چیستایثربی کانال رسمی
6.43K subscribers
6.05K photos
1.29K videos
56 files
2.13K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
یک عمر دست به کله بودیم
مثل حالتی که پلیسها ؛ تو فیلمها به مجرمین میگن :

" دستاتو بذار رو سرت!"
و تکون نخور !

میدونید چرا ؟؟؟؟؟؟

و
وقتی دستات رو سرته ؛ نمیتونی بنویسی ؛ یا هر کار مفید دیگه ای انجام بدی....

#دست_به_سر

#جملات
#جملات_کوتاه

#اجتماعی

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی

.
https://www.instagram.com/p/C0oYQ3kuhZj/?igshid=MTRhZmU1ODE2NA==
🤍🤍🤍

من
لحظه به لحظه شادی را با تو چشیدم ؛
پس فهمیدم "خوشبختی" چیست....

و حالا لحظه به لحظه ؛
غم را بی تو همدم میشوم ؛

و میفهمم "بدبختی" چیست....

و زندگی شاید ؛
همین
فراز و فرودِ غم و شادی باشد...

دردش سنگین است
گاه بالا ، گاه پایینِ پایین

و که میداند؛

درون قلب هر کس
چه معرکه ای از نور و خون و آتش برپاست...
پشت لبخندهای نقاشی شده ی ما ؛

به راستی
چه کسی میداند؟!......

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#عکس متعلق به ۲۲ سال پیش است

#جملات
#مینیمال
https://www.instagram.com/p/C02NXq-xRdg/?igshid=NTM1NmNjNWFlNw==
شماره را با ترس و لرز میگیرم.
کسی آن طرف برمی‌دارد...

تا صدای مرا می‌شنود،

میگوید:
چیستا؟!

میگویم:
بله، سلام.

میگوید:
خب بالاخره چی شد! رمان" آوا " رو تموم نکردی؟

میگویم:

ببین!
من باید آخرش دو تا از قهرمان‌های اصلی رو میکشتم. تمام عوامل داستان ایجاب میکرد.‌..

دلم نمیخواست!

میگوید :
اگه نویسنده مطمئنه که قهرمان‌های اصلی به دلایلی منطقی میمیرن ، خب باید بمیرن...

_چی؟ گفتی منطق‌‌‌‌؟! ..... عصبی شدم.

درباره ی موضوع #مرگ ؛ هیچ منطقی ؛ جوابگو نیست!

من از کجا بدونم که قصه میتونست طور دیگری هم تمام بشه؟
شاید میتونست پایان دیگری هم داشته باشه... هر قصه ای میتونه‌.....

شاید میشد جلوی مرگ عده ای را گرفت.

قطع کردم.....

🤍🤍🤍

یک نویسنده، تقدیر و سرنوشت شخصیت‌هایش را می‌شناسد، پس هیچوقت به آنها خیانت نمی‌کند.

می گذارد سرنوشتشان را با شرافت و سلحشوری پذیرا شوند‌‌‌. اما نویسنده ؛ خدا نیست‌.

راستی خدا چطور ؟
ما چطور ؟

ما این اطمینان را از کجا به دست بیاوریم؟

برای ما هیچ اطمینانی نیست!

نه ما
نه برای نویسنده ......

و نه هیچ قدرت دیگری به جز خودش ؛

اما خودش میداند و خودش که :

میشود جلوی خیلی از مرگهای زود هنگام را گرفت.

چه در #داستان
چه در زندگی واقعی....

من واقعا به #شک رسیدم
و این شک برایم مقدس است.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#داستان
#رمان
#رمان_نویس
#جملات
#دیالوگ
#مرگ
#کشتار
#اعدام
#جنگ

عکس،: با "شادی قدیریان"
هنرمند عزیز

در نمایشگاه عکاسی اخیرش
همراه دوستان
https://www.instagram.com/p/C0_wfL2Ons4/?igshid=NTM1NmNjNWFlNw==
ادمین رمان #وقت_عاشقی
@ccch999
قسمت پنجم. رمان#وقت_عاشقی.
#داستان#قصه
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#کانال_رسمی_چیستایثربی



ادمین کانال وقت عاشقی
@ccch999
🤍

هر آن پروانه که شمع تو را دید

شبش خوشتر ز روز آمد به سیما

همی‌ پّرد به گِرد شمع حُسنت

به روز و شب ندارد هیچ پروا

#مولانا

#یلدا ی من

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

به یاد زندگی و یلداهایی که دیگر نیستند،
و زندگیهای کوچک و
رسوم زیبای خاندانهای شادمان ایرانی که دیگر نیست.....

