دوست داشتن ، یک فعل است.
یک فعل مُرَکَب.... .
اما#عاشقی ، یک حالت است..
#عاشقانه زیستن ، یک قید است.
و قید ، حسِ خوبیست...
اینکه تو ، به حالتی ، "مقید" باشی ،
حالتی که به تو ، امکان تحمل خیلی سختیها را میدهد....
.
.
من مقیدم که عاشقانه بنویسم ،
حتی در سفر ، هجران
در اندوه و بیماری ...
حتی در بغض و اشک ...
.
شما مقیدید که عاشقانه زندگی کنید،
و مردم را ، مثلِ خانواده ی خودتان ، دوست داشته باشید.
حتی در غم ، نداری و ناتوانی....
.
حتی وقتی ، پنجره مه آلود است و #فردا را نمیبینید!
.
.
.
هر چقدر رنج بکشیم ، مهم نیست... .
مهم این است که ما تعهد کرده ایم؛
که مثل خیلیها ، #بد نشویم
و #انسان بمانیم ! ... .
.
من دلم ، به دلیلی امشب ، بد شکسته است... .
ولی به قولِ حضرت #عیسی : .
.
." خوشا به حال ماتم زدگان ، زیرا آنها تسلا خواهند یافت..."
.
. پس گمانم خوشا به حال کلِ
#مردم_ایران!!!!😐
.
امیدوارم سخن عیسی مسیح پیامبر ، درست باشد ،🙏
.
.
.
. و همه ی ما از این همه غم ونگرانی ، که ابدا مستحقش نیستیم ، تسلا پیدا کنیم ...
. .
به امید آن روز ! ...❤
. .
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#کلیپ
#ویدیو
#موزیک_ویدیو
#موسیقی
#موزیک
#ترانه
#داستان_عشق
ورژن
#اسپانیایی
#storyoflove
#music
#video .
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
.
.@chista_yasrebi.2
آدرس پیج شخصیتر من👆
https://www.instagram.com/p/Bvr1v9iAcjV/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=11fz6m28p7tpv
یک فعل مُرَکَب.... .
اما#عاشقی ، یک حالت است..
#عاشقانه زیستن ، یک قید است.
و قید ، حسِ خوبیست...
اینکه تو ، به حالتی ، "مقید" باشی ،
حالتی که به تو ، امکان تحمل خیلی سختیها را میدهد....
.
.
من مقیدم که عاشقانه بنویسم ،
حتی در سفر ، هجران
در اندوه و بیماری ...
حتی در بغض و اشک ...
.
شما مقیدید که عاشقانه زندگی کنید،
و مردم را ، مثلِ خانواده ی خودتان ، دوست داشته باشید.
حتی در غم ، نداری و ناتوانی....
.
حتی وقتی ، پنجره مه آلود است و #فردا را نمیبینید!
.
.
.
هر چقدر رنج بکشیم ، مهم نیست... .
مهم این است که ما تعهد کرده ایم؛
که مثل خیلیها ، #بد نشویم
و #انسان بمانیم ! ... .
.
من دلم ، به دلیلی امشب ، بد شکسته است... .
ولی به قولِ حضرت #عیسی : .
.
." خوشا به حال ماتم زدگان ، زیرا آنها تسلا خواهند یافت..."
.
. پس گمانم خوشا به حال کلِ
#مردم_ایران!!!!😐
.
امیدوارم سخن عیسی مسیح پیامبر ، درست باشد ،🙏
.
.
.
. و همه ی ما از این همه غم ونگرانی ، که ابدا مستحقش نیستیم ، تسلا پیدا کنیم ...
. .
به امید آن روز ! ...❤
. .
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#کلیپ
#ویدیو
#موزیک_ویدیو
#موسیقی
#موزیک
#ترانه
#داستان_عشق
ورژن
#اسپانیایی
#storyoflove
#music
#video .
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
.
