03_yasamin
Omid(www.topseda.ir)
ترانه یاسمین
کلیپ
قسمت 22
#رمان
#آوا_متولد۱۳۷۹
در پیچرسمی
#چیستا_یثربی
خواننده
#امید_سلطانی
به امید آرامش ،شادی و حق کودکی برای همه بچه های ایران و جهان
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
کلیپ
قسمت 22
#رمان
#آوا_متولد۱۳۷۹
در پیچرسمی
#چیستا_یثربی
خواننده
#امید_سلطانی
به امید آرامش ،شادی و حق کودکی برای همه بچه های ایران و جهان
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
چیستایثربی کانال رسمی
🔰شما برترین زنان کارآفرین ایران را انتخاب کنید 🌀 معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده با ایجاد سامانه ای برای انتخاب برترین کارآفرینان زن که در جنگ اقتصادی امریکا علیه ایران در میدان ایجاد اشتغال و معیشت با سختی ها می جنگند، هموطنان را دعوت می کند…
معلومه منم دیگه!!!!🤣🤣🤣🤣😁😁😶😏
من همیشه تلاش میکنم با
#فرهنگسازی ، ایجاد و القای فضای زندگی ، امید و مقابله با سختیها در همه ی مخاطبان ،
انگیزه ی پویایی ، مطالعه و عشق ایجاد کنم...
با #نوشتن و
#داستان ، سعی میکنم :
عشق ، اخلاق و زیباییها را به یاد مردم بیاورم ... و
#امید را
آن هم با دستهای خالی ...
فقط با یکقلم !😅😶
😆😆😎😎🙏🙏🙏🙏🙏
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
من همیشه تلاش میکنم با
#فرهنگسازی ، ایجاد و القای فضای زندگی ، امید و مقابله با سختیها در همه ی مخاطبان ،
انگیزه ی پویایی ، مطالعه و عشق ایجاد کنم...
با #نوشتن و
#داستان ، سعی میکنم :
عشق ، اخلاق و زیباییها را به یاد مردم بیاورم ... و
#امید را
آن هم با دستهای خالی ...
فقط با یکقلم !😅😶
😆😆😎😎🙏🙏🙏🙏🙏
🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
سلام
زندگی ادامه دارد...
و این در ذات خود، نه خوب است نه بد.
تا از هر لحظه ی آن ؛ چه استفاده ای کنیم..
زندگی علیرغم دردها ؛ رنجها ؛ سوگواریها و امیدها و ناامیدی ما ادامه دارد
و قطار زندگی ؛ در هیچ ایستگاهی برای کسی صبر نمیکند.
اگر جاماندی ؛ تقصیر خودت است.
باید ساعت حرکت قطارت را میدانستی.
باید می جنبیدی!
#باید_آماده_میبودی
من تمام تلاشم را کردم که جا نمانم.
از چیزهای کوچک و بی مقدار.....
اما در عوض ،
از چیزهای بزرگی جا ماندم.
اشکال ندارد
این بار بیشتر دقت میکنم
زودتر آماده میشوم
تندتر میدوم
تاجایی که بیفتم و دیگر پاهایم توان حرکت نداشته باشند...
که اگر تالحظه ی آخر ؛ یاری ام کرده باشند؛ پاهای شکوهمندی بوده اند... و حتما قدمهای خوبی هم برداشته اند.
هر کس دنیای خود را دارد
غم خود را
جنگ خود را
و شادی خود را
هر روز دارم چیزهای جدیدی یاد میگیرم..
از شما
از دوستان فضای واقعی و مجازی
و بخصوص از شاگردانم....
#جوانان این وطن
آیندگان این خاک
زمانی که ما دیگر نیستیم ؛ آنها هستند و شهادت خواهند داد که ما سعی خود را کردیم....
سعی کردیم عدالت جاری شود. خونی بیهوده نریزد. اشکی مظلومانه جاری نشود.
و عشق باشد
و جهان زیباتر شود....
شاید شیوه های ما قدیمی بود.
ولی با همان شیوه هایی که بلد بودیم؛
سعی مان را کردیم و این مهم است.
#دل_نشکنیم
گمانم این باید؛ پیام تمام داستانهای من باشد.
دل آدمهای خوب؛ گلبرگ گل است...
نشکنیم
له نکنیم
ویران نکنیم
چون در آن صورت ؛ نفرت ؛ نفرت می آفریند و تا چندین نسل را بر باد داده ایم.
من به زندگی احترام میگذارم.
این موهبتی است که فقط یکبار ؛
به کسی داده میشود.
و باید آن را سلحشورانه زیست و به اتمام رساند. حتی اگر فقط چند سال با شجاعت و آگاهی زیستی؛ کافیست.عمر زیاد ؛ ولی بدون آگاهی به دردی نمیخورد!
