#دکتر_الهی_قمشه_ای
نوع ارتباط با روح عزیزان از دست رفته
نسخه ی کامل پست
#اینستاگرام_چیستایثربی
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
نوع ارتباط با روح عزیزان از دست رفته
نسخه ی کامل پست
#اینستاگرام_چیستایثربی
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_هفتاد_و_ششم
#چیستایثربی
کم نیار مانا ، کم نیار !...
تا حالا کسی را چنین نبوسیده بودم.
کسی هم اینگونه مرا نبوسیده بود!
اما می دانستم اسکیت بازها ریه های قوی و پرحجمی دارند ، من داشتم خفه می شدم و او در آسمان هفتم بود!
لازم بود از آن آسمان پرتش کنم پایین !
دوستش داشتم ، ولی کمی زود ، به آسمان هفتم رسیده بود !...
خیلی زود !
بازویم را محکم گرفته بود ، دستش را به سمت تنم جلو آورد...
محکم دستش را گاز گرفتم ، فریادش هوا رفت !
گفت : چیه ؟
گفتم : همه ی اینا ، یه نمایشه ، نه ؟
گفت : چی ؟
گفتم : دارید با من نمایش بازی می کنید ؟
گفت : من ؟!
گفتم : کل گروهتون !
پیدا شدن تو ، هم زمان با حامد تو زندگیم!
فرید...
آدرس غلطی که مینا به من داد که فکر کنم تو دوست پسرشی !
فلج حامد ! واقعا فلج شده ؟ حامد مردانی واقعا بیماریش انقدر جدیه ؟! یا جدیش کردن ؟
اون دختره ؛ مریم... که ادای دوستی در میاره!
خیلی چیزا یادم رفته بود.
با دو سه کلمه ی مادرم ، یه سری چیزا داره جلوی چشمم زنده میشه.
همه تون با هم ،دسته جمعی ، یه گروهید ، نه ؟
اما اینکه چرا سر راه من سبز شدین ، به خاطر اون پول زیاد شهلاست ؟!
وگرنه من که چیز دیگه ای ندارم !
فقط پول ؟ بله.پول زیاد...
گفت : چی میگی تو ؟ حامد مردانی فلج شد ، همه روزنامه ها نوشتن.
گفتم : بستگی داره که دکترش چقدر به روزنامه ها پول داده باشه ، یا وکیلش ، چقدر معتبر باشه و شهادت دروغ داده باشه !
روزنامه ها اون چیزی رو مینویسن که بهشون دیکته میشه !
قهرمان فلج شد! به خواب رفت....و بعد ، یه دفعه خوب شد ؟ اجی مجی لاترجی! زیبای خفته بیدار شد !
و تو خیلی تصادفی و ناگهانی ، توی زندگی من پیدات شد ؟! نه؟
مینا قبلا با تو حرفی نزده بود ؟
هیچ نقشه ای ، تو کار نبود ؟
گفت : تنها نقشه ، نقشه ی خدا بود که من عاشقت بشم ، چرا به من شک کردی آخه؟ اگه شک داشتی چرا باهام ازدواج کردی ؟
گفتم : ربطی نداره . توی آدمهای اطرافم ،از همه بیشتر ، بهت حس داشتم ، شک توی عشق طبیعیه .
تو منو از شک در آر !
گفت :
دوست دارم به همه چیز شک کنی ، جز من...
اونوقت میبینی که هر کاری برات میکنم تاحقیقتو بفهمی!
حقیقتی که خودمم، هنوز درست نمیدونم.
اطمینان کن !
این یعنی عشق !
گفتم : عشق؟ بله...
اما اگه تو آخرین مهره شون باشی ، چی؟!
گفت : اولین صبح ازدواجمون ، اینارو به من میگی ؟
گفتم : فرقی نمی کنه ، شب ازدواج یا صبحش ! من زنت شدم ، چون فکر کردم با مرامی. چون بهت حس خوبی داشتم. ولی حقمه واقعیتو بدونم و حقمه از تو بخوام بهم بگی!
می خوام همه چیزو بدونم ، اگه من حافظه مو از دست دادم ، تو که ندادی !
تازه من اگه حافظه هم داشتم ، اینارو از کجا باید می دونستم ؟ من این آدما رو نمیشناختم.
گفت : منم نمیشناختم! تو آوردیشون توی زندگی من!
