پرسش بزنگاهی

عروس حزب دولاه با آن چشم های شهلایش حالا کجاست که بنرهای پدرش را مثل خودش در هر کوی و برزن در آتش می سوزند؟

چپ "برخی" سوزی های بی بی سی سوز

کار به جایی رسیده که متحجران گلوبالیست و فمینیست های عقده ای مارکسیست و مجریان چپ مغز بی بی سی برای دانشجویان مبارز و آگاه و شجاع امروز ما نسخه ی غلط و درست بپیچند...

فریاد هر مرد: زن زندگی آزادی
فریاد هر زن: مرد میهن آبادی

با قاطعیت می توان گفت پیشروتر از این شعار/مانیفیست در حال حاضر بر روی کره ی زمین در میان هیچ ملت و تمدنی وجود ندارد! و همین یک شعار به تنهایی ما را در برابر غربی ها و آمریکایی های چپ زده ی اخته ی امروز به دورانی از شکوفایی اندیشه بازمی گرداند که در آن اروپایی ها هنوز بالای درخت زندگی می کردند و ما بر استوانه ها مبانی حقوق بشر را حک می کردیم!

بسوزید ای مارکسیست ها و بسازید تا فردای روشن ما روزی باز بدمد و چون خفاشان به غارهای تاریک تحجر خود بازخزید!

انقلاب ملی چپ سوز ایرانیان
علیه تمامی دیسکورس های سنتی و نوین مارکسیستی

فیلیپ برنارد، ستون‌نویس روزنامۀ لوموند، در مقاله ای در شمارۀ امروز این نشریه نوشت که قیام زنان ایران علیه حجاب اجباری چپ فرانسه را در مقابل پرسشی کلیدی قرار داده و شکاف‌های درونی آن را دائماً تشدید می کند. البته منظور نویسندۀ لوموند از "چپ"، چپ فرانسه است و نه چپ ایران که از آغاز تأسیس حکومت اسلامی و طی سالیان حجاب اجباری و مبارزه با آن را موضوعی جانبی می دانست.

ستون نویس لوموند نوشته است که برغم تفاوت های جدی میان ایران و جامعه‌ای نظیر فرانسه، واقعیت ایران نشان می دهد که حجاب ابزار سرکوب سیاسی نه فقط علیه زنان بلکه علیه کلیت جامعه است و در عین حال انگاره‌هایی را به پرسش می کشد که کوشیده‌اند حجاب را نوعی انتخاب فردی وانمود کنند.

لوموند می افزاید که قیام قهرمانانۀ مردم ایران علیه ستم و سرکوب که در آن زنان در دفاع از برابری نقش پیشتاز را بازی می‌کنند پایه های دیکتاتوری مذهبی در این کشور را لرزانده است. لوموند می افزاید : منطقاً تظاهرات‌های خیابانی در ایران با شعار "زن، زندگی، آزادی" که تبلور ارزش های تاریخی چپ هستند و در آنها زنان صحنه‌های باورنکردنی سوزاندن روسری‌ها در ملاء عام را به نمایش می‌گذارند باید حمایت های گسترده و همبستگی‌های پرشور چپ ها را برمی انگیخت. اما، نه تنها تظاهرات‌های نیروهای چپ فرانسه با تأخیر و بدون تداوم برگزار شدند، بلکه اظهارات رهبران آنها در خصوص مبارزات زنان ایران به کلی گویی های محض محدود ماند.

مقاله نویس لوموند می افزاید در واقع قیام زنان ایران علیه حجاب اجباری چپ فرانسه را با معضلی روبرو کرده که از سال ١٩٨٩ یعنی از زمان صدور فتوای قتل سلمان رشدی شکاف های درونی آن را تشدید نموده است. این معضل عبارت از این است : آیا حجاب پوششی است انتخابی یا ابزار سیاسی سلطه بر زنان و جامعه؟ لوموند می افزاید که بخشی از موضع گیری‌ها و مبهم گویی های احزاب چپ فرانسوی به ویژه حزب "نافرمان" و رهبر آن "ژان-لوک ملانشون" در اینباره بیشتر ریشه در جلب آرای انتخاباتی مسلمانان فرانسه دارد.