.@chista_yasrebi.2
آدرس پیج شخصیتر من👆
https://www.instagram.com/p/Bvr1v9iAcjV/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=11fz6m28p7tpv
این کوچولوی عزیز ، دقیقا و مو به مو، چیزایی را میخواد که منم میخوام!😶 بخصوص آخری!
انگار چیستای کودک درونم ،جای اون حرف میزد....
.
تا قسمتمن و این کوچولو ،چی باشه!
خدا کریمه !
امیدوارم !
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#باز نشر
یخچال و جارو برقیم که سوخته ..خونه آدم حسابی که ندارم.. خونه ی فرسوده ی پدریه... بدون پی و ساختمان محکم ، بدون راه آب....و سقف حمام!
با همسایه ی ... چهار پنج سال اومده به اینجا .... و ساختمانی در حال ریزش.... مسولین فرهنگ کشور هم ، که عین خیالشون نیست... گهمثلا چرا یکی از #تاتر حذف شده ؟یکی که عمرشو و همه جوانیشو برای تاتر هنرمندانه و اصیل اینگشور گذاشته ، چرا حالا بهش،
#سالن_تاتر و
#اجرا نمیدن؟حتی
#داوری هاشو ،بیرحمانه، حذف میکنن؟ .
شاید مسولین بالاتر هنر کشور ندونن.... ولی اون مدیری که یک هنرمند رو ، به خاطر سلایق و ...
#شخصی حذف میکنه، قطعا در هردو جهان ، بی پاسخ نمیمونه!
و هیچکس ندونه
#خدا که میدونه!
مدیر محترم
#مرکز_هنرهای_نمایشی کشور!
#من_اعتراض_دارم همین!
و قطعا ، بخشش شما آسون نیست...
#حق_الناس را رعایت نکردن ، به آسونی ، بخشیده نمیشه!
#اعتراض .
این حق من نیست!
پس از سالها کار شرافتمندانه ، در عرصه ی هنر و ادب این مملکت!
حق هیچ انسانی نیست!
. . . .
.
سقفاش هم ، هر لحظه به مدد لطف همسایه ، داره رومون میریزه...
و آوار میشه!
راستی منعاشق گرما و محبتِ توی آشپزخانه ام!💙
.
.
چه خوبه، یه زن و یه مرد هم تو خونه باشه!
😅 مثل پدر مادر...
دقیقا آرزوی من !🙏 .
تا اطلاع ثانوی
به نشانه اعتراض ، #سکوت میکنم
تا #مسولین ، جواب مرا بدهند
در خیابان، اجرای #نمایش میگذارم
.
#مجوز هم ،
لازم نیست !
.
.
.
این جهان، #صحنه من است
و این صحنه، خانه من است.
هردو جمله از نمایش من :
" مرگ با گل مریم "
جمله ی دومش، اسمِ یک کتاب هم ، درباره استاد
#سمندریان شده!.... .
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#playwright
.
@chista_yasrebi.2
.
https://www.instagram.com/p/BvxHskAAzCB/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=k0y4s9c0e071
انگار چیستای کودک درونم ،جای اون حرف میزد....
.
تا قسمتمن و این کوچولو ،چی باشه!
خدا کریمه !
امیدوارم !
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#باز نشر
یخچال و جارو برقیم که سوخته ..خونه آدم حسابی که ندارم.. خونه ی فرسوده ی پدریه... بدون پی و ساختمان محکم ، بدون راه آب....و سقف حمام!
با همسایه ی ... چهار پنج سال اومده به اینجا .... و ساختمانی در حال ریزش.... مسولین فرهنگ کشور هم ، که عین خیالشون نیست... گهمثلا چرا یکی از #تاتر حذف شده ؟یکی که عمرشو و همه جوانیشو برای تاتر هنرمندانه و اصیل اینگشور گذاشته ، چرا حالا بهش،
#سالن_تاتر و
#اجرا نمیدن؟حتی
#داوری هاشو ،بیرحمانه، حذف میکنن؟ .
شاید مسولین بالاتر هنر کشور ندونن.... ولی اون مدیری که یک هنرمند رو ، به خاطر سلایق و ...
