با سلام و احترام
خدمت مدیر محترم
#سایت_گیسوم
و انتشار نامه شان برای من در اینترنت
عکسهایی که من؛ گاهی به عنوان یک نویسنده، کارگردان و مدرس از خودم ؛ می گذارم ؛ برای نزدیکتر شدن به دوستان فالور و تابع قوانین جمهوری اسلامیست.شبیه عکسهایی که سی سال از من ، در مطبوعات کشور ؛ منتشر شده است....حتی روی جلد مجله قرار گرفته اند....واقعا نمیدانم چرا در مطبوعات اشکالی ندارد ؟ ولی اینجا چرا....باور کنید من نه بازیگرم ؛ نه علاقه ای به عکس شخصی دارم.....اما وقتی دوستان صفحه ی کسی را تعقیب میکنند ، گاهی دوست دارند او را در حال سخنرانی؛ سفر؛ جشن امضای کتاب و یا کارهای دیگرش مثل کارگردانی ؛ یا در کنار دخترش ببینند!...مثل همین عکس پست بالا که میبینید با حجاب کامل؛ در حال سخنرانی هستم و مربوط به دیشب است....
اما فیلم.من فقط بخشی از فیلم هایی را میگذارم که معمولا همه مردم دیده اند. معمولا فیلمهای مطرح جهان است و حتی در دانشگاه ؛ در کلاس فیلمنامه نویسی؛ آنها را پخش و تحلیل میکنم.چرا باید دوستانم را در صفحه از آموزش بیشتر درباره نوع نقد فیلم یا موسیقی خاصی محروم کنم ؟ چون خانم بی حجاب خارجی /و نه عریان!!! در آن است؟ مگر صدا سیما همین فیلمها را نشان نمیدهد جناب؟ مگر کلاس تحلیل فیلم در دانشگاه نشان نمیدهد؟ و مگر خود افراد به دی وی دی آنها ؛ دسترسی ندارند؟ اگر فیلمی در صفحه من گذاشته میشود ؛ حتما درباره بازیگر ؛ فیلم یا خواننده تو ضیحاتی داده ام وگرنه ارسال فیلم با گوشی برای من مشکل است....و آن حتما یک پست آموزشی است....و البته معتقدم باید نسبت به محتوای آن دقت داشت ؛ چون صفحه ی عمومی ست.
از اینکه فالور من نیستید، اما کارهایم را در کانال و اینستاگرام ؛ دنبال میکنید سپاسگزارم.....از اینکه دلیلی نمیبینید دروغ بگویم ممنونم...من بارها اعلام کرده ام طریق فضای مجازی ؛ تومانی تامین معاش نمیکنم و نکرده ام...وگرنه قصه های چاپ نشده را رایگان در اختیار مردم نمیگذاشتم که حتی گاهی آن را نفهمند و ارج زحمت نویسنده ندانند و زیر آن؛ ناسزا بنویسند.....و دست کم #آنفالو کردن را بیاموزند ؛ و نه تحمیل پرخاشگرانه و پر از عصبیت خود را به عنوان قاضی الهی !!!!!
درآمد من عمدتا از راه
#تدریس و فعالیتهای روانشناسی ام است....
از اینکه به جای اکانت جعلی و ناسزا گفتن؛ صادقانه ؛ نظر خود را نوشتید ؛ ممنونم.....من اینجا نظرات دوستان را منعکس میکنم و کمتر پاسخ میدهم....ولی چون از نزدیک جنابعالی را نمیشناسم ؛ و تصادفا متن نامه شما را در نت دیدم ؛ لازم دانستم از وقتی که برای من و نوشتن این نامه گذاشتید تشکر کنم.....هر چه باشد ما همه برای ادب و فرهنگی تلاش میکنیم که دوستش داریم و آن ؛ فرهنگ بیخردی و ناسزاگویی نیست!.....و آن #ضد_فرهنگ نیست!
نقد شما نشانه ی ؛ فرهنگ شماست...حس کردم با فردی فهیم مواجه هستم ؛ که گرچه مرا نقد میکند و از دیدگاه خودش ؛ برخی از پستهای مرا نمیپسندد ؛ اما هویت و شخصیت مرا به عنوان یک همکار فرهنگی ؛ زیر سوال نمیبرد ؛ و برای تفاوتهای فردی احترام قایل است و یک قلم به دست میانه سال را با برچسبهای ناپسند و به دور از واقعیت ، ترور شخصیت نمیکند.....که در دین ما همیشه به احترام کلمه ؛ سوگند یاد شده است.....ای کاش همه بلد بودند به جای ناسزا و هجمه ، چون شما ؛ با کلمات نیکو نامه بنویسند....که خداوند کلمات نیکو را برای بیان تشابهات و اختلافات به ما هدیه کرده است.!....کاش همه چون شما؛ نوشتن بلد بودند......
سپاس و درود برای وقتی که گذاشتید....
از نظراتتان بهره خواهم برد....
