Forwarded from Lesson 25
293. Abroad ə'brɔːd
Outside ones country; going around; far and wide
خارج از وطن، به خارج، فراگیر، گسترده
More people are going abroad for vacations.
افراد بیشتری برای تعطیلات به خارج از کشور می روند.
Is there any truth to the rumor abroad that school will be open all summer?
آیا شایعه ای که در مورد باز بودن مدرسه در تمام تابستان پخش شده است، حقیقت دارد؟
The news of the presidents illness spread abroad.
خبر بیماری رئیس جمهور در همه جا پخش شد.
🌹 @coding_504 🌹
Outside ones country; going around; far and wide
خارج از وطن، به خارج، فراگیر، گسترده
More people are going abroad for vacations.
افراد بیشتری برای تعطیلات به خارج از کشور می روند.
Is there any truth to the rumor abroad that school will be open all summer?
آیا شایعه ای که در مورد باز بودن مدرسه در تمام تابستان پخش شده است، حقیقت دارد؟
The news of the presidents illness spread abroad.
خبر بیماری رئیس جمهور در همه جا پخش شد.
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 25
294. Fugitive ˈfjuːdʒətɪv
A runaway
فراری، متواری
Paul was a fugitive from the slums, abandoned by all his friends.
پاول که از زاغه نشینان فراری بود توسط همه دوستانش طرد شد.
After escaping from prison, Tom led an unhappy life as a fugitive from the law.
«تام» پس از فرار از زندان، به عنوان فراری از چنگال قانون، زندگی غم انگیزی داشت.
The fugitives from the unsuccessful revolution were captured.
فراری های انقلاب ناموفق اسیر شدند.
🌹 @coding_504 🌹
A runaway
فراری، متواری
Paul was a fugitive from the slums, abandoned by all his friends.
پاول که از زاغه نشینان فراری بود توسط همه دوستانش طرد شد.
After escaping from prison, Tom led an unhappy life as a fugitive from the law.
«تام» پس از فرار از زندان، به عنوان فراری از چنگال قانون، زندگی غم انگیزی داشت.
The fugitives from the unsuccessful revolution were captured.
فراری های انقلاب ناموفق اسیر شدند.
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 25
Forwarded from Lesson 25
Forwarded from Lesson 25
295. Calamity ˈfjuːdʒətɪv
A great misfortune; serious trouble
بدبختی بزرگ، مشکل جدی
Failure in one test should not be regarded as a calamity.
شکست در یک امتحان را نباید یک فاجعه تلقی کرد.
The death of her husband was a calamity that left Mrs. Marlowe numb.
مرگ شوهر خانم «مارلو» فاجعه ای بود که او را بهت زده کرد.
what is more dismal than one calamity following upon the heels of another?
چه چیز غم انگیزتر از این است که بدبختی یکی پس از دیگری بر کسی حادث شود.
🌹 @coding_504 🌹
A great misfortune; serious trouble
بدبختی بزرگ، مشکل جدی
Failure in one test should not be regarded as a calamity.
شکست در یک امتحان را نباید یک فاجعه تلقی کرد.
The death of her husband was a calamity that left Mrs. Marlowe numb.
مرگ شوهر خانم «مارلو» فاجعه ای بود که او را بهت زده کرد.
what is more dismal than one calamity following upon the heels of another?
چه چیز غم انگیزتر از این است که بدبختی یکی پس از دیگری بر کسی حادث شود.
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 25
🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺
💐 Pauper
فقیر، تهی دست 💐
🌹رمز جادویی به یادسپاری:🌹
تا حالا شخص پاپ رو دیدی؟ حالا تو تلویزیون رو میگم بابا😂😂
دیدی چقد وضعش خوبه😕 منم میخام ده🤓😎
خب ولی الان وضعش خوب نیس😳
فرض کن پاپ اینقدر فقیر و تهی دست شده😁 که توی خیابون نشسته و گدایی میکنه😅😅
دقیق ببین توی ذهنت که نشسته کنار خیابون😳
اینم خیالاته تو داری😂😂
✋👈پس چی شد: پاپ اینقدر فقیر شده که گدایی میکنه😕😂
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌹 @coding_504 🌹
💐 Pauper
فقیر، تهی دست 💐
🌹رمز جادویی به یادسپاری:🌹
تا حالا شخص پاپ رو دیدی؟ حالا تو تلویزیون رو میگم بابا😂😂
دیدی چقد وضعش خوبه😕 منم میخام ده🤓😎
خب ولی الان وضعش خوب نیس😳
فرض کن پاپ اینقدر فقیر و تهی دست شده😁 که توی خیابون نشسته و گدایی میکنه😅😅
دقیق ببین توی ذهنت که نشسته کنار خیابون😳
اینم خیالاته تو داری😂😂
✋👈پس چی شد: پاپ اینقدر فقیر شده که گدایی میکنه😕😂
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 25
Forwarded from Lesson 25
296. Pauper ˈpɒpər
A very poor person
شخص بسیار فقیر
The fire that destroyed his factory made Mr. Bloomson a pauper.
آتشی که کارخانه ی آقای «بلوم سان» را از بین برد او را بدبخت کرد.
The richest man is a pauper if he has no friends.
ثروتمندترین انسان اگر دوست نداشته باشد، بیچاره است.
Since he was once a pauper himself, Max is willing to help the needy whenever he can.
از آنجایی که «ماکس» خود زمانی بسیار فقیر بود، مایل است که هر وقت بتواند به نیازمندان کمک کند.
🌹 @coding_504 🌹
A very poor person
شخص بسیار فقیر
The fire that destroyed his factory made Mr. Bloomson a pauper.
آتشی که کارخانه ی آقای «بلوم سان» را از بین برد او را بدبخت کرد.
The richest man is a pauper if he has no friends.
ثروتمندترین انسان اگر دوست نداشته باشد، بیچاره است.
Since he was once a pauper himself, Max is willing to help the needy whenever he can.
از آنجایی که «ماکس» خود زمانی بسیار فقیر بود، مایل است که هر وقت بتواند به نیازمندان کمک کند.
🌹 @coding_504 🌹