⭕️"Believe in yourself and all that you are. Know that there is something inside you that is greater than any obstacle."
ترجمه کلمه به کلمه:
Believe (باور کن)
in (در)
yourself (خودت)
and (و)
all (همه)
that (آنچه)
you (تو)
are (هستی).
Know (بدان)
that (که)
there (وجود دارد)
is (است)
something (چیزی)
inside (درون)
you (تو)
that (که)
is (است)
greater (بزرگتر)
than (از)
any (هر)
obstacle (مانع)
ترجمه کلمه به کلمه:
Believe (باور کن)
in (در)
yourself (خودت)
and (و)
all (همه)
that (آنچه)
you (تو)
are (هستی).
Know (بدان)
that (که)
there (وجود دارد)
is (است)
something (چیزی)
inside (درون)
you (تو)
that (که)
is (است)
greater (بزرگتر)
than (از)
any (هر)
obstacle (مانع)
👍24❤6
✅ بسیار مهم
✅ بعضی از فعلها هستند که معنای آنها در حالت معلوم و مجهول برای بسیاری از زبانآموزان گیجکننده است. برخی از این افعال عبارتند از:
✅ Follow
پس از چیزی آمدن، به دنبال چیزی آمدن...
✅ Precede
قبل از چیزی آمدن، مقدم بر چیزی بودن...
✅ Surmount
روی چیزی قرار داشتن، در بالای چیزی قرار داشتن (البته معنی دیگر این فعل غلبه کردن و شکست دادن است)
✅ Outnumber
(از نظر تعداد) بیشتر بودن
✍️ مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن هر دو جمله به یک معنی هستند:
• Summer follows spring. = Spring is followed by Summber.
تابستان بعد از بهار است.
💡 اگه فراموش میکنید، این مثال ساده رو حفظ کنید:
• The number 2 follows 1.
عدد 2 بعد از 1 میآید = عدد بعد از 1 عدد 2 است.
• The agreement followed months of negotiation.
توافق پس از ماهها مذاکره بدست آمد.
• Ali finished first, closely followed by Hasan and Gholi.
علی اول شد و در جایگاه بعدی (با اختلاف کم) حسن و قلی قرار گرفتند.
• In English, the letter Q is always followed by U.
در انگلیسی حرف U همیشه بعد از حرف Q میآید (میدونستید؟ 🤔)
• Her accident was followed by a long period of recovery.
• First came the student speeches, and the presentation of awards followed.
• The assassination of Martin Luther King in 1968 was followed by that of Robert Kennedy.
• The meal consisted of smoked salmon, followed by guinea fowl (= with this as the next part).
• The paragraph that precedes this one is unclear.
پاراگرافی که قبل از این آمده مبهم است.
• Verbs are usually preceded by the subject in English.
در انگلیسی فاعل معمولاً قبل از فعل میآید.
• Lunch will be preceded by a short speech from the chairman.
سخنرانی کوتاه رئیس قبل از ناهار انجام میشود.
• The house surmounts a high hill.
خانه بر فراز تپهى بلندى قرار دارد.
• The island is surmounted by a huge black castle.
یک قلعهی سیاه بزرگ روی جزیره قرار دارد.
• The central 12-foot column is surmounted by a bronze angel with outspread wings.
• In nursing, women still outnumber men by four to one.
در پرستاری، تعداد زنان هنوز 4 برابر مردان است.
• Men in prison vastly outnumber women.
تعداد مردان در زندان بسیار بیشتر از زنان است.
• His troops were hopelessly outnumbered.
سربازان دشمن خیلی بیشتر از سربازان او بودند.
• Despite being outnumbered, they managed to fight back bravely.
✔️ فعل surmount در مفهوم گفته شده معمولاً بصورت مجهول بکار میرود.
❓ در این مثال تعداد چه کسانی بیشتر بوده؟
• The demonstrators were heavily outnumbered by the police.
⁉️ چه فعلهای دیگهای میشناسید که مثل این موارد باشن؟
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
✅ بعضی از فعلها هستند که معنای آنها در حالت معلوم و مجهول برای بسیاری از زبانآموزان گیجکننده است. برخی از این افعال عبارتند از:
✅ Follow
پس از چیزی آمدن، به دنبال چیزی آمدن...