#چیستایثربی
#پاسخ_به_نامه
@chista_yasrebi
خدمت مدیر محترم
#سایت_گیسوم
و انتشار نامه شان برای من در اینترنت
عکسهایی که من؛ گاهی به عنوان یک نویسنده، کارگردان و مدرس از خودم ؛ می گذارم ؛ برای نزدیکتر شدن به دوستان فالور و تابع قوانین جمهوری اسلامیست.شبیه عکسهایی که سی سال از من ، در مطبوعات کشور ؛ منتشر شده است....حتی روی جلد مجله قرار گرفته اند....واقعا نمیدانم چرا در مطبوعات اشکالی ندارد ؟ ولی اینجا چرا....باور کنید من نه بازیگرم ؛ نه علاقه ای به عکس شخصی دارم.....اما وقتی دوستان صفحه ی کسی را تعقیب میکنند ، گاهی دوست دارند او را در حال سخنرانی؛ سفر؛ جشن امضای کتاب و یا کارهای دیگرش مثل کارگردانی ؛ یا در کنار دخترش ببینند!...مثل همین عکس پست بالا که میبینید با حجاب کامل؛ در حال سخنرانی هستم و مربوط به دیشب است....
اما فیلم.من فقط بخشی از فیلم هایی را میگذارم که معمولا همه مردم دیده اند. معمولا فیلمهای مطرح جهان است و حتی در دانشگاه ؛ در کلاس فیلمنامه نویسی؛ آنها را پخش و تحلیل میکنم.چرا باید دوستانم را در صفحه از آموزش بیشتر درباره نوع نقد فیلم یا موسیقی خاصی محروم کنم ؟ چون خانم بی حجاب خارجی /و نه عریان!!! در آن است؟ مگر صدا سیما همین فیلمها را نشان نمیدهد جناب؟ مگر کلاس تحلیل فیلم در دانشگاه نشان نمیدهد؟ و مگر خود افراد به دی وی دی آنها ؛ دسترسی ندارند؟ اگر فیلمی در صفحه من گذاشته میشود ؛ حتما درباره بازیگر ؛ فیلم یا خواننده تو ضیحاتی داده ام وگرنه ارسال فیلم با گوشی برای من مشکل است....و آن حتما یک پست آموزشی است....و البته معتقدم باید نسبت به محتوای آن دقت داشت ؛ چون صفحه ی عمومی ست.
از اینکه فالور من نیستید، اما کارهایم را در کانال و اینستاگرام ؛ دنبال میکنید سپاسگزارم.....از اینکه دلیلی نمیبینید دروغ بگویم ممنونم...من بارها اعلام کرده ام طریق فضای مجازی ؛ تومانی تامین معاش نمیکنم و نکرده ام...وگرنه قصه های چاپ نشده را رایگان در اختیار مردم نمیگذاشتم که حتی گاهی آن را نفهمند و ارج زحمت نویسنده ندانند و زیر آن؛ ناسزا بنویسند.....و دست کم #آنفالو کردن را بیاموزند ؛ و نه تحمیل پرخاشگرانه و پر از عصبیت خود را به عنوان قاضی الهی !!!!!
درآمد من عمدتا از راه
#تدریس و فعالیتهای روانشناسی ام است....
از اینکه به جای اکانت جعلی و ناسزا گفتن؛ صادقانه ؛ نظر خود را نوشتید ؛ ممنونم.....من اینجا نظرات دوستان را منعکس میکنم و کمتر پاسخ میدهم....ولی چون از نزدیک جنابعالی را نمیشناسم ؛ و تصادفا متن نامه شما را در نت دیدم ؛ لازم دانستم از وقتی که برای من و نوشتن این نامه گذاشتید تشکر کنم.....هر چه باشد ما همه برای ادب و فرهنگی تلاش میکنیم که دوستش داریم و آن ؛ فرهنگ بیخردی و ناسزاگویی نیست!.....و آن #ضد_فرهنگ نیست!
نقد شما نشانه ی ؛ فرهنگ شماست...حس کردم با فردی فهیم مواجه هستم ؛ که گرچه مرا نقد میکند و از دیدگاه خودش ؛ برخی از پستهای مرا نمیپسندد ؛ اما هویت و شخصیت مرا به عنوان یک همکار فرهنگی ؛ زیر سوال نمیبرد ؛ و برای تفاوتهای فردی احترام قایل است و یک قلم به دست میانه سال را با برچسبهای ناپسند و به دور از واقعیت ، ترور شخصیت نمیکند.....که در دین ما همیشه به احترام کلمه ؛ سوگند یاد شده است.....ای کاش همه بلد بودند به جای ناسزا و هجمه ، چون شما ؛ با کلمات نیکو نامه بنویسند....که خداوند کلمات نیکو را برای بیان تشابهات و اختلافات به ما هدیه کرده است.!....کاش همه چون شما؛ نوشتن بلد بودند......
سپاس و درود برای وقتی که گذاشتید....