مینا فقط یکی دو روز ، شاگرد من بود ، بعد رفت با اون فرید ، من هیچ دروغی به تو نگفتم !
مینا فامیل خودتونه! چرا همه باید با هم نقشه بکشن ! اون پول که مال همه شون نمیشه. فوقش خواهر شهلا که یه سهمی هم به مریم میده !
گفتم : اشتباه میکنی..همه شون سهم میبرن. خاله ی من، ناتنیه!
مادر مینا ، یه عمر از مادر من ، متنفر بود.
چون اونم دلش نمی خواد مادر من ، چیزی از اون پول کلونو ، ارث ببره.
شاید بهش قولایی دادن ، مثلا گفتن اگه مینا رو بفرسته وسط بازی ، بخشی از این پول ، مال اون میشه. من گذشته رو خوب یادم میاد. خاله ی
من ، هیچوقت آدم درست و راستگویی نبود !
اصلا چرا مینا یه دفعه اومد خونه ی ما ؟
جاسوس کی بود ! اون که همیشه با مادرش دعوا داشت. دفعه ی اولش نبود!
الان چرا ، تو خونه ی ماست !
اصلا چرا باید کلید خونه ی ما رو داشته باشن ، همه شون ؟
و مادر بی پناه من،تنها گیر افتاده بین یه گروه دشمن و ریا کار !
می خوام برگردم پیشش.
گفت : پس عشق ما چی میشه ؟!ازدواجمون ؟ من تا آخر عمر طرف توام. نمیفهمی من حامی توام ؟
گفتم : عشق ، اگه عشق باشه ، هزار سالم که بگذره سر جاشه !
اول ثابت کن که عاشقی !
گفت : بابا... ثابت کردم ، تو یادت نیست ! توهم دوستم داشتی.
گفتم :خب یه کاری کن که یادم بیاد. کمکم کن!
گفت :مثلا الان چیکار باید بکنم ؟
گفتم :منو ببر خونه مون !
اونا همه الان فکر می کنن ما رفتیم ماه عسل ، هیچکدوم باور نمی کنن که برگردیم خونه !
فکر می کنن الان، توی آسمان هفتمیم !
تو هم پرروگی کردی زود دستتو آوردی جلو ! وقتش نبود!حواسم هستا...
منو برگردون پیش مادرم. حالا!
همه چی معلوم میشه !
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_هفتاد_و_ششم
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی
هرگونه اشتراک یا برداشت از این داستان،منوط به ذکر #نام_نویسنده است.
#کانال_قصه_چیستایثربی
@chistaa_2
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
#قسمت_هفتاد_و_ششم
#چیستایثربی
کم نیار مانا ، کم نیار !...
تا حالا کسی را چنین نبوسیده بودم.
کسی هم اینگونه مرا نبوسیده بود!
اما می دانستم اسکیت بازها ریه های قوی و پرحجمی دارند ، من داشتم خفه می شدم و او در آسمان هفتم بود!
لازم بود از آن آسمان پرتش کنم پایین !
دوستش داشتم ، ولی کمی زود ، به آسمان هفتم رسیده بود !...
خیلی زود !
بازویم را محکم گرفته بود ، دستش را به سمت تنم جلو آورد...
محکم دستش را گاز گرفتم ، فریادش هوا رفت !
گفت : چیه ؟
گفتم : همه ی اینا ، یه نمایشه ، نه ؟
گفت : چی ؟
گفتم : دارید با من نمایش بازی می کنید ؟
گفت : من ؟!
گفتم : کل گروهتون !
پیدا شدن تو ، هم زمان با حامد تو زندگیم!
فرید...
آدرس غلطی که مینا به من داد که فکر کنم تو دوست پسرشی !
فلج حامد ! واقعا فلج شده ؟ حامد مردانی واقعا بیماریش انقدر جدیه ؟! یا جدیش کردن ؟
اون دختره ؛ مریم... که ادای دوستی در میاره!
خیلی چیزا یادم رفته بود.
با دو سه کلمه ی مادرم ، یه سری چیزا داره جلوی چشمم زنده میشه.
همه تون با هم ،دسته جمعی ، یه گروهید ، نه ؟
اما اینکه چرا سر راه من سبز شدین ، به خاطر اون پول زیاد شهلاست ؟!
وگرنه من که چیز دیگه ای ندارم !
فقط پول ؟ بله.پول زیاد...