مقاله نویس لوموند می افزاید رویدادهای جاری ایران به وضوح نشان می دهند که معترضان و تظاهرکنندگان در رویارویی با نیروهای پلیس در خیابان های ایران، حجاب را به عنوان بنیاد یک رژیم اقتدارگرا هدف گرفته اند که خصلت مذهبی اش تنها پوششی است برای پنهان نگه داشتن نظامیان در قدرت. مقاله نویس لوموند سپس از قول فرهاد خسروخاور، جامعه‌شناس ایرانی-فرانسوی، نقل کرده است : "تحمیل حجاب به زنان در ایران، ضامن حفظ جامعه زیر یوغ قوانین و احکام اسلامی است. رهبران فاسد و سرکوبگر رژیم اسلامی برای حفظ قدرت خود به سپر بردگی زنان احتیاج دارند."

لوموند در پایان می نویسد : همانطور که پیروزی انقلاب اسلامی به ترویج حجاب اسلامی در جهان رونق بخشید، مبارزۀ امروز زنان و مردم ایران با این بنیاد ستم و تبعیض بر افکار و روحیات بسیاری در جهان تاثیر خواهد نهاد. به نوشتۀ لوموند زنان ایران با مبارزۀ خود علیه حجاب اسلامی ادبیات کسانی را در جوامع غربی به چالش می کشند که هر گونه انتقاد از حجاب اسلامی را نوعی تصاحب فرهنگی غیرقابل تحمل معرفی کرده‌اند.

برگرفته از وبسایت رادیو فرانسه

به نوشتۀ لوموند زنان ایران با مبارزۀ خود علیه حجاب اسلامی ادبیات چپ هایی را در جوامع غربی به چالش می کشند که هر گونه انتقاد از حجاب اسلامی را نوعی تصاحب فرهنگی غیرقابل تحمل معرفی کرده‌اند.

چپ سوزی ایرانی
آرمانهای بر باد فمنیستی مارکسیستی
و به همین سادگی جوان امروز ایران هرچه چپ آرمان های دوزاری فمنیستی را که با هدف ایجاد تفرقه ی جنسی میان مردمان و رشد و گسترش نفرت در راستای ضربه به اتحاد های ملی و باورهای وطن محور طراحی شده اند را به چاه های فاضلاب ریختند..

از سنندج تا سراسر ایران به زودی بر روی همه ی پرده ها...

چپ مارکسیست های داعشی

در فردای آزادی ایران فراموش نکنیم که برای آبادی و سازندگی و پیشرفت، دین زدایی به تنهایی کافی نیست، ایدئولوژی های چپ و مارکسیست به لحاظ دشمنی با بنیادهای میهنی و رفاه هیچ کم از رفقای داعشی و اسلامی خود ندارند!

به عنوان مثال به این دو رفیق قزمیت با آن ریخت و قیافه های دوزاری نگاه کنید که چطور به خود اجازه می دهند برای دری وری های ایدئولوژیک خود و برای جلب توجه به روی آثار و سرمایه های هنری یک ملت سوپ بپاشند و با خود فکر کنید که این دار و دسته به لحاظ شستشوی مغزی و آمادگی برای تخریب با رفقای انتحاری طالب و داعشی خود چقدر فرق دارند و تفاوت این تصویر با تصاویر حمله ی داعشی های با پتک به آثار باستانی و موزه ها چقدر است؟

