Which of the words in lesson 10 is suggested by this picture?
این تصویر کدامیک از واژگان درس دهم را تداعی می کند؟
😎 @coding_504 😎
Answer: victorious 👈
😍😍
این تصویر کدامیک از واژگان درس دهم را تداعی می کند؟
😎 @coding_504 😎
Answer: victorious 👈
😍😍
لیست کلمات #درس11 کتاب 504
❄️1)Evidence مدرک، شاهد ، گواه
❄️2)Solitary انفرادی ، تنها، تک
❄️3)Vision دید، قوه بینایی
❄️4)Frequent تکراری ، مکرر
❄️5)Glimpse نظر اجمالی، نگاه سریع
❄️6)Recent اخیر
❄️7)Decade دهه ، دوره ده ساله
❄️8)Hesitate مردد بودن ،تردید داشتن
❄️9)Absurd پوچ ، بی پایه
❄️10)Conflict اختلاف، تناقض
❄️11)Minority اقلیت ، گروه اقلیت
❄️12)Fiction افسانه، داستان ، خیال
❄️ @coding_504 ❄️
❄️1)Evidence مدرک، شاهد ، گواه
❄️2)Solitary انفرادی ، تنها، تک
❄️3)Vision دید، قوه بینایی
❄️4)Frequent تکراری ، مکرر
❄️5)Glimpse نظر اجمالی، نگاه سریع
❄️6)Recent اخیر
❄️7)Decade دهه ، دوره ده ساله
❄️8)Hesitate مردد بودن ،تردید داشتن
❄️9)Absurd پوچ ، بی پایه
❄️10)Conflict اختلاف، تناقض
❄️11)Minority اقلیت ، گروه اقلیت
❄️12)Fiction افسانه، داستان ، خیال
❄️ @coding_504 ❄️
121. #evidence : ˈevədəns
that which makes clear the truth or falsehood of something
آن چه درستی یا کذب چیزی را آشکار می سازد، شواهد، مدارک
a. Each juror felt he needed more evidence before voting to convict the former football star.
همه اعضای هیات ژوری می دانستند که پیش از رای به محکومیت ستاره سابق فوتبال، به دلایل بیشتری نیاز دارند
b. Her many awards were evidence enough that Leona excelled in typing.
پاداش فراوان او دلیل مناسبی برای این بود که لئونا در تایپ بی نظیر است
c. our teacher ignored the evidence that Simon had cheated on the test.
معلم ما مدرکی که دال بر تقلب سیمون در امتحان بود را نادیده گرفت
❄️ @coding_504 ❄️
that which makes clear the truth or falsehood of something
آن چه درستی یا کذب چیزی را آشکار می سازد، شواهد، مدارک
a. Each juror felt he needed more evidence before voting to convict the former football star.
همه اعضای هیات ژوری می دانستند که پیش از رای به محکومیت ستاره سابق فوتبال، به دلایل بیشتری نیاز دارند
b. Her many awards were evidence enough that Leona excelled in typing.
پاداش فراوان او دلیل مناسبی برای این بود که لئونا در تایپ بی نظیر است
c. our teacher ignored the evidence that Simon had cheated on the test.
معلم ما مدرکی که دال بر تقلب سیمون در امتحان بود را نادیده گرفت
❄️ @coding_504 ❄️
😊دوستان عزیزم
از اینکه قابل میدونین و پیام های تشکر میفرستید ممنونم. لطفا در اینستاگرام ما هم عضو بشید👇👇
Instagram.com/coding_504
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://instagram.com/_u/coding_504
از اینکه قابل میدونین و پیام های تشکر میفرستید ممنونم. لطفا در اینستاگرام ما هم عضو بشید👇👇
Instagram.com/coding_504
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://instagram.com/_u/coding_504
122. #solitary : ˈsɑːləˌteri
alone, single, only
تنها، مجرد، انفرادی، منزوی ،تک، یک
a. Sid's solitary manner kept him from making new friendships.
رفتار انزواگرایانه سید او را از داشتن دوستان جدید محروم کرد
b. There was not a solitary piece of evidence that Manuel had eaten the cheesecake.
حتی یک مدرک هم برای اینکه مانوئل کیک پنیر را خورده، وجود نداشت
c. The convict went into a rage when he was placed in a solitary cell.
وقتی مجرم را در یک سلول انفرادی جای دادند، شروع به داد و بیداد کرد
❄️ @coding_504 ❄️
alone, single, only
تنها، مجرد، انفرادی، منزوی ،تک، یک
a. Sid's solitary manner kept him from making new friendships.
رفتار انزواگرایانه سید او را از داشتن دوستان جدید محروم کرد
b. There was not a solitary piece of evidence that Manuel had eaten the cheesecake.
حتی یک مدرک هم برای اینکه مانوئل کیک پنیر را خورده، وجود نداشت
c. The convict went into a rage when he was placed in a solitary cell.
وقتی مجرم را در یک سلول انفرادی جای دادند، شروع به داد و بیداد کرد
❄️ @coding_504 ❄️
123. #vision : ˈvɪʒn̩
power of seeing, sense of sight
قدرت دید، حس بینایی
a. With the aid of the binoculars, my vision improved enough to see the entire vicinity.
با کمک دوربین دید من به اندازه کافی بهتر شد تا تمام اطراف را ببینم.
b. Ted had perfect vision, and that helped to make him a great baseball player.
تد بینایی بسیار خوبی داشت و این به او کمک کرد تا بازیکن بزرگی در بیس بال شود.
c. The glasses which Irma bought corrected her near-sighted vision.
عینکی که ایرما خرید نزدیک بینی او را اصلاح کرد.
❄️ @coding_504 ❄️
power of seeing, sense of sight
قدرت دید، حس بینایی
a. With the aid of the binoculars, my vision improved enough to see the entire vicinity.
با کمک دوربین دید من به اندازه کافی بهتر شد تا تمام اطراف را ببینم.
b. Ted had perfect vision, and that helped to make him a great baseball player.
تد بینایی بسیار خوبی داشت و این به او کمک کرد تا بازیکن بزرگی در بیس بال شود.
c. The glasses which Irma bought corrected her near-sighted vision.
عینکی که ایرما خرید نزدیک بینی او را اصلاح کرد.
❄️ @coding_504 ❄️
124. #frequent :ˈfriːkwənt
happening often, occurring repeatedly
اغلب اتفاق می افتد، مرتب رخ میدهد، مکرر
a. We made frequent visits to the hospital to see our grandfather.
ما برای دیدن پدربزرگمان مکرر به بیمارستان سر میزدیم
b. On frequent occasions Sam fell asleep in class.
سام بار ها در کلاس به خواب رفت
c. Dr. Bonner gave me some pills for my frequent headaches.
دکتر بونر برای سردرد های همیشگی ام تعدادی قرص به من داد
❄️ @coding_504 ❄️
happening often, occurring repeatedly
اغلب اتفاق می افتد، مرتب رخ میدهد، مکرر
a. We made frequent visits to the hospital to see our grandfather.
ما برای دیدن پدربزرگمان مکرر به بیمارستان سر میزدیم
b. On frequent occasions Sam fell asleep in class.
سام بار ها در کلاس به خواب رفت
c. Dr. Bonner gave me some pills for my frequent headaches.
دکتر بونر برای سردرد های همیشگی ام تعدادی قرص به من داد
❄️ @coding_504 ❄️