گفت : چی میگی تو ؟ حامد مردانی فلج شد ، همه روزنامه ها نوشتن.
گفتم : بستگی داره که دکترش چقدر به روزنامه ها پول داده باشه ، یا وکیلش ، چقدر معتبر باشه و شهادت دروغ داده باشه !
روزنامه ها اون چیزی رو مینویسن که بهشون دیکته میشه !
قهرمان فلج شد! به خواب رفت....و بعد ، یه دفعه خوب شد ؟ اجی مجی لاترجی! زیبای خفته بیدار شد !
و تو خیلی تصادفی و ناگهانی ، توی زندگی من پیدات شد ؟! نه؟
مینا قبلا با تو حرفی نزده بود ؟
هیچ نقشه ای ، تو کار نبود ؟
گفت : تنها نقشه ، نقشه ی خدا بود که من عاشقت بشم ، چرا به من شک کردی آخه؟ اگه شک داشتی چرا باهام ازدواج کردی ؟
گفتم : ربطی نداره . توی آدمهای اطرافم ،از همه بیشتر ، بهت حس داشتم ، شک توی عشق طبیعیه .
تو منو از شک در آر !
گفت :
دوست دارم به همه چیز شک کنی ، جز من...
اونوقت میبینی که هر کاری برات میکنم تاحقیقتو بفهمی!
حقیقتی که خودمم، هنوز درست نمیدونم.
اطمینان کن !
این یعنی عشق !
گفتم : عشق؟ بله...
اما اگه تو آخرین مهره شون باشی ، چی؟!
گفت : اولین صبح ازدواجمون ، اینارو به من میگی ؟
گفتم : فرقی نمی کنه ، شب ازدواج یا صبحش ! من زنت شدم ، چون فکر کردم با مرامی. چون بهت حس خوبی داشتم. ولی حقمه واقعیتو بدونم و حقمه از تو بخوام بهم بگی!
می خوام همه چیزو بدونم ، اگه من حافظه مو از دست دادم ، تو که ندادی !
تازه من اگه حافظه هم داشتم ، اینارو از کجا باید می دونستم ؟ من این آدما رو نمیشناختم.
گفت : منم نمیشناختم! تو آوردیشون توی زندگی من!
مینا فقط یکی دو روز ، شاگرد من بود ، بعد رفت با اون فرید ، من هیچ دروغی به تو نگفتم !
مینا فامیل خودتونه! چرا همه باید با هم نقشه بکشن ! اون پول که مال همه شون نمیشه. فوقش خواهر شهلا که یه سهمی هم به مریم میده !
گفتم : اشتباه میکنی..همه شون سهم میبرن. خاله ی من، ناتنیه!
مادر مینا ، یه عمر از مادر من ، متنفر بود.
چون اونم دلش نمی خواد مادر من ، چیزی از اون پول کلونو ، ارث ببره.
شاید بهش قولایی دادن ، مثلا گفتن اگه مینا رو بفرسته وسط بازی ، بخشی از این پول ، مال اون میشه. من گذشته رو خوب یادم میاد. خاله ی
من ، هیچوقت آدم درست و راستگویی نبود !
اصلا چرا مینا یه دفعه اومد خونه ی ما ؟
جاسوس کی بود ! اون که همیشه با مادرش دعوا داشت. دفعه ی اولش نبود!
الان چرا ، تو خونه ی ماست !
اصلا چرا باید کلید خونه ی ما رو داشته باشن ، همه شون ؟
و مادر بی پناه من،تنها گیر افتاده بین یه گروه دشمن و ریا کار !
می خوام برگردم پیشش.
گفت : پس عشق ما چی میشه ؟!ازدواجمون ؟ من تا آخر عمر طرف توام. نمیفهمی من حامی توام ؟
گفتم : عشق ، اگه عشق باشه ، هزار سالم که بگذره سر جاشه !
اول ثابت کن که عاشقی !
گفت : بابا... ثابت کردم ، تو یادت نیست ! توهم دوستم داشتی.
گفتم :خب یه کاری کن که یادم بیاد. کمکم کن!
گفت :مثلا الان چیکار باید بکنم ؟
گفتم :منو ببر خونه مون !
اونا همه الان فکر می کنن ما رفتیم ماه عسل ، هیچکدوم باور نمی کنن که برگردیم خونه !
فکر می کنن الان، توی آسمان هفتمیم !
