ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
Forwarded from نظرات شما | اعتماد شما افتخار ماست
Ms. Ariya:
نظر یکی از زبان آموزان کانالهای ما که در دوره ی 504 و ترم یک گرامر یکتا شرکت کرده اند. ترم دو و سه را با هم امروز ثبت نام کردند
96.12.10❤️
نظر یکی از زبان آموزان کانالهای ما که در دوره ی 504 و ترم یک گرامر یکتا شرکت کرده اند. ترم دو و سه را با هم امروز ثبت نام کردند
96.12.10❤️
Forwarded from Yekta_English_Movies
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💇 ‘I had my hair cut yesterday’. 💇
در جمله بالا کوتاه کردن موها را چه کسی انجام داده؟
الف: من🙋
ب: شخصی دیگر 💈
این ویدیو را ببینید تا جواب را پیدا کنید:
@Yekta_English_Movies
در جمله بالا کوتاه کردن موها را چه کسی انجام داده؟
الف: من🙋
ب: شخصی دیگر 💈
این ویدیو را ببینید تا جواب را پیدا کنید:
@Yekta_English_Movies
#روش_خواندن_داستانهای_انگلیسی
5⃣ شگرد سایه: در این بخش همانند بخش قبل قرار است که هر چه را که میشنوید تکرار کنید. ولی این بار دیگر خبری از توقف سخنان گوینده نیست. بلکه هرچه میگوید را با او تکرار میکنید. مثل شعر. در اینجا نیز بایستی تا جایی که میشود حالات روحی گوینده را نیز منتقل کنید. شگرد سایه کاملاً یک روش علمی جدید است که بسیار به تقویت مهارتهای زبان انگلیسی شما، کمک میکند. در یک پست جداگانه قبلا بهتمامی روشهایی که میتوانید در شگرد سایه استفاده کنید اشاره کردیم.
🔺 @coding_504 🔻
5⃣ شگرد سایه: در این بخش همانند بخش قبل قرار است که هر چه را که میشنوید تکرار کنید. ولی این بار دیگر خبری از توقف سخنان گوینده نیست. بلکه هرچه میگوید را با او تکرار میکنید. مثل شعر. در اینجا نیز بایستی تا جایی که میشود حالات روحی گوینده را نیز منتقل کنید. شگرد سایه کاملاً یک روش علمی جدید است که بسیار به تقویت مهارتهای زبان انگلیسی شما، کمک میکند. در یک پست جداگانه قبلا بهتمامی روشهایی که میتوانید در شگرد سایه استفاده کنید اشاره کردیم.
🔺 @coding_504 🔻
🔴🔊اخرین فرصت برای ثبت نام در دوره گرامر کاربردی زبان انگلیسی 🔊🔊
هر روز یک درس از کتاب گرامر تدریس میشه و شما گرامر رو شیرین مثل قند با تدریس استاد یکتا یاد میگیرید
کتاب آموزشی این دوره یکی از بهترین منابع آموزش گرامر است. سطح کتاب Intermediate میباشد و تدریس دو زبانه خط به خط کتاب English Grammar in Use
نوشته ی Raymond Murphy
👈برای شرکت در ترم یک این دوره به ادمین ثبتنام پیام بدید👇👇👇
@SILVERMOON1000
🌹این دوره مناسب برای دانشجویان و داوطلبان کنکور سراری و کارشناسی ارشد و دکتری کلیه رشته ها و آزمون های تافل و آیلتس و سایر افرادی که در گرامر احساس ضعف و ناتوانی می کنند میباشد.
پنجاه جلسه ی پربار، که یک بار برای همیشه سختی مباحث عمده ی زمانها رو در گرامر انگلیسی رو از بین می برد.
