Forwarded from Lesson 24
consider
ملاحظه کردن/تفکرکردن، تصور
کدینگ: تصور کن رفته بودم کارخانه هود کن ، سی در داشت
🌹 @coding_504 🌹
ملاحظه کردن/تفکرکردن، تصور
کدینگ: تصور کن رفته بودم کارخانه هود کن ، سی در داشت
🌹 @coding_504 🌹
282. Consider kən'sɪdər
Think about in order to decide
فکر کردن برای تصمیم گرفتن، ملاحظه کردن، اندیشیدن
a. Jon considered whether a comprehensive report was necessary.
«جون» روی اینکه آیا گزارش جامعی لازم است، فکر کرد.
b. Do you consider that dress to be a bargain at the wholesale price?
آیا فکر می کنی آن لباس به قیمت عمده فروشی خرید ارزانی است.
c. The wrestler was always considered to be the underdog in every match.
کشتی گیر همیشه در همه ی مسابقات بازنده به حساب می آمد.
🌹 @coding_504 🌹
Think about in order to decide
فکر کردن برای تصمیم گرفتن، ملاحظه کردن، اندیشیدن
a. Jon considered whether a comprehensive report was necessary.
«جون» روی اینکه آیا گزارش جامعی لازم است، فکر کرد.
b. Do you consider that dress to be a bargain at the wholesale price?
آیا فکر می کنی آن لباس به قیمت عمده فروشی خرید ارزانی است.
c. The wrestler was always considered to be the underdog in every match.
کشتی گیر همیشه در همه ی مسابقات بازنده به حساب می آمد.
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 24
283. Vermin ˈvɜːr,mɪn
Small animals that are troublesome or destructive; fleas, bedbugs, lice, rats, and mice are vermin
حیوانات کوچکی که مزاحم یا مخرب هستند، کک، ساس، شپش، موش صحرایی و موش، حیوانات موذی هستند
a. We should try to eliminate all vermin from our house.
شخص باید تلاش کند تا تمام حیوانات موذی را از خانه اش ریشه کن کند.
b. Some reptiles eat vermin as their food.
بعضی از خزندگان حشرات موذی را به عنوان غذا می خورند.
c. Although vermin are not always visible, they probably inhabit every house in the city.
گرچه حشرات موذی همیشه قابل رویت نیستند، ولی احتمالاً در هر خانه ی شهر سکونت دارند.
🌹 @coding_504 🌹
Small animals that are troublesome or destructive; fleas, bedbugs, lice, rats, and mice are vermin
حیوانات کوچکی که مزاحم یا مخرب هستند، کک، ساس، شپش، موش صحرایی و موش، حیوانات موذی هستند
a. We should try to eliminate all vermin from our house.
شخص باید تلاش کند تا تمام حیوانات موذی را از خانه اش ریشه کن کند.
b. Some reptiles eat vermin as their food.
بعضی از خزندگان حشرات موذی را به عنوان غذا می خورند.
c. Although vermin are not always visible, they probably inhabit every house in the city.
گرچه حشرات موذی همیشه قابل رویت نیستند، ولی احتمالاً در هر خانه ی شهر سکونت دارند.
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 24
Forwarded from Lesson 24
284. Wail ˈweɪl
Cry loud and long because of grief or pain
به خاطر اندوه یا درد بلند و کشیده فریاد زدن
a. When tragedy struck, the old people began to wail.
وقتی فاجعه اتفاق افتاد، افراد پیر شروع به گریه و زاری کردند.
b. In some countries the women are expected to wail loudly after their husbands die.
در بعضی از کشورها، انتظار می رود زن ها پس از مرگ شوهرانشان با صدای بلند گریه کنند.
c. When the Yankees lost the World Series, there was much wailing in New York.
وقتی تیم یانکی ها در سری مسابقات جهانی بازنده شد در نیویورک ناله و زاری به راه افتاد.
🌹 @coding_504 🌹
Cry loud and long because of grief or pain
به خاطر اندوه یا درد بلند و کشیده فریاد زدن
a. When tragedy struck, the old people began to wail.
وقتی فاجعه اتفاق افتاد، افراد پیر شروع به گریه و زاری کردند.
b. In some countries the women are expected to wail loudly after their husbands die.
در بعضی از کشورها، انتظار می رود زن ها پس از مرگ شوهرانشان با صدای بلند گریه کنند.
c. When the Yankees lost the World Series, there was much wailing in New York.
وقتی تیم یانکی ها در سری مسابقات جهانی بازنده شد در نیویورک ناله و زاری به راه افتاد.
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 24
285. Symbol ˈsɪmbl̩
Something that stands for or represents something else
حق تحکم یا اعمال اطاعت، قدرتی که به دیگری واگذار می شود، اقتدار
a. The status outside the court building is considered a symbol of justice.
هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.
b. Symbols for god are prohibited in their religion.
امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد
c. An olive branch is a symbol of peace.
مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.
🌹 @coding_504 🌹
Something that stands for or represents something else
حق تحکم یا اعمال اطاعت، قدرتی که به دیگری واگذار می شود، اقتدار
a. The status outside the court building is considered a symbol of justice.
هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.
b. Symbols for god are prohibited in their religion.
امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد
c. An olive branch is a symbol of peace.
مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.
🌹 @coding_504 🌹
Forwarded from Lesson 24
286. Authority ə'θɔːrəti
The right to command or enforce obedience; power delegated to another; an author or volume that may be appealed to in support of an action or belief.
حق تحکم یا اعمال اطاعت، قدرتی که به دیگری واگذار می شود، اقتدار
a. No one should have the authority to dictate our career choice.
هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.
b. Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.
امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد.
c. The Supreme Court is entrusted with the authority to interpret our constitution.
مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.
🌹 @coding_504 🌹
The right to command or enforce obedience; power delegated to another; an author or volume that may be appealed to in support of an action or belief.
حق تحکم یا اعمال اطاعت، قدرتی که به دیگری واگذار می شود، اقتدار
a. No one should have the authority to dictate our career choice.
هیچ کس حق ندارد که انتخاب شغل را به ما تحمیل کند.
b. Today a monarch does not have the authority he once enjoyed.
امروزه یک پادشاه، اقتداری را که زمانی از آن برخوردار بود، ندارد.
c. The Supreme Court is entrusted with the authority to interpret our constitution.
مسئولیت تفسیر قانون اساسی ما، به عهده ی دادگاه دیوان عالی است.
🌹 @coding_504 🌹