تو هم پرروگی کردی زود دستتو آوردی جلو ! وقتش نبود!حواسم هستا...
منو برگردون پیش مادرم. حالا!
همه چی معلوم میشه !
#خواب_گل_سرخ
#قسمت_هفتاد_و_ششم
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#داستان
#پاورقی_اینستاگرامی
هرگونه اشتراک یا برداشت از این داستان،منوط به ذکر #نام_نویسنده است.
#کانال_قصه_چیستایثربی
@chistaa_2
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
https://t.me/joinchat/AAAAADvSdBq1EA_7IHG-jQ
Telegram
چیستایثربی کانال رسمی
این تنها #کانال_رسمی من #چیستایثربی ، نویسنده و کارگردان است. هرکانال دیگری به اسم من؛ جعلیست! مگر اعلام از سمت خودم باشد/افرادی که فقط خواهان
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
#قصه های منند، کانال چیستا_دو را دنبال کنند.
@chistaa_2
چاپ دهم
#معلم_پیانو
داستان عشقی مادرانه که با مرگ تمام نمیشود
#چیستا_یثربی
#نشر_کوله_پشتی
فروش:کلیه کتابفروشیهای معتبر و ناشر
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#معلم_پیانو
داستان عشقی مادرانه که با مرگ تمام نمیشود
#چیستا_یثربی
#نشر_کوله_پشتی
فروش:کلیه کتابفروشیهای معتبر و ناشر
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
🎭🎭🎭🎭🎭🎭🎭🎭
#عشق_سالهای_وبا نام رمانی از نویسنده مشهور ،
#گابریل_گارسیا_مارکز به سال ۱۹۸۵ است.
فیلمی نیز بر اساس کتاب در سال ۲۰۰۷ ساخته شدهاست.
کتاب عشق سالهای وبا در مورد یک #عشق_قدیمی بین یک دختر و پسر و زنده شدن دوباره آن بین آنها در زمان پیری و پس از مرگ شوهر دختر می باشد .
در این رمان زیبا و عاشقانه روحیات شخصیت ها بخوبی بیان شده است.
#قسمت_هایی از #کتاب:
عقل زمانی به سراغ انسان می آید که دیگر کاری از پیش نمی برد .
تنها در صورتی در لحظه مرگ افسوس خواهم خورد که مرگم به خاطر عشق نباشد.
هر چه در مورد یک عشق اتفاق بیافتد بر همه عشق ها در سراسر جهان اثر خواهد گذاشت.
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#عشق_سالهای_وبا نام رمانی از نویسنده مشهور ،
#گابریل_گارسیا_مارکز به سال ۱۹۸۵ است.
فیلمی نیز بر اساس کتاب در سال ۲۰۰۷ ساخته شدهاست.
کتاب عشق سالهای وبا در مورد یک #عشق_قدیمی بین یک دختر و پسر و زنده شدن دوباره آن بین آنها در زمان پیری و پس از مرگ شوهر دختر می باشد .
در این رمان زیبا و عاشقانه روحیات شخصیت ها بخوبی بیان شده است.
#قسمت_هایی از #کتاب:
عقل زمانی به سراغ انسان می آید که دیگر کاری از پیش نمی برد .
تنها در صورتی در لحظه مرگ افسوس خواهم خورد که مرگم به خاطر عشق نباشد.
هر چه در مورد یک عشق اتفاق بیافتد بر همه عشق ها در سراسر جهان اثر خواهد گذاشت.
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
Forwarded from چیستایثربی_صورتی (Chista Yasrebi)
اگر کسانی از تو مدام سوال میپرسند و انتظار دارند مدام جوابگو باشی، وگرنه /آن #چیستا_یثربی که دوستش داشتیم نیستی!...../
معلوم است که فقط خودشان را دوست دارند!
من همیشه همین بوده ام . اما دربست کسی نبوده و نیستم . اشتباهم این بود که از اول ، خیلی چیزها را زیادی جدی گرفتم. در این حد که من انرژی برایشان گذاشتم ، جدی نبودند !
#چیستا_یثربی_صورتی
#چیستا_یثربی_صورتی
https://t.me/joinchat/AAAAAEGc5A_pweB4eDnm2Q
معلوم است که فقط خودشان را دوست دارند!
من همیشه همین بوده ام . اما دربست کسی نبوده و نیستم . اشتباهم این بود که از اول ، خیلی چیزها را زیادی جدی گرفتم. در این حد که من انرژی برایشان گذاشتم ، جدی نبودند !
