#اقتباس جدید
#چیستا_یثربی از #مکبث شکسپیر :
در درون هر یک از ما ؛ مکبثی خفته است.
دیگر نخوابید
مکبث ؛ خواب را میکشد!
"از متن نمایش مکبث من "
تمرین مکبث و #اجرای آن به دو زبان فارسی و انگلیسی ؛ سومین بار است که طی پنج سال اخیر ؛ توسط من شروع میشود.امیدوارم این بار دیگر مشکلی پیش نیاید و بتوانیم کار را در ایران و آلمان روی صحنه ببریم.
مکبث برای من ؛نماد #خودویرانگری انسان معاصر است.
کاری که بسیاری از ما ؛ ندانسته هر روز ؛ انجام میدهیم !
فعلا در حال انتخاب بازیگر هستیم.قطعا باید زبان انگلیسی بدانند !
بزودی اسامی را اعلام میکنم و به طور قطع ؛ مطمینم بازیگر #نقش_مکبث من #جهانی خواهد شد!
با الهام از شکسپیر ؛ دیالوگها و مونولوگهای بینظیری برای او نوشته ام...این کار توسط بخش خصوصی ایران و کارگاه تاتر معاصر آلمان ؛ تهیه میشود و مرکز هنرهای نمایشی ما ؛ کوچکترین سهمی در آن ندارد! و علیرغم تماسهای مکرر من ؛ حاضر به هیچگونه همکاری نشدند!...به این بهانه که :
#سالن_نداریم!! نمیدانم چرا برای افراد خاص و کارهای تکراری ؛ همیشه سالن دارند ؟! مهم نیست !...خوشبختانه بخش
#خصوصی ؛ عهده دار انتخاب بهترینها برای ما شده است.
امیدوارم این بار ؛ کار ؛ روی صحنه بیاید..... و به امید خدا #میاید ! ....
آقایان مسول #مرکز_هنرهای_نمایشی ؛ #معاونت_محترم_هنری_ارشاد :
یادتان باشد! شما در این دوره ؛ هرگز به من سالنی ندادید!...
مگر یک ده روز مرده در فروردین ؛ که سهم و حق طبیعی ام بود و سهم تمام شرکت کنندگان آن بخش #تاتر_فجر...
ولی تاتر من در
#مرده_ترین_ایام_سال
بی خبر ؛ با سایت بسته ی فروش الکترونیک بلیت ؛ و در مهجوریت تمام !
؛حتی بی جلسه ی #مطبوعاتی که حق مسلم هر نمایشی ست.
بعدا نگویید : همه؛ از امکانات مساوی بهره مندند ! نیستند.....نور چشمی هایتان هستند !....
خوشحالم که من ؛
#مستقلم و جزو آنها نیستم ؛ با وجود اینکه مدارکی مکتوب دارم که نشان می دهد ؛ زمانی نور چشمی بوده ام و چرا از چشمتان افتادم!...#البته این
#تهدید نیست.صرفا
#یادآوری است...
درود بر آن دوره که هنوز
#پستچی_ها بودند و این #نامه ها را مکتوب برای من آوردند...
.
کپی آنها برای بیست نفر ؛ ارسال میشود که اگر روزی نبودم ؛ مردم حقیقت ماجرا و علت #بایکوت فعلی مرا بفهمند......
فعلا به خاطر فرزندانتان سکوت میکنم ؛ ولی روزی ؛ فرزند من
#سکوت نمیکند ! #ریاست_محترم_مرکز_هنرهای_نمایشی
مهم این است که :
ازچشم خدا نیفتیم !
به قول #لیدی_مکبث
مگر مرد نیستی که به آنچه میگویی عمل کنی؟...از این پس تو را مرد نمیشمارم ! و هرگز باورت ندارم.....خوش باش با تکه نانی که به دست آورده ای....برکت از خداست ؛ نه از دستهای ناتوان تو ! که حتی نامه نوشتن ؛ خوب بلد نبودند ! ولی من بلد بودم....
#من_افطاری_بیت_المال_نمیخواهم !
#امکانات_برابر_میخواهم....
#تبعیض_نمیخواهم !
#عدالت_میخواهم....
میشنوید؟؟؟؟؟
بزودی
#مکبث
#چیستایثربی
#ایران و #آلمان
با نگاهی به مکبث #شکسپیر
#تاتر
#نمایش
#اجرا
با تشکر از دوستان دیگر که بعدا نامشان را می آورم و سرمایه گذار این کار شدند......