#شخصی حذف میکنه، قطعا در هردو جهان ، بی پاسخ نمیمونه!
و هیچکس ندونه
#خدا که میدونه!
مدیر محترم
#مرکز_هنرهای_نمایشی کشور!
#من_اعتراض_دارم همین!
و قطعا ، بخشش شما آسون نیست...
#حق_الناس را رعایت نکردن ، به آسونی ، بخشیده نمیشه!
#اعتراض .
این حق من نیست!
پس از سالها کار شرافتمندانه ، در عرصه ی هنر و ادب این مملکت!
حق هیچ انسانی نیست!
. . . .
.
سقفاش هم ، هر لحظه به مدد لطف همسایه ، داره رومون میریزه...
و آوار میشه!
راستی منعاشق گرما و محبتِ توی آشپزخانه ام!💙
.
.
چه خوبه، یه زن و یه مرد هم تو خونه باشه!
😅 مثل پدر مادر...
دقیقا آرزوی من !🙏 .
تا اطلاع ثانوی
به نشانه اعتراض ، #سکوت میکنم
تا #مسولین ، جواب مرا بدهند
در خیابان، اجرای #نمایش میگذارم
.
#مجوز هم ،
لازم نیست !
.
.
.
این جهان، #صحنه من است
و این صحنه، خانه من است.
هردو جمله از نمایش من :
" مرگ با گل مریم "
جمله ی دومش، اسمِ یک کتاب هم ، درباره استاد
#سمندریان شده!.... .
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#playwright
.
@chista_yasrebi.2
.
https://www.instagram.com/p/BvxHskAAzCB/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=k0y4s9c0e071
تعریف ما ، به عهده ی خود ماست.
ما همانی هستیم که به آن ، #اعتقاد داریم و #رفتار میکنیم.
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#برنامه
#گفتگو
#مصاحبه
#کامنت
#زن
#مرد
جلوگیری از نگاه #سکسیم پنجاه درصد، دست خود ماست.
#جنسیت
#نگاه_جنسیتی
#جنسیت
#مستند
#کلیپ
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#interview
#commen
#video .
@chista_yasrebi.2
.
.
ما همانی هستیم که به آن ، #اعتقاد داریم و #رفتار میکنیم.
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#برنامه
#گفتگو
#مصاحبه
#کامنت
#زن
#مرد
جلوگیری از نگاه #سکسیم پنجاه درصد، دست خود ماست.
#جنسیت
#نگاه_جنسیتی
#جنسیت
#مستند
#کلیپ
.
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#interview
#commen
#video .
@chista_yasrebi.2
.
.
من این کشور را دوست دارم،
که بخاطرش ماندم و نوشتم ... .
.
من تو را دوست دارم
که بخاطرت ماندم
و نوشتم... .
.
.
.رمان
#پستچی حاصل این #عشق است ...
اما
چند سال پیش
فهمیدی که من توسط افرادی که به ظاهر
نام کثیف #اقوام مرا یدک میکشند ،
#تهدید_مسلحانه شدم! و تو فقط خندیدی و گفتی : .
.
. فراموش کن چیستا ! انگار اصلا نشنیدی!
.
و برای گرفتن اسلحه ی بی مجوز ، از دست آن موجودِ روانی ، هیچ کاری نکردی !
..
.درِ خانه ام را دمِ غروب، شکستند و با تکه های شیشه شکسته، تهدیدم کردند...
.
.
. دست دخترم بخیه خورد، و آن صحنه های فجیع را دید!... کنتور برق را شکستند ، آب را روی ما بستند...
هنوز پرونده شکایت من و شهادت پلیس ، در دادسرا باز است.
.
.
.
پلیست آمد ، همه چیز را دید... .
.
.فقط گفت : خانم یثربی اطرافیان شما دیوانه اند و خطرناک !...من میترسم...
.
.خانه یا کشورت راعوض کن خانم !
.و نگفت با چه پولی...؟!
.و ناپدید شد. .
.
