چیستایثربی کانال رسمی
6.38K subscribers
6.06K photos
1.3K videos
57 files
2.14K links
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.



@chistaa_2
Download Telegram
هرگز فکر نمیکردم نبودن تلفن در این دنیای مدرن ؛ یعنی #مرگ

مخابرات متطقه هشت آتش میگیرد
تلفنهای منطقه ی شش قطع میشود!

تمام خیابان ما بی تلفنند!

نمیتوانم به هیج کس و به هیچ جا زنگ بزنم!

به مادر مریضم که تنهاست،
و تهیه ی دارو و غذایش با من است.

قراردادم باشرکت خاص وایفای خانگی ام سوخت شد.

مریضم و نمیتوانم به کلینیک یا داروخانه،زنگ بزنم
تلفن انها هم در این منطقه است و سوخته!

وایفای روی خط ثابت بوده و برای ابد رفت!

تلفن اصلی ما،مال صاحبخانه ی بیست و هفت سال پیش بود که آن موقع؛ خط را پانصد هزار تومان از او خریدم؛ بعد به اسمم نکرد،شاید چون زود دچار آلزایمر شدو...

مخابرات هم بدون کارت ملی که #او_نداشت ، #ندارد و دیگر نخواهد داشت /چون بیست و هفت سال پیش کارت ملی نبود!/،تلفن را احیاء نمیکند که دست کم فقط نت آن وصل شود.

همه ی درسهای دخترم از طرف دانشگاهش ؛ باسیستم کامپیوتری انجام میشود.
اساتیدش شاید نمیدانند که ما اکنون ؛ در جزیره ای نامسکون گرفتار شده ایم.

پنج روز گذشت...
آنقدر به خرابی تلفن زنگ زدم که گمانم شماره مرا از حفظند!
اما تلفن ثابت دخنرم درست نمیشود!
سوخته!
همین؟!

خب درستش کنید!
زندگی ما را بایک کابل ؛ نسوزانید
شما که میدانید بی نت ؛ یعنی هیچ!
بی خط ثابت ؛ بی وایفای‌‌‌‌‌‌!
دور از همه جا
بدون همه جا
حتی نمیتوانیم به سوپری یا فروشگاهی از محل چیزی سفارش دهیم؛چون تلفن او هم خراب است!

و درد اینجاست
که همه چیز به این #نت لعنت شده؛ ربط پیدا کرده

نت خط،جوابگوی حجم بارگیریها نیست
و من پولش را هم ندارم،
چون تازه باشرکت نت خانگ ؛ قرادادم را تمدید کرده بودم
خط مرا از دور خارج کرده اند.

خط دخترم هم وصل نشدکه کارت ملی دارد

ما بی هوا زنده ایم
بی غذا زنده ایم
بی فرهنگ و هنر زنده ایم
بی #تلفن و بی #نت میمیریم
چون حتی نمیتوانم قبض گاز و آب را پرداخت کنم

این تراژدی عصر ماست
این تراژدی کل دوران است

یاد تلفن های قدیم بخیر
یاد 17_شماره ی خرابی تلفن که زنگ میزدی ؛ به آنی درست میکردند

یاد خیلی چیزها بخیر
که دوره شان تمام شد
شاید
مثل عشق واقعی‌‌‌‌‌‌‌‌....
عشق کودکانه ؛ لطیف و نجیب ؛ به پستچی محله ات!

تمام شد

این دنیای جدید را دوست ندارم

اگر تکتولوژی ما را از من دورتر کند
آدمها را منزوی تر کند ؛
مارا تنها و بی پناه تر کند
دوستش ندارم

این شکلِ جهان را دوست ندارم

سیمهای ارتباطی اگر برای ارتباط نباشند ؛ پس به چه درد میخورند ؟

یک بی #تلفن به نام :

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی

#مخابرات
#مخابرات_شهر_تهران
#وزیر_مخابرات
#شرکت_مخابرات_ایران
#قطعی_نت
https://www.instagram.com/p/Cg1SgD-Mr44/?igshid=MDJmNzVkMjY=
شماره را با ترس و لرز میگیرم.
کسی آن طرف برمی‌دارد...

تا صدای مرا می‌شنود،

میگوید:
چیستا؟!

میگویم:
بله، سلام.

میگوید:
خب بالاخره چی شد! رمان" آوا " رو تموم نکردی؟

میگویم:

ببین!
من باید آخرش دو تا از قهرمان‌های اصلی رو میکشتم. تمام عوامل داستان ایجاب میکرد.‌..

دلم نمیخواست!

میگوید :
اگه نویسنده مطمئنه که قهرمان‌های اصلی به دلایلی منطقی میمیرن ، خب باید بمیرن...

_چی؟ گفتی منطق‌‌‌‌؟! ..... عصبی شدم.

درباره ی موضوع #مرگ ؛ هیچ منطقی ؛ جوابگو نیست!

من از کجا بدونم که قصه میتونست طور دیگری هم تمام بشه؟
شاید میتونست پایان دیگری هم داشته باشه... هر قصه ای میتونه‌.....

شاید میشد جلوی مرگ عده ای را گرفت.

قطع کردم.....

🤍🤍🤍

یک نویسنده، تقدیر و سرنوشت شخصیت‌هایش را می‌شناسد، پس هیچوقت به آنها خیانت نمی‌کند.

می گذارد سرنوشتشان را با شرافت و سلحشوری پذیرا شوند‌‌‌. اما نویسنده ؛ خدا نیست‌.

راستی خدا چطور ؟
ما چطور ؟

ما این اطمینان را از کجا به دست بیاوریم؟

برای ما هیچ اطمینانی نیست!

نه ما
نه برای نویسنده ......

و نه هیچ قدرت دیگری به جز خودش ؛

اما خودش میداند و خودش که :

میشود جلوی خیلی از مرگهای زود هنگام را گرفت.

چه در #داستان
چه در زندگی واقعی....

من واقعا به #شک رسیدم
و این شک برایم مقدس است.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا

#داستان
#رمان
#رمان_نویس
#جملات
#دیالوگ
#مرگ
#کشتار
#اعدام
#جنگ

عکس،: با "شادی قدیریان"
هنرمند عزیز

در نمایشگاه عکاسی اخیرش
همراه دوستان
https://www.instagram.com/p/C0_wfL2Ons4/?igshid=NTM1NmNjNWFlNw==