اینکه حمله به "سفارت های خارجی" و اشغال آنها کاری خلاف عرف دیپلماتیک است هیچ ربطی به اشغال یک سفارت خانه توسط مردمان همان کشور در میانه ی یک خیزش ملی ندارد، سفارت خانه های ایران برای ایرانیان است و بخشی از خاک کشورشان، این سفارت خانه ها در حال حاضر اشغالی محسوب می شوند و آزاد سازی آن‌ها توسط مردم ایران یک حق ملی است، اینکه هیچ غیر ایرانی حق ورود بی اجازه به سفارت های ایران را در کشورهای بیگانه ندارد شامل حال مردم ایران نمی شود، درستی و غلطی ورود به سفارت خانه های ایران و آزاد سازی آنها و حتا تخریب آن ها در صورت ضرورت برای ما ایرانیان یک مسئله ی داخلی است و به خودمان ربط دارد، پلیس در این کشورها حق دارد مطابق وظیفه تلاش کند تا مانع ورود ما به داخل محوطه ی سفارت خانه ها بشود و ما نیز حق داریم تا تلاش کنیم که از سد پلیس با ترفندهای لازم و بدون زد و خورد و خشونت با نیروهای امنیتی و به شکل هوشمندانه عبور کنیم و وارد "خاک و سفارت کشور خودمان بشویم" ... برای پیروی از عرف های دیپلماتیک و غیر دیپلماتیک حالا که زندان اوین را به خمپاره و موشک بسته اند خیلی دیر است... اجازه ندهید با مقایسه ی این کار با اشغال سفارت آمریکا توسط وحوش مارکسیست 57 ما را از این امکان و حق مبارزاتی منع کرده و لانه های جاسوسی از ایرانیان خارج از کشور و پایگاه های تروریستی خود را در امان نگاه دارند..

چپ درس عبرت مزدوران

مزدوران اشتباه نکنند، اینبار سال 57 نیست، عصر اینترنت و ارتباطات است و اینطور نیست که مانند مزدوران و خائنین چپ و مارکسیست و پنجاه و هفتی تا چند دهه بعد از انقلاب نورپایین جلو بروند و موفق شوند حتا به عنوان هنرمند و اسطوره و روشنفکر و .... خود را جا بزنند و تشت رسوایی شان چند دهه بعد از پشت بام انقلاب بیفتد پایین!

شدت رسوایی و نابودی نام و ننگ بر پیشانی این بی شرف های بی بته چندان سریع و مهیب و گسترده خواهد بود که گریبان آنها را تا چند نسل خواهد گرفت و نه فقط در داخل ایران که در سراسر کره ی زمین زندگی روزمره ی آنها را در شرم غوطه ور خواهد کرد...

به خود بیایید و تا اندکی وقت باقی است بازگردید و از خوردن گ/ه از جسد مرده ی لاستیک بر سران لنگ بر دوش دست بکشید وگرنه به سرنوشت رفیقه نگار دچار خواهید شد که دیگر برای او از همه نظر همه چیز دیر شده است و راه برگشتی ندارد...

به تب راضی شدگان از مرگ ترسیده / وقتی رسانه های جمهوری اسلامی به لعنت راضی می شوند :))

https://www.akhbar-rooz.com/174479/1401/07/24/

چپ خریت آخوندی

خریت آخوندهای لاستیک بر سر لنگ بر دوش در نام گذاری حکومتشان به نام جمهوری اسلامی و ظلم و جنایت در لوای آن نه تنها حسن نابودی ارکان اعتقادی مردم ایران را در داخل در بر داشت بلکه به صورت ضمنی در برلین موجب تحقق اولین تظاهرات ضد اسلامی در قلب اروپا شد
رژیم اسلامی امروز تمامی زحمات چند ساله ی رفقای مارکسیست خود در جهان غرب در غیر قانونی کردن مخالفت با اسلام تحت برچسب اسلام و فوبیا یا اسلام هراسی بر باد دادند
امروز وقتی ایرانیان در برلین شعار می دادند مرگ بر جمهوری اسلامی و یا جمهوری اسلامی نمی خوایم نمی خوایم در میان این کلمات تنها کلمه ی اسلام برای غیر ایرانیان آشنا بود و دوستان غیر ایرانی ما با استرس و ترس از ما می پرسیدند که آیا واقعن کلمه ی اسلام را در شعار ها درست می شنوند و می پرسیدند آیا مردم نگران اتهام های اسلام و فوبیایی نیستند و باورشان نمی شد بتوانند در قلب اروپا طنین خروشان مردمی را بشنوند که فریاد می زنند زندگی اسلامی نمی خواهند و اشک شوق در چشم هایشان حلقه می زد و در این میان رنگ از رخسار پریده و بیضه های پاپیون شده ی رفقای خاورمیانه ای و عرب مسلمان نیز دیدنی بود @chapkosh