.تو هیچکاری نکردی!
آن مرد ، رفیقت،سال ۱۳۸۶، بعد از نوشتن فیلمنامه ای، به جرم اینکه مطلقه ای بودم که نمیخواستم مادیانه ای ساعتی و یا هفته ای ، در دست مردانِ شبیه او باشم ، بدترین حرفها را در مطبوعات برعلیه من زد ! و بر ممنوع الکاری من افزود.
فقط خندیدی و گفتی :چرا صیغه نمیشوی خب ؟
هیچ کاری نکردی...
.
.
.
حالا هم زنی ویران و فرسوده را تنها گذاشته اند... زنی که میگویند،مادرِ من است...اما طفلی بیمار و ...
.
.
.
. من کفیلش نیستم و قدرت و سرمایه ای برای حمایتش ندارم...نه مالی و نه روحی... . . حال خودم خوب نیست...میدانی!
هیچ کاری نکردی ...
.
. فقط خندیدی!
.
.
خنده هایت، مردانه و جذاب است... .
.
.
. از تو همین را بیاد میاورم...
و زیر خاک میبرم ...
.
و دیگرهیچ !
.
.
من میخواستم باشم و وجود داشته باشم...
فقط خندیدی!
.
تو به همه چیز خندیدی!
به عشق ، به شب ، به صبح، به بیپناهی ، به امید ، به خدا ...
.
.
. به #حق من و دخترم در این جامعه و حق زنانی چون من.....
.
.
.
این ، از یاد هفت نسلِ من نمیرود.
صدای خنده های زیبای تو.
.
. . حالامن هم یاد میگیرم بخندم ،
به همه چیز...
حتی به تو!
.
.
به همه چیز
جزخداوندی که به آن باور دارم .
مارمولک طفلی را بیشتر از تو دوست دارم!
.
.
. .
.
.#چیستا_یثربی
#چستایثربی
#چیستا
#نویسنده
روانشناس
#زنانه
#زن بودن
#داستان
#رمان_نویس
#کتاب
#کتابخوانی
#ویدیو
#موزیک_ویدیو
#لارا_فابین
#آداجیو
#موزیک
#موسیقی .
#lara_fabian
#larafabian
#adagio
#music
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#novel
@chista_yasrebi.2پیجکاری من
.
که بخاطرش ماندم و نوشتم ... .
.
من تو را دوست دارم
که بخاطرت ماندم
و نوشتم... .
.
.
.رمان
#پستچی حاصل این #عشق است ...
اما
چند سال پیش
فهمیدی که من توسط افرادی که به ظاهر
نام کثیف #اقوام مرا یدک میکشند ،
#تهدید_مسلحانه شدم! و تو فقط خندیدی و گفتی : .
.
. فراموش کن چیستا ! انگار اصلا نشنیدی!
.
و برای گرفتن اسلحه ی بی مجوز ، از دست آن موجودِ روانی ، هیچ کاری نکردی !
..
.درِ خانه ام را دمِ غروب، شکستند و با تکه های شیشه شکسته، تهدیدم کردند...
.
.
. دست دخترم بخیه خورد، و آن صحنه های فجیع را دید!... کنتور برق را شکستند ، آب را روی ما بستند...
هنوز پرونده شکایت من و شهادت پلیس ، در دادسرا باز است.
.
.
.
پلیست آمد ، همه چیز را دید... .
.
.فقط گفت : خانم یثربی اطرافیان شما دیوانه اند و خطرناک !...من میترسم...
.
.خانه یا کشورت راعوض کن خانم !
.و نگفت با چه پولی...؟!
.و ناپدید شد. .
.
.تو هیچکاری نکردی!
آن مرد ، رفیقت،سال ۱۳۸۶، بعد از نوشتن فیلمنامه ای، به جرم اینکه مطلقه ای بودم که نمیخواستم مادیانه ای ساعتی و یا هفته ای ، در دست مردانِ شبیه او باشم ، بدترین حرفها را در مطبوعات برعلیه من زد ! و بر ممنوع الکاری من افزود.
