چیستایثربی کانال رسمی
6.65K subscribers
6.03K photos
1.26K videos
56 files
2.12K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
#آیا_تو_تابحال_عاشق_بوده_ای_
#روژانو
#نویسنده :
#چیستایثربی
#کارگردان :
#چیستایثربی
#کار تحسین شده در جشنواره مقاومت
#بازیها :
#رحیم_نوروزی
#افسانه_ماهیان
#نیایش_میمندی
#آذر_رجبی
امروز فقط کار توسط من نمایشخوانی میشود.این عکسها ؛ متعلق به اجرای کار است

میدونم دوسش داری....اما خودت نگو صابر ! از زبون خودت نمیخوام بشنوم....این جنگ با ما چیکار کرد ؟ خداحافظی کردنو راحت یادمون داد....الانم وقت خداحافظی منه !
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#نام کامل نمایش ده سال پیش من

#آیا_تو_تابحال_عاشق_بوده_ای_روژانو؟
به دو زبان

#فارسی و
#کردی



#نویسنده و کارگردان
#چیستایثربی

#برگزیده بخش ویژه جشنواره تاتر دفاع مقدس

#سنندج#تهران

#بازیگران :

#رحیم_نوروزی
#افسانه_ماهیان
#آذر_رجبی/ بازیگر کرد اورامان
#نیایش_میمندی

من تو را دوست دارم.تو او را دوست داری.او مرا دوست دارد.با این مثلث جهنمی چه کنیم؟

نگاهی تلخ ؛ بشردوستانه ؛ جهان شمول ؛ واقع گرا و لحظاتی همراه با طنز تلخ ؛ درباره ی سرنوشت خانواده های درگیر جنگ و سرنوشت آن همه فداکاری ؛ پس از پایان جنگ.....

جمله ی معروف نمایش :
هیچکدوم از ما به حق خودمون نرسیدیم مرجان؛....
..هیچکدوم !....


#زیر_چاپ
@chista_yasrebi
جشن امضاء و رونمایی دو کتاب جدید

#چیستایثربی
#معلم_پیانو/رمان
#نگاهت_همیشه_دوشنبه_ست/شعرنو


دوشنبه

دهم خرداد

فردا
زعفرانیه
مرکز پالادیوم
طبقه ی سوم
#بوکلند


ورود برای عموم آزاد است.


با حضور برخی از اصحاب قلم و هنر ؛ دوستان و بازیگران
#چیستایثربی

و خوانش قطعه ای از رمان جدید:

#معلم_پیانو

#چاپ_دوم

توسط
#چیستا_یثربی و دخترش
#نیایش_میمندی


مراسم به همت :

#نشر_کوله_پشتی و همکاری
#بوکلند


توسط


ساعت شش و نیم عصر تا هشت و نیم عصر.....


@chista_yasrebi
.
گریه میکرد و از نفرت دندان هایش را بهم می فشرد , میخواست از تمام کسانی که روزی دوستشان داشت انتقام بگیرد , بی وقفه تلاش میکرد , بی خواب شده بود , حواسش به خورد و خوراکش نبود , او به هیچ موفقیتی قانع نبود , غریبه ها او را تشویق میکردند اما کسانی که باید او را می دیدند هیچ وقت به او توجهی نمی کردند , او در الویت کسی نبود , هیچ کس واقعا به او علاقه نداشت ,از بچگی به او گفته بودند وظیفه دارد که به دیگران سرویس دهد , او هرگز یاد نگرفت که خودش را دوست داشته باشد, هر کس که به او علاقه ای نشان میداد او را متزلزل میکرد چرا که او فکر میکرد ارزش دوست داشته شدن را ندارد,فکر میکرد دیگران او را پله می بینند برای همین تمام جنبه های منفی خودش را به طور اغراق آمیز به نمایش میگذاشت و آن ها را تحقیر میکرد تا از او متنفر شوند , او نه تنها خودش را دوست نداشت بلکه از دیگران هم متنفر بود , او هیچکس را در حد خودش نمی دید , او عاشق دعوا و تحقیر کردن دیگران بود این کار به او احساس قدرت میداد و آدرنالین خونش را تنظیم میکرد, او با اجناس حرف میزد و دوستانش را از میان اشیا انتخاب میکرد زیرا معتقد بود اشیا همیشه می مانند و از آدم ها مهربان ترند, او موفق,زیبا و باهوش بود , اما هرگز از هیچکدام آن ها لذت نبرد. او تمام اطرافیانش را نیش زد , و زمانی که دیگر کسی برای نیش زدن باقی نمانده بود خودش را نیش زد.هیچ کس نبود او را احساس نکرد , بعد از چند وقت کالبدش را در شکم اجناس اش پیدا کردند, او هنوز به دنیا نیامده بود!

#متن
#نیایش_میمندی_نژاد