✅ Precede
قبل از چیزی آمدن، مقدم بر چیزی بودن...
✅ Surmount
روی چیزی قرار داشتن، در بالای چیزی قرار داشتن (البته معنی دیگر این فعل غلبه کردن و شکست دادن است)
✅ Outnumber
(از نظر تعداد) بیشتر بودن
✍️ مثال زیر را در نظر بگیرید که در آن هر دو جمله به یک معنی هستند:
• Summer follows spring. = Spring is followed by Summber.
تابستان بعد از بهار است.
💡 اگه فراموش میکنید، این مثال ساده رو حفظ کنید:
• The number 2 follows 1.
عدد 2 بعد از 1 میآید = عدد بعد از 1 عدد 2 است.
• The agreement followed months of negotiation.
توافق پس از ماهها مذاکره بدست آمد.
• Ali finished first, closely followed by Hasan and Gholi.
علی اول شد و در جایگاه بعدی (با اختلاف کم) حسن و قلی قرار گرفتند.
• In English, the letter Q is always followed by U.
در انگلیسی حرف U همیشه بعد از حرف Q میآید (میدونستید؟ 🤔)
• Her accident was followed by a long period of recovery.
• First came the student speeches, and the presentation of awards followed.
• The assassination of Martin Luther King in 1968 was followed by that of Robert Kennedy.
• The meal consisted of smoked salmon, followed by guinea fowl (= with this as the next part).
• The paragraph that precedes this one is unclear.
پاراگرافی که قبل از این آمده مبهم است.
• Verbs are usually preceded by the subject in English.
در انگلیسی فاعل معمولاً قبل از فعل میآید.
• Lunch will be preceded by a short speech from the chairman.
سخنرانی کوتاه رئیس قبل از ناهار انجام میشود.
• The house surmounts a high hill.
خانه بر فراز تپهى بلندى قرار دارد.
• The island is surmounted by a huge black castle.
یک قلعهی سیاه بزرگ روی جزیره قرار دارد.
• The central 12-foot column is surmounted by a bronze angel with outspread wings.
• In nursing, women still outnumber men by four to one.
در پرستاری، تعداد زنان هنوز 4 برابر مردان است.
• Men in prison vastly outnumber women.
تعداد مردان در زندان بسیار بیشتر از زنان است.
• His troops were hopelessly outnumbered.
سربازان دشمن خیلی بیشتر از سربازان او بودند.
• Despite being outnumbered, they managed to fight back bravely.
✔️ فعل surmount در مفهوم گفته شده معمولاً بصورت مجهول بکار میرود.
❓ در این مثال تعداد چه کسانی بیشتر بوده؟
• The demonstrators were heavily outnumbered by the police.
⁉️ چه فعلهای دیگهای میشناسید که مثل این موارد باشن؟
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
👍10🤩2❤1
In order to succeed, your desire for success should be greater than your fear of failure.
برای موفقیت، باید اشتیاق تان به آن بیشتر از ترس تان از شکست باشد.
برای موفقیت، باید اشتیاق تان به آن بیشتر از ترس تان از شکست باشد.