فقط خندیدی و گفتی :چرا صیغه نمیشوی خب ؟
هیچ کاری نکردی...
.
.
.
حالا هم زنی ویران و فرسوده را تنها گذاشته اند... زنی که میگویند،مادرِ من است...اما طفلی بیمار و ...
.
.
.
. من کفیلش نیستم و قدرت و سرمایه ای برای حمایتش ندارم...نه مالی و نه روحی... . . حال خودم خوب نیست...میدانی!
هیچ کاری نکردی ...
.
. فقط خندیدی!
.
.
خنده هایت، مردانه و جذاب است... .
.
.
. از تو همین را بیاد میاورم...
و زیر خاک میبرم ...
.
و دیگرهیچ !
.
.
من میخواستم باشم و وجود داشته باشم...
فقط خندیدی!
.
تو به همه چیز خندیدی!
به عشق ، به شب ، به صبح، به بیپناهی ، به امید ، به خدا ...
.
.
. به #حق من و دخترم در این جامعه و حق زنانی چون من.....
.
.
.
این ، از یاد هفت نسلِ من نمیرود.
صدای خنده های زیبای تو.
.
. . حالامن هم یاد میگیرم بخندم ،
به همه چیز...
حتی به تو!
.
.
به همه چیز
جزخداوندی که به آن باور دارم .
مارمولک طفلی را بیشتر از تو دوست دارم!
.
.
. .
.
.#چیستا_یثربی
#چستایثربی
#چیستا
#نویسنده
روانشناس
#زنانه
#زن بودن
#داستان
#رمان_نویس
#کتاب
#کتابخوانی
#ویدیو
#موزیک_ویدیو
#لارا_فابین
#آداجیو
#موزیک
#موسیقی .
#lara_fabian
#larafabian
#adagio
#music
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#novel
@chista_yasrebi.2پیجکاری من
.
انشالله پنج شنبه
#سیزدهم_تیر_ماه
ساعت ۵ تا ۷ عصر
در محل #نشر_قطره
میبینمتان...❤ .
دیر نیایید عزیزانم
دو ساعت فقط آنجا هستم.
زود همنیایید😁😁
#پنج تا #هفت_عصر
#دیدار_با_نویسنده
#نشر_قطره
تهران_خیابان فاطمی_خیابان شیخلر(ششم) _ بن بست بنفشه
پلاک ۸
. .راستیدوستان عزیزم ، حتما میدانید که من به گل ، حساسیت دارم😂
#گل_نه!😀💚💚💚❤
#مرسی
شاید دوستان قطره بخشهایی را لایو بگذارند ، برای دوستان شهرستان .
اما کتابهای من و بخصوص #خواب_گل_سرخ ،
#پستچی و بقیه آنجا موجود است و دوستان میتوانند همانجا کتاب را خریداری کنند.
همین پنج شنبه
۵ تا ۷ عصر
وعده_دیدار
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نویسندگان_ایرانی
#رمان_نویسان
#داستان_نویسان_ایرانی
#کتاب
#کتابخوانی
#ورق_بزن_مرا
#نشر_قطره
889733351
این پست از صفحه نشر قطره ، باز نشر شده است.دوست داشتید سری هم به همین پست در پیج نشر
#قطره بزنید.😀
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#books
#book
#publication
#سیزدهم_تیر_ماه
ساعت ۵ تا ۷ عصر
در محل #نشر_قطره
میبینمتان...❤ .
دیر نیایید عزیزانم
دو ساعت فقط آنجا هستم.
زود همنیایید😁😁
#پنج تا #هفت_عصر
#دیدار_با_نویسنده
#نشر_قطره
تهران_خیابان فاطمی_خیابان شیخلر(ششم) _ بن بست بنفشه
پلاک ۸
. .راستیدوستان عزیزم ، حتما میدانید که من به گل ، حساسیت دارم😂
#گل_نه!😀💚💚💚❤
#مرسی
شاید دوستان قطره بخشهایی را لایو بگذارند ، برای دوستان شهرستان .