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#macbeth
#playwright
#director
#چیستا_یثربی از #مکبث شکسپیر :
در درون هر یک از ما ؛ مکبثی خفته است.
دیگر نخوابید
مکبث ؛ خواب را میکشد!
"از متن نمایش مکبث من "
تمرین مکبث و #اجرای آن به دو زبان فارسی و انگلیسی ؛ سومین بار است که طی پنج سال اخیر ؛ توسط من شروع میشود.امیدوارم این بار دیگر مشکلی پیش نیاید و بتوانیم کار را در ایران و آلمان روی صحنه ببریم.
مکبث برای من ؛نماد #خودویرانگری انسان معاصر است.
کاری که بسیاری از ما ؛ ندانسته هر روز ؛ انجام میدهیم !
فعلا در حال انتخاب بازیگر هستیم.قطعا باید زبان انگلیسی بدانند !
بزودی اسامی را اعلام میکنم و به طور قطع ؛ مطمینم بازیگر #نقش_مکبث من #جهانی خواهد شد!
با الهام از شکسپیر ؛ دیالوگها و مونولوگهای بینظیری برای او نوشته ام...این کار توسط بخش خصوصی ایران و کارگاه تاتر معاصر آلمان ؛ تهیه میشود و مرکز هنرهای نمایشی ما ؛ کوچکترین سهمی در آن ندارد! و علیرغم تماسهای مکرر من ؛ حاضر به هیچگونه همکاری نشدند!...به این بهانه که :
#سالن_نداریم!! نمیدانم چرا برای افراد خاص و کارهای تکراری ؛ همیشه سالن دارند ؟! مهم نیست !...خوشبختانه بخش
#خصوصی ؛ عهده دار انتخاب بهترینها برای ما شده است.
امیدوارم این بار ؛ کار ؛ روی صحنه بیاید..... و به امید خدا #میاید ! ....
آقایان مسول #مرکز_هنرهای_نمایشی ؛ #معاونت_محترم_هنری_ارشاد :
یادتان باشد! شما در این دوره ؛ هرگز به من سالنی ندادید!...
مگر یک ده روز مرده در فروردین ؛ که سهم و حق طبیعی ام بود و سهم تمام شرکت کنندگان آن بخش #تاتر_فجر...
ولی تاتر من در
#مرده_ترین_ایام_سال
بی خبر ؛ با سایت بسته ی فروش الکترونیک بلیت ؛ و در مهجوریت تمام !
؛حتی بی جلسه ی #مطبوعاتی که حق مسلم هر نمایشی ست.
بعدا نگویید : همه؛ از امکانات مساوی بهره مندند ! نیستند.....نور چشمی هایتان هستند !....
خوشحالم که من ؛
#مستقلم و جزو آنها نیستم ؛ با وجود اینکه مدارکی مکتوب دارم که نشان می دهد ؛ زمانی نور چشمی بوده ام و چرا از چشمتان افتادم!...#البته این
#تهدید نیست.صرفا
#یادآوری است...
درود بر آن دوره که هنوز
#پستچی_ها بودند و این #نامه ها را مکتوب برای من آوردند...
.
کپی آنها برای بیست نفر ؛ ارسال میشود که اگر روزی نبودم ؛ مردم حقیقت ماجرا و علت #بایکوت فعلی مرا بفهمند......
فعلا به خاطر فرزندانتان سکوت میکنم ؛ ولی روزی ؛ فرزند من
#سکوت نمیکند ! #ریاست_محترم_مرکز_هنرهای_نمایشی
مهم این است که :
ازچشم خدا نیفتیم !
به قول #لیدی_مکبث
مگر مرد نیستی که به آنچه میگویی عمل کنی؟...از این پس تو را مرد نمیشمارم ! و هرگز باورت ندارم.....خوش باش با تکه نانی که به دست آورده ای....برکت از خداست ؛ نه از دستهای ناتوان تو ! که حتی نامه نوشتن ؛ خوب بلد نبودند ! ولی من بلد بودم....
#من_افطاری_بیت_المال_نمیخواهم !
#امکانات_برابر_میخواهم....
#تبعیض_نمیخواهم !
#عدالت_میخواهم....
میشنوید؟؟؟؟؟
بزودی
#مکبث
#چیستایثربی
#ایران و #آلمان
با نگاهی به مکبث #شکسپیر
#تاتر
#نمایش
#اجرا
با تشکر از دوستان دیگر که بعدا نامشان را می آورم و سرمایه گذار این کار شدند......
