چیستایثربی کانال رسمی
6.41K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_چهل_و_نهم
#چیستایثربی

چراغ های خانه روشنند ،
چراغ های خیابان ، روشن تر.

من کنار پنجره ام و به بیرون نگاه می کنم.


کتری برای خودش آرام آرام روی اجاق گاز ، قل قل می کند ، مثل قلب من...

یکنفر در درونم می گوید :
"بلند شو مانا ، الان میترکه".
چی میترکه ؟!
"کتری میترکه" !
نه قلب منه که داره میترکه !

به بیرون نگاه می کنم...
از طبقه ی پایین ، دیگر صدای گریه به گوش نمی رسد ، همه چیز آرام است.

انگار خواب گل سرخ حامد ، همه ی ما را به خواب زمستانی فرو برده است.

دستگاه هایی به او وصل کرده اند ، مریم نگذاشت او را به بیمارستان ببرند.

دکتر می خواست یک پرستار تمام وقت اینجا باشد.
مریم گفت : خودم پرستاریشو می کنم.
با این وجود ، روزی دو ساعت ، یک پرستار مرد حرفه ای ، سر می زند و همه چیز را چک
می کند.

اما درباره ی تصمیم حامد...

هرگز نفهمیدیم چه بود !

مریم ؛ به وکیل گفته بود که نمی خواهد نامه باز شود !

وکیل گفته بود : این حق قانونی حامد است ، نامه باید در حضور مریم ، خوانده شود !

مریم گفته بود : جواب نامه هر چه باشد ، من کنار گل سرخم می مانم !

دستگاه ها را باز نمی کنم...

اتفاقی ناگهانی برای وکیل افتاد که باید فوری به خارج از کشور می رفت ، ظاهرا پسرش در آمریکا، دچار مشکل شده بود ، شاید آن اتفاق آنقدر مهم بود که وقت نکرد قبلش نامه را بخواند.

گفت : بر می گردم ، بعد...

ما نفهمیدیم حامد درون نامه چه نوشته بود !
اما می دانستیم که یک روز می فهمیم.

بالاخره وکیل از خارج، باز می گشت و نامه باز می شد ؛...

ولی تا آن موقع ، مریم ، کنار حامد نشسته بود و نزدیک گوشش زمزمه می کرد ،...

از کودکی هایشان می گفت
و نمی دانم چه می گفت !
و نمی خواستم بدانم...

محسن می رفت و می آمد.

تمام کارهای خانه ، روی دوش او بود ، چه کارهای مردانه و چه زنانه.

اصلا انگار فقط او بود و این دو خانه !
انگار همه دچار خواب بودیم ، جز او !

محسن ، مثل نسیم می آمد ،
و همه ی پنجره های بسته ی دو خانه ، رو به باغ ها ، باز می شد...

و من هر بار که می آمد ، فقط حس می کردم عطر بهار ، وارد اتاقها می شود.

همین !...

چیزی به هم نمی گفتیم ، یک نگاه پنهانی ، کافی بود تا حال هم را بفهمیم...
انگار روح ما دو نفر ؛ دستهایشان به هم گره خورده بود.

در این شرایط ، حرف زدن درباره ی هر چیز دیگر ، خنده دار بود !

به خصوص با صدای گریه های مدام عسل ، که دلیلش را اصلا نمی فهمیدم !

انگار چیزی را از پیش حس کرده بود ،
که مدام، سرش را روی زانوی من ،
می گذاشت،گریه می کرد و می گفت:

هر جا میری ، منم ببر ! قول میدی؟!

منتظر وکیل حامد بودیم که زودتر، از خارج
باز گردد.

نه برای اینکه خسته شده بودیم ، نه!....
فقط می خواستیم ببینیم تصمیم حامد ، به سرنوشت کس دیگری مثل مریم و عسل هم ، ربط پیدا می کرد ؟

مریم ، جوان بود ، حتما خواستگارانی
می آمدند، و عسل به حمایت پدرانه ، نیاز داشت.

مریم ؛ اما عاشق بود ،
و دلم می خواست بدانم ، تصمیم حامد در این وضعیت بحرانی ، چه بوده !
تصمیم درباره زندگی خودش یا دیگران ؟!

از آن روزها ؛ چیز زیادی یادم نمی آید ، جز لحظه های انتظار طولانی ، که پشت هم آمدند و رفتند ،...

تا آن روز مهم ، که محسن به من گفت :
کجا میری این وقت غروب ؟

در دلم گفتم : نپرس !...




#خواب_گل_سرخ
#قسمت_چهل_و_نهم
#چیستا_یثربی

#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی

هرگونه اشتراک یا برداشت از این داستان ؛ منوط به ذکر #نام_نویسنده است.