👍8❤5🕊2
🔸واژگان پیشرفته و مهم رایتینگ :
1. exceptional: extraordinary, nius, phenomenon
(نابغه)
4. briskly: rapidly, quickly
(به سرعت)
5. jealousy: envy, resentment
(حسادت)
6. exclusion: isolation, segregation, elimination
(محروم سازی)
7. outline: summarise, delineate
(طرح کلی)
8. pal: peer
(رفیق، شریک)
9. endeavour: attempt, strive
(تلاش، کوشش)
10. thorny: hard, complicated, difficult
(سخت)
11. foster: rear, raise, breed
(پرورش دادن)
12. cast doubt: shed doubt, hesitate
(شک داشتن)
1. exceptional: extraordinary, nius, phenomenon
(نابغه)
4. briskly: rapidly, quickly
(به سرعت)
5. jealousy: envy, resentment
(حسادت)
6. exclusion: isolation, segregation, elimination
(محروم سازی)
7. outline: summarise, delineate
(طرح کلی)
8. pal: peer
(رفیق، شریک)
9. endeavour: attempt, strive
(تلاش، کوشش)
10. thorny: hard, complicated, difficult
(سخت)
11. foster: rear, raise, breed
(پرورش دادن)
12. cast doubt: shed doubt, hesitate
(شک داشتن)
👍11🥰2
لیست100 لغت پرکاربرد درانگلیسی
۱- Accept – پذیرفتن
۲-Allow – اجازه دادن
۳-Ask – پرسیدن
۴-Believe – باور کردن
۵-Borrow – قرض گرفتن
۶-Break – شکستن
۷-Bring – آوردن
۸-Buy – خریدن
۹-Can/ Be able – توانستن
۱۰-Cancel – منتفی کردن
۱۱-Change – تغییر دادن
۱۲-Clean – تمییز کردن
۱۳-Comb – شانه کردن
۱۴-Complain – شکایت کردن
۱۵-Cough – سرفه کردن
۱۶-Count – شمردن
۱۷-Cut – بریدن
۱۸-Dance – رقصیدن
۱۹-Draw – کشیدن
۲۰-Drink – نوشیدن
۱- Accept – پذیرفتن
۲-Allow – اجازه دادن
۳-Ask – پرسیدن
۴-Believe – باور کردن
۵-Borrow – قرض گرفتن
۶-Break – شکستن
۷-Bring – آوردن
۸-Buy – خریدن
۹-Can/ Be able – توانستن
۱۰-Cancel – منتفی کردن
۱۱-Change – تغییر دادن
۱۲-Clean – تمییز کردن
۱۳-Comb – شانه کردن
۱۴-Complain – شکایت کردن
۱۵-Cough – سرفه کردن
۱۶-Count – شمردن
۱۷-Cut – بریدن
۱۸-Dance – رقصیدن
۱۹-Draw – کشیدن
۲۰-Drink – نوشیدن
👏3👍1
۲۱-Drive – رانندگی کردن
۲۲-Eat – خوردن
۲۳-Explain – توضیح دادن
۲۴-Fall – افتادن
۲۵-Fill – پر کردن
۲۶-Find – پیدا کردن
۲۷-Finish – تمام کردن
۲۸-Fit – جا دادن
۲۹-Fix – درست کردن
۳۰-Fly – پرواز کردن
۳۱-Forget – فراموش کردن
۳۲-Give – دادن
۳۳-Go – رفتن
۳۴-Have – داشتن
۳۵-Hear – شنیدن
۳۶-Hurt – زخمی شدن
۳۷-Know – دانستن
۳۸-Learn – یادگرفتن
۳۹-Leave – ترک کردن
۴۰-Listen – گوش کردن
۴۱-Live – زندگی کردن
۲۲-Eat – خوردن
۲۳-Explain – توضیح دادن
۲۴-Fall – افتادن
۲۵-Fill – پر کردن
۲۶-Find – پیدا کردن
۲۷-Finish – تمام کردن
۲۸-Fit – جا دادن
۲۹-Fix – درست کردن
۳۰-Fly – پرواز کردن
۳۱-Forget – فراموش کردن
۳۲-Give – دادن
۳۳-Go – رفتن
۳۴-Have – داشتن
۳۵-Hear – شنیدن
۳۶-Hurt – زخمی شدن