🌺نمونه تدریس 👈 مشاهده
هر روز یک درس از کتاب گرامر تدریس میشه و شما گرامر رو شیرین مثل قند با تدریس استاد یکتا یاد میگیرید
کتاب آموزشی این دوره یکی از بهترین منابع آموزش گرامر است. سطح کتاب Intermediate میباشد و تدریس دو زبانه خط به خط کتاب English Grammar in Use
نوشته ی Raymond Murphy
👈برای شرکت در ترم یک این دوره به ادمین ثبتنام پیام بدید👇👇👇
@SILVERMOON1000
🌹این دوره مناسب برای دانشجویان و داوطلبان کنکور سراری و کارشناسی ارشد و دکتری کلیه رشته ها و آزمون های تافل و آیلتس و سایر افرادی که در گرامر احساس ضعف و ناتوانی می کنند میباشد.
پنجاه جلسه ی پربار، که یک بار برای همیشه سختی مباحث عمده ی زمانها رو در گرامر انگلیسی رو از بین می برد.
🌺نمونه تدریس 👈 مشاهده
🎧 Fireflies 🎧
🎼 Owl City 🎙
You would not believe your eyes if ten million fireflies
Lit up the world as I fell asleep.
به چشمات باور نمیکردی وقتی مثل من به خواب میرفتی و میدیدی
ده میلیون شبتاب دنیاتو روشن کردن
'Cause they fill the open air
And leave teardrops everywhere.
You'd think me rude but I would just stand and stare.
چون تو هوا پر بودن
و همه جارو پر از اشکاشون کرده بودن
فکر می کنی که من گستاخ شدم ولی من وایستادم و نگاشون کردم
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems.
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
'Cause I'd get a thousand hugs from ten thousand lightning bugs
as they tried to teach me how to dance.
چون ده هزار حشره درخشان رو در آغوش گرفتم
درحالی که داشتن سعی می کردن رقصیدنو یادم بدن
A fox trot above my head,
a sock hopped beneath my bed,
a disco ball is just hanging by a thread.
و بالای سرم یه کره اسب داشت با یورتمه میرفت
یه جوراب داشت کنار تختم لی لی میکرد
یه توپ دیسکویی* بالای سرم آویزون بود
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems. (When I fall asleep)
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
Leave my door open just a crack. (Please take me away from here)
'Cause I feel like such an insomniac. (Please take me away from here)
خواهش می کنم کمی در رو باز بذار-منو از خودت دور کن
چون انگار اینسامنیا (بیخوابی) گرفتم-منو از خودت دور کن
Why do I tire of counting sheep (Please take me away from here)
when I'm far too tired to fall asleep?
چرا دیگه حوصله شمردن گوسفندارو تو شب ندارم – منو از خودت دور کن
وقتی نمیتونم خوابم ببره
To ten million fireflies
I'm weird 'cause I hate goodbyes.
I got misty eyes as they said farewell. (Said farewell)
من واسه اینهمه شبتاب عجیبم چون نمیتونم ازشون دل بکنم و خداحافظی کنم
وقتی از من خداحافظی کردن، چشمام تار شد
But I'll know where several are if my dreams get real bizarre
'Cause I saved a few and I keep them in a jar.
ولی میدونم کجان وقتی رویاهام غیر واقعی بشن
چون چنتاشونو گرفتم و کردم تو شیشه مربا
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems. (When I fall asleep)
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems. (When I fall asleep)
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems.
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
🎶 @coding_504 🎶
🎼 Owl City 🎙
You would not believe your eyes if ten million fireflies
Lit up the world as I fell asleep.
به چشمات باور نمیکردی وقتی مثل من به خواب میرفتی و میدیدی
ده میلیون شبتاب دنیاتو روشن کردن
'Cause they fill the open air
And leave teardrops everywhere.
You'd think me rude but I would just stand and stare.
چون تو هوا پر بودن
و همه جارو پر از اشکاشون کرده بودن
فکر می کنی که من گستاخ شدم ولی من وایستادم و نگاشون کردم
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems.
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
'Cause I'd get a thousand hugs from ten thousand lightning bugs
as they tried to teach me how to dance.
چون ده هزار حشره درخشان رو در آغوش گرفتم
درحالی که داشتن سعی می کردن رقصیدنو یادم بدن
A fox trot above my head,
a sock hopped beneath my bed,
a disco ball is just hanging by a thread.