#چیستا_یثربی_صورتی
#چیستا_یثربی_صورتی
https://t.me/joinchat/AAAAAEGc5A_pweB4eDnm2Q
Telegram
چیستایثربی_صورتی
این کانال خصوصی، روزشمار علایق خصوصی
#چیستایثربی است،برای یک زندگی شادترو سرشارتر.
#چیستایثربی_صورتی
این کانال اصلی
#چیستا نیست.
برای علاقه مندان خاص
#هنر و ادب است.
تماس باادمین به هر دلیل
@chychy9
کانال رسمی چیستایثربی:
@chista_yasrebi
#چیستایثربی است،برای یک زندگی شادترو سرشارتر.
#چیستایثربی_صورتی
این کانال اصلی
#چیستا نیست.
برای علاقه مندان خاص
#هنر و ادب است.
تماس باادمین به هر دلیل
@chychy9
کانال رسمی چیستایثربی:
@chista_yasrebi
Forwarded from چیستایثربی_صورتی (Chista Yasrebi)
پلی که شما را به هیچ جا نرساند، پل نیست. فریب است .
پل دروغین راخراب کنید
با آن به جایی نمیرسید
همین امروز یک عده را از زندگیتان حذف کنید!
فقط دورتان را شلوغ کرده اند تا نفر اصلی را نبینید.
#چیستا
پل دروغین راخراب کنید
با آن به جایی نمیرسید
همین امروز یک عده را از زندگیتان حذف کنید!
فقط دورتان را شلوغ کرده اند تا نفر اصلی را نبینید.
#چیستا
فیلم را ندیدم
به دلایلی ،
بعدا میبینم
به دلایلی ،
داستانش را خوب میدانم ،
به دلایلی ،
این کلیپ و موسیقی را دوست دارم ،
به دلایلی ،
#لیلا_حاتمی ، خوش شانس بوده که این نقش را بازی کرده و البته در توانش، شکی نیست .
به دلایلی ، ....
هر زنی ، آرزو دارد نقش عاشقی را بازی کند که رها شده است ....
به دلایلی ،
زیاد ادامه نمیدهم ،
هفته ی دیگر ، همه چیز زندگی من عوض میشود...
به
#دلایلی ، ....
#چیستا_یثربی
#رگ_خواب
موسیقی :
#همایون_شجریان
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
به دلایلی ،
بعدا میبینم
به دلایلی ،
داستانش را خوب میدانم ،
به دلایلی ،
این کلیپ و موسیقی را دوست دارم ،
به دلایلی ،
#لیلا_حاتمی ، خوش شانس بوده که این نقش را بازی کرده و البته در توانش، شکی نیست .
به دلایلی ، ....
هر زنی ، آرزو دارد نقش عاشقی را بازی کند که رها شده است ....
به دلایلی ،
زیاد ادامه نمیدهم ،
هفته ی دیگر ، همه چیز زندگی من عوض میشود...
به
#دلایلی ، ....
#چیستا_یثربی
#رگ_خواب
موسیقی :
#همایون_شجریان
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
هر کسی با تو راه آمد
دلیلش نیست که همراه است
صبر کن ،تا جاده ی بعدی ،
میفهمی....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
دلیلش نیست که همراه است
صبر کن ،تا جاده ی بعدی ،
میفهمی....
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
"صادقانه زندگی کنید" ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآوردهایم.
#دکتر_حسین_الهی_قمشه_ای
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#دکتر_حسین_الهی_قمشه_ای
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
شما نمیمیرید، بلکه از عالمی به عالم دیگر منتقل میشوید.
به تعبیری این خبر را شیطان داده است که ما میمیریم.
این صحبت که ما قرار است به گور برویم، در قرآن هم چنین نیامده است، بلکه خبر قرآن میگوید شما پیش پروردگارتان میروید.
این پژوهشگر حوزه ادبیات ادامه داد: بنابراین ما پیش پروردگارمان میرویم و کلمه پروردگار هم بسیار آرامشبخش است.
وقتی جان انسان شروع به بالا آمدن میکند و به نزدیک استخوان ترقوه میرسد، میفهمد که دیگر رفتنی است.
آن زمان است که یک مطرب با شادی درون ما میخواند «الی ربک...» مسیر تو به سمت پروردگارت است.