اما کتابهای من و بخصوص #خواب_گل_سرخ ،
#پستچی و بقیه آنجا موجود است و دوستان میتوانند همانجا کتاب را خریداری کنند.
همین پنج شنبه
۵ تا ۷ عصر
وعده_دیدار
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نویسندگان_ایرانی
#رمان_نویسان
#داستان_نویسان_ایرانی
#کتاب
#کتابخوانی
#ورق_بزن_مرا
#نشر_قطره
889733351
این پست از صفحه نشر قطره ، باز نشر شده است.دوست داشتید سری هم به همین پست در پیج نشر
#قطره بزنید.😀
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#books
#book
#publication
خندیدم...
شاید خنده ی عصبی بود.
گفتم : نه میخوام به یاد بیارم ، و نه میخوام فراموش کنم که تو ، در حق من چه کردی ؟!
گفت :
اگه مدالی به نام صبوری ، وجود داشت، من روی سینه ی تو میزدم...
گفتم : وجود داره...
این مدالو به سینه ی من بزن !
و من هر دو دنیا رو ، برات صبوری میکنم...
لبهای تو داغِ طلای هر مدالند...
مدال بزن به سینه ی من استاد !
لبخند تلخی زد...
نگاهش را با شرم پایین انداخت...
جلوی پایش ، روی زمین نشستم.
دیگر نمیتوانست نگاهم نکند ...
گفتم :
__من و تو ، هر دو ، یه روز ، خاک میشیم ، خاک!
از تن ما ، ممکنه ، گُلی جوانه بزنه از خاک... .
بذار این گل ، بوی عطرِ عشق بده، علی...
بذار یه روز خوشحال باشیم که به این دنیا آمدیم و همو دوست داشتیم !
هر اتفاقی که میخواد بیفته...
مهم اینه ما کوتاه نیامدیم ،
ما، همو دوست داشتیم !
دستش را گرفتم :
_مدال بزن!
به سینه ی من ، مدال صبوری بزن علی جان ...
من بازم صبر میکنم!
دستم خیس شد.
به چشمهایش نگاه کردم ،
اولین بار بود که دیدم یک مرد ، چنین دردمندانه و بیصدا ، اشک میریزد...
گفت : منو حلال کن چیستا ...
خیلی اذیت شدی تو این دنیا !
گفتم : راهیست راه عشق که هیچش ، کناره نیست ...
سرش را روی شانه ام گذاشت و پیراهنم از اشک خیس شد.
گفتم : این اشکها رو نگه دار برای روز قیامت ...
اگه بعد از مرگ ، همو ندیدیم ،
یا دیدیم و نشناختیم !
الان گرمای دستاتو میخوام ،
وجودِتو میخوام ، الان میخوام حست کنم ...
مثل یک گل ، عطرت رو توی خاطره م ، نگه دارم !
گفت : چشم ...
اینم مدال صبوری !
فقط این مدالو ، جایی نشون نده!
ساعتش را باز کرد.
گفتم : برای چی ساعتتو باز میکنی؟!
گفتم : میخوام زمان ، توی این چند لحظه ، وجود نداشته باشه ،
میخوام متوقف شه...
میخوام وقتِ بوسیدن تو ، چند دقیقه رو از خدا بدزدم ...
و همیشه ، برای همیشه با خودم ، داشته باشم ...
ساعتش بزرگ و زیبا بود ،
سبز تیره ، با عقربه هایی شبیه قطب نما و بند نقره !
حواسم به ساعتش پرت شد که ...
#پستچی
#جلد_دوم
#پستچی_دو
#کتاب
#داستان
#رمان
#رمان_ایرانی
#داستان_عاشقانه
#رمان_پرفروش
#کتابخوانی
#نشر
#کتابفروشی
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#کلیپ
#ویدیو
#موزیک
#موسیقی
#ویگن
#لالایی
#موزیک_ویدیو
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#books
برای ثبت نام در کانال خصوصی #پستچی_دو ، تا آخر این ماه ، فرصت دارید با این اکانت /آیدی/در تلگرام تماس بگیرید.