۳۷-Know – دانستن
۳۸-Learn – یادگرفتن
۳۹-Leave – ترک کردن
۴۰-Listen – گوش کردن
۴۱-Live – زندگی کردن
❤6👍3👏1
-Look – دیدن
۴۳-Lose – گم کردن
۴۴-Make/Do – انجام دادن
۴۵-Need – احتیاج داشتن
۴۶-Open – بازکردن
۴۷-Organise – منظم کردن
۴۸-Close/Shut – بستن
۴۹-Pay – پرداختن
۵۰-Play – بازی کردن
۵۱-Put – قرار دادن
۵۲-Rain – باریدن
۵۳-Read – خواندن
۵۴-Reply – پاسخ دادن
۵۵-Run – دویدن
۵۶-Say – گفتن
۵۷-See – دیدن
۵۸-Sell – فروختن
۵۹-Send – فرستادن
۶۰-Sign – امضا کردن
۶۱-Sing – آواز خواندن
۶۲-Sit – نشستن
۴۳-Lose – گم کردن
۴۴-Make/Do – انجام دادن
۴۵-Need – احتیاج داشتن
۴۶-Open – بازکردن
۴۷-Organise – منظم کردن
۴۸-Close/Shut – بستن
۴۹-Pay – پرداختن
۵۰-Play – بازی کردن
۵۱-Put – قرار دادن
۵۲-Rain – باریدن
۵۳-Read – خواندن
۵۴-Reply – پاسخ دادن
۵۵-Run – دویدن
۵۶-Say – گفتن
۵۷-See – دیدن
۵۸-Sell – فروختن
۵۹-Send – فرستادن
۶۰-Sign – امضا کردن
۶۱-Sing – آواز خواندن
۶۲-Sit – نشستن
❤8👍3👏1
-Sleep – خوابیدن
۶۴-Smoke – سیگار کشیدن
۶۵-Speak – صحبت کردن
۶۶-Spell – هجی کردن
۶۷-Spend – پرداختن
۶۸-Stand – ایستادن
۶۹-Start/Begin – شروع کردن
۷۰-Study – درس خواندن
۷۱-Succeed – موفق شدن
۷۲- Swim – شنا کردن
۷۳-Take – گرفتن
۷۴-Talk – صحبت کردن
۷۵-Teach – یاد دادن
۷۶-Tell – گفتن
۷۷-Think – فکر کردن
۷۸-Translate – ترجمه کردن
۷۹-Travel – سفر کردن
۸۰-Try – امتحان کردن
۸۱-Turn off – خاموش کردن
۸۲-Turn on – روشن کردن
۸۳-Type – تایپ کردن
۶۴-Smoke – سیگار کشیدن
۶۵-Speak – صحبت کردن
۶۶-Spell – هجی کردن
۶۷-Spend – پرداختن
۶۸-Stand – ایستادن
۶۹-Start/Begin – شروع کردن
۷۰-Study – درس خواندن
۷۱-Succeed – موفق شدن
۷۲- Swim – شنا کردن
۷۳-Take – گرفتن
۷۴-Talk – صحبت کردن
۷۵-Teach – یاد دادن
۷۶-Tell – گفتن
۷۷-Think – فکر کردن
۷۸-Translate – ترجمه کردن
۷۹-Travel – سفر کردن
۸۰-Try – امتحان کردن
۸۱-Turn off – خاموش کردن
۸۲-Turn on – روشن کردن
۸۳-Type – تایپ کردن
❤7👍4👏2
-Understand – فهمیدن
۸۵-Use – استفاده کردن
۸۶-Wait – صبر کردن
۸۷-Wake up – بیدار شدن
۸۸-Want – خواستن
۸۹-Watch – نگاه کردن
۹۰-Work – کارکردن
۹۱-Worry – نگران شدن
۹۲-Write – نوشتن
۹۳-Waste – هدر رفتن
۹۴-Wonder – تعجب کردن
۹۵-Worship – عبادت کردن
۹۶-Win – برنده شدن
۹۷-Wear – پوشیدن
۹۸-Wash – شستن
۱۰۰-Welcome – خوش آمد گویی
۸۵-Use – استفاده کردن
۸۶-Wait – صبر کردن
۸۷-Wake up – بیدار شدن
۸۸-Want – خواستن
۸۹-Watch – نگاه کردن
۹۰-Work – کارکردن
۹۱-Worry – نگران شدن
۹۲-Write – نوشتن
۹۳-Waste – هدر رفتن
۹۴-Wonder – تعجب کردن
۹۵-Worship – عبادت کردن
۹۶-Win – برنده شدن
۹۷-Wear – پوشیدن
۹۸-Wash – شستن
۱۰۰-Welcome – خوش آمد گویی
❤16👏2👍1
📌این هوش مصنوعیبجای شما براتون جزوه مینویسه!!