از نظراتتان بهره خواهم برد....
#چیستایثربی
#پاسخ_به_نامه
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi/ مادر.....لحظه ی شروع جهان بود.خودش نمیدانست../چیستایثربی
#از #یادداشت_یک_روزنامه_نگار_به_چیستا_یثربی
چیستا یثربی برای من یک اسم بود پای نمایشنامه ها و شعرها،تا اینکه با آغاز داستان پستچی برای من خبرنگار شد سوژه عشقی یکی از صفحات هفته نامه تماشاگران امروز،شماره اش را پیداکردم و بعد از کلی پیامک و تماس از دست رفته ،خانم فعال و پرکار یک روز بلاخره جواب سوالاتم را داد.صدای پرانرژی اش را دوست داشتم .بعدتر هم ارتباط تلفنی ما به دلایلی ادامه پیدا کرد و به نوعی دوست شدیم اما با یک تفاوت ،به مرور زمان در کمتر دوماه دیگر صدای شادابی نداشت.به مرور دیگر عکسهای شادی هم نداشت .بلاخره سیاهی فضای مجازی دامن چیستا را گرفت و بیمارانی که فضای مجازی را مکانی برای تخلیه عقده های خود پیدا کرده اند بعداز صفحه بازیگران وخوانندگان وفوتبالیست هایی مثل لادن طباطبایی و شیلا خداداد و امیرتتلو و بهنوش بختیاری و پیام صادقیان به صفحه چیستا یثربی حجوم آوردند.
مثل ملخ به صفحه یک هنرمند حمله کردند تا ناتوانی خود برای مقابله با این حجم از فالور و محبوبیت را با فحش و ناسزا و تهمت جبران کنند.حتی به حریم شخصی اش رحم نکردند و خانواده اش را درگیر بازی مسخره شان کردند.
دیروز چیستا رابرای بار اول دیدم.نه رنج کشیده است نه نیازمند همدردی و نه حتی آنقدر ها که خودش در داستانها و روایاتش گفته غیر جذاب!
زنی را دیدم پرشور،جذاب، باهوش، با دستانی مهربان و زیبا،تاکیدم روی دستها به خاطر کامنتهای مسخره ای است که در صفحه او از طرف یکی از فالورهای هتاک منتشرشده بود که چیستا هیچ وقت لاک نزده چون دستان زیبایی ندارد.
چیستای ما ازطرف برخی افراد تحت فشاراست، به خاطر داستانی که منتشرکرد تا مردم از هجو خوانی و هرزخوانی اینترنتی به سمت خواندن داستان بروند ،یثربی این کاررا زیرکانه انجام داد چون درکنار روزنامه نگاری و نویسندگی روانشناس خوبی هم هست و می داند برای ترویج هرفرهنگی ابتدا باید جامعه هدف را جذب کرد و بعد درس داد اما برخی این محبوبیت را تاب نیاوردند .
یثربی حتی از طرف تهیه کننده کارش هم تحت فشار است که چرا داستان را منتشر کرده است!!جالب اینکه او با این همه فشار مصمم است داستان را ادامه دهد.داستانی که واقعی بودن یا نبودنش ،پیچیده بودن یا نبودنش دیگر برایم مهم نیست .او می نویسد تا مردمش در کنار خواندن آگاه شوند که می شود در فضای مجازی به جای هرزنوشته ها داستانهای خوب خواند و به جای اشتراک گذاری هرشایعه و اراجیفی داستان به اشتراک گذاشت.
برای نوشتن از یثربی و امثال یثربی می شود ساعتها نوشت و همدردی کردو تمجید کردو تعریف،اما زنی که من دیدم بسیار قوی تر و والاترو البته زیباتر از آن است که نیاز به اینهاداشته باشد.چیستا یثربی با قلم حریف می طلبد که قلم سالم وآزاد قدرتمند ترین سلاح است.
#مریم_مهران_راد
#روزنامه_نگار
#بهمن_نودوچهار
@chista_yasrebi
چیستا یثربی برای من یک اسم بود پای نمایشنامه ها و شعرها،تا اینکه با آغاز داستان پستچی برای من خبرنگار شد سوژه عشقی یکی از صفحات هفته نامه تماشاگران امروز،شماره اش را پیداکردم و بعد از کلی پیامک و تماس از دست رفته ،خانم فعال و پرکار یک روز بلاخره جواب سوالاتم را داد.صدای پرانرژی اش را دوست داشتم .بعدتر هم ارتباط تلفنی ما به دلایلی ادامه پیدا کرد و به نوعی دوست شدیم اما با یک تفاوت ،به مرور زمان در کمتر دوماه دیگر صدای شادابی نداشت.به مرور دیگر عکسهای شادی هم نداشت .بلاخره سیاهی فضای مجازی دامن چیستا را گرفت و بیمارانی که فضای مجازی را مکانی برای تخلیه عقده های خود پیدا کرده اند بعداز صفحه بازیگران وخوانندگان وفوتبالیست هایی مثل لادن طباطبایی و شیلا خداداد و امیرتتلو و بهنوش بختیاری و پیام صادقیان به صفحه چیستا یثربی حجوم آوردند.