میخواستم دیگر ننویسم
دیدم جز نوشتن کاری بلد نیستم.
رمان #نوشتن_در_تاریکی ادامه دارد
و دو قصه ی قبلی آن ....
من فقط پشت سر هم گرفتار آزمونهای سخت شدم.
طوری که چشمم خونریزی کرد.
حتما دلیلی داشت
نسبت به اطرافیانم آگاهترم کرد.
شناختم از دنیا و آدمها بیشتر شد.
اما حالا آخرین جمله ی فیلم " بچه_عوض_شده" با بازی زیبای
"آنجلیناجولی" و کارگردانی "کلینت ایستوود " را به یاد میاورم
/حالا برای جنگیدنم در این زندگی دلیل دارم
و آن یک کلمه است/
#امید
من شک ندارم که امید بر ناامیدی پیروز میشود.
و مثل یک اسب سپید زیبا؛ صدای یورتمه هایش را از دور میشنوم
و این صدا ؛
مرا هشیار نگه میدارد که ساعتهای حرکت قطارها را دقیقتر بدانم.
و بدانم من دقیقا سوار کدام قطار ؛ باید شوم....و این بار جا نمانم.
بیشک آن کس که امیدوار است؛
به زمان ؛ وقت ؛ قطار و مقصدش ؛ دقت بیشتری دارد.
و او حتی اگر نرسد ؛ راه ؛ خودش سفر بینظیری است. راه؛ خودش زندگیست.
باید جرات قدم گذاشتن در راه را داشت.
همین!
یک دنیا تشکر از همه ی شما
به خاطر صبوری تان...
با احترام و عشق
نویسنده ی فقط #مردم
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
زندگی ادامه دارد...
و این در ذات خود، نه خوب است نه بد.
تا از هر لحظه ی آن ؛ چه استفاده ای کنیم..
زندگی علیرغم دردها ؛ رنجها ؛ سوگواریها و امیدها و ناامیدی ما ادامه دارد
و قطار زندگی ؛ در هیچ ایستگاهی برای کسی صبر نمیکند.
اگر جاماندی ؛ تقصیر خودت است.
باید ساعت حرکت قطارت را میدانستی.
باید می جنبیدی!
#باید_آماده_میبودی
من تمام تلاشم را کردم که جا نمانم.
از چیزهای کوچک و بی مقدار.....
اما در عوض ،
از چیزهای بزرگی جا ماندم.
اشکال ندارد
این بار بیشتر دقت میکنم
زودتر آماده میشوم
تندتر میدوم
تاجایی که بیفتم و دیگر پاهایم توان حرکت نداشته باشند...
که اگر تالحظه ی آخر ؛ یاری ام کرده باشند؛ پاهای شکوهمندی بوده اند... و حتما قدمهای خوبی هم برداشته اند.
هر کس دنیای خود را دارد
غم خود را
جنگ خود را
و شادی خود را
هر روز دارم چیزهای جدیدی یاد میگیرم..
از شما
از دوستان فضای واقعی و مجازی
و بخصوص از شاگردانم....
#جوانان این وطن
آیندگان این خاک
زمانی که ما دیگر نیستیم ؛ آنها هستند و شهادت خواهند داد که ما سعی خود را کردیم....
سعی کردیم عدالت جاری شود. خونی بیهوده نریزد. اشکی مظلومانه جاری نشود.
و عشق باشد
و جهان زیباتر شود....
شاید شیوه های ما قدیمی بود.
ولی با همان شیوه هایی که بلد بودیم؛
سعی مان را کردیم و این مهم است.
#دل_نشکنیم
گمانم این باید؛ پیام تمام داستانهای من باشد.
دل آدمهای خوب؛ گلبرگ گل است...
نشکنیم
له نکنیم
ویران نکنیم
چون در آن صورت ؛ نفرت ؛ نفرت می آفریند و تا چندین نسل را بر باد داده ایم.
من به زندگی احترام میگذارم.
این موهبتی است که فقط یکبار ؛
به کسی داده میشود.
و باید آن را سلحشورانه زیست و به اتمام رساند. حتی اگر فقط چند سال با شجاعت و آگاهی زیستی؛ کافیست.عمر زیاد ؛ ولی بدون آگاهی به دردی نمیخورد!
میخواستم دیگر ننویسم
دیدم جز نوشتن کاری بلد نیستم.
رمان #نوشتن_در_تاریکی ادامه دارد
و دو قصه ی قبلی آن ....
من فقط پشت سر هم گرفتار آزمونهای سخت شدم.
طوری که چشمم خونریزی کرد.
حتما دلیلی داشت
نسبت به اطرافیانم آگاهترم کرد.
شناختم از دنیا و آدمها بیشتر شد.
