@chista_yasrebi
#پستچی
بر اساس داستان
#پستچی
#چیستایثربی
#شعر:
#امیر_علی_رادی
#صدا:
#امی
امیر_حسام_رهنورد
رمان پستچی.امروز.نمایشگاه کتاب.نشر
#قطره
سالن3
غرفه4
راهروی8
#پستچی
بر اساس داستان
#پستچی
#چیستایثربی
#شعر:
#امیر_علی_رادی
#صدا:
#امی
امیر_حسام_رهنورد
رمان پستچی.امروز.نمایشگاه کتاب.نشر
#قطره
سالن3
غرفه4
راهروی8
خواب بودم؛ خواب میدیدم که علی را خواب میبینم....که علی با موهای رنگ آفتابش ؛ چراغ تمام حجله های جهان را روشن میکند ؛ لبخند میزند و قدم به قدم به سراغ حجله ی بعدی میرود و دوباره حجله ای را روشن میکند و لبخند میزند...خواب میدیدم که روی هیچ حجله ای ؛ اسم او نیست ؛ خواب میدیدم که همه ی این حجله ها ؛ حجله های عروسند؛ خواب میدیدم که در تمام حجله های تاریک شهدا ؛ عروسی سیاه پوش ؛ سربه زیر و خموش ؛ به انتظار نشسته است....
از متن
#رمان_پستچی
نوشته
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
از متن
#رمان_پستچی
نوشته
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
@chista_yasrebi/گروه ادب دوستان/با تشکر از کادر آمورشی و دبیر انشای نمونه مدرسه/خانم رجبی/و مدیر محترم مدرسه علامه جعفری/و خانمهای جوان قصه نویس و اهل دل
@chista_yasrebi/همین الان/غرفه نشر قطره/ردیف وسطی کتابهای من است به علاوه ی #پستچی
غرفه ی نشر قطره/پستچی و کتابهای دیگر/اکنون/نمایشگاه کتاب/#چبستایثربی
@chista_yasrebi/فالور عزیز من بیتا جان همراه با خانواده ی گرامی اش/اکنون در نمایشگاه کتاب
@chista_yasrebi/شروع کلاسهای حضوری وعیر حضوری نویسندگی چیستایثربی/ گالری یلدا /ثبت نام به زودی /ا
#پستچی به چاپ دوم رسید
#پستچی در روز سوم نمایشگاه به اتمام رسید و به چاپ دوم رسید -
ممنون از استقبال پر شور شما عزیزان
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#پستچی در روز سوم نمایشگاه به اتمام رسید و به چاپ دوم رسید -
ممنون از استقبال پر شور شما عزیزان
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
دوستان عزیزم.هر نویسنده ای که به غرفه اش میرود ؛ میکرفونی در روابط عمومی ؛ حضور او را اعلام میکند که طرفداران آن نویسنده با او ملاقات کنند.
رفتن دیروز من خیلی ناگهانی شد!....راستش برای خرید دارو رفته بودم؛ که به ناشرم زنگ زدم اوضاع را بپرسم ؛ و دیدم نزدیک محل من است و دارد به نمایشگاه میرود.خودم ؛ دیروز نخواستم ورودم اعلام شود... چون فالورهای گلم نبودند!...با وحیده ؛ ناهید ؛ تارا، سارا ؛یکتا ؛ هما ؛ شقایق ؛فرشته و..... خیلی ها قرار بود همگی ؛ یکروز برویم....هماهنگ کردن با توجه به بداهه زندگی کردن من مشکل است...
حالا فرصتهای دیگر هم شاید باشد.مثل جمعه ، که اگر قطعی بود ؛ حتما زودتر اعلام میکنم.سعی میکنم....فقط خدا میداند که میشود یا نه..
عکس زیر را خیلی دوست دارم....همکاران نویسندگی من از دوران جوانی و حتی نوجوانی هستند ؛ تاکنون.....عکس در پاتوق اهل قلم ؛ دیروز گرفته شد!
