101. #conclude : kənˈkluːd
end, finish, decide
تمام کردن، به پایان رساندن، تصمیم گرفتن
a. Most people are happy when they conclude their work for the day.
اغلب مردم وقتی که کار روزانه شان را تمام میکنند، خوشحالند.
b. The gloomy day concluded with a thunderstorm.
روز دلگیر ابری، با یک طوفان و رعد و برق به پایان رسید.
c. Work on the building could not be concluded until the contract was signed.
کار روی ساختمان تا زمانی که قرارداد امضا نشد، به نتیجه نرسید یا انجام نشد.
🍂 @coding_504 🍂
end, finish, decide
تمام کردن، به پایان رساندن، تصمیم گرفتن
a. Most people are happy when they conclude their work for the day.
اغلب مردم وقتی که کار روزانه شان را تمام میکنند، خوشحالند.
b. The gloomy day concluded with a thunderstorm.
روز دلگیر ابری، با یک طوفان و رعد و برق به پایان رسید.
c. Work on the building could not be concluded until the contract was signed.
کار روی ساختمان تا زمانی که قرارداد امضا نشد، به نتیجه نرسید یا انجام نشد.
🍂 @coding_504 🍂
#conclude
تمام کردن-تمام شدن، به نتیجه رسوندن
Come : بیا Cloud:ابر 🌤☁️
کدینگ: کام cloud' اینجا آخر دنیاست....و موقع نتیجه گیری...
🍂 @coding_504 🍂
تمام کردن-تمام شدن، به نتیجه رسوندن
Come : بیا Cloud:ابر 🌤☁️
کدینگ: کام cloud' اینجا آخر دنیاست....و موقع نتیجه گیری...
🍂 @coding_504 🍂
102. #undeniable : ˌəndəˈnaɪəbl̩
not to be denied, can not be questioned
نمیتوان انکار کرد، نمیتوان زیر سوال برد، غیر قابل انکار،قطعی، مسلم
a. The jury concluded that the teenagers were undeniably guilty.
هیات منصفه به این نتیجه رسیدند که نوجوانان بدون تردید مقصر بودند.
b. It is undeniable that most professionals can beat any amateur.
این موضوعی غیر قابل انکار است، مسلم است، که اغلب حرفه ای ها میتوانند آماتور ها را شکست دهند
c. That Leon resented Rita's good marks in school was undeniable.
اینکه لئون از نمرات خوب ریتا در مدرسه آزرده میشد(تنفر داشت)، غیر قابل انکار بود.
🍂 @coding_504 🍂
not to be denied, can not be questioned
نمیتوان انکار کرد، نمیتوان زیر سوال برد، غیر قابل انکار،قطعی، مسلم
a. The jury concluded that the teenagers were undeniably guilty.
هیات منصفه به این نتیجه رسیدند که نوجوانان بدون تردید مقصر بودند.
b. It is undeniable that most professionals can beat any amateur.
این موضوعی غیر قابل انکار است، مسلم است، که اغلب حرفه ای ها میتوانند آماتور ها را شکست دهند
c. That Leon resented Rita's good marks in school was undeniable.
اینکه لئون از نمرات خوب ریتا در مدرسه آزرده میشد(تنفر داشت)، غیر قابل انکار بود.
🍂 @coding_504 🍂
#undeniable
غیر قابل انکار،مسلم، بی تردید، قطعا"
کدینگ: مسلما" اون دنا یه بیل خاک نیس یه کوه بزرگه
🍂 @coding_504 🍂
غیر قابل انکار،مسلم، بی تردید، قطعا"
کدینگ: مسلما" اون دنا یه بیل خاک نیس یه کوه بزرگه
🍂 @coding_504 🍂