@chista_yasrebi/ما میدانیم چه هستیم؛ اما نمیدانیم چه خواهیم شد...شکسپیر/با تنی چند از هنرجویان شیراز/چیستایثربی
#داستان
#یواشتر!
#چیستایثربی
ازمجموعه#نامه ها
برگرفته از اینستاگرام
#چیستایثربی
@yasrebi_chista
.
کنار پنجره نشسته بود.من کنارش....دو زن در اتوبوس.تقریبا هم سن هم.ورقه ی آزمایش را درجیبم لمس کردم ؛ انگار میخواستم مطمین شوم بچه هنوز همانجاست.انگار بچه ، در جیبم بود!..دو ماه و نیم....و من نمیدانستم باردارم ! مدام به ورقه ی آزمایش در جیبم دست میزدم.بچه سر جایش بود.یعنی الان یک نفر درون من نفس میکشید.غذامیخواست؟ محبت میخواست؟ مادر لازم داشت ؟ منکه هیچکدام را بلد نبودم ! دوباره تهوع گرفتم.خدایا دو ماه و نیم ؛مهمان من آمده بود و من نمیدانستم!همه میگفتند :قرص معده بخور؛ خوب میشوی!رانیتیدین پشت رانیتیدین که میخوردمو باز تهوع! و نمیدانستم بچه رانیتیدین نمیخواهد ؛ غذای خوب میخواهد.آرامش مادر میخواهد.عشق میخواهد.آماده نبودم! ترسیده بودم! ناگهان زن بغلی ام گفت:هیس! حرف نزن! فکر کردم بلند حرف زده بودم؟ نه...چون دو باره ادامه داد :مگه نمیگم حرف نزن! با خودم گفتم :باز گیر یک دیوانه افتادم!گفت:مگه با تو نیستم ؟ حس کردم مهمان کوچکم در دلم مچاله شد.سنگ شد.ترسید! انگار نفس نمیکشید! به زن گفتم :من که حرف نمیزنم.زن گفت :تو رو نمیگم؛شوهرمو میگم! الان داره حرف میزنه.صداشو میشنوم.گفتم : گوشاتو بگیر نشنوی! گفت:فایده نداره.داد میزنه!میگه زن گرفتن تکلیف بود؛وگرنه نمیگرفتمت.کی با توی ایکبیری ازدواج میکرد؟ نه پدر حسابی داری؛ نه مادر..بچه دارم که نمیشی؛ دلم به اون خوش باشه.خب معلومه سرت زن میارم.خوبشم میارم...گفتم :از کجا میدونی اینا رو میگه؟ گفت:چون دارم میشنوم.کر که نیستم! با خودم گفتم:پارانویید نوع حاد.بیچاره! زن دوباره داد زد:بسه دیگه نگو! گفتم:هنوز داره میگه؟ گفت؛ آره..میگه؛ خیلی آدم حسابی بودی؛ مهریه ام میخواستی؟همین که یکی از کنار خیابون جمعت کرد؛ خدا رو شکر کن..من به خدا کنار خیابون جوراب میفروختم.برای خرج مادرم.مریضه.سرطان داره.بابامم پیره.دیگه نمیتونه بنایی کنه.من خانواده دارم.عاشقشونم.مگه آدم پول نداشته باشه؛ یعنی خانواده نداره ؟ مگه آدم بچه دار نشه؛ آدم نیست؟ زن نیست؛ دل نداره؟ دیگر دستم را در جیبم نکردم.ایستگاه بعد باید پیاده میشدم.دهانم تلخ بود.زن محکم روی شیشه کوبید:باشه.هر چی تو میگی.اگه رو تکلیف زن گرفتی؛ طلاقم بده برم.لااقل کلفتی مادر بیچاره مو کنم! پیاده شدم.میخواستم از وسط خیابان رد شوم.دیدم هنوز دارد روی شیشه میکوبد. صدایش را نمیشنیدم.چقدر شکل خودم بود.کلید انداختم.چطور به او بگویم بهتر است؟ چطور خوشحالتر میشود؟بگویم بزودی پدر میشوی! تازه از خواب بیدار شده بود.گفتم :سلام.آزمایشگاه بودم.گفت:زخم معده که نیست؟ گفتم :نه.بچه ست.بچه دار شدیم.پشتش را به من کرد تا صورتش را با حوله خشک کند.خیلی طول کشید تا برگردد..به قول انیشتین گاهی زمان به اندازه ابدیت طول میکشد.حوله را آویزان کردو گفت: زود بود.خیلی! باورم.نمیشه.سکوت کرد...ادامه داد:ولی به هر حال بچه هم ؛ مثل ازدواج ؛ تکلیفه...رفت.صدای در یخچال آمد.به آینه نگاه کردم.گفتم ؛ دارم صداتو میشنوم.انقدر بلند نگو ! گفت:دیوونه شدی؟ من حرف نمیزنم! گفتم..ولی واقعا دارم میشنوم. بسه دیگه نگو ! ورقه ی آزمایش را از جیبم درآوردم.به آن خیره شدم.بچه عشق میخواست.پدر و مادر میخواست...تکلیف نبود! کاش میتوانستم گوشهای بچه ام را بگیرم...