و بالای سرم یه کره اسب داشت با یورتمه میرفت
یه جوراب داشت کنار تختم لی لی میکرد
یه توپ دیسکویی* بالای سرم آویزون بود
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems. (When I fall asleep)
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
Leave my door open just a crack. (Please take me away from here)
'Cause I feel like such an insomniac. (Please take me away from here)
خواهش می کنم کمی در رو باز بذار-منو از خودت دور کن
چون انگار اینسامنیا (بیخوابی) گرفتم-منو از خودت دور کن
Why do I tire of counting sheep (Please take me away from here)
when I'm far too tired to fall asleep?
چرا دیگه حوصله شمردن گوسفندارو تو شب ندارم – منو از خودت دور کن
وقتی نمیتونم خوابم ببره
To ten million fireflies
I'm weird 'cause I hate goodbyes.
I got misty eyes as they said farewell. (Said farewell)
من واسه اینهمه شبتاب عجیبم چون نمیتونم ازشون دل بکنم و خداحافظی کنم
وقتی از من خداحافظی کردن، چشمام تار شد
But I'll know where several are if my dreams get real bizarre
'Cause I saved a few and I keep them in a jar.
ولی میدونم کجان وقتی رویاهام غیر واقعی بشن
چون چنتاشونو گرفتم و کردم تو شیشه مربا
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems. (When I fall asleep)
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems. (When I fall asleep)
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
I'd like to make myself believe that planet Earth turns slowly.
It's hard to say that I'd rather stay awake when I'm sleep,
'cause everything is never as it seems.
میخوام باور کنم که این کره خاکی داره به آرومی میچرخه
خیلی سخته که بگم بیدارم وقتی خوابم
چون هیچی واقعا اونطور که هست به نظر نمیرسه
🎶 @coding_504 🎶
449. #Tumult ˈtuːməlt
Noise; uproar; violent disturbance or disorde
سروصدا، آشوب، آشفتگي يا بي نظمي خشونت آميز
a. The sailors voices were too feeble to be heard above the tumult of the storm
صداي ملوانان به حدي ضعيف بود که در غرش طوفان قابل شنيدن نبود.
b. There was such a tumult in the halls we concluded an accident had occurred.
چنان همهمه اي در سالن ها بر پا بود که تصور کرديم حادثه اي رخ داده است.
c. The dreaded cry of a Fire! caused a tumult in the theater.
فرياد مرگبار «آتش» آشوبي در سينما بوجود آورد.
☘ @coding_504 ☘
Noise; uproar; violent disturbance or disorde
سروصدا، آشوب، آشفتگي يا بي نظمي خشونت آميز
a. The sailors voices were too feeble to be heard above the tumult of the storm
صداي ملوانان به حدي ضعيف بود که در غرش طوفان قابل شنيدن نبود.
b. There was such a tumult in the halls we concluded an accident had occurred.
چنان همهمه اي در سالن ها بر پا بود که تصور کرديم حادثه اي رخ داده است.
c. The dreaded cry of a Fire! caused a tumult in the theater.
فرياد مرگبار «آتش» آشوبي در سينما بوجود آورد.
☘ @coding_504 ☘
Romeo and Juliet
رومئو و ژولیت
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Many years ago in Verona, Italy, there were two families.
سالها پیش در شهر ورونا در ایتالیا دو خانواده زندگی میکردند.
“We are the Capulets.”
«ما خانواده کاپیولت هستیم.»
“We are the Montagues.”
«ما هم خانواده مونتگیو هستیم.»
These families are always fighting. The Montagues have a son, Romeo. The Capulets have a daughter, Juliet.
این دو خانواده همیشه در حال جنگودعوا هستند. مونتگیوها پسری به اسم رومئو دارند. کاپیولتها دختری به اسم ژولیت دارند.
One night the Capulets have a party and Romeo goes. He meets Juliet and they fall in love. Juliet’s cousin, Tybalt, sees Romeo and is very angry.
شبی کاپیولتها مهمانی میدهند و رومئو به آنجا میرود. او ژولیت را میبیند و آنها عاشق هم میشوند. تیبالت پسرعموی ژولیت رومئو را میبیند و بسیار عصبانی میشود.
