرفتگی
Untouched: دست‌نخورده
Gradually: رفته ‌رفته
Discomfort: زحمت و سختی
Bother: اذیت کردن
Generous: بخشنده
Hopping: جهیدن
Absent-mindedly: بی فکرانه
Warn: هشدار دادن
Take shelter: پناه گرفتن
Destroy: ویران کردن
Manage: موفق شدن
Escape: گریختن
Burrow: لانه
Cave: غار
Enormously: فوق‌العاده


#Short_story_35
🐇 @coding_504 🐰
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.

سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:

۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ

🗣 @coding_504 🗣
لغات کلی که در درس چهارم 504 واژه بکار رفته
1
🔑 @Coding_504 🔑
لغات کلی که در درس چهارم 504 واژه بکار رفته
2
🔑 @Coding_504 🔑
#هشت_تا_از_بهترین_راه_های_یادگیری_لغات_در_زبان_انگلیسی

3⃣ بازی کنید

این روزها، بسیاری از یادگیری ها و مطالعات، از طریق انجام سرگرمی و بازی های انگلیسی زبان انجام می شود. بازی هایی مثل Scrabble یا Vocabador، جزو بهترین بازی های گوشی برای یادگیری زبان انگلیسی هستند.

🎗علت این که یادگیری از طریق بازی راحت تر است، این است که بازی تمرکز بیشتری از شما را بطور ناخودآگاه استفاده می کند. و در واقع زمینه ای برای کلمات شما قراهم می کند. مثلا شما لغت دشواری را که موقع خندیدن یک کاراکتر در بازی یاد گرفته اید به یاد آورید. یادگیری ش قطعا راحت شده است. پس پیوند فضای مجازی و واقعی کمک شایانی در زمینه یادگیری لغات به شما می کند.

🔺 @coding_504 🔻
مکالمه ی انگلیسی با روش منحصر بفرد یکتا مدرس کانال 504
در4ماه با روش یکتا انگلیسی حرف بزن👇👇
┏━━━ 🌺 ━━━┓
@Yektaenglishclass
┗━━━ 🌺 ━━━┛
https://t.me/joinchat/AAAAAD43D8A5vH0Wfghr9g
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
104. #lack : ˈlæk
be entirely without something, have not enough
کاملا فاقد چیزی بودن، به اندازه کافی نداشتن، کمبود داشتن، نداشتن

a. your daily diet should not lack fruits and vegetables.
رژیم روزانه شما نباید فاقد میوه ها و سبزیجات باشد.
b. His problem was that he lacked a variety of talents.
مشکل او این بود که فاقد استعداد های مختلف بود.
c. As an amateur dancer, Vincent knew that he lacked the professional touch.
به عنوان یک رقصنده ی تازه کار، وین سنت میدانست که مهارت حرفه ای ندارد.
🍂 @coding_504 🍂
#lack
نبود-فقدان-کسری
کدینگ: دخترا اگه لاک کسری داشته باشن گریه میکنن
🍂 @coding_504 🍂
#lack
نبود-فقدان-کسری
کدینگ: دخترا اگه لاک کسری داشته باشن گریه میکنن
🍂 @coding_504 🍂