#یواشتر
#داستان_کوتاه
#تک_قسمتی
#داستان
#چیستایثربی
هر گونه برداشت و اشتراک گذاری این داستان ؛ منوط به ذکر نام.نویسنده و لینک اینستاگرام یا تلگرام اوست.
@chista_yasrebi
#یواشتر!
#چیستایثربی
ازمجموعه#نامه ها
برگرفته از اینستاگرام
#چیستایثربی
@yasrebi_chista
.
کنار پنجره نشسته بود.من کنارش....دو زن در اتوبوس.تقریبا هم سن هم.ورقه ی آزمایش را درجیبم لمس کردم ؛ انگار میخواستم مطمین شوم بچه هنوز همانجاست.انگار بچه ، در جیبم بود!..دو ماه و نیم....و من نمیدانستم باردارم ! مدام به ورقه ی آزمایش در جیبم دست میزدم.بچه سر جایش بود.یعنی الان یک نفر درون من نفس میکشید.غذامیخواست؟ محبت میخواست؟ مادر لازم داشت ؟ منکه هیچکدام را بلد نبودم ! دوباره تهوع گرفتم.خدایا دو ماه و نیم ؛مهمان من آمده بود و من نمیدانستم!همه میگفتند :قرص معده بخور؛ خوب میشوی!رانیتیدین پشت رانیتیدین که میخوردمو باز تهوع! و نمیدانستم بچه رانیتیدین نمیخواهد ؛ غذای خوب میخواهد.آرامش مادر میخواهد.عشق میخواهد.آماده نبودم! ترسیده بودم! ناگهان زن بغلی ام گفت:هیس! حرف نزن! فکر کردم بلند حرف زده بودم؟ نه...چون دو باره ادامه داد :مگه نمیگم حرف نزن! با خودم گفتم :باز گیر یک دیوانه افتادم!گفت:مگه با تو نیستم ؟ حس کردم مهمان کوچکم در دلم مچاله شد.سنگ شد.ترسید! انگار نفس نمیکشید! به زن گفتم :من که حرف نمیزنم.زن گفت :تو رو نمیگم؛شوهرمو میگم! الان داره حرف میزنه.صداشو میشنوم.گفتم : گوشاتو بگیر نشنوی! گفت:فایده نداره.داد میزنه!میگه زن گرفتن تکلیف بود؛وگرنه نمیگرفتمت.کی با توی ایکبیری ازدواج میکرد؟ نه پدر حسابی داری؛ نه مادر..بچه دارم که نمیشی؛ دلم به اون خوش باشه.خب معلومه سرت زن میارم.خوبشم میارم...گفتم :از کجا میدونی اینا رو میگه؟ گفت:چون دارم میشنوم.کر که نیستم! با خودم گفتم:پارانویید نوع حاد.بیچاره! زن دوباره داد زد:بسه دیگه نگو! گفتم:هنوز داره میگه؟ گفت؛ آره..میگه؛ خیلی آدم حسابی بودی؛ مهریه ام میخواستی؟همین که یکی از کنار خیابون جمعت کرد؛ خدا رو شکر کن..من به خدا کنار خیابون جوراب میفروختم.برای خرج مادرم.مریضه.سرطان داره.بابامم پیره.دیگه نمیتونه بنایی کنه.من خانواده دارم.عاشقشونم.مگه آدم پول نداشته باشه؛ یعنی خانواده نداره ؟ مگه آدم بچه دار نشه؛ آدم نیست؟ زن نیست؛ دل نداره؟ دیگر دستم را در جیبم نکردم.ایستگاه بعد باید پیاده میشدم.دهانم تلخ بود.زن محکم روی شیشه کوبید:باشه.هر چی تو میگی.