“He’s a Montague! Get him!”
«او از مونتگیوهاست. بگیریدش!»
“Oh Romeo, why are you a Montague?”
«آه رومئو تو چرا از مونتگیو هستی!»
Romeo and Juliet talk and decide to get married. They know that their families will be very angry so they go to Friar Lawrence and are married in secret.
رومئو و ژولیت با هم حرف میزنند و تصمیم میگیرند ازدواج کنند. آنها میدانند خانوادههایشان خیلی عصبانی خواهند شد، پس پیش راهب لارنس میروند و پنهانی ازدواج میکنند.
The next day, Tybalt sees Romeo. He is still angry with Romeo and wants to fight him. Romeo doesn’t want to fight but his best friend, Mercutio, does.
“If you won’t fight him, I will!”
فردای آن روز تیبالت رومئو را میبیند. هنوز از دست رومئو عصبانی است و میخواهد با او دعوا کند. رومئو نمیخواهد با او درگیر شود اما بهترین دوستش قصد دعوا دارد. «اگر تو نمیخواهی دعوا کنی من بهجایت دعوا میکنم.»
Mercutio fights Tybalt. Tybalt kills Mercutio! Romeo is so upset he fights Tybalt and kills him too!
مرکوتیو با تیبالت درگیر میشود. تیبالت مرکوتیو را میکشد. رومئو به حدی ناراحت میشود که با تیبالت درگیر شده و او را میکشد!
The Prince of Verona is very angry and sends Romeo away. Juliet goes to Friar Lawrence for help.
شاهزادهی ورونا بسیار خشمگین شده و رومئو را تبعید میکند. ژولیت برای کمک پیش راهب لارنس میرود.
“Here is a special drink. You will sleep for two days. Your family will think you are dead but you will wake up. Then you and Romeo can be free together.”
راهب لارنس به رومئو میگوید: «این را بگیر. یک شربت جادویی است. دو روز تو را به خواب میبرد. خانوادهات فکر میکنند تو مردهای اما تو از خواب بیدار میشوی. پسازآن میتوانید آزادانه با هم زندگی کنید.»
Friar Lawrence sends Romeo a letter to tell him the plan. But Romeo doesn’t get the message. He hears that Juliet is dead!
راهب لارنس نامهای برای رومئو مینویسد تا از نقشه با خبرش کند. اما نامه به دست رومئو نمیرسد. او میشنود که ژولیت مرده است!
Romeo is so upset he buys some poison and goes to see Juliet.
رومئو به حدی غمگین است که زهر میخرد و به دیدن ژولیت میرود.
“Now I will stay with you forever.”
رومئو به ژولیت میگوید: «حالا تا ابد با تو خواهم بود.» و زهر را سر میکشد.
Too late, Juliet wakes up! She sees what happened.
ژولیت چشم باز میکند! دیگر دیر شده. او میبیند که چه اتفاقی افتاده است.
“Oh no! You didn’t leave any poison for me but here is your knife.”
«نه نه! همه زهر را خوردهای و چیزی برای من نمانده اما چاقویت اینجاست.»
Romeo and Juliet are both dead. Friar Lawrence tells the Capulets and Montagues what happened. They are so sad they agree not to fight any more.
رومئو و ژولیت هر دو میمیرند. راهب لارنس به خانواده کاپیولت و مونتگیو میگوید که چه اتفاقی افتاده است. آنها به حدی غمگین میشود که توافق میکنند دیگر جنگودعوا را کنار بگذارند.
#Short_story_48
❤️ @coding_504 ❤️
رومئو و ژولیت
#داستان_کوتاه_انگلیسی
Many years ago in Verona, Italy, there were two families.
سالها پیش در شهر ورونا در ایتالیا دو خانواده زندگی میکردند.
“We are the Capulets.”
«ما خانواده کاپیولت هستیم.»
“We are the Montagues.”
«ما هم خانواده مونتگیو هستیم.»
These families are always fighting. The Montagues have a son, Romeo. The Capulets have a daughter, Juliet.
