video_2016-09-06_08-49-48.mov
5.9 MB
Let's watch a movie @coding_504
این جوان آمریکایی قادر است به 23 زبان زنده دنیا صحبت کند از جمله فارسی. که زبان فارسی زبان مورد علاقه این نوجوان است .
فیلم تقدیم به شما به پاس همراهی
🎈 @coding_504 🎈
این جوان آمریکایی قادر است به 23 زبان زنده دنیا صحبت کند از جمله فارسی. که زبان فارسی زبان مورد علاقه این نوجوان است .
فیلم تقدیم به شما به پاس همراهی
🎈 @coding_504 🎈
لیست کلمات #درس9 کتاب 504
🍂1)Vicinity نزدیکی،مجاورت،همسایگی
🍂2)Century قرن
🍂3)Rage خشم شدید، غضب
🍂4)Document سند، مدرک
🍂5)Conclude
پایان دادن، به نتیجه رسیدن،به پایان رساندن/رسیدن
🍂6)Undeniable غیر قابل انکار
🍂7)Resist
مقاومت کردن در برابر،خودداری کردن،مخالفت کردن با
🍂8)Lack فاقد چیزی بودن،کمبود داشتن
🍂9)Ignore نادیده گرفتن،کم محلی کردن
🍂10)Challenge به مبارزه طلبیدن،چالش
🍂11)Miniature کوچک
🍂12)Source منشا ، منبع،سرچشمه
🍂 @coding_504 🍂
🍂1)Vicinity نزدیکی،مجاورت،همسایگی
🍂2)Century قرن
🍂3)Rage خشم شدید، غضب
🍂4)Document سند، مدرک
🍂5)Conclude
پایان دادن، به نتیجه رسیدن،به پایان رساندن/رسیدن
🍂6)Undeniable غیر قابل انکار
🍂7)Resist
مقاومت کردن در برابر،خودداری کردن،مخالفت کردن با
🍂8)Lack فاقد چیزی بودن،کمبود داشتن
🍂9)Ignore نادیده گرفتن،کم محلی کردن
🍂10)Challenge به مبارزه طلبیدن،چالش
🍂11)Miniature کوچک
🍂12)Source منشا ، منبع،سرچشمه
🍂 @coding_504 🍂
97. #vicinity :
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
region near a place, neighborhood
منطقه ای نزدیک یک مکان، همسایگی
a.Living in the vicinity of New York, Jeremy was near many museums.
جرمی که در اطراف نیویورک زندگی می کرد،به موزه های بسیاری نزدیک بود.
b. The torrent of rain fell only in our vicinity.
رگبار یا سیل باران تنها در اطراف ما بارید.
c. We approached the Baltimore vicinity by car.
با ماشین به اطراف بالتیمور رسیدیم یا به حوالی بالتیمور رسیدیم.
🍂 @coding_504 🍂
98. #century :
100 years
یکصد سال، قرن
a. George Washington lived in the eighteenth century.
جرج واشینگتن در قرن هجدهم زندگی میکرد.
b. The United States is more than two centuries old.
ایالات متحده ،بیش از دو قرن قدمت دارد.
c. Many prominent men have been born in this century.
بسیاری از مردان مشهور در این قرن متولد شده اند.
🍂 @coding_504 🍂
100 years
یکصد سال، قرن
a. George Washington lived in the eighteenth century.
جرج واشینگتن در قرن هجدهم زندگی میکرد.
b. The United States is more than two centuries old.
ایالات متحده ،بیش از دو قرن قدمت دارد.
c. Many prominent men have been born in this century.
بسیاری از مردان مشهور در این قرن متولد شده اند.
🍂 @coding_504 🍂
video_2016-09-15_12-01-57.mov
9.1 MB
❤️ @coding_504 ❤️
Let's watch a movie together.
عزیزان فوروارد آزاد با نام کانال کدینگ، کپی ممنوع اخلاقا" و شرعا"
ممنون
کدینگ 504
😎 @coding_504 😎
Let's watch a movie together.