اگه رو تکلیف زن گرفتی؛ طلاقم بده برم.لااقل کلفتی مادر بیچاره مو کنم! پیاده شدم.میخواستم از وسط خیابان رد شوم.دیدم هنوز دارد روی شیشه میکوبد. صدایش را نمیشنیدم.چقدر شکل خودم بود.کلید انداختم.چطور به او بگویم بهتر است؟ چطور خوشحالتر میشود؟بگویم بزودی پدر میشوی! تازه از خواب بیدار شده بود.گفتم :سلام.آزمایشگاه بودم.گفت:زخم معده که نیست؟ گفتم :نه.بچه ست.بچه دار شدیم.پشتش را به من کرد تا صورتش را با حوله خشک کند.خیلی طول کشید تا برگردد..به قول انیشتین گاهی زمان به اندازه ابدیت طول میکشد.حوله را آویزان کردو گفت: زود بود.خیلی! باورم.نمیشه.سکوت کرد...ادامه داد:ولی به هر حال بچه هم ؛ مثل ازدواج ؛ تکلیفه...رفت.صدای در یخچال آمد.به آینه نگاه کردم.گفتم ؛ دارم صداتو میشنوم.انقدر بلند نگو ! گفت:دیوونه شدی؟ من حرف نمیزنم! گفتم..ولی واقعا دارم میشنوم. بسه دیگه نگو ! ورقه ی آزمایش را از جیبم درآوردم.به آن خیره شدم.بچه عشق میخواست.پدر و مادر میخواست...تکلیف نبود! کاش میتوانستم گوشهای بچه ام را بگیرم...
#یواشتر
#داستان_کوتاه
#تک_قسمتی
#داستان
#چیستایثربی
هر گونه برداشت و اشتراک گذاری این داستان ؛ منوط به ذکر نام.نویسنده و لینک اینستاگرام یا تلگرام اوست.
@chista_yasrebi
#خون_به_پا_میشود
#دانیل_دی_لوییس
#داماد_آرتور_میلر
یک تنه این فیلم را جلو برد و اسکار گرفت
#کارگردان :
#پل_توماس_آندرسون
این صحنه ای است که به زور او را به کلیسا آورده اند تا مقابل همه اعتراف کند که فرزندش را ترک کرده است
#من_فرزندم_را_رها_کردم
جمله ی معروف فیلم ؛ با بازیگری بی نظیر دی_لوییس....او تاکنون سه بار جایزه بهترین اسکار مرد را گرفته است.
@chista_yasrebi
#دانیل_دی_لوییس
#داماد_آرتور_میلر
یک تنه این فیلم را جلو برد و اسکار گرفت
#کارگردان :
#پل_توماس_آندرسون
این صحنه ای است که به زور او را به کلیسا آورده اند تا مقابل همه اعتراف کند که فرزندش را ترک کرده است
#من_فرزندم_را_رها_کردم
جمله ی معروف فیلم ؛ با بازیگری بی نظیر دی_لوییس....او تاکنون سه بار جایزه بهترین اسکار مرد را گرفته است.
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi/کمپین حمایت از دانش آموزان مستعد نیازمند/برای آگاهی بیشتر با آنها تماس بگیرید
@chista_yasrebi/عید....سورپرایزی جدید....و هدیه ای ناگهانی و به یاد ماندنی..فقط برای دوستان واقعی/چیستا
@zehnemovafagh
⭕️ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ.