مثل ملخ به صفحه یک هنرمند حمله کردند تا ناتوانی خود برای مقابله با این حجم از فالور و محبوبیت را با فحش و ناسزا و تهمت جبران کنند.حتی به حریم شخصی اش رحم نکردند و خانواده اش را درگیر بازی مسخره شان کردند.
دیروز چیستا رابرای بار اول دیدم.نه رنج کشیده است نه نیازمند همدردی و نه حتی آنقدر ها که خودش در داستانها و روایاتش گفته غیر جذاب!
زنی را دیدم پرشور،جذاب، باهوش، با دستانی مهربان و زیبا،تاکیدم روی دستها به خاطر کامنتهای مسخره ای است که در صفحه او از طرف یکی از فالورهای هتاک منتشرشده بود که چیستا هیچ وقت لاک نزده چون دستان زیبایی ندارد.
چیستای ما ازطرف برخی افراد تحت فشاراست، به خاطر داستانی که منتشرکرد تا مردم از هجو خوانی و هرزخوانی اینترنتی به سمت خواندن داستان بروند ،یثربی این کاررا زیرکانه انجام داد چون درکنار روزنامه نگاری و نویسندگی روانشناس خوبی هم هست و می داند برای ترویج هرفرهنگی ابتدا باید جامعه هدف را جذب کرد و بعد درس داد اما برخی این محبوبیت را تاب نیاوردند .
یثربی حتی از طرف تهیه کننده کارش هم تحت فشار است که چرا داستان را منتشر کرده است!!جالب اینکه او با این همه فشار مصمم است داستان را ادامه دهد.داستانی که واقعی بودن یا نبودنش ،پیچیده بودن یا نبودنش دیگر برایم مهم نیست .او می نویسد تا مردمش در کنار خواندن آگاه شوند که می شود در فضای مجازی به جای هرزنوشته ها داستانهای خوب خواند و به جای اشتراک گذاری هرشایعه و اراجیفی داستان به اشتراک گذاشت.
برای نوشتن از یثربی و امثال یثربی می شود ساعتها نوشت و همدردی کردو تمجید کردو تعریف،اما زنی که من دیدم بسیار قوی تر و والاترو البته زیباتر از آن است که نیاز به اینهاداشته باشد.چیستا یثربی با قلم حریف می طلبد که قلم سالم وآزاد قدرتمند ترین سلاح است.
#مریم_مهران_راد
#روزنامه_نگار
#بهمن_نودوچهار
@chista_yasrebi
Forwarded from AtousaDolatyari
Esmesh Eshghe (WwW.Seamusic.ir)
Morteza Pashaei
@chista_yasrebi/میدانید چه چیزی ؛ یک زن عاشق را دیوانه تر میکند؟ این که به جانش بیفتید ؛ آن هم در جنگی نابرابر...من از جنگ شما قدرت میگیرم
Forwarded from 🔸فروغ_فرخزاد🔸
می دونی! خوشگلی در اصل هیچ ربطی به قیافه نداره، درباره رنگ مو یا سایز یا شکل نیست، همه اش اینجاست، به نوع راه رفتن و صحبت کردن و فکر کردن آدم بستگی داره. جادو اینه که راست بایستی، مستقیم در چشم مردم نگاه کنی، لبخندی کُشنده به طرفشون پرتاب کنی و بگی گورت رو گم کن، من فوق العاده ام!
@foroghfarokhzad
کفش های آبنباتی | ژوان هریس | ترجمه چیستا یثربی
@foroghfarokhzad
کفش های آبنباتی | ژوان هریس | ترجمه چیستا یثربی
@chista_yasrebi/گاهی روی یک صندلی بایست و به دنیا نگاه کن.همه چیز خنده دار میشود/چیستایثربی
@chista_yasrebi/عشق ؛ همیشه این نیست که به خاطر کسی بمیری؛ عشق ؛ یعنی آنقدر دوست داشته باشی که نمیری....زندگی از مرگ دشوارتر است/چیستایثربی
@chista_yasrebi/حقوق زنان به این معنا نیست که رو به مردان اسلحه بکشیم؛ بلکه کنار آنها ؛ دوش به دوش هم؛ رو به دشمن ؛ اسلحه بکشیم/
Forwarded from Deleted Account
04 Marjan Farsad - Golhaye Abi_01
Marjan Farsad ©(Www.SazoSeda.Com)
@chista_yasrebi/ادامه ی مطلب پست اینستاگرام امشب در مورد آزمون خانه/روانشناسی
توضیحات بیشتر پیرامون
#آزمون_خانه
در کل معلوم شد در بین اولین گزینه های مثبت اندیشی و میل به زندگی ؛
انتخابهای زیر اولویت دارد :
خانه :
سقف
دیوار
پنجره
قالی
رختخواب
سفره
غذا.چای.قهوه
آشپزخانه
نور
چراغ
روشنی
اتاقهای شخصی
افراد
پدر و مادر
سایرین
رنگ مبلمان و دکور
سماور.قوری.کتری
وسایل شخصی
میزتحریر
کتابهاو کاغذها و......