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#macbeth
#playwright
#director
#بدون_شرح
آلبر کامو : وای به حال فرهنگ جامعه ای که پای سودجویان ، سیاستمداران ،نزول دهندگان و کاسبکارانش به تاتر باز شود!
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نمایشنامه_نویس
#کارگردان_تاتر
#دراماتورژ
#طراح_صحنه و
#طراح_لباس تاتر
#نمایش#صحنه#اجرا#تاتر#تاتریها#تیاتر
#روی_صحنه
منبع
#خبرگزاری_برنا
#chista_yasrebi
#playwright
#director
#dramatist
#psychotrapist
کانال
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
آلبر کامو : وای به حال فرهنگ جامعه ای که پای سودجویان ، سیاستمداران ،نزول دهندگان و کاسبکارانش به تاتر باز شود!
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نمایشنامه_نویس
#کارگردان_تاتر
#دراماتورژ
#طراح_صحنه و
#طراح_لباس تاتر
#نمایش#صحنه#اجرا#تاتر#تاتریها#تیاتر
#روی_صحنه
منبع
#خبرگزاری_برنا
#chista_yasrebi
#playwright
#director
#dramatist
#psychotrapist
کانال
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
میرزاده عشقی ، کمال شهرزاد ، پروین اعتصامی ، ملک الشعرای بهار و بقیه ی روشنفکران بعد از مشروطه،
#لاله_زار تهران ، پاتوقشان بود. . اولین هسته ی فکری روشنفکری و آزاد اندیشی در کوچه پس کوچه ها و تاترهای لاله زار پدید آمد. پس عمدا باید از بین میرفت. دراین عکسها ، دلم پر از اندوه است! من لاله زار پررونق را دوست دارم ، نه پاساژهای الکتریکی را!
من تاتر ،ادبیات ،تفکرات جدید وجمع روشنفکر لاله زار قدیم را دوست دارم،نه کوچه های کثیف بی هویت را .
هر کدام از یاران ،به نوعی پر کشیدند.
من جهان را ، بی فرهنگ و ادب نمیخواهم....
پاساژهای الکتریکی ،هر جا میتوانستند باشند ،اما لاله زار ،فقط یکجا بود! خانه ی روشنفکران ایران !...
که دیگر نیست!
مثل
#تاترشهر که دیگر فقط پوسته ی ظاهری آن باقی مانده است و رسما دیگر نیست.
#ترانه
#تیتراژ_فیلم_حکم
#مسعود_کیمیایی
ترانه
#یغما_گلرویی
خواننده
#رضا_یزدانی
با تشکر از خواهران مظفریان عزیز
#کلیپ
#لاله_زار
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نویسنده
#کارگردان
#فیلمنامه_نویس
#chista_yasrebi
#poet
#playwright
.
برگرفته از
#اینستاگرام_رسمی_چیستا_یثربی
#چیستایثربی
کانال_رسمی
@chista_yasrebi
#لاله_زار تهران ، پاتوقشان بود. . اولین هسته ی فکری روشنفکری و آزاد اندیشی در کوچه پس کوچه ها و تاترهای لاله زار پدید آمد. پس عمدا باید از بین میرفت. دراین عکسها ، دلم پر از اندوه است! من لاله زار پررونق را دوست دارم ، نه پاساژهای الکتریکی را!
من تاتر ،ادبیات ،تفکرات جدید وجمع روشنفکر لاله زار قدیم را دوست دارم،نه کوچه های کثیف بی هویت را .
هر کدام از یاران ،به نوعی پر کشیدند.
من جهان را ، بی فرهنگ و ادب نمیخواهم....
پاساژهای الکتریکی ،هر جا میتوانستند باشند ،اما لاله زار ،فقط یکجا بود! خانه ی روشنفکران ایران !...
که دیگر نیست!
مثل
#تاترشهر که دیگر فقط پوسته ی ظاهری آن باقی مانده است و رسما دیگر نیست.
#ترانه
#تیتراژ_فیلم_حکم
#مسعود_کیمیایی
ترانه
#یغما_گلرویی
خواننده
#رضا_یزدانی
با تشکر از خواهران مظفریان عزیز
#کلیپ
#لاله_زار
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#نویسنده
#کارگردان
#فیلمنامه_نویس
#chista_yasrebi
#poet
#playwright
.