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ. ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ. ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ، ﻣﻬﻨﺪﺱ یا ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ، ﺭﻓﺘﮕﺮ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ، ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ.
ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ، ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ، ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ، ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
تﻨﻬﺎﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ...
#ویلارد_هارلی
@chista_yasrebi
⭕️ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ.
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ. ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ. ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ، ﻣﻬﻨﺪﺱ یا ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ، ﺭﻓﺘﮕﺮ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ.
ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ، ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ، ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ، ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ.
ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ، ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ، ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ، ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
تﻨﻬﺎﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ...
#ویلارد_هارلی
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi/چند ساعت خوب با بانوی فیلمساز و دوست خوبم نسرین محمد طاهری که قصد دارد فیلم مستندی درباره زندگی من بسازد:چیستا/همان که هست
#فیلمی_درباره
#چیستا
همانگونه که هست.....
.
از نسرین محمد طاهری ؛ بانوی فیلمساز آثار مستند ؛ کوتاه وانیمیشن تشکر میکنم که زندگی مرا خوب میشناسد و قصد دارد با نگاه خلاقش ؛ از منظری جدید ؛ فیلمی درباره ی تنهایی؛ عشق ؛ تناقضات درون و برون ؛ مشکلات یک بانوی نویسنده ی مستقل در جامعه و خود کاویهایش بسازد.نسرین محمد طاهری سالها پیش مستند سازی را شروع کرد و صاحب چندین جایزه ی معتبر برای آثارش است.راستش دوست نداشتم بار دیگر؛ موضوع فیلم یا گزارشی باشم ؛ ولی چون نسرین عزیز یک فیلمساز خلاق است و مرا از خانواده ام هم ؛ بهتر میشناسد ؛ به پیشنهاد او پاسخ مثبت دادم.به قول او :
چیستا؛ چیستاست....عاشق سالیان دور پستچی.....نه اسطوره است ؛ نه فریبکار و غریب !...فقط چیستایی است که آثارش را دوست داریم و هر کدام در ذهن خودمان از او شخصیتی ساخته ایم! و دوست داریم طبق انتظارات ما رفتار کند !.... در صورتی که چیستا؛ چیستاست؛ یکسال است به فضای مجازی آمده...و قبل از آن هم چیستا بوده.....نسرین تلاش میکند چهره ی بی نقاب و راحت نویسنده را در برخورد با چالشهای زندگی اش به تصویر بکشد....و به خصوص بخشی از زندگی اش را که کمتر کسی میشناسد....علی....
مفتخرم که سوژه ی فیلم جدید او هستم.حرفهای زیادی برای گفتن دارم.....به خصوص درباره ی تاثیر خانواده ؛ بر سرنوشت متفاوتم که کسی چیزی درباره ی آن ؛ نمیداند......نسرین عزیز در این فیلم هم ؛ چون آثار قبلی ات برایت آرزوی موفقیت دارم.....دوست تو.
#چیستایثربی
#سینما
#فیلم
#فیلم_مستند
#فیلمی_درباره_چیستایثربی_و_نگاهش_به_دنیا
#نسرین_محمد_طاهری
#مستند
@chista_yasrebi
#چیستا
همانگونه که هست.....
.
از نسرین محمد طاهری ؛ بانوی فیلمساز آثار مستند ؛ کوتاه وانیمیشن تشکر میکنم که زندگی مرا خوب میشناسد و قصد دارد با نگاه خلاقش ؛ از منظری جدید ؛ فیلمی درباره ی تنهایی؛ عشق ؛ تناقضات درون و برون ؛ مشکلات یک بانوی نویسنده ی مستقل در جامعه و خود کاویهایش بسازد.نسرین محمد طاهری سالها پیش مستند سازی را شروع کرد و صاحب چندین جایزه ی معتبر برای آثارش است.راستش دوست نداشتم بار دیگر؛ موضوع فیلم یا گزارشی باشم ؛ ولی چون نسرین عزیز یک فیلمساز خلاق است و مرا از خانواده ام هم ؛ بهتر میشناسد ؛ به پیشنهاد او پاسخ مثبت دادم.به قول او :
چیستا؛ چیستاست....عاشق سالیان دور پستچی.....نه اسطوره است ؛ نه فریبکار و غریب !...فقط چیستایی است که آثارش را دوست داریم و هر کدام در ذهن خودمان از او شخصیتی ساخته ایم! و دوست داریم طبق انتظارات ما رفتار کند !.... در صورتی که چیستا؛ چیستاست؛ یکسال است به فضای مجازی آمده...و قبل از آن هم چیستا بوده.....نسرین تلاش میکند چهره ی بی نقاب و راحت نویسنده را در برخورد با چالشهای زندگی اش به تصویر بکشد....و به خصوص بخشی از زندگی اش را که کمتر کسی میشناسد....علی....