#کانال_قصه_چیستایثربی
@chista_2

#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chistaa_yasrebii

https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
Audio
Forwarded from چیستا_وان
هم
گردتر بودم،هم خیلی جوانتر ، هم مجری کارشناس یک برنامه درباره ی زنان با تهیه کنندگی خانم هیات .شبکه 3/ در پارک قیطریه تهران ضبط میشد.
حتی دوران بارداری ؛ هفت صبح قیطریه بودم!
#چیستا_وان
@chista_1
#پوران و
#ویگن
این موسیقی خاطره آفرین ،
هدیه ای از یک دوست ....


پدرم و مادرم ؛ در جوانی آن را میخواندند....

خدا به مادرانمان ، عمر باعزت و سلامت
و به پدران رفته ؛ آرامش ، در جوار نور الهی عطا کند.الهی آمین.

#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii
تو نور میشوی ،
تو دور میشوی ،
تو جاودان و جاودان ،
پیش خدا بمان !



دعایمان کن برادر همه ی ما
شهید
#محسن_حججی



#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من رختهای جهان را شسته بودم ،
موهایش را شانه کرده بودم ،
دامادش کرده بودم ،


اما عروسی اش دعوت نشده بودم....
ای جهان
ای جهان بی وفا

دلم قدر ده جمعه ؛ گریه میخواهد

#چیستایثربی

#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii
اگر کوه ها به لرزه در آمدند، تو پا برجا و استوار باش.

امام علی علیه السلام


#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii
از صفحه دیگران
#او_یکزن
#صفحه ی آمنه عزیز

باسپاس از لطف دوستان

#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii
خودم را به اسم توصدا میکنم
از این پس؛

از انتهای هر جاده
سواری میرسد ؛ که خبرهای خوب دارد ،

من ازشب تاصبح ؛
نگهبان خاموش جاده های خوش خبرم

#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chistaa_yasrebii
امروز دو نکته ی جدید یاد گرفتم ؛
1-عشق فقط سراغ کسانی میرود که به آن باور دارند

2.میتوان در زمان حرکت کرد.آرزویی که
#انیشتین داشت...ولی سرعتی ، بیش از سرعت نور لازم بود.


شاید قدرت عشق در قوانین فیزیک ، جایی ندارد ؛
اما خدا انسان را بر اساس عشق آفرید ؛
آدم عاشق استوار و وفادار ؛ قدرت حرکت در زمان را دارد...

چرا و چگونه اش را ؛ کم کم در پستهایم میفهمید !

#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii
از صفحه ی دیگران.صفحه اقای هوشنگ افخمی فرد
باسپاس

لباس_مزون ماندانا:
ادرس کانال تلگرام:
🔵
https://t.me/joinchat/AAAAAEBPj8BH2EC19AW-YQ
از صفحه دیگران
سپاس از لطف دوستان و یادداشتها و نقدهایشان بر کتابهای من

#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii
ادامه از پست بالا
از صفحه ی دوستان
کپشن عکس کتاب پستچی
#پستچی
ناشر ایرانی
#قطره
88973351
کتابفروشیهای معتبر
شهر کتابها

@chistaa_yasrebii
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
خودم را به اسم توصدا میکنم
از این پس؛

از انتهای هر جاده
سواری میرسد ؛ که خبرهای خوب دارد ،

من ازشب تاصبح ؛
نگهبان خاموش جاده های خوش خبرم

#چیستایثربی
#چیستایثربی_کانال_رسمی
@chistaa_yasrebii
Forwarded from چیستا_وان
#خواب_گل_سرخ
قسمت پنجاه
بزودی
پیج اصلی اینستاگرام
Yasrebi_chista/اینستاگرام

#بمان!
@chistaa_yasrebii
@chista_1کانال دوستان نزدیکتر
به سه گروه فکر میکردم :

■آدمهایی که در برابر رویدادها ؛ واکنش نشان میدهند و حرف میزنند ؛

■آدمهایی که در برابر رویدادها ؛ عمدا سکوت میکنند ؛ تا متهم به چیزی نشوند ؛ و فقط به مطرح کردن خود ادامه میدهند ؛

■آدمهایی که آنقدر گیجند و خراب ، که اصلا نمیفهمند رویدادی اتفاق افتاده ، و یا در شرف وقوع است!

کمی فکر کنید...
یا صفحه های اینستاگرام و کانالها را نگاه کنید ؛ این آدمها ؛ از هم قابل تشخیصند.....

در
#قرآن_کریم آمده است :

فرق است بین بنده ای که حرف میزند و بنده ای که حرف نمی زند...

بله دوستان من ؛ حتما فرق است...

شاید با سکوت و گنگی ؛ در این دنیا سود بیشتری به دست آوریم ؛ ولی جایی باید جوابگو باشیم...

جایی که خیلی دیر و دور نیست...
من امروز فهمیدم خیلی دور نیست !

#چیستایثربی

#چیستایثربی_کانال_رسمی

@chistaa_yasrebii