🔸با این هوش مصنوعی تا 8ساعت ویس بطور رایگان هر ماه میتونید به متن تبدیل کنید
🔸یا صدای استادتونو همزمان با تدریس به متن تبدیل کنید
🔸یعنی عملا بجای شما جزوه مینویسه!!
🔸برای دوستانی هم که فایل مصاحبه شون میخوان به متن تبدیل کنن عالیه
🔸همونطور که در ویدئو ملاحظه فرمودید از زبان فارسی هم بخوبی پشتیبانی میکنه
🔸با این هوش مصنوعی تا 8ساعت ویس بطور رایگان هر ماه میتونید به متن تبدیل کنید
🔸یا صدای استادتونو همزمان با تدریس به متن تبدیل کنید
🔸یعنی عملا بجای شما جزوه مینویسه!!
🔸برای دوستانی هم که فایل مصاحبه شون میخوان به متن تبدیل کنن عالیه
🔸همونطور که در ویدئو ملاحظه فرمودید از زبان فارسی هم بخوبی پشتیبانی میکنه
❤2👍1
✅ نحوه چگونگی مقایسه چند چیز با یکدیگر
✅ ۱. صفت قياسی همتراز:
برای مقايسه افراد، مکان، اشیا و... وقتیکه هیچ تفاوتی بین آنها وجود نداشته باشد از ساختار های زیر استفاده میکنیم:
➕مثبت:
as + صفت + as
➖منفی:
not as + صفت+ as
not so + صفت+ as
✏️I'm as happy as you.
من به اندازه تو خوشحال هستم.
✏️Farhad is almost as tall as his father.
فرهاد تقريباً به بلندی پدرش است.
✏️Our house is not as expensive as your house.
خانه ما به گرانی خانه شما نيست.
✅ ۲. صفت قياسی تفضيلی:
برای مقايسه دو شخص، دو چيز و ... از صفت تفضيلی به همراه کلمه than استفاده می شود:
✏️She looks younger than my mother.
از مادرم جوان تر به نظر می رسد.
✏️I think writing is easier than speaking.
گمان می کنم نوشتن از صحبت کردن راحتتر است.
✏️The man on the right is taller than the man on the left.
مرد سمت راستی از مرد سمت چپی بلندتر است.
✅ ۳. صفت قياسی عالی:
برای مقايسه بيش از دو شخص يا دو چيز از صفت عالی استفاده می شود:
✏️He's the oldest teacher in our school.
او مسن ترين معلم مدرسه ماست.
✏️It must be the most expensive car in the world.
اين بايد گرانترين اتومبيل جهان باشد.
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
✅ ۱. صفت قياسی همتراز:
برای مقايسه افراد، مکان، اشیا و... وقتیکه هیچ تفاوتی بین آنها وجود نداشته باشد از ساختار های زیر استفاده میکنیم:
➕مثبت:
as + صفت + as
➖منفی:
not as + صفت+ as
not so + صفت+ as
✏️I'm as happy as you.
من به اندازه تو خوشحال هستم.
✏️Farhad is almost as tall as his father.
فرهاد تقريباً به بلندی پدرش است.
✏️Our house is not as expensive as your house.
خانه ما به گرانی خانه شما نيست.
✅ ۲. صفت قياسی تفضيلی:
برای مقايسه دو شخص، دو چيز و ... از صفت تفضيلی به همراه کلمه than استفاده می شود:
✏️She looks younger than my mother.
از مادرم جوان تر به نظر می رسد.
✏️I think writing is easier than speaking.
گمان می کنم نوشتن از صحبت کردن راحتتر است.
✏️The man on the right is taller than the man on the left.
مرد سمت راستی از مرد سمت چپی بلندتر است.
✅ ۳. صفت قياسی عالی:
برای مقايسه بيش از دو شخص يا دو چيز از صفت عالی استفاده می شود:
✏️He's the oldest teacher in our school.
او مسن ترين معلم مدرسه ماست.
✏️It must be the most expensive car in the world.
اين بايد گرانترين اتومبيل جهان باشد.
از اینکه کانال ما رو به دوستان خود معرفی میکنید، از شما متشکریم ♥️
👍8❤7