مفتخرم که سوژه ی فیلم جدید او هستم.حرفهای زیادی برای گفتن دارم.....به خصوص درباره ی تاثیر خانواده ؛ بر سرنوشت متفاوتم که کسی چیزی درباره ی آن ؛ نمیداند......نسرین عزیز در این فیلم هم ؛ چون آثار قبلی ات برایت آرزوی موفقیت دارم.....دوست تو.
#چیستایثربی
#سینما
#فیلم
#فیلم_مستند
#فیلمی_درباره_چیستایثربی_و_نگاهش_به_دنیا
#نسرین_محمد_طاهری
#مستند
@chista_yasrebi
چیستای عزیز ومهربان
از اینکه میتوانم و به من اجازه دادید . آهنگ چیستای دلنشین روزگارم را با زبان تصویر بسرایم .ممنون وسپاسگزارم .ارادتمند
#نسرین_محمد_طاهری
@chista_yasrebi
از اینکه میتوانم و به من اجازه دادید . آهنگ چیستای دلنشین روزگارم را با زبان تصویر بسرایم .ممنون وسپاسگزارم .ارادتمند
#نسرین_محمد_طاهری
@chista_yasrebi
سلام به همه اعضای کانال و........
من دیشب عکسی رو که "خودم" و با گوشی خودم درست کرده بودم،برای خانم یثربی فرستادم؛عکس رو با تمام عشق و شوق و ذوق برای ایشون فرستادم به علاوه جمله ای که خودم گفتم که این بود:[دلیل دوست داشتنی بودن بعضی آدمها هنوز نامعلوم است..یک مساله بی پاسخ است.شما از همان آدمها هستید؛دوست داشتنی و عزیز].و بسیار از ایشون ممنونم و سپاسگزارم که به فکربنده بودند؛و عکس رو فوروارد نکردند که مبادا کسی یا کسانی مزاحم بنده بشن؛ممنونم بابت نهایت توجتون خانم یثربی عزیز*❤️❤️❤️
عزیزان!!!من ریحانه؛ اون عکس و اون جمله رو برای ایشون فرستادم!!!متاسفانه افرادی فکرکردن که این عکس و جمله متعلق به یک طرفدار نیست و شاید خانم یثربی این کار رو کردن...حرفی برای این افراد ندارم...جز تاسف...
ریحانه
@chista_yasrebi
من دیشب عکسی رو که "خودم" و با گوشی خودم درست کرده بودم،برای خانم یثربی فرستادم؛عکس رو با تمام عشق و شوق و ذوق برای ایشون فرستادم به علاوه جمله ای که خودم گفتم که این بود:[دلیل دوست داشتنی بودن بعضی آدمها هنوز نامعلوم است..یک مساله بی پاسخ است.شما از همان آدمها هستید؛دوست داشتنی و عزیز].و بسیار از ایشون ممنونم و سپاسگزارم که به فکربنده بودند؛و عکس رو فوروارد نکردند که مبادا کسی یا کسانی مزاحم بنده بشن؛ممنونم بابت نهایت توجتون خانم یثربی عزیز*❤️❤️❤️
عزیزان!!!من ریحانه؛ اون عکس و اون جمله رو برای ایشون فرستادم!!!متاسفانه افرادی فکرکردن که این عکس و جمله متعلق به یک طرفدار نیست و شاید خانم یثربی این کار رو کردن...حرفی برای این افراد ندارم...جز تاسف...
ریحانه
@chista_yasrebi