این دو خانواده همیشه در حال جنگودعوا هستند. مونتگیوها پسری به اسم رومئو دارند. کاپیولتها دختری به اسم ژولیت دارند.
One night the Capulets have a party and Romeo goes. He meets Juliet and they fall in love. Juliet’s cousin, Tybalt, sees Romeo and is very angry.
شبی کاپیولتها مهمانی میدهند و رومئو به آنجا میرود. او ژولیت را میبیند و آنها عاشق هم میشوند. تیبالت پسرعموی ژولیت رومئو را میبیند و بسیار عصبانی میشود.
“He’s a Montague! Get him!”
«او از مونتگیوهاست. بگیریدش!»
“Oh Romeo, why are you a Montague?”
«آه رومئو تو چرا از مونتگیو هستی!»
Romeo and Juliet talk and decide to get married. They know that their families will be very angry so they go to Friar Lawrence and are married in secret.
رومئو و ژولیت با هم حرف میزنند و تصمیم میگیرند ازدواج کنند. آنها میدانند خانوادههایشان خیلی عصبانی خواهند شد، پس پیش راهب لارنس میروند و پنهانی ازدواج میکنند.
The next day, Tybalt sees Romeo. He is still angry with Romeo and wants to fight him. Romeo doesn’t want to fight but his best friend, Mercutio, does.
“If you won’t fight him, I will!”
فردای آن روز تیبالت رومئو را میبیند. هنوز از دست رومئو عصبانی است و میخواهد با او دعوا کند. رومئو نمیخواهد با او درگیر شود اما بهترین دوستش قصد دعوا دارد. «اگر تو نمیخواهی دعوا کنی من بهجایت دعوا میکنم.»
Mercutio fights Tybalt. Tybalt kills Mercutio! Romeo is so upset he fights Tybalt and kills him too!
مرکوتیو با تیبالت درگیر میشود. تیبالت مرکوتیو را میکشد. رومئو به حدی ناراحت میشود که با تیبالت درگیر شده و او را میکشد!
The Prince of Verona is very angry and sends Romeo away. Juliet goes to Friar Lawrence for help.
شاهزادهی ورونا بسیار خشمگین شده و رومئو را تبعید میکند. ژولیت برای کمک پیش راهب لارنس میرود.
“Here is a special drink. You will sleep for two days. Your family will think you are dead but you will wake up. Then you and Romeo can be free together.”
راهب لارنس به رومئو میگوید: «این را بگیر. یک شربت جادویی است. دو روز تو را به خواب میبرد. خانوادهات فکر میکنند تو مردهای اما تو از خواب بیدار میشوی. پسازآن میتوانید آزادانه با هم زندگی کنید.»
Friar Lawrence sends Romeo a letter to tell him the plan. But Romeo doesn’t get the message. He hears that Juliet is dead!
راهب لارنس نامهای برای رومئو مینویسد تا از نقشه با خبرش کند. اما نامه به دست رومئو نمیرسد. او میشنود که ژولیت مرده است!
Romeo is so upset he buys some poison and goes to see Juliet.
رومئو به حدی غمگین است که زهر میخرد و به دیدن ژولیت میرود.
“Now I will stay with you forever.”
رومئو به ژولیت میگوید: «حالا تا ابد با تو خواهم بود.» و زهر را سر میکشد.
Too late, Juliet wakes up! She sees what happened.
ژولیت چشم باز میکند! دیگر دیر شده. او میبیند که چه اتفاقی افتاده است.
“Oh no! You didn’t leave any poison for me but here is your knife.”
«نه نه! همه زهر را خوردهای و چیزی برای من نمانده اما چاقویت اینجاست.»
Romeo and Juliet are both dead. Friar Lawrence tells the Capulets and Montagues what happened. They are so sad they agree not to fight any more.
رومئو و ژولیت هر دو میمیرند. راهب لارنس به خانواده کاپیولت و مونتگیو میگوید که چه اتفاقی افتاده است. آنها به حدی غمگین میشود که توافق میکنند دیگر جنگودعوا را کنار بگذارند.
#Short_story_48
❤️ @coding_504 ❤️