عزیزان فوروارد آزاد با نام کانال کدینگ، کپی ممنوع اخلاقا" و شرعا"
ممنون
کدینگ 504
😎 @coding_504 😎
99. #rage :
violent anger, something that arouses intense but brief enthusiasm
خشم شدید، غضب، چیزی که علاقه شدید اما مختصر بر می انگیزد
a. Joan's bad manners sent her mother into a rage.
رفتار های بد ژوآن مادرش را به خشم آورد.
b. In a fit of rage, Francine broke the valuable glass.
فرانکین در یک جنون آنی جام گران قیمت را شکست.
c. The mayor felt a sense of rage about the exaggerations in the press.
شهردار از گزافه گویی های مطبوعات خشمگین شد. (بزرگنمایی مطبوعات)
🍂 @coding_504 🍂
violent anger, something that arouses intense but brief enthusiasm
خشم شدید، غضب، چیزی که علاقه شدید اما مختصر بر می انگیزد
a. Joan's bad manners sent her mother into a rage.
رفتار های بد ژوآن مادرش را به خشم آورد.
b. In a fit of rage, Francine broke the valuable glass.
فرانکین در یک جنون آنی جام گران قیمت را شکست.
c. The mayor felt a sense of rage about the exaggerations in the press.
شهردار از گزافه گویی های مطبوعات خشمگین شد. (بزرگنمایی مطبوعات)
🍂 @coding_504 🍂
100. #document :
something handwritten or printed that gives information or proof of some fact
چیز دستنویس یا تایپ شده که درباره ی حقیقتی شواهد یا اطلاعات می دهد، سند ، مدرک، گواه
a. Newly discovered documents
showed that the prisoner was obviously innocent.
مدارکی که به تازگی بدست آمده نشان داد که زندانی واقعا بی گناه است.
b. The documents of ancient Rome have survived many centuries.
اسناد روم باستان قرن های زیادی، باقی مانده اند، بر جای مانده اند.
c. We were reluctant to destroy important documents.
مایل نبودیم تا مدارک مهم را از بین ببریم.
🍂 @coding_504 🍂
something handwritten or printed that gives information or proof of some fact
چیز دستنویس یا تایپ شده که درباره ی حقیقتی شواهد یا اطلاعات می دهد، سند ، مدرک، گواه
a. Newly discovered documents
showed that the prisoner was obviously innocent.
مدارکی که به تازگی بدست آمده نشان داد که زندانی واقعا بی گناه است.
b. The documents of ancient Rome have survived many centuries.
اسناد روم باستان قرن های زیادی، باقی مانده اند، بر جای مانده اند.
c. We were reluctant to destroy important documents.
مایل نبودیم تا مدارک مهم را از بین ببریم.
🍂 @coding_504 🍂
101. #conclude :
end, finish, decide
تمام کردن، به پایان رساندن، تصمیم گرفتن
a. Most people are happy when they conclude their work for the day.
اغلب مردم وقتی که کار روزانه شان را تمام میکنند، خوشحالند.
b. The gloomy day concluded with a thunderstorm.
روز دلگیر ابری، با یک طوفان و رعد و برق به پایان رسید.
c. Work on the building could not be concluded until the contract was signed.
کار روی ساختمان تا زمانی که قرارداد امضا نشد، به نتیجه نرسید یا انجام نشد.
🍂 @coding_504 🍂
end, finish, decide
تمام کردن، به پایان رساندن، تصمیم گرفتن
a. Most people are happy when they conclude their work for the day.
اغلب مردم وقتی که کار روزانه شان را تمام میکنند، خوشحالند.
b. The gloomy day concluded with a thunderstorm.
روز دلگیر ابری، با یک طوفان و رعد و برق به پایان رسید.
c. Work on the building could not be concluded until the contract was signed.
کار روی ساختمان تا زمانی که قرارداد امضا نشد، به نتیجه نرسید یا انجام نشد.
🍂 @coding_504 🍂