تقابل با چپراهه ی ایرانستیزان
درس هایی از برلین
این روزها همچون همه ی چهل سال گذشته، مبارزات مردم ایران دستخوش خیانت چپ ها و مارکسیست های فرصت طلب تاریخ مصرف گذشته ای است که به دنبال موج سواری روی امواج خروشان مبارزاتی مردم ایران هستند و صحنه را به گونه ای تدارک می بینند که هرگونه مخالفت شما با عناوینی همچون هموفبیا و فاشیسم و... به حاشیه کشیده شود.
از طرف دیگر در افتادن با این دار و دسته ی دوزاری تنها موجب آسیب به تمرکز بر مبارزه با جمهوری اسلامی خواهد بود و موجب چند دستگی...
بر همین اساس برای تقابل با این دار و دسته های فرصت طلب در خارج از کشور چند پیشنهاد ارائه می شود:

1- تجمعات ما برای تاثیر گذاری فقط به "تجمع" احتیاج دارد، نه سن سخنرانی نیاز است و نه میکروفن و زر زر سخنرانان، وظیفه ی ما تجمع و تکرار شعارهایی است که جوانان شجاع ایرانی در خیابان های ایران سر می دهند، پس، از تجمع در اطراف هر گونه سن خودداری کنید، باید هم صدا شعار بدهیم و ترانه بخوانیم، جمع شدن در اطراف یک سن فقط زمانی معنا دارد که مانیفیست و برنامه و لیست سخنرانان توسط گردانندگان آن صحنه از پیش اعلام شده باشد و شما به آن معتقد باشید.
2- همراه داشتن پرچم شیر و خورشید نشان همیشه جاودان ایران یک الزام قطعی برای درهم شکستن هرگونه چپ و چوله بازی های خانئنانه است، دقت کنید که دار و دسته های چپ برای انتشار تصاویر تجمع برلین چگونه مزبوحانه نیازمند فتوشاپ پرچم ها و حذف نشان شیر و خوشید بودند و بدانید نقطه ضعف دشمنان ایران را...
3- از جوانان ایران درس بگیرید که با وجود خطرات و محدودیت های اینترنتی چگونه از هر فرصتی استفاده می کنند تا با موبایل های خود از وقایع فیلم بگیرند و منتشر کنند، ما نیز باید در هر فرصتی از شعارها و همخوانی ها و تصاویر پلاکاردها و پرچم هایمان خودمان فیلم بگیریم و در اکانت های مختلف خود منتشر کنیم و فیلم های دیگران را در حد امکان بازنشر کنیم تا قاطعیت مطلق خود را در فضای مجازی نیز تثبیت کنیم که این کار خود در نهایت موجب دلگرمی مبارزان داخل کشور خواهد بود، منتظر انجام این کار توسط دیگران نباشیم که این دیگران می توانند گروه معدود ولی فعال به لحاظ سازمانی چپ باشند با تمامی اهداف ایرانستیزانه و عقده ها و کینه های ایدئولوژیک...
4- اصلن و ابدن نگران دزدیدن شدن انقلاب و به انحراف کشیده شدن آن توسط هیچ گروه و دار و دسته و فرد و شبه حزبی در خارج از کشور نباشید، جوانان کف خیابان های ایران خوشبختانه کوچکترین توجه و نیازی به گرفتن خط و برنامه و فلسفه ی مبارزاتی از خارج از کشور ندارند! راه خود را یافته اند و هشیارانه به همه ی ما نیز خط و درس می دهند و وظیفه ی ما فقط و فقط طنین آنها در راه آزادی و پیروزی است.
پاینده ایران
جاوید شاه

زین و برگم بونید و مادیونم
زین و برگم را به مادیانم ببندید

خبر مه بوریتو سی هالوونم سی هالوونم
خبر مرا برای دایی هایم ببرید

دایه دایه وقت جنگه ♬♫
ای مادر ای مادر هنگام جنگ است

قطارکی بالا سرم پرش ده شنگه پرش ده شنگه
قطار فشنگ بالای سرم پر از فشنگ است

سنگران بونیت لشم درارت
سنگر ها را ببندید و نعشم را بیرون بیاورید

بوریتم سی دالکم بونگم وراریت بونگم وراریت
و جسدم را به نزد مادرم برده و مراسم عزاداریم را برگزار کنید