خانمها طاهره ایبد و سرور کتبی نویسندگان خوب ؛ و دختر عزیز خانم ایبد ؛ که اکنون یکی از کارشناسان نمایشگاه است؛ نورا ملکی عزیز که از دو سالگی اش ؛ شاهد رشدش بودم....
زمان گذشت.ما هنوز دوستیم و مینویسیم. هیچ کس ؛ جز خدا نمیتواند قلم را از ما بگیرد.....از دوران مجله ی سروش تاکنون...
دورانی که شمع فروزانی ؛ چون دکتر #قیصر_امین_پور ؛ همه ی ما را به دور خود جمع میکرد....یادش همیشه جاریست... من خوشبخت بودم که افتخار شاگردی ایشان را داشتم و تا آخر عمر ؛ برای همین ؛ شاکرم.
#چیستایثربی
#نمایشگاه_کتاب
از اینکه ؛ عکسهای یادگاریمان را برایم میفرستید ؛ ممنونم. تا جا باشد و مجال، از همه ی انها استفاده میکنم. محبت دیروز شما ؛ که حتی فالور من نبودید ؛ فوق تصور من بود ! درود به انسانهایی که برای نویسنده ی خود ؛ حرمت گذاشتن ؛ بلدند....
بزرگترین آرزوی من ؛ به عنوان یک نویسنده ؛ همیشه همین بوده است.نزدیکی با مردم....
نزدیکی با دلهای مردم...و چه پاداشی بالاتر از این ؟...
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
.
رفتن دیروز من خیلی ناگهانی شد!....راستش برای خرید دارو رفته بودم؛ که به ناشرم زنگ زدم اوضاع را بپرسم ؛ و دیدم نزدیک محل من است و دارد به نمایشگاه میرود.خودم ؛ دیروز نخواستم ورودم اعلام شود... چون فالورهای گلم نبودند!...با وحیده ؛ ناهید ؛ تارا، سارا ؛یکتا ؛ هما ؛ شقایق ؛فرشته و..... خیلی ها قرار بود همگی ؛ یکروز برویم....هماهنگ کردن با توجه به بداهه زندگی کردن من مشکل است...
حالا فرصتهای دیگر هم شاید باشد.مثل جمعه ، که اگر قطعی بود ؛ حتما زودتر اعلام میکنم.سعی میکنم....فقط خدا میداند که میشود یا نه..
عکس زیر را خیلی دوست دارم....همکاران نویسندگی من از دوران جوانی و حتی نوجوانی هستند ؛ تاکنون.....عکس در پاتوق اهل قلم ؛ دیروز گرفته شد!
خانمها طاهره ایبد و سرور کتبی نویسندگان خوب ؛ و دختر عزیز خانم ایبد ؛ که اکنون یکی از کارشناسان نمایشگاه است؛ نورا ملکی عزیز که از دو سالگی اش ؛ شاهد رشدش بودم....
زمان گذشت.ما هنوز دوستیم و مینویسیم. هیچ کس ؛ جز خدا نمیتواند قلم را از ما بگیرد.....از دوران مجله ی سروش تاکنون...
دورانی که شمع فروزانی ؛ چون دکتر #قیصر_امین_پور ؛ همه ی ما را به دور خود جمع میکرد....یادش همیشه جاریست... من خوشبخت بودم که افتخار شاگردی ایشان را داشتم و تا آخر عمر ؛ برای همین ؛ شاکرم.
#چیستایثربی
#نمایشگاه_کتاب
از اینکه ؛ عکسهای یادگاریمان را برایم میفرستید ؛ ممنونم. تا جا باشد و مجال، از همه ی انها استفاده میکنم. محبت دیروز شما ؛ که حتی فالور من نبودید ؛ فوق تصور من بود ! درود به انسانهایی که برای نویسنده ی خود ؛ حرمت گذاشتن ؛ بلدند....
بزرگترین آرزوی من ؛ به عنوان یک نویسنده ؛ همیشه همین بوده است.نزدیکی با مردم....
نزدیکی با دلهای مردم...و چه پاداشی بالاتر از این ؟...
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
.