الهی قمشهای گفت: برای واقعه مرگ تعابیر شیرین و آرامبخش زیادی وجود دارد که چند تا از آنها را برای نمونه میگویم.
یکی از آنها پرنده در قفس است که با مرگ آزاد میشود.
به قول ویکتور هوگو کسی منتظر ماست و وقتی از اینجا نقل مکان کردیم، او را میبینیم.
پیامبر (ص) هم میفرمایند مردم خواب هستند و وقتی مُردند بیدار میشوند.
من پیشتر هم مطالعه داستان «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته تولستوی را به دوستان توصیه کردهام.
پایان این داستان حیرتانگیز است و وقتی انسان آن را میخواند از شادی پردر میآورد.
وی ادامه داد: به تعبیر شکسپیر وقتی ما این پوسته را کنار گذاشتیم، خوابهای دیگری میبینیم و چه خوابهایی که قرار است ببینیم!
خیام از این مستی تعجب کرد، همه فکر میکنند فقط یک نوع مستی وجود دارد، اما نمیدانند انواع مختلف مستی داریم و مستی موردنظر شکسپیر و خیام، از نوع والامرتبه آن است.
این نویسنده افزود: تعبیر دیگر درباره مرگ این است که ما دومرتبه زاده میشویم.
«زاده ثانی است احمد در جهان» خوشا به حال فردی که مرگ دوم را در همین زمان تجربه کند
. تعبیر ششم از مرگ غروب کردن است. ما همیشه غصه میخوریم که خورشید رفت، اما خورشید از آن طرف سر برآورده است.
جالب است که این طرف عالم شب به خیر میگویند اما آن طرف به یکدیگر صبح به خیر میگویند، بنابراین مرگ طلوع دیگری است.
الهی قمشهای در ادامه گفت: تعبیر دیگر در مورد مرگ این است که ما مسافریم و اینجا مستقر ما نیست.
نظامی گنجوی هم میگوید که ما مسافران ازلی ابدی هستیم.
در روزگار قدیم افرادی چون غزالی برای هر سفر باید تعداد زیادی کتاب را با خود جابهجا میکردند، اما امروز شما به لطف یک آیپد یا تبلت هزاران کتاب را با خود به همراه دارید.
من به سازمانها ونهادهای مختلف پیشنهاد کردم که این شرایط را جشن بگیرند، چون شرایط بسیار سادهتر از گذشته و دوران وفور نعمتهاست.
تو پادشاه عالم شدی، پس این جنگ و دعواها و آشوبها ارزشی ندارد.
حالا که فهمیدی پادشاه شدی، نباید گدایی کنی، پس شاد زندگی کن.
تعبیر دیگری هم که وجود دارد این است که ما در یک چاه هستیم و زیبایی میتواند ما را از این چاه بیرون آورد.
سخنان دکتر
#الهی_قمشه_ای
در مراسم ترحیم خواهرش
بانو مهدیه الهی قمشه ای
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
به تعبیری این خبر را شیطان داده است که ما میمیریم.
این صحبت که ما قرار است به گور برویم، در قرآن هم چنین نیامده است، بلکه خبر قرآن میگوید شما پیش پروردگارتان میروید.
این پژوهشگر حوزه ادبیات ادامه داد: بنابراین ما پیش پروردگارمان میرویم و کلمه پروردگار هم بسیار آرامشبخش است.
وقتی جان انسان شروع به بالا آمدن میکند و به نزدیک استخوان ترقوه میرسد، میفهمد که دیگر رفتنی است.
آن زمان است که یک مطرب با شادی درون ما میخواند «الی ربک...» مسیر تو به سمت پروردگارت است.
الهی قمشهای گفت: برای واقعه مرگ تعابیر شیرین و آرامبخش زیادی وجود دارد که چند تا از آنها را برای نمونه میگویم.
یکی از آنها پرنده در قفس است که با مرگ آزاد میشود.
به قول ویکتور هوگو کسی منتظر ماست و وقتی از اینجا نقل مکان کردیم، او را میبینیم.
پیامبر (ص) هم میفرمایند مردم خواب هستند و وقتی مُردند بیدار میشوند.
من پیشتر هم مطالعه داستان «مرگ ایوان ایلیچ» نوشته تولستوی را به دوستان توصیه کردهام.
پایان این داستان حیرتانگیز است و وقتی انسان آن را میخواند از شادی پردر میآورد.