موتورچی یواش برو یواش برو دال کمه بی نم
ای کسی که جنازه ام را حمل میکنی آرام برو تا شاید مادرم را ببینم

شیرشه حلال بکی بلکه بمیرم بلکه بمیرم
بلکه شیرش را حلالم کند شاید بمیرم

نازیه ته سی بکو جومه ورته
ای معشوق من تو لباس مشکی به تن کن

دور کردن تو قورسو شیر نرته، شیر نرته
چون شیر نر تو را در قبر گذاشتند

چپ تسلیت

ایلان ماسک مالک جدید توئیتر، سنگ چپشویی در دست، به نشانه ی عزم جزم اش در یک مارکسیست زدایی تاریخی وارد دفتر مرکزی توئیتر شد...

چپ نقطه ی کور سپاه

یکی از واقعیت های خبری که توسط اکثر تحلیل گران و رسانه ها به دلایل مختلف ندیده گرفته می شود بحث حضور گسترده ی گردان های سپاه در مرزهای غربی و جنوب غربی کشور آن هم در شرایط بحرانی در محدوده ی داخلی است. حجمی چنان زیاد از نیرو که اکثر همسایگان از اقلیم کردستان بگیر تا جمهوری باکو و حتا عربستان از احتمال حمله ی سپاه به کشورهای خود خبر داده اند و سطح هشدار نظامی و آمادگی رزمی خود را بالا برده اند.

دقت کنید که از نظر نظامی استقرار این نیروها در مناطق مرزی و خارج از محدوده ی شهری و قراردادن آنها در وضعیت رزمی به معنای ایزوله ی خبری کامل آنهاست، در هنگام اعلام آمادگی رزمی نفرات از هرگونه ارتباط با خانواده های خود و یا به همراه داشتن وسایل ارتباط جمعی به بهانه ی ضرورت امنیت رزمی منع می شوند.

حال پرسش این است که چه ترس و وحشتی از نیروهای خودی در سپاه باعث این نقل و انتقال و استقرار این نیروها در یک بیخبری مطلق در مناطق مرزی و در وضعیت خواب اصحاب کهفی است؟ نفرات این نیروها به چه دلیل در حال حاضر از تمامی وقایع چهل روز پیش ایران کاملن بیخبر نگه داشته شده اند؟

چپ ارتش سپاه انگل

کدام ارتش؟ ارتشی که امیران با صلابتش همه در بدو انقلاب به دست وحوش مارکسیست به جوخه های خون سپرده شدند؟ ارتشی که بهترین هایش طی هشت سال جنگ وحوش اسلام زده ی ایران و عراق در راه میهن فدا شدند؟ ارتشی که امروز تمامی سران و درجه دارانش از سبزی پلو خوران قهار سپاهی هستند؟ آخر ای ساده دلان ما حتا یک تیم فوتبال در کشور نداریم که رئیس سپاهی نداشته باشد، چطور تصور می کنید که یک گردان ارتش خارج از مدیریت سپاه وجود داشته باشد؟ و کدام ارتش؟ ارتش اخته ای که فاقد هرگونه مهمات و امکانات اجرایی در سطح عملیاتی است؟

امروز یگانه نیروی ما توان هوش مبارزاتی ماست که با روش های خلاقانه اش این عجوزه های هزار شوهر را به خاک سیاه سردرگمی کشانده و به زودی آنها را نابود خواهد کرد! دقت کنیم که با به کار بردن نام ارتشی در مورد این بی همه چیزان نام مقدس ارتش را آلوده نکنیم.... @chapkosh

که خدانور یلی بود در سیستان به بند

سیستان و بلوچستان برای ما شاخص و معیار و مبنای تشخیص و شناخت است. هر حکومتی پس از جمهوری اسلامی روی کار بیاید اگر الویت اول خود را محرومیت زدایی از این استان قرار ندهد و در سال اول فعالیت خود برای همه ی کودکانش مدرسه ای در خور و شایسته و انسانی نساخته باشد یک حکومت ملی نیست! @chapkosh

توئیتر چپکش با چپ زدایی ایلان ماسک از آن فعال شد، به ما بپیوندید...
لطفن به آیدی و لوگو در تصویر دقت کنید.

@chapkoshF