هر کس ؛ یک گوشه ی دنیا ....

یلدا فقط بهانه است که از یاد نبریم چقدر ایرانمان آیینهای قشنگی دارد و چقدر زمانی شاد بودیم....

و انشاا....دوباره شاد خواهیم شد.
#بزودی

#یلدا ها مبارک

#poetry
#rumi
https://www.instagram.com/p/C1Hv0cqr_4v/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==
و حالا. از این پس........
ادمین کانال. رمان #وقت_عاشقی
@ccch999

نویسنده
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
ادمین این قصه
@ccch999
Forwarded from Chista Yasrebi official
کمی تنفس میان قسمتهای قصه

این قسمت جزء قصه #وقت_عاشقی نیست
حس من است:
آمدم قسمت بعدی را بگذارم ، یک نفر انگار دستم را گرفت و گفت : از این جلوتر نرو !
گفتم: ولم کن....قصه مانده
گفت: هر جا به علت ترسهایت میرسیدی؛قصه را رها میکردی...نباید ادامه دهی ؛
مگر علی کنارت باشد‌.
گفتم: علی فعلا نیست‌.
گفت: تو فقط وقتی او زیر آسمان تهران است ؛ میتوانی بنویسی.

گفتم: نه.الان فرق کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌...من دخترم را میخواهم.
دارم مینویسم که پیدایش کنم
صدا گفت:
تو هرگز جریان آب لجنِ استخر متل قو ؛ نحوه ی ترسناک و پردرد مرگ پدرت ؛
گرسنگی کودکی ات در یک خانواده ی مولتی میلیاردر ؛ و بیرون شدنت از خانه را نمینویسی!
خیلی چیزهای دیگر را هم نمینویسی.
آن بیماری سخت را نمینویسی که آن دخترِگفتار درمان؛ که فالوئرت بود در تو پدید آورد ؛
و چهار سال است از این بیماری رهایی نداری‌‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌
جریان معاونت هنری و پشت پرده ی ممنوع الکاری ات‌‌‌‌‌‌‌.‌..
صدای "زوجتک نفسی" کارگردانت...
که داشت یادت میداد مثلا‌!!

تو نمینویسی...
نباید بنویسی!

گفتم : پس مردم چگونه حقیقت را دریابند ؟
گفت: به وقتش در می یابند.
هنوز تیزی آن کاتر روی گردنت است چیستا!
تو رها نشدی!
تو نمینویسی!
چرا قصه ی جدید را شروع کردی؟
تو ایران زندگی میکنی.
از مهاجرت بیزاری.
عاشق ایرانی.
چطور به عواقبش فکر نکردی؟

گفتم: ایران منم...ایرانی منم.
هر بلایی سر من و دوستانم آمده باشد؛ سر هر کس میتواند بیاید.
بگذار مردم بدانند ؛
و آگاه باشند
و مثل منِ ساده دل ؛ آسیب نبینند.
گفت:
دخترت چه میخواهد؟
گفتم:
حقیقت را...
حتما حقیقت را...

هر جای دنیا که باشد ؛ حقیقت یک  مادر نویسنده ی 
دو قطبی شیدا را‌‌‌‌‌.
یک روان نژند بی پناه را‌.‌.‌.

مادری که دوست داشت دخترش ؛ پتو را رویش بیندازد ، وگرنه خوابش نمیبُرد.
نویسنده ای بی تکیه گاه که دوست داشت دخترش ؛ مادرش باشد.
دخترم این بار حقیقت را خواهد شنید.