اما باید دید که فرد این مکانها یا افراد را چگونه میبیند.مثلا وقتی میگوید پدر، آیا پدری را به یاد می آورد که عاشقش است یا پدری مستبد با خاطرات دردناک؟
.
.دوستی میز ناهار خوری خانه شان را به یاد می آورد ونمیدانست چرا.....
یکروز ناگهان یادش افتاد :
همیشه ؛ موقع شام و ناهار ؛ دور آن میز دعوا بود !
پس صرف به یاد آوری فرد یا مکان و شی خاصی دلیل بر مثبت اندیشی و آرامش فکری نیست.موجی که از آن شیء؛ مکان یا فرد ساطع میشود ؛ بسیار مهم است.....
شما ممکن است با شنیدن نام پستچی؛ نام چیستایثربی را به یاد بیاورید...ولی این به تنهایی چیزی را نمیرساند ؛ باید دید که دو واژه ی چیستایثربی ؛ در شما احساس خوب یا بد پدید می آورد؟ این مهم است...آنوقت میتوان از تست نتیجه گرفت.....پس یکبار دیگر پاسخهایتان را مرور کنید و ببینید وقتی گفته اید اتاق خواب؛ بالش ؛ میز کار؛ جاکفشی....حس درونی تان به آن اجسام یا افراد چگونه است؟...اگر مثبتها بر منفیها میچربد ؛ باز جزء گروه خطر نیستید!...
افرای که چیزهای خاص و غیر متعارف را تجسم کرده اند ؛ باید ببینند حسشان نسبت به آن چیزی که دیده اند ؛ چیست.هیچ خاطره ای به تنهایی خوب یا بد نیست.موجی که در وجود ما ساطع می کند ؛ آن را خوب یا بد میکند.....
دوستی که گفته بود من با اسم خانه دو بالش فقط به یادم میآید؛ باید ببیند ؛ بار احساسی این دو بالش برای او چیست؟ ...و بعد کم کم کلمه ی بالش را مدام در ذهن خود تکرار کند ؛ و هر بار ببیند ؛ چه کلمه ای به یادش می آید.قطعا به نتیجه خواهد رسید...
حتی اگر چند ماهی طول بکشد ولی یکی از روشهای کارآمد
#روانکاوی است و به آن
#تداعی_آزاد میگویند.....
اگر با مفهوم فعلی یا گذشته ی خانواده ی خود ؛ مشکلی داشته باشید ؛ تصاویر عجیب میبینید....مثلا راهروهای تاریک و خالی ؛ خانه خالی؛ وسایل درهم و برهم ؛آشپزخانه ی به هم ریخته و یا اصلا چیزی نمیبینید! یعنی ذهنتان از مکانیسم #سرکوبی استفاده میکند و عامدانه ؛ خاطرات مربوط به مفهوم خانواده را ؛ پاک میکند....اینجا حتما مشکلی وجود دارد...که باید جدی بگیرید....دوستی میگفت: من مدام خانه هایی را میبینم اما نمیتوانم وارد آنها شوم ! فقط نمای بیرونی رامیبینم. این فرد از بخشی از گذشته یا زمان حالش ؛ می هراسد و جرات مواجهه با آنها را ندارد....دیگری میگفت هرگز با کلمه ی خانه ؛آدمی به ذهنش نمیرسد..همیشه اشیاء.....در حالی که دیگران ؛ پدر ؛ مادر ؛ همسر یا فرزندان خود را تجسم میکنند.حتی مادر بزرگ و پدر بزرگ.فردی که نمیتواند آدمی را ببیند باید دید که اصلا هرگز در محیط خانواده ؛ با کسی ؛ صمیمی بوده است؟ شاید او هیچگونه حس نزدیکی به هیچکدام از آدمهای اطرافش ندارد.قطعا چنین فردی از نوعی خلاء عاطفی رنج میبرد....وخیلی زود باید به فکر صحبت با پزشک یا مشاور و یا روانکاو بیفتد...
پس آن چه میبینید؛ آنقدر مهم نیست ؛ تا احساسی را که به شما منتقل میکنند.....
