#abolish
منسوخ شدن، بر انداختن، لغو کردن
کدینگ: عه بالشو پانسمان کرده!
الان دیگه این مدل پانسمان کردن منسوخ شده.
❄️ @coding_504 ❄️
منسوخ شدن، بر انداختن، لغو کردن
کدینگ: عه بالشو پانسمان کرده!
الان دیگه این مدل پانسمان کردن منسوخ شده.
❄️ @coding_504 ❄️
#abolish
منسوخ شدن، بر انداختن، لغو کردن
کدینگ: استفاده کردن از بالش در مجلس منسوخ شده
❄️ @coding_504 ❄️
منسوخ شدن، بر انداختن، لغو کردن
کدینگ: استفاده کردن از بالش در مجلس منسوخ شده
❄️ @coding_504 ❄️
آیدی ثبت نام بسته 504 واژه:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
Forwarded from سریال اکسترا و فرندز
160. #Brutal: ˈbruːtl̩
Coarse and savage; like a brute; cruel
خشن و وحشی، مثل جانور بی رحم
a. Dozens of employees quit the job because the boss was brutal to them.
ده ها کارمند دست از کار کشیدند، بخاطر اینکه رئیس آن ها بیرحم بود.
b. The brutal track coach persisted in making the team work out all morning under the hot sun.
مربی بی رحم تیم دو میدانی اصرار داشت که افراد تیم تمام مدت صبح را زیر آفتاب سوزان تمرین کنند.
c. Swearing to catch the murderer, the detectives revealed that it had been an unusually brutal violent crime.
کارآگاهان که قسم خوردند قاتل را دستگیر کنند، فاش کردند که جنایت بسیار خشونت آمیز و بی رحمانه بوده است.
❄️ @coding_504 ❄️
Coarse and savage; like a brute; cruel
خشن و وحشی، مثل جانور بی رحم
a. Dozens of employees quit the job because the boss was brutal to them.
ده ها کارمند دست از کار کشیدند، بخاطر اینکه رئیس آن ها بیرحم بود.
b. The brutal track coach persisted in making the team work out all morning under the hot sun.
مربی بی رحم تیم دو میدانی اصرار داشت که افراد تیم تمام مدت صبح را زیر آفتاب سوزان تمرین کنند.
c. Swearing to catch the murderer, the detectives revealed that it had been an unusually brutal violent crime.
کارآگاهان که قسم خوردند قاتل را دستگیر کنند، فاش کردند که جنایت بسیار خشونت آمیز و بی رحمانه بوده است.
❄️ @coding_504 ❄️
آیدی ثبت نام بسته 504 واژه:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
#brutal
وحشی، بی رحم، وحشیانه
کدینگ: برو تا لهت نکردم مثل این ، واسه من وحشی شدی!!!!!
❄️ @coding_504 ❄️
وحشی، بی رحم، وحشیانه
کدینگ: برو تا لهت نکردم مثل این ، واسه من وحشی شدی!!!!!
❄️ @coding_504 ❄️
Jack and the Beanstalk
جک و لوبیای سحرآمیز
#داستان_کوتاه_انگلیسی
جک از دوشیدن شیر گاوشان خسته شده است. بنابراین تصمیم میگیرد که در بازار آن را بفروشد. در راه بازار دستفروشی وی را میبیند و جک را متقاعد میکند که گاو را به تعدادی لوبیای جادویی بفروشد. جک قبول میکند اما وقتی برمیگردد،مادرش عصبانی میشود و لوبیاها را از پنجرهی اتاق به بیرون پرت میکند. اما فردای آن روز …
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_25
🌱 @coding_504 🌱
💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
جک و لوبیای سحرآمیز
#داستان_کوتاه_انگلیسی
جک از دوشیدن شیر گاوشان خسته شده است. بنابراین تصمیم میگیرد که در بازار آن را بفروشد. در راه بازار دستفروشی وی را میبیند و جک را متقاعد میکند که گاو را به تعدادی لوبیای جادویی بفروشد. جک قبول میکند اما وقتی برمیگردد،مادرش عصبانی میشود و لوبیاها را از پنجرهی اتاق به بیرون پرت میکند. اما فردای آن روز …
🔸 فایل صوتی و ویدیو این داستان در زیر همین پست قرار دارند
#Short_story_25
🌱 @coding_504 🌱
💠ادامه داستان با ترجمه در⚡️instant view یا نمایش سریع قرار دارد.👇
Telegraph
Jack and the Beanstalk
Jack and the Beanstalk جک و لوبیای سحرآمیز Once upon a time, a boy named Jack got himself into the biggest, most humongous heap of trouble ever. It all started when Jack’s mama asked him to milk the old cow. But Jack decided he was tired of milking cows.…
ابتدا داستان را به صورت روزنامه وار بخوانید.
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
سپس با خواندن موشکفانه، داستان رو دوباره بخونید و این موارد رو چک کنید:
۱. لغت های جدید
۲. ساختارهای گرامری
۳. عبارت کاربردی
۴. تلفظ
🗣 @coding_504 🗣
180. #Innovative ˈɪnəˌvetɪv
Fresh; clever; having new ideas
تازه، مبتکرانه، دارای اندیشه های جدید، نوین
a. The innovative ads for the candy won many new customers.
تبلیغات مبتکرانه برای شیرینی ، مشتریان زیادی را بدست آورد
b. Everyone in our office praised the boss for his innovative suggestions.
اداره ی ما همه رئیس را به خاطر پیشنهادهای خلاقش تحسین کردند.
c. Nicole decided to alter her approach and become more innovative.
«نیکول» تصمیم گرفت راهکارش را تغییر دهد و خلاق تر شود.
❄️ @coding_504 ❄️
Fresh; clever; having new ideas
تازه، مبتکرانه، دارای اندیشه های جدید، نوین
a. The innovative ads for the candy won many new customers.
تبلیغات مبتکرانه برای شیرینی ، مشتریان زیادی را بدست آورد
b. Everyone in our office praised the boss for his innovative suggestions.
اداره ی ما همه رئیس را به خاطر پیشنهادهای خلاقش تحسین کردند.
c. Nicole decided to alter her approach and become more innovative.
«نیکول» تصمیم گرفت راهکارش را تغییر دهد و خلاق تر شود.
❄️ @coding_504 ❄️
آیدی ثبت نام بسته 504 واژه:
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses
برای شرکت در کلاس های تلگرامی استاد یکتا به ایدی زیر پیام بدین.👇
@O2021
کانال دوره ها و نمونه تدریسها👇
@en_courses