وی ادامه داد: به تعبیر شکسپیر وقتی ما این پوسته را کنار گذاشتیم، خوابهای دیگری میبینیم و چه خوابهایی که قرار است ببینیم!
خیام از این مستی تعجب کرد، همه فکر میکنند فقط یک نوع مستی وجود دارد، اما نمیدانند انواع مختلف مستی داریم و مستی موردنظر شکسپیر و خیام، از نوع والامرتبه آن است.
این نویسنده افزود: تعبیر دیگر درباره مرگ این است که ما دومرتبه زاده میشویم.
«زاده ثانی است احمد در جهان» خوشا به حال فردی که مرگ دوم را در همین زمان تجربه کند
. تعبیر ششم از مرگ غروب کردن است. ما همیشه غصه میخوریم که خورشید رفت، اما خورشید از آن طرف سر برآورده است.
جالب است که این طرف عالم شب به خیر میگویند اما آن طرف به یکدیگر صبح به خیر میگویند، بنابراین مرگ طلوع دیگری است.
الهی قمشهای در ادامه گفت: تعبیر دیگر در مورد مرگ این است که ما مسافریم و اینجا مستقر ما نیست.
نظامی گنجوی هم میگوید که ما مسافران ازلی ابدی هستیم.
در روزگار قدیم افرادی چون غزالی برای هر سفر باید تعداد زیادی کتاب را با خود جابهجا میکردند، اما امروز شما به لطف یک آیپد یا تبلت هزاران کتاب را با خود به همراه دارید.
من به سازمانها ونهادهای مختلف پیشنهاد کردم که این شرایط را جشن بگیرند، چون شرایط بسیار سادهتر از گذشته و دوران وفور نعمتهاست.
تو پادشاه عالم شدی، پس این جنگ و دعواها و آشوبها ارزشی ندارد.
حالا که فهمیدی پادشاه شدی، نباید گدایی کنی، پس شاد زندگی کن.
تعبیر دیگری هم که وجود دارد این است که ما در یک چاه هستیم و زیبایی میتواند ما را از این چاه بیرون آورد.
سخنان دکتر
#الهی_قمشه_ای
در مراسم ترحیم خواهرش
بانو مهدیه الهی قمشه ای
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
از بس بهار در چشم تو بود
من فریب چشم تو را خوردم
اما به بهار بد نمی گویم
و نه به چشمهای تو...
که این فریب شیرین
همه ی عمر مرا بهاری کرد...
حالا اگر میخواهی برو!
چشم هایت را از من بگیر!
این بهار
همه ی روزهای مانده را کافیست..!
#چیستا_یثربی
@chista_yasrebi
من فریب چشم تو را خوردم
اما به بهار بد نمی گویم
و نه به چشمهای تو...
که این فریب شیرین
همه ی عمر مرا بهاری کرد...
حالا اگر میخواهی برو!
چشم هایت را از من بگیر!
این بهار
همه ی روزهای مانده را کافیست..!
#چیستا_یثربی
@chista_yasrebi
باز می گردم
برای بال هایم
بگذار باز گردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین سپیده دمان
می خواهم بمیرم
در سرزمین دیروز!
باز می گردم
برای بال هایم
بگذار بازگردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین نهایت ها
می خواهم بمیرم
دور از چشم
دریا
#لورکا
ترجمه :
#احمد_پوری
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
برای بال هایم
بگذار باز گردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین سپیده دمان
می خواهم بمیرم
در سرزمین دیروز!
باز می گردم
برای بال هایم
بگذار بازگردم!
می خواهم بمیرم
در سرزمین نهایت ها
می خواهم بمیرم
دور از چشم
دریا
#لورکا
ترجمه :
#احمد_پوری
کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
با لمس هشتگ نام هر یک از شرکت کنندگان مسابقه استعدادها میتوانید کلیپ هایشان را که قبلا در کانال گذاشته شده بازدید کرده و به آنها رای دهید.
#سمیه_جوکار
#شیما_احمدی
#هستی_احباب
#دیانا_صادقی
#پوریا_گلی
#مجید_آذری
#راتین
#الیها
#رضو
#سمیه_جوکار
#شیما_احمدی
#هستی_احباب
#دیانا_صادقی
#پوریا_گلی
#مجید_آذری
#راتین
#الیها
#رضو