52. #campus : ˈkæmpəs
grounds of a college, university, or school
محوطه یک دانشکده، دانشکده یا مدرسه
a. The campus was designed to utilize all of the college's building.
محوطه دانشگاه برای بهره برداری تمام ساختمان های آن طراحی شده است
b. Jeff moved off campus when he decided it was cheaper to live at home.
"جف" وقتی به این نتیجه رسید که زندگی در خانه ارزان تر است، از خوابگاه دانشگاه اسباب کشی کرد
c. I chose to go to Penn State because it has a beautiful campus.
میخواهم به ایالت "پن" بروم زیرا محوطه دانشگاهی زیبایی دارد
🍂 @coding_504 🍂
grounds of a college, university, or school
محوطه یک دانشکده، دانشکده یا مدرسه
a. The campus was designed to utilize all of the college's building.
محوطه دانشگاه برای بهره برداری تمام ساختمان های آن طراحی شده است
b. Jeff moved off campus when he decided it was cheaper to live at home.
"جف" وقتی به این نتیجه رسید که زندگی در خانه ارزان تر است، از خوابگاه دانشگاه اسباب کشی کرد
c. I chose to go to Penn State because it has a beautiful campus.
میخواهم به ایالت "پن" بروم زیرا محوطه دانشگاهی زیبایی دارد
🍂 @coding_504 🍂
#campus
معنی : فضای باز/زمین دانشکده و محوطه کالج
کدینگ: توی محوطه دانشگاه میخورن کام پز میدن
🍂 @coding_504 🍂
معنی : فضای باز/زمین دانشکده و محوطه کالج
کدینگ: توی محوطه دانشگاه میخورن کام پز میدن
🍂 @coding_504 🍂
#campus
معنی : فضای باز/زمین دانشکده و محوطه کالج
کدینگ: کم پز بده ، اینجا کمپسه، محوطه دانشگاهه .
کدینگ: توی محوطه دانشگاه میخورن کام پز میدن
🍂 @coding_504 🍂
معنی : فضای باز/زمین دانشکده و محوطه کالج
کدینگ: کم پز بده ، اینجا کمپسه، محوطه دانشگاهه .
کدینگ: توی محوطه دانشگاه میخورن کام پز میدن
🍂 @coding_504 🍂
53. #majority : məˈdʒɔːrəti
the larger number, greater part, more than half
تعداد بیشتر، قسمت عمده، بیش از نیم، اکثریت
a. The majority of votes was needed for the bill to pass.
برای تایید لایحه به اکثریت آرا نیاز بود
b. The majority of people prefer to pay wholesale prices for meat.
اکثر مردم ترجیح میدهند تا قیمت عمده فروشی را برای گوشت بپردازند
c. In some countries, the government does not speak for the majority of the people.
در بعضی از کشورها، دولت نماینده ی اکثر مردم نیست.
🍂 @coding_504 🍂
the larger number, greater part, more than half
تعداد بیشتر، قسمت عمده، بیش از نیم، اکثریت
a. The majority of votes was needed for the bill to pass.
برای تایید لایحه به اکثریت آرا نیاز بود
b. The majority of people prefer to pay wholesale prices for meat.
اکثر مردم ترجیح میدهند تا قیمت عمده فروشی را برای گوشت بپردازند
c. In some countries, the government does not speak for the majority of the people.
در بعضی از کشورها، دولت نماینده ی اکثر مردم نیست.
🍂 @coding_504 🍂
54. #assemble : əˈsembl̩
gather together, bring together
گرد آمدن، جمع آوری کردن
a. The rioters assembled outside the White House.
شورشیان خارج کاخ سفید جوع شدند
b. I am going to assemble a model of a spacecraft.
می خواهم یک مدل از سفینه فضایی را مونتاژ کنم
c. All the people who had assembled for the picnic vanished when the rain began to fall.
وقتی باران شروع شد، تمام کسانی که برای پیکنیک جمع شده بودند، ناپدید شدند
🍂 @coding_504 🍂
gather together, bring together
گرد آمدن، جمع آوری کردن
a. The rioters assembled outside the White House.
شورشیان خارج کاخ سفید جوع شدند
b. I am going to assemble a model of a spacecraft.
می خواهم یک مدل از سفینه فضایی را مونتاژ کنم
c. All the people who had assembled for the picnic vanished when the rain began to fall.
وقتی باران شروع شد، تمام کسانی که برای پیکنیک جمع شده بودند، ناپدید شدند
🍂 @coding_504 🍂