هنوز دستهایم از کراهت عقده های مردی درد میکند که در حد جنون مرا میزد و دنده هایم را له میکرد ؛
هنوز دوست دارم منش بانوی جوانی چون #مونا_مهرجویی را داشتم.
من هنوز
عاشقم
هنوز
عاشق دخترک
صدا گفت :
پس علی چه میشود ؟
گفتم :
بی علی ؛ مگر میشود قصه نوشت ؟
او می آید
در این قصه
در خواب من
در هق هق گریه هایم
خودش را خواهد رساند
خودش را به قصه خواهد رساند‌
در گریز خود خواسته ی من از او.
او میآید
و اولِ اگاهی ؛ نترسیدن است
نمیترسم
تا بااین قصه
رسالت آگاهی رسانی یک نویسنده را تمام کنم
صدا رفت.
آدم عاشق که باشد ؛
  دریا دریا اشک
غرقش نمیکند
شناگر میشود.

#چیستا_یثربی
https://www.instagram.com/p/C1pj6mnrLoA/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==
خوب گوش کنید
تا هشت سال آینده ؛ همه سوگوار خواهیم بود‌‌‌‌‌‌‌...

جمله ی معروف #نمایش
#لورکا

#خانه_برناردا_آلبا

یک نمایش بینظیر از سه گانه ی روستایی
#فدریکو_گارسیا_لورکا

تضاد میان سنت و مدرنیسم

انقطاع نسلها
و

عصیان نسل جوان

گاهی فکر میکنم لورکا را فقط برای این نمایش کشتند‌!

هشت سال گرفتن زندگی جوانان از آنان
در جامعه ای سوگوار و ماتم زده

و

#عصیان

عصیان کوچکترین دختر خانواده
و
#تراژدی

جهانی که تراژدی ندارد ؛ ارزش ندارد.

منتظر تماشای این نمایش در #اینستاگرام من باشید

هر شب یک قسمت


و باز به قول لورکا

دنیای کهنه باید بمیرد
تا جهانی تازه ؛ طلوع کند

اقتباس و کارگردانی

#چیستا_یثربی
#چیستایثریی
https://www.instagram.com/reel/C1sVv81rx31/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==
#یکروز

شاید
#بزودی

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

اگر اعتقاد دارید ذره ای دعایم کنید یا انرژی بفرستید
متشکرم از لطف تک تک شما❤️❤️❤️

کماکان بتوانم ؛ استوری میگذارم
مگر دیگر نتوانم گوشی را در دست بگیرم

دوستتان دارم
شما هموطن منید
و #ایران عزیز ؛ مادرم

فقط خدا میداند در چه جهنمی هستم
و چه می کِشم
خدا هیچکس را بی یاور و تنها نکند.

#چیستا
.
https://www.instagram.com/p/C1tyK-Ct4Ea/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==
در حال پرورش روح

چه جوری بخورمش ؟!

این سوالی نیست که از اساتید
یا جناب عطار و سهروردی بپرسم.....
دُمِ ماهی رو کندم...داره میگه چرا کندی؟!

میگه :ضمنا باید از بالا بخوری بیای پایین ؛
نه از پایین بری بالا‌‌‌‌ !

والله من از این خبرها نداشتم!
از،این کارها نکرده بودم....

سر این سن ؛ اولین بارم بود بخدا....
خجالت کشیدم!

خوردن ماهی به آن بزرگی ؛ فلسفه ای میخواهد که هنوز نمیدانم.....
باید پیدایش کنم !

واجب تر از انبوه نمایشهایی است که به من #صحنه نمیدهند اجرایشان کنم

و کمی زندگی به زیبایی زندگی کوچک خود و مردمم بیاورم

و اصلا علاقه ای هم ندارم برای کاری به کسانی که خود را خدا میبینند ؛ خواهش و التماس کنم....

خدا خودش جوابشان را میدهد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...
و او بهترین وکیل و رفیق است.
صحنه مال من است
آنها فقط چند صباحی پشت میز مینشینند
و به همان ادمهای تکراری همه ی دورانها ؛ اجازه ی کار میدهند.

صحنه ؛ مال من است
ماهی ؛ مال هر کس.....

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#طنز_تلخ

#موسیقی
#زاز

.
.
https://www.instagram.com/p/C14DBfgrFh-/?igsh=NTM1NmNjNWFlNw==