این آزمون برای اولین بار؛ به من فهماند سالها و سالها ؛ پنجره ی حیاط خلوت خانه مان که بین اتاق من و آشپزخانه حایل بود ؛ باعث میشد من بتوانم درهر شرایطی ؛ مادرم را در آشپزخانه ببینم و یا صدایش را بشنوم ؛ و حس قوت قلب پیدا کنم....برای همین پنجره حیاط خلوت ؛ معانی فرامتنی و ضمنی دیگری هم پیدا میکند و به نوعی ؛ امکان ارتباط مرا با جهان پیرامون و از جمله افراد خانواده ام به من میدهد..پس چیزی بیش از یک پنجره است.گویی قلب جهان است و من از کل اشیاء و مکانهای خانه ؛ پنجره ی پشتی را بیش از هر جای دیگر به یاد می آورم......چرا که همراه خود ؛ خاطرات دیگری را زنده میکند...انتخابهای شما نیز باید چنین باشد.ور خیلی از کامنتها ؛ کلمه ی مقدس
#پدر و
#مادر را خواندم.اما چرا ؟؟؟ این دیگر کار خودتان یا مشاورتان است ؛ باید ببینید چه چیزی در این رابطه ی پدرانه و یا مادرانه وجود داشته است که هنوز پس از سالها؛ تعریف شما از خانواده است، عشق؛ حمابت عاطفی یا مالی ؛ محبت دوسویه ؛ احترام ؛ قدردانی و نگرانی دو سویه...؟ هر چه باشد ؛ شاید کمبود آن را اکنون در زندگی فعلی تان ؛ حس میکنید.به هر حال هیچ چیز ؛ جای عشق خالصانه و بی چشمداشت پدر و مادر را نمیگیرد..شاید به همین دلیل ؛ از لحاظ آماری ؛ بیشترین جوابها ؛ پدر و مادر بود...
هر گونه مشکلی که با این تست دارید؛ نباید شما را بترساند ؛ بلکه باید شما را آگاهتر کند و به شما به طور ضمنی بفهماند که مشکلی وجود دارد.....مشکلی که ناخودآگاه شما ؛ از به یاد آوردن آن
#آزمون_خانه
در کل معلوم شد در بین اولین گزینه های مثبت اندیشی و میل به زندگی ؛
انتخابهای زیر اولویت دارد :
خانه :
سقف
دیوار
پنجره
قالی
رختخواب
سفره
غذا.چای.قهوه
آشپزخانه
نور
چراغ
روشنی
اتاقهای شخصی
افراد
پدر و مادر
سایرین
رنگ مبلمان و دکور
سماور.قوری.کتری
وسایل شخصی
میزتحریر
کتابهاو کاغذها و......
اما باید دید که فرد این مکانها یا افراد را چگونه میبیند.مثلا وقتی میگوید پدر، آیا پدری را به یاد می آورد که عاشقش است یا پدری مستبد با خاطرات دردناک؟
.
.دوستی میز ناهار خوری خانه شان را به یاد می آورد ونمیدانست چرا.....
یکروز ناگهان یادش افتاد :
همیشه ؛ موقع شام و ناهار ؛ دور آن میز دعوا بود !
پس صرف به یاد آوری فرد یا مکان و شی خاصی دلیل بر مثبت اندیشی و آرامش فکری نیست.موجی که از آن شیء؛ مکان یا فرد ساطع میشود ؛ بسیار مهم است.....
شما ممکن است با شنیدن نام پستچی؛ نام چیستایثربی را به یاد بیاورید...ولی این به تنهایی چیزی را نمیرساند ؛ باید دید که دو واژه ی چیستایثربی ؛ در شما احساس خوب یا بد پدید می آورد؟ این مهم است...آنوقت میتوان از تست نتیجه گرفت.....پس یکبار دیگر پاسخهایتان را مرور کنید و ببینید وقتی گفته اید اتاق خواب؛ بالش ؛ میز کار؛ جاکفشی....حس درونی تان به آن اجسام یا افراد چگونه است؟...اگر مثبتها بر منفیها میچربد ؛ باز جزء گروه خطر نیستید!...
افرای که چیزهای خاص و غیر متعارف را تجسم کرده اند ؛ باید ببینند حسشان نسبت به آن چیزی که دیده اند ؛ چیست.هیچ خاطره ای به تنهایی خوب یا بد نیست.موجی که در وجود ما ساطع می کند ؛ آن را خوب یا بد میکند.....
دوستی که گفته بود من با اسم خانه دو بالش فقط به یادم میآید؛ باید ببیند ؛ بار احساسی این دو بالش برای او چیست؟ ...و بعد کم کم کلمه ی بالش را مدام در ذهن خود تکرار کند ؛ و هر بار ببیند ؛ چه کلمه ای به یادش می آید.قطعا به نتیجه خواهد رسید...
حتی اگر چند ماهی طول بکشد ولی یکی از روشهای کارآمد
#روانکاوی است و به آن
#تداعی_آزاد میگویند.....
اگر با مفهوم فعلی یا گذشته ی خانواده ی خود ؛ مشکلی داشته باشید ؛ تصاویر عجیب میبینید....مثلا راهروهای تاریک و خالی ؛ خانه خالی؛ وسایل درهم و برهم ؛آشپزخانه ی به هم ریخته و یا اصلا چیزی نمیبینید! یعنی ذهنتان از مکانیسم #سرکوبی استفاده میکند و عامدانه ؛ خاطرات مربوط به مفهوم خانواده را ؛ پاک میکند....اینجا حتما مشکلی وجود دارد...که باید جدی بگیرید....دوستی میگفت: من مدام خانه هایی را میبینم اما نمیتوانم وارد آنها شوم ! فقط نمای بیرونی رامیبینم. این فرد از بخشی از گذشته یا زمان حالش ؛ می هراسد و جرات مواجهه با آنها را ندارد....دیگری میگفت هرگز با کلمه ی خانه ؛آدمی به ذهنش نمیرسد..همیشه اشیاء.....در حالی که دیگران ؛ پدر ؛ مادر ؛ همسر یا فرزندان خود را تجسم میکنند.حتی مادر بزرگ و پدر بزرگ.فردی که نمیتواند آدمی را ببیند باید دید که اصلا هرگز در محیط خانواده ؛ با کسی ؛ صمیمی بوده است؟ شاید او هیچگونه حس نزدیکی به هیچکدام از آدمهای اطرافش ندارد.قطعا چنین فردی از نوعی خلاء عاطفی رنج میبرد....وخیلی زود باید به فکر صحبت با پزشک یا مشاور و یا روانکاو بیفتد...
پس آن چه میبینید؛ آنقدر مهم نیست ؛ تا احساسی را که به شما منتقل میکنند.....
این آزمون برای اولین بار؛ به من فهماند سالها و سالها ؛ پنجره ی حیاط خلوت خانه مان که بین اتاق من و آشپزخانه حایل بود ؛ باعث میشد من بتوانم درهر شرایطی ؛ مادرم را در آشپزخانه ببینم و یا صدایش را بشنوم ؛ و حس قوت قلب پیدا کنم....برای همین پنجره حیاط خلوت ؛ معانی فرامتنی و ضمنی دیگری هم پیدا میکند و به نوعی ؛ امکان ارتباط مرا با جهان پیرامون و از جمله افراد خانواده ام به من میدهد..پس چیزی بیش از یک پنجره است.گویی قلب جهان است و من از کل اشیاء و مکانهای خانه ؛ پنجره ی پشتی را بیش از هر جای دیگر به یاد می آورم......چرا که همراه خود ؛ خاطرات دیگری را زنده میکند...انتخابهای شما نیز باید چنین باشد.ور خیلی از کامنتها ؛ کلمه ی مقدس
#پدر و
#مادر را خواندم.اما چرا ؟؟؟ این دیگر کار خودتان یا مشاورتان است ؛ باید ببینید چه چیزی در این رابطه ی پدرانه و یا مادرانه وجود داشته است که هنوز پس از سالها؛ تعریف شما از خانواده است، عشق؛ حمابت عاطفی یا مالی ؛ محبت دوسویه ؛ احترام ؛ قدردانی و نگرانی دو سویه...؟ هر چه باشد ؛ شاید کمبود آن را اکنون در زندگی فعلی تان ؛ حس میکنید.به هر حال هیچ چیز ؛ جای عشق خالصانه و بی چشمداشت پدر و مادر را نمیگیرد..شاید به همین دلیل ؛ از لحاظ آماری ؛ بیشترین جوابها ؛ پدر و مادر بود...
هر گونه مشکلی که با این تست دارید؛ نباید شما را بترساند ؛ بلکه باید شما را آگاهتر کند و به شما به طور ضمنی بفهماند که مشکلی وجود دارد.....مشکلی که ناخودآگاه شما ؛ از به یاد آوردن آن
؛ مضطرب میشود و طفره میرود..... برای همین وقتی به خفاش شب که زنان و دختران تهرانی را میکشت ؛ کلمه خانه را گفتند ؛ نه تنها جوابی نداد ؛ بلکه با بیزاری دستش را جلوی صورتش گرفت که کسی واکنش چهره اش را نبیند....اما همین سکوت و رفتار ؛ یک نشانه بود که دکتر بعدها فهمید او در کودکی خانه را ترک کرده ؛ و به تهران آمده ؛ و بسبیار مورد آزار و اذیت جسمی و روحی قرار گرفته است.....
هر آزمون ؛ فقط یک شیوه ی مکمل؛ برای شناخت بیشتر فرد است...و کار بارم دهی به پاسخها کار روانشناس بالینی است که آزمونها را به خوبی میشناسد.آزمون باید اعتبار سنجی شده و معتبر باشد...یعنی توسط روانشناسان داخلی ؛ برای جامعه و فرهنگ ما استاندارد شده باشد.تست تجسم و یا کشیدن خانه ؛ در همه جهان به کار میرود و به خصوص در روانشناسی جنایی کاربرد دارد.....
آزمون دیشب را با مرور کامنتها ؛ دوباره نگاه کنید.سقف؛ دیوار؛ گل؛ شمعدانی ؛ چراغ ؛ نور؛ آشپزخانه ؛ فرش ؛ اتاقها ؛سماور و پتو ؛ از رایج ترین جوابهای صفحه است...اما پدر و مادر از همه بیشتر تکرار شده است....و این نشاندهنده ی روحیه ی عاطفی ایرانیان و شماست که اهل وابستگی به افراد خانواده ی خود هستید.
کسی که میتواند
#وابسته شود و
#دوست_بدارد.از نظر روانشناسی ؛ از خط خطر دورتر است و انسان مثبت تر و با انگیزه تری است....این خلاصه ای از اهداف آزمون خانه بود...دست کم ؛ نشان داد که بیشتر شما آدمهای قابل اعتمادی هستید؛ چون علایق گذشته و عشق پدر و مادر یادتان مانده است....همین ؛ بسیار قابل احترام است..آن هم در جامعه ای که مفهوم
#خانواده ؛ کم کم ارزش واقعی خود را از دست میدهد...
افرادی که در هیچ گروهی که گفتم ، جای نگرفتند؛ احتیاج به تامل بیشتر در وضعیت فعلی و گذشته ی خود دارند و گاهی مشورت با یک روانشناس ؛ توصیه میشود...
با احترام
#آزمون_خانه
#صفحه ی اصلی اینستاگرام
#چیستایثربی
آدرس اینستاگرام اصلی
@yasrebi_chista
#کانال
@chista_yasrebi
هر آزمون ؛ فقط یک شیوه ی مکمل؛ برای شناخت بیشتر فرد است...و کار بارم دهی به پاسخها کار روانشناس بالینی است که آزمونها را به خوبی میشناسد.آزمون باید اعتبار سنجی شده و معتبر باشد...یعنی توسط روانشناسان داخلی ؛ برای جامعه و فرهنگ ما استاندارد شده باشد.تست تجسم و یا کشیدن خانه ؛ در همه جهان به کار میرود و به خصوص در روانشناسی جنایی کاربرد دارد.....
آزمون دیشب را با مرور کامنتها ؛ دوباره نگاه کنید.سقف؛ دیوار؛ گل؛ شمعدانی ؛ چراغ ؛ نور؛ آشپزخانه ؛ فرش ؛ اتاقها ؛سماور و پتو ؛ از رایج ترین جوابهای صفحه است...اما پدر و مادر از همه بیشتر تکرار شده است....و این نشاندهنده ی روحیه ی عاطفی ایرانیان و شماست که اهل وابستگی به افراد خانواده ی خود هستید.
کسی که میتواند
#وابسته شود و
#دوست_بدارد.از نظر روانشناسی ؛ از خط خطر دورتر است و انسان مثبت تر و با انگیزه تری است....این خلاصه ای از اهداف آزمون خانه بود...دست کم ؛ نشان داد که بیشتر شما آدمهای قابل اعتمادی هستید؛ چون علایق گذشته و عشق پدر و مادر یادتان مانده است....همین ؛ بسیار قابل احترام است..آن هم در جامعه ای که مفهوم
#خانواده ؛ کم کم ارزش واقعی خود را از دست میدهد...
افرادی که در هیچ گروهی که گفتم ، جای نگرفتند؛ احتیاج به تامل بیشتر در وضعیت فعلی و گذشته ی خود دارند و گاهی مشورت با یک روانشناس ؛ توصیه میشود...
با احترام
#آزمون_خانه
#صفحه ی اصلی اینستاگرام
#چیستایثربی
آدرس اینستاگرام اصلی
@yasrebi_chista
#کانال
@chista_yasrebi
قبله بود
و محرابی به وسعت دشت
و شب از چهار پنجره می گذشت
هزار جرعه پولک و نور
نوشیده بودم
و هنوز یک ستاره هم
در مشتِ شب ندیده بودم
امیدی به برگشتنم نبود
و خدا هم سکوت کرده بود
فراموش شده بودم
راه بود و سراسیمه گی
که لبخند تشنه ام با تو افطار کرد
و من چه ناگهان، چه عجیب
مومن شده بودم
هزار جرعه پولک و نور
هزار نذر نومید
کافی نبود
و بارانِ چشمان گرمسیری ات
مرا بخشیده بود.
@foroghfarokhzad
#چیستایثربی
#لطف_دوستان_در_کانال_فروغ_فراخزاد
@chista_yasrebi
و محرابی به وسعت دشت
و شب از چهار پنجره می گذشت
هزار جرعه پولک و نور
نوشیده بودم
و هنوز یک ستاره هم
در مشتِ شب ندیده بودم
امیدی به برگشتنم نبود
و خدا هم سکوت کرده بود
فراموش شده بودم
راه بود و سراسیمه گی
که لبخند تشنه ام با تو افطار کرد
و من چه ناگهان، چه عجیب
مومن شده بودم
هزار جرعه پولک و نور
هزار نذر نومید
کافی نبود
و بارانِ چشمان گرمسیری ات
مرا بخشیده بود.
@foroghfarokhzad
#چیستایثربی
#لطف_دوستان_در_کانال_فروغ_فراخزاد
@chista_yasrebi