اما حالا آخرین جمله ی فیلم " بچه_عوض_شده" با بازی زیبای
"آنجلیناجولی" و کارگردانی "کلینت ایستوود " را به یاد میاورم
/حالا برای جنگیدنم در این زندگی دلیل دارم
و آن یک کلمه است/
#امید
من شک ندارم که امید بر ناامیدی پیروز میشود.
و مثل یک اسب سپید زیبا؛ صدای یورتمه هایش را از دور میشنوم
و این صدا ؛
مرا هشیار نگه میدارد که ساعتهای حرکت قطارها را دقیقتر بدانم.
و بدانم من دقیقا سوار کدام قطار ؛ باید شوم....و این بار جا نمانم.
بیشک آن کس که امیدوار است؛
به زمان ؛ وقت ؛ قطار و مقصدش ؛ دقت بیشتری دارد.
و او حتی اگر نرسد ؛ راه ؛ خودش سفر بینظیری است. راه؛ خودش زندگیست.
باید جرات قدم گذاشتن در راه را داشت.
همین!
یک دنیا تشکر از همه ی شما
به خاطر صبوری تان...
با احترام و عشق
نویسنده ی فقط #مردم
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
.
.
صبح میشود. زمانِ فرمانروایی خورشید است. وقتی که خورشید، طنازانه در آسمان دلبری میکند و سعی میکند خاطرات وحشتناک کابوسهای شبانه ی ما را بزداید؛ برخی در رختخواب غلت میزنند و به خورشید ناسزا میگویند. برخی اصلا نمیخواهند بلند شوندو برخی به زور و لنگ لنگان بلند میشوند درحالیکه زیر لب؛ آن روز را نفرین میکنند.
حالا بیایید از یک سمت دیگر نگاه کنیم.
تقصیر خورشید نیست اگر شب، شب است.
من بر لبه ی دیوارهای نیمه تمام جهان راه میروم
و به دلتنگی تو فکر میکنم.
می افتم
میدانم. درد دلتنگی از درد مردن بیشتر است و این ؛ تقصیر خورشید نیست!
و تقصیر هیچ کس نیست اگر دلتنگی پیش می آید.
آدمها قرار نیست همیشه کنار هم بمانند.فصل ها اگر عوض نشوند؛ چه کنند؟
حالا بیایید اینگونه نگاه کنیم:
ما شبهای بد زیادی را از سر گذراندیم. تلخی، سیاهی، رنج، درد، جنگ، سوگ، زلزله، سیل، بمباران، حمله شبانه به خانه، مریضی، دلتنگی؛
سالهای قرنطینه وخیلی تاریکیهای دیگر.
آیا وقت آن نیست که کمی نفس بکشیم؟
آیا سهم ما از زندگی ؛ قرار است فقط سیاهی باشد؟
من کشته ی آن رنگ آبی ام ؛ که چون آسمان کوهستان ؛ بشود کمی در آن آرمید و استراحت کرد.
مگر طنازی خورشید در آسمان دروغ است؟
نه...باور نمیکنم!
خورشید دلبری میکند ؛ و حال ما بد است.
آیا وقت آن نرسیده است که کمی از این دلبری به ما هم برسد و حالمان را بهتر کند ؟
آیا می شود ما هم مثل آبی آسمان ؛ کمی از سیاهی دور شویم و در آبی های بیکران ؛ شناور شویم ؟
آدم دلش تنگ می شود، مریض می شود، سوگوار میشود، گریه میکند، از شدت تنهایی یا نا امیدی سرش را به دیوار میکوبد؛
اما همه ی ما به شادی هم نیاز داریم...به رنگهای دیگر ؛ جز سیاهی.....آخر هنوز زنده اییم ؛ پس کو زندگی؟
شادی؛ کمی صداقت ؛ و احترام
کجاست؟
ما مستحق رنگ آبی هم هستیم....نه فقط سیاهی.
این عادلانه نیست!
ما هم نیاز داریم به عشق، به لبخند، به دستهای گرم، به یک لقمه نان ؛ پر از آرامش کنار خانواده...
وگرنه جهان ؛ جهنمی بیش نیست!
انسان ؛ فقط به غم زنده نیست،
شادی هم میخواهد. آیا هنوز سهم ما نرسیده است؟
خورشید آن بالا چشمکی میزند و به من میگوید:
" صبر کن! "......
چقدر؟
آخر چقدر صبر کنیم؟
عمرمان را غول جادو برد...
و دیگر هیچ چیز به عقب بر نمیگردد
چقدر صبببببرررررر؟
تو بگو خورشید! که زیبایی و آگاه و دور اندیش ....
من دیگر جوابی ندارم
تو بگو......
من ساکتم
توانم را سیاهی پشت سیاهی بریده است ؛
مگر آفتاب ؛ حرفی بزند....
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#دلنوشته
#تباهی
#شادمانی
#امید
#زندگی
#مسخ
https://www.instagram.com/p/Cync6w2Lv75/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
.