آیدی، جهت ثبتنام این قصه درتلگرام:
@ccch999
#پستچی
#پستچی_دو
#جلد_دوم_پستچی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
برگرفته از اینستاگرام چیستایثربی
@chista_yasrebi
شاید خنده ی عصبی بود.
گفتم : نه میخوام به یاد بیارم ، و نه میخوام فراموش کنم که تو ، در حق من چه کردی ؟!
گفت :
اگه مدالی به نام صبوری ، وجود داشت، من روی سینه ی تو میزدم...
گفتم : وجود داره...
این مدالو به سینه ی من بزن !
و من هر دو دنیا رو ، برات صبوری میکنم...
لبهای تو داغِ طلای هر مدالند...
مدال بزن به سینه ی من استاد !
لبخند تلخی زد...
نگاهش را با شرم پایین انداخت...
جلوی پایش ، روی زمین نشستم.
دیگر نمیتوانست نگاهم نکند ...
گفتم :
__من و تو ، هر دو ، یه روز ، خاک میشیم ، خاک!
از تن ما ، ممکنه ، گُلی جوانه بزنه از خاک... .
بذار این گل ، بوی عطرِ عشق بده، علی...
بذار یه روز خوشحال باشیم که به این دنیا آمدیم و همو دوست داشتیم !
هر اتفاقی که میخواد بیفته...
مهم اینه ما کوتاه نیامدیم ،
ما، همو دوست داشتیم !
دستش را گرفتم :
_مدال بزن!
به سینه ی من ، مدال صبوری بزن علی جان ...
من بازم صبر میکنم!
دستم خیس شد.
به چشمهایش نگاه کردم ،
اولین بار بود که دیدم یک مرد ، چنین دردمندانه و بیصدا ، اشک میریزد...
گفت : منو حلال کن چیستا ...
خیلی اذیت شدی تو این دنیا !
گفتم : راهیست راه عشق که هیچش ، کناره نیست ...
سرش را روی شانه ام گذاشت و پیراهنم از اشک خیس شد.
گفتم : این اشکها رو نگه دار برای روز قیامت ...
اگه بعد از مرگ ، همو ندیدیم ،
یا دیدیم و نشناختیم !
الان گرمای دستاتو میخوام ،
وجودِتو میخوام ، الان میخوام حست کنم ...
مثل یک گل ، عطرت رو توی خاطره م ، نگه دارم !
گفت : چشم ...
اینم مدال صبوری !
فقط این مدالو ، جایی نشون نده!
ساعتش را باز کرد.
گفتم : برای چی ساعتتو باز میکنی؟!
گفتم : میخوام زمان ، توی این چند لحظه ، وجود نداشته باشه ،
میخوام متوقف شه...
میخوام وقتِ بوسیدن تو ، چند دقیقه رو از خدا بدزدم ...
و همیشه ، برای همیشه با خودم ، داشته باشم ...
ساعتش بزرگ و زیبا بود ،
سبز تیره ، با عقربه هایی شبیه قطب نما و بند نقره !
حواسم به ساعتش پرت شد که ...
#پستچی
#جلد_دوم
#پستچی_دو
#کتاب
#داستان
#رمان
#رمان_ایرانی
#داستان_عاشقانه
#رمان_پرفروش
#کتابخوانی
#نشر
#کتابفروشی
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
#کلیپ
#ویدیو
#موزیک
#موسیقی
#ویگن
#لالایی
#موزیک_ویدیو
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#writer
#books
برای ثبت نام در کانال خصوصی #پستچی_دو ، تا آخر این ماه ، فرصت دارید با این اکانت /آیدی/در تلگرام تماس بگیرید.
آیدی، جهت ثبتنام این قصه درتلگرام:
@ccch999
#پستچی
#پستچی_دو
#جلد_دوم_پستچی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
برگرفته از اینستاگرام چیستایثربی
@chista_yasrebi