برگرفته از
#اینستاگرام_رسمی_چیستا_یثربی
#چیستایثربی
کانال_رسمی
@chista_yasrebi
#خانه_برناردا_آلبا
اثر جاودانه
#لورکا
#شاعر
و
#نمایشنامه_نویس_اسپانیایی
در دوران کودتا و جنگهای داخلی اسپانیا ، با وجود اینکه ، از سیاست گریزان بود ، اعدام شد ! "برناردآ آلبا " ، نماد سنت ،استواری و رسوم قدیمی در برابر عصیان نسل جدید است... مادر بیوه ای که دخترانش را شوهر نمیدهد ! چون معتقد است که مردی مناسب آنها ، در آن روستای اسپانیایی ، پیدا نمیشود ، و عشق دختر کوچکتر به جوانی از روستا که به جذابیت و شهامت معروف است، همه ی قوانین زندگی برناردا را واژگون میکند.
دختر ، پنهانی از مرد جوان ، باردار میشود و تحت فشار مادر ، خودکشی میکند...
آخرین جمله ی مادر درباره ی دخترش ،خطاب به مستخدمان خانه و دخترانش این است : به همه بگویید :
دختر من ، باکره مرده است !....یادتان باشد چیزی جز این نشنوم...
در این میان ،
#گارسیا_لورکا قصد داشت سه گانه زمین را درباره ی آداب غلط ، نسبت به زنان سرزمینش بنویسد. سه نمایشنامه
#یرما
#عروسی_خون و #خانه_برناردا_آلبا
که در همه ی آنها با آداب و رسوم.غلط و جنگ کهنه و نو و عصیان ، روبرو هستیم !
جهان فرصت زیادی به لورکای جوان نداد...او را میان زیتون زارها که عاشقشان بود ، تیر زدند ... هنوز جسدش پیدا نشده است! مگر شاعر و نویسنده را بی دلیل میکشند ؟فقط چون ، محبوب بود و مینوشت ؟!....
این اثر بارها و بارها در ایران و خارج ، کار شده است
من میخواستم اجرای متفاوت و سوررئالی از آن ، داشته باشم که فعلا نمیشود !...
کمی#صبرم آرزوست....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#تاتر
#نمایش
#صحنه
#chista_yasrebi
#director
#playwright
#lorca
#drama
#stage
#theatre
اثر جاودانه
#لورکا
#شاعر
و
#نمایشنامه_نویس_اسپانیایی
در دوران کودتا و جنگهای داخلی اسپانیا ، با وجود اینکه ، از سیاست گریزان بود ، اعدام شد ! "برناردآ آلبا " ، نماد سنت ،استواری و رسوم قدیمی در برابر عصیان نسل جدید است... مادر بیوه ای که دخترانش را شوهر نمیدهد ! چون معتقد است که مردی مناسب آنها ، در آن روستای اسپانیایی ، پیدا نمیشود ، و عشق دختر کوچکتر به جوانی از روستا که به جذابیت و شهامت معروف است، همه ی قوانین زندگی برناردا را واژگون میکند.
دختر ، پنهانی از مرد جوان ، باردار میشود و تحت فشار مادر ، خودکشی میکند...
آخرین جمله ی مادر درباره ی دخترش ،خطاب به مستخدمان خانه و دخترانش این است : به همه بگویید :
دختر من ، باکره مرده است !....یادتان باشد چیزی جز این نشنوم...
در این میان ،
#گارسیا_لورکا قصد داشت سه گانه زمین را درباره ی آداب غلط ، نسبت به زنان سرزمینش بنویسد. سه نمایشنامه
#یرما
#عروسی_خون و #خانه_برناردا_آلبا
که در همه ی آنها با آداب و رسوم.غلط و جنگ کهنه و نو و عصیان ، روبرو هستیم !
جهان فرصت زیادی به لورکای جوان نداد...او را میان زیتون زارها که عاشقشان بود ، تیر زدند ... هنوز جسدش پیدا نشده است! مگر شاعر و نویسنده را بی دلیل میکشند ؟فقط چون ، محبوب بود و مینوشت ؟!....
این اثر بارها و بارها در ایران و خارج ، کار شده است
من میخواستم اجرای متفاوت و سوررئالی از آن ، داشته باشم که فعلا نمیشود !...
کمی#صبرم آرزوست....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#تاتر
#نمایش
#صحنه
#chista_yasrebi
#director
#playwright
#lorca
#drama
#stage
#theatre