صبح میشود. زمانِ فرمانروایی خورشید است. وقتی که خورشید، طنازانه در آسمان دلبری میکند و سعی میکند خاطرات وحشتناک کابوسهای شبانه ی ما را بزداید؛ برخی در رختخواب غلت میزنند و به خورشید ناسزا میگویند. برخی اصلا نمیخواهند بلند شوندو برخی به زور و لنگ لنگان بلند میشوند درحالیکه زیر لب؛ آن روز را نفرین میکنند.
حالا بیایید از یک سمت دیگر نگاه کنیم.
تقصیر خورشید نیست اگر شب، شب است.
من بر لبه ی دیوارهای نیمه تمام جهان راه میروم
و به دلتنگی تو فکر میکنم.
می افتم
میدانم. درد دلتنگی از درد مردن بیشتر است و این ؛ تقصیر خورشید نیست!
و تقصیر هیچ کس نیست اگر دلتنگی پیش می آید.
آدمها قرار نیست همیشه کنار هم بمانند.فصل ها اگر عوض نشوند؛ چه کنند؟
حالا بیایید اینگونه نگاه کنیم:
ما شبهای بد زیادی را از سر گذراندیم. تلخی، سیاهی، رنج، درد، جنگ، سوگ، زلزله، سیل، بمباران، حمله شبانه به خانه، مریضی، دلتنگی؛
سالهای قرنطینه وخیلی تاریکیهای دیگر.
آیا وقت آن نیست که کمی نفس بکشیم؟
آیا سهم ما از زندگی ؛ قرار است فقط سیاهی باشد؟
من کشته ی آن رنگ آبی ام ؛ که چون آسمان کوهستان ؛ بشود کمی در آن آرمید و استراحت کرد.
مگر طنازی خورشید در آسمان دروغ است؟
نه...باور نمیکنم!
خورشید دلبری میکند ؛ و حال ما بد است.
آیا وقت آن نرسیده است که کمی از این دلبری به ما هم برسد و حالمان را بهتر کند ؟
آیا می شود ما هم مثل آبی آسمان ؛ کمی از سیاهی دور شویم و در آبی های بیکران ؛ شناور شویم ؟
آدم دلش تنگ می شود، مریض می شود، سوگوار میشود، گریه میکند، از شدت تنهایی یا نا امیدی سرش را به دیوار میکوبد؛
اما همه ی ما به شادی هم نیاز داریم...به رنگهای دیگر ؛ جز سیاهی.....آخر هنوز زنده اییم ؛ پس کو زندگی؟
شادی؛ کمی صداقت ؛ و احترام
کجاست؟
ما مستحق رنگ آبی هم هستیم....نه فقط سیاهی.
این عادلانه نیست!
ما هم نیاز داریم به عشق، به لبخند، به دستهای گرم، به یک لقمه نان ؛ پر از آرامش کنار خانواده...
وگرنه جهان ؛ جهنمی بیش نیست!
انسان ؛ فقط به غم زنده نیست،
شادی هم میخواهد. آیا هنوز سهم ما نرسیده است؟
خورشید آن بالا چشمکی میزند و به من میگوید:
" صبر کن! "......
چقدر؟
آخر چقدر صبر کنیم؟
عمرمان را غول جادو برد...
و دیگر هیچ چیز به عقب بر نمیگردد
چقدر صبببببرررررر؟
تو بگو خورشید! که زیبایی و آگاه و دور اندیش ....
من دیگر جوابی ندارم
تو بگو......
من ساکتم
توانم را سیاهی پشت سیاهی بریده است ؛
مگر آفتاب ؛ حرفی بزند....
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#دلنوشته
#تباهی
#شادمانی
#امید
#زندگی
#مسخ
https://www.instagram.com/p/Cync6w2Lv75/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
#شاهنامه ی فردوسی یعنی امید و ادامه دادن.
یعنی نور بر اهریمن ظلمات ؛ چیره خواهد شد...
نوشتن شاهنامه یک #جهاد فردی و آگاهانه بود.
#امید
#فردوسی
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
.
.
#کتاب_خوانی
#کتاب
#کتاب_بزرگ_ایران
.
.
.
https://www.instagram.com/p/C5k3S6RuD7OQeKeC9-AD1u33L7SR1tC7JSwWRU0/?igsh=MWY4czNjOWk3ODJoYw==
یعنی نور بر اهریمن ظلمات ؛ چیره خواهد شد...
نوشتن شاهنامه یک #جهاد فردی و آگاهانه بود.
#امید
#فردوسی
.
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
.
.
#کتاب_خوانی
#کتاب
#کتاب_بزرگ_ایران
.
.
.
https://www.instagram.com/p/C5k3S6RuD7OQeKeC9-AD1u33L7SR1tC7JSwWRU0/?igsh=MWY4czNjOWk3ODJoYw==