Great things never come from comfort zones .

چيزهاى فوق العاده ، هرگز از
" كنج راحتى " به وجود نميان .

"لغات امروز برای مکالمه بهتر 💬📖"
"Words of the Day for Better Conversations"


1. Inquire
معنی: پرس‌وجو کردن
مثال: She inquired about the availability of tickets for the concert.
ترجمه مثال: او درباره در دسترس بودن بلیط‌های کنسرت پرس‌وجو کرد.

2. Clarify
معنی: روشن کردن، توضیح دادن
مثال: Could you clarify your statement for me?
ترجمه مثال: آیا می‌توانید بیانیه‌تان را برای من روشن کنید؟

3. Doubt
معنی: شک کردن
مثال: I doubt whether he will arrive on time.
ترجمه مثال: من شک دارم که آیا او به موقع خواهد رسید یا نه.

🐤صفات پرکاربرد انگلیسی 🤩👇

🟠jealous
◾️حسود
🔵easygoing
◾️بيخيال
🟣moody
◾️دم دمی مزاج
🩷selfish
◾️ خودخواه
🔴Stingy
◾️خسیس
🟡Folksy
◾️خاکی ،خوش مشرب

✅امکان ویرایش محل آزمون وزارت بهداشت و فراگیر سیزدهم فعال شد!


🗓مهلت ویرایش محل آزمون: تا 1 شهریورماه 1404

🔸داوطلبان می‌توانند با مراجعه به پروفایل کاربری (بخش انتخاب محل برگزاری آزمون) نسبت به تعیین استان و شهر محل آزمون اقدام نمایند.
‌‌‏‌‌‏➖➖➖➖➖➖➖➖
🔰نکات مهم نحوه ویرایش محل آزمون
نکته اول: چنانچه داوطلبی در زمان مقرر به سامانه مراجعه ننماید، نزدیکترین شهر به محل سکونت داوطلب به عنوان شهر محل برگزاری آزمون برای وی در نظر گرفته می‌شود.
نکته دوم: داوطلبانی که قبلا استان دیگری (غیر از محل سکونت) را برای محل آزمون انتخاب نموده باشند، درصورت عدم مراجعه به پروفایل و انتخاب شهر محل آزمون، مرکز استان انتخابی قبلی به عنوان شهر محل آزمون برای آنها منظور خواهد شد.

❗️ثبت‌نام آزمون صلاحیت حرفه‌ای گروه پرستاری (پرستاری، هوشبری و اتاق عمل)  دوره دهم ۱۴۰۴ شروع شد

📆مهلت ثبت‌نام تا: ۱۴۰۴/۰۶/۰۳
📅تاریخ برگزاری آزمون: ۱۴۰۴/۰۷/۰۳

منبع: مرکز سنجش آموزش پزشکی کشور sanjeshp.ir
تاریخ انتشار: ۱۴۰۴/۰۵/۲۸

مشاهده و دانلود دفترچه راهنمای ثبت‌نام:
https://sanjeshp.ir/PDF.aspx?newsid=103229&type=application/pdf

صفحه ثبت‌نام در آزمون:
https://dastyar1.sanjeshp.ir/SalahiyatParastari/

Happy doctor’s day to all the doctors
out there who work hard every day to save a life
روز پزشک بر تمام پزشکانی که
هر روز برای نجات یک زندگی سخت تلاش می کنند مبارک باد

این قالب مکالمه‌ای مناسب آدمای توهمیه
To be under the delusion...
توهم زدن، خیالاتی شدن...

مثال:
I was under the delusion that he intended to marry me.
من توهم زده بودم که اون قصد داره با من ازدواج کنه.
Despite failing all his classes, John was under the delusion that he was a genius.
علی رغم اینکه اون همه کلاساشو افتاد جان توهم زده بود که یه نابغه است.
You're delusional!
تو خیالاتی شدی.

حالا تو بگو
